اغلب فیلمسازان ترجیح میدهند به طور علنی آثار دیگر کارگردانان یا بازی بازیگران را تخریب نکنند، اما کوئنتین تارانتینو هرگز به چنین قواعد نانوشتهای پایبند نبوده است.

در قسمت جدید پادکست برت ایستون الیس، جایی که این دو نفر فهرست ۲۰ فیلم برتر قرن را مرور میکردند، تارانتینو از تحسین خود نسبت به فیلم There Will Be Blood اثر پل توماس اندرسن استفاده کرد تا یکی از بازیگران اصلی فیلم، یعنی پل دینو، را هدف انتقاد خود قرار دهد.
تارانتینو با لحنی سراسر سینمادوستانه آغاز کرد و درباره دنیل دیلوئیس و مهارت کارگردانی اندرسن با تمجید سخن گفت. او توضیح داد که حضور دنیل دیلوئیس و شیوه فیلمسازی کلاسیک در اثر کاملاً مشهود است و فیلم نوعی مهارت هالیوودی قدیمی را بدون تلاش تصنعی برای تقلید، زنده میکند. به گفته او، این فیلم در کارنامه اندرسن جایگاهی مستقل دارد. او یادآور شد که این تنها فیلم اندرسن است که فاقد صحنهپردازی از پیش طراحیشدهای است. از نظر او، این اثر بر روایت و پیشبرد داستان تمرکز داشت و اندرسن آن را با مهارتی خیرهکننده اجرا کرده است.
اما پس از این ستایش گسترده، تارانتینو وارد بخش تاریک سخنانش شد؛ بخشی که شاید بهتر بود بیرون از فضای ضبط پادکست بیان میشد. او توضیح داد که چرا این فیلم نتوانسته در رتبههای بالاتر فهرستش قرار گیرد. به گفته او، فیلم There Will Be Blood میتوانست شانس بالایی برای قرار گرفتن در رتبه ۱ یا ۲ داشته باشد، اگر یک نقص بزرگ و بسیار جدی در آن وجود نداشت، و آن نقص از دید او پل دینو است. او ادعا کرد که این فیلم قرار بوده اثری دوبازیگره باشد، اما به شکل کاملاً واضح چنین نشده است. به باور او، دینو ضعیف است و در نقش خود کمتأثیر ظاهر میشود.
تارانتینو حتی یک انتخاب جایگزین احتمالی نیز مطرح کرد و گفت که آستین باتلر میتوانست بازیگر فوقالعادهای برای این نقش باشد. سپس با شدت بیشتری دینو را بازیگری بسیار ضعیف و فاقد جذابیت توصیف کرد و حتی گفت که او ضعیفترین بازیگر اتحادیه SAG است.
برای بسیاری از دوستداران سینما، این اظهارنظرها همچون یک سیلی خواهد بود. بازی پل دینو در نقش ایلای (و پل) ساندی سالهاست به عنوان عنصری تحریککننده در برابر شخصیت آتشفشانی دیلوئیس در نقش یک سرمایهدار نفتی شناخته میشود و این نقشآفرینی از سال ۲۰۰۷ تاکنون بخشی اساسی از میراث فیلم به شمار میآید. اما از دید تارانتینو، این عدم توازن آنقدر شدید است که مانع میشود فیلم به عظمت واقعی خود برسد.
صراحت تارانتینو امر تازهای نیست؛ او سالها به صورت عمومی به رتبهبندی آثار سینمایی، بیاعتبار کردن آثار فرنچایزی و ساختن فهرستهای شخصی پرداخته است. اما توصیف پل دینو به عنوان بازیگری ضعیف و فاقد توانایی، آن هم در یک پادکست مهم، فراتر از یک نظر معمولی و شخصی است. در صنعتی که اعتبارها میتوانند با یک ویدئو چندثانیهای دگرگون شوند، چنین اظهارنظرهایی بیشتر به یک تخریب عمومی شباهت دارد.
از سوی دیگر، این خشمنامه کاملاً در چارچوب شخصیت تارانتینو است؛ پرشور، مطلقگرا و برآمده از نگاه کاملاً خاص او به مفهوم یک اثر دوبازیگره. این که آیا این سخنان نگاه مخاطبان به فیلم There Will Be Blood را تغییر میدهد یا خیر، محل تردید است. اما تارانتینو بار دیگر ثابت کرده که چگونه یک نامه عاشقانه نسبت به یکی از فیلمهای بزرگ قرن را میتواند به حملهای جنجالی علیه یکی از بازیگران آن تبدیل کند، آن هم با نهایت لذت.
با توجه به دوستی چند دههای تارانتینو و پل توماس اندرسن، کارگردانانی که نسخههای اولیه آثارشان را برای یکدیگر میفرستند، درباره کار گفتوگو میکنند و در نمایشهای فیلمهای یکدیگر حضور پیدا میکنند، به نظر میرسد تماس بعدی اندرسن با او تقریباً قطعی باشد. و احتمالاً تماسی آرام نخواهد بود. میتوان حدس زد که وقتی تارانتینو تلفنش را برمیدارد و نام PTA روی صفحه ظاهر میشود، مکالمه با پرسشی کاملاً مستقیم و انسانی آغاز خواهد شد: رفیق، این دیگر چه کاری بود؟
دیدگاهتان را بنویسید