تک فان

تک فان

مجله خبری تفریحی: دنیای سرگرمی و تفریح
امروز: جمعه , ۱۶ آبان , ۱۴۰۴
X
چرا ما بر پشت گورخرها سوار نمی‌شویم؟

چرا ما بر پشت گورخرها سوار نمی‌شویم؟

هر از چند گاهی در اینترنت پرسشی تکراری دیده می‌شود: «اگر ما می‌توانیم بر اسب‌ها سوار شویم، چرا بر گورخرها سوار نمی‌شویم؟» این پرسش در نگاه نخست ساده یا حتی شوخی‌آمیز به نظر می‌رسد، اما پاسخ علمی و تاریخی آن در واقع بسیار جالب است. پیش از هر چیز، باید دانست که انسان‌ها چگونه و در چه زمانی اسب‌ها را اهلی کردند.

در دوران پیشاتاریخ، رابطه میان انسان و اسب به هیچ‌وجه دوستانه نبود. انسان‌ها در آن زمان اسب‌ها را برای گوشت شکار می‌کردند و هنوز آن‌ها را وسیله‌ای برای جابه‌جایی نمی‌دانستند. اما در نقطه‌ای از تاریخ، انسان‌ها به اهلی کردن این حیوان پرداختند، و همین رویداد آغازی بود بر عصری تازه از مهاجرت و گسترش تمدن در سراسر قاره اوراسیا.

برای مدت‌های طولانی، نظریه‌ای که در میان دیرینه‌جانورشناسان بیش از همه مورد پذیرش قرار داشت، «فرضیه کورگان» نامیده می‌شد. در منطقه قزاقستان، زادگاه فرهنگ باستانی «بوتای»، پژوهشگران تعداد زیادی استخوان اسب یافته‌اند که به حدود ۴۰۰۰ پیش از میلاد بازمی‌گردند. در کنار این بقایا، نشانه‌های دیگری نیز کشف شده است، از جمله گودال‌هایی که احتمالاً برای پایه‌های حصارها ایجاد شده بودند، و سفال‌هایی که درون آن‌ها آثار چربی اسب (احتمالاً حاصل از شیر گرفته‌شده) یافت شد. این شواهد نشان می‌دادند که فرایند اهلی‌سازی در همان منطقه آغاز شده است.

یکی از یافته‌های بسیار مهم، نشانه‌های ساییدگی و فرسایش بر دندان‌های اسب‌ها بود، که می‌توانست گواه استفاده از دهنه و کنترل انسانی باشد. با این حال، در سال‌های اخیر این فرضیه با چالش‌هایی روبه‌رو شده است، زیرا در دیگر نقاط جهان نیز اسب‌هایی یافت شده‌اند که اهلی نبوده‌اند، اما آثار مشابهی از فرسایش دندانی دارند. تحلیل‌های ژنتیکی جدید، زمان‌بندی این فرایند را به عقب برده‌اند، هرچند همچنان شواهد به نفع آن هستند که اهلی‌سازی در همان منطقه صورت گرفته است.

ویلیام تیلور، استادیار باستان‌شناسی و متصدی موزه در دانشگاه کلرادو بولدر، و نویسنده کتاب Hoof Beats: How Horses Shaped Human History، در مقاله‌ای در وب‌سایت The Conversation توضیح می‌دهد: «مطالعه‌ای ژنومی از اسب‌های نخستین اوراسیا که در ژوئن ۲۰۲۴ در مجله Nature منتشر شد، نشان می‌دهد که اسب‌های یامنایا، نیای اسب‌های اهلی اولیه (تبار DOM2) نبوده‌اند. همچنین، در ژنوم آن‌ها هیچ نشانه‌ای از کنترل تولیدمثل مانند هم‌خونی مشاهده نمی‌شود.»

تیلور ادامه می‌دهد: «در حال حاضر، تمام شواهد در این جهت همگرا هستند که احتمالاً اهلی‌سازی اسب‌ها در دشت‌های پیرامون دریای سیاه رخ داده است، اما بسیار دیرتر از زمانی که فرضیه کورگان پیشنهاد می‌کند. در واقع، کنترل انسانی بر اسب‌ها درست پیش از گسترش ناگهانی ارابه‌ها و اسب‌ها در سراسر اوراسیا در آغاز هزاره دوم پیش از میلاد آغاز شد.»

اما اگر ما موفق به اهلی کردن اسب‌ها شدیم، چرا گورخرها را اهلی نکردیم؟ پاسخ این پرسش آن نیست که انسان‌ها هرگز تلاش نکرده‌اند. در دوران استعمار هلند در بخش‌هایی از آفریقای جنوبی، مستعمره‌نشینان کوشیدند گورخرها را رام کنند، اما تقریباً هیچ موفقیتی به دست نیاوردند. این حیوانات سرسخت و بدخلق، به‌سختی در بند می‌مانند و معمولاً مهار خود را پاره کرده و می‌گریزند. البته، در موارد معدودی امکان رام کردن برخی گورخرهای منفرد وجود داشته است، دست‌کم برای سواری کوتاه‌مدت.

اگر به گورخر نگاه کنید، مغز شما ممکن است آن را صرفاً «اسب راه‌راه» تلقی کند، اما در واقع، این دو گونه حدود ۴ تا ۴.۵ میلیون سال پیش از یک نیای مشترک جدا شدند. محیط زیستی که هر یک از این گونه‌ها در آن تکامل یافتند، تأثیر چشمگیری بر میزان قابلیت اهلی‌سازی و استفاده در حمل‌ونقل داشت.

کارول هال، استاد رفتارشناسی سوارکاری در دانشگاه ناتینگهام ترنت، در مقاله‌ای در The Conversation می‌گوید:
«برخلاف اسبان اوراسیایی، جمعیت گورخرهای آفریقایی از امنیت نسبی برخوردار بودند و به‌خوبی با زیست‌بوم خود سازگار شده بودند. همه اسب‌سانان، گیاه‌خوار و شکارشونده‌اند و واکنش «گریز یا ستیز» در آن‌ها به‌شدت توسعه یافته است. اما برای بقا در محیطی که مملو از شکارچیان بزرگی مانند شیر، یوز و کفتار است، گورخرها به حیواناتی فوق‌العاده هوشیار و واکنشی تبدیل شدند که در برابر خطر فوراً می‌گریزند، و در صورت به دام افتادن، پاسخ دفاعی نیرومندی نشان می‌دهند.»

این ویژگی‌ها، گورخر را نامناسب برای اهلی‌سازی می‌کند. برای نمونه، گورخرها به‌واسطه نیاز مداوم به فرار از شکارچیانی چون شیرها، لگدی بسیار قدرتمند دارند که می‌تواند فک شیر را بشکند. همچنین، گورخرها از انسان‌ها هراسی ذاتی دارند و تا جای ممکن از تماس با ما اجتناب می‌کنند.

به طور کلی، حیواناتی که قابلیت اهلی شدن دارند، باید ویژگی‌هایی همچون رشد سریع، خلق‌وخوی آرام و تمایل ذاتی به تعامل با انسان را دارا باشند. گورخرها، با خوی تهاجمی و واکنش‌های فرار نیرومندشان، فاقد این خصوصیات‌اند.

در مقاله‌ای از وب‌سایت Prime Stables آمده: «موارد نادری از رام کردن گورخرها برای استفاده شخصی گزارش شده است. برای نمونه، والتر روتشیلد در دوران ادواردی در لندن، ارابه‌ای داشت که با گورخرها کشیده می‌شد، و بیل ترنر نیز در دورسِت بر گورخری با پشت بسیار نیرومند سوار می‌شد. با این حال، این موارد استثنا هستند و نشان نمی‌دهند که گورخرها قابلیت اهلی‌سازی گسترده یا استفاده‌ای مشابه اسب‌ها را دارند.»

در پایان باید گفت که حتی اگر انسان‌ها قادر به اهلی کردن گورخرها بودند، باز هم این حیوانات از نظر جثه بسیار کوچک‌تر از نژادهای امروزی اسب هستند، اندازه آن‌ها بیشتر به اسبچه‌های امروزی شباهت دارد و از این‌رو برای سواری یا حمل بارهای سنگین مناسب نیستند.

منبع خبر





دانلود آهنگ
ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *