۲۰۲۵ سال بسیار خوبی برای گیمرها بود و شاهد عرضهی آثار جذاب و با کیفیت زیادی بودیم. در این مقاله به ده بازی برتر خود در سال ۲۰۲۵ میپردازم.

۱۰- Borderlands 4

Borderlands 4 با وجود آرتاستایل منحصربهفرد و گاه عجیب و غریب خود و همچنین دنیا و داستانی که ممکن است مورد پسند همه نباشد، بدون شک یک تجربه درگیرکننده و اعتیادآور بود. اگر شما از آن دسته بازیکنانی هستید که به ژانر شوتر-لوتر علاقه دارید و از کشف و جمعآوری هزاران سلاح رنگارنگ، با مشخصات، قابلیتها و شکل ظاهری کاملاً متفاوت لذت میبرید و اگر انجام صدها ساعت محتوای غنی، چالشبرانگیز و هیجانانگیز برای شما جذاب است، آنگاه باید گفت Borderlands 4 به احتمال بسیار زیاد کاملترین و جامعترین عنوانی است که میتوانید در این ژانر پیدا کرده و تجربه کنید.
۹- Dying Light: The Beast

پس از تجربهی نسبتاً ناامیدکننده و بحثبرانگیز Dying Light 2: Stay Human، که با وجود نقاط قوت خود نتوانست کاملاً انتظارات برخی از هواداران پر و پا قرص سری را برآورده کند، بازی Dying Light: The Beast برای من مانند بازگشتی درخشان به اصول و ریشههای دلنشین فرانچایز بود. این عنوان بار دیگر با تمرکز بر شخصیت محبوب و خاطرهانگیز فرنچایز، کایل کرین، یک ماجراجویی جذاب و هیجان انگیز با درونمایههای اکشن خلق کرد و لذت سلاخی زامبیها را به بهترین شکل برای مخاطبان مهیا ساخت. اگرچه The Beast از لحاظ وسعت نقشه، مدت زمان داستان و حجم محتوا، به اندازهی یک نسخهی اصلی تمامقد و بزرگ نیست و شاید بهتر باشد آن را یک نسخه فرعی در نظر گرفت، اما به لطف ترکیب هوشمندانهی المانهای کلاسیک با نوآوریهای قابل توجه، تجربهای بسیار خوشساخت و راضی کننده ارائه میدهد.
۸- Monster Hunter: Wilds

Monster Hunter Wilds با وجود برخی کم و کاستیها و انتظارات برآوردهنشده، همچنان یک تجربهی بسیار جذاب، عمیق و پاداشدهنده است که نه تنها سنت درخشان سری را ادامه میدهد، بلکه با نوآوریهای حسابشده، آن را رو به جلو میبرد. هستهی اصلی این فرانچایز، یعنی چرخه (لوپ) نسبتاً اعتیادآور شکار (در کنار ساختوساز)، در Wilds به لطف عمق بیسابقهی محتوا، قدرتمندتر از همیشه احساس میشود. تنوع حیرتانگیز زرهها و سلاحها، که هر کدام نه تنها از نظر آماری و ظاهری، بلکه از منظر مکانیکها و سبکهای مبارزه نیز هویت منحصربهفردی ارائه میدهند، انگیزهای پایانناپذیر برای شکار دوباره و دوباره بهوجود میآورد. گسترهی وسیع و خلاقانه هیولاها، از غولهای آشنا با طراحیهای خلاقانه تا جانوران کاملاً جدید با الگوهای مبارزاتی غافلگیرکننده، هر مأموریت را به یک چالش تازه و هیجانانگیز بدل میسازد. افزون بر این، پیچیدگی و عمق سیستم ساخت آیتمها و تقویت تجهیزات، رضایتی عمیق از پیشرفت شخصی و آمادهسازی را به بازیکن منتقل میکند.
۷- Death Stranding 2: On The Beach

Death Stranding 2: On The Beach اثری است که نه تنها به موفقیتها و نقاط قوت نسخهی اول احترام میگذارد، بلکه با جسارت کامل، آن فرمول خاص را گسترش داده و به بلوغی چشمگیر تبدیل میکند. این عنوان امضای خاص و عجیب کوجیما، از داستانگویی سورئال و عاطفی گرفته تا گیمپلی متفاوت و فلسفهی ارتباط، را نه تنها به طور کمی بهبود میبخشد، بلکه از نظر کیفی نیز آن را غنیتر و عمیقتر میسازد. گیمپلی بازی، اکنون با تزریق هوشمندانهی المانها و موارد کاملاً جدید به سطحی جدید ارتقا یافته است. عمق و تنوع تاکتیکهای حمل و نقل، مدیریت منابع در محیطهای به شدت متنوع و خطرناکتر و تعامل با مکانیکهای پیچیدهتر دنیای بازی، احساس «ماجراجویی» را به تجربهای بسیار پویاتر و شخصیتر تبدیل میکند. دنیای بازی نیز با زیست بومهای متنوعی که هر کدام چالشها و زیباییهای طبیعی خود را ارائه میدهند، به طرز حیرتانگیزی گستردهتر و زندهتر شده است. با این حال، مانند هر اثر بلندپروازانهای، Death Stranding 2 نیز کاملاً عاری از ایراد نیست. برخی محتوای تکراری یا “Filler” در حین سفرهای طولانی ممکن است احساس شود و مشکلات جزئی در طراحی برخی بخشها—مثلاً در تعادل چالش برخی محیطها یا شفافیت برخی اهداف فرعی—هنوز به چشم میخورد.
۶ -The Elder Scrolls Oblivion: Remastered

سالها پس از تجربهی عمیق و فراموشنشدنی The Elder Scrolls V: Skyrim، بار دیگر و این بار با اشتیاقی نوستالژیک و کنجکاوانه، به دل دنیای پهناور و افسانهای تمریل بازگشتم تا برای دهها ساعت خود را در دنیای Oblivion غرق کنم. این بازگشت نه تنها سفری به گذشته بود، بلکه کشف دوبارهی عظمتی بود که در سایهی محبوبیت بیچون و چرای اسکایریم کمرنگ شده است. مراحل فرعی جذاب و به یاد ماندنی Oblivion، که هر کدام داستانی منحصربهفرد، شخصیتهایی با عمق روانشناختی و انتخابهای اخلاقی پیچیده را روایت میکنند، هنوز هم پس از این همه سال استانداردی طلایی در صنعت به شمار میآیند. از توطئههای پیچیدهی انجمن تاریک تا معمای مرموز انجمن جنگلنشینان، هر خط داستانی فرعی به اندازهی یک بازی کامل، غنا و هیجان ارائه میدهد.
۵- Wuchang Fallen Feathers

در Wuchang Fallen feathers با ترکیبی از Sekiro ،Lies of P و المانهای هویتی مخصوص به خودش طرف هستیم. از لحاظ فضاسازی، محیط و دنیا، بازی شباهت قابل توجهی به Sekiro دارد و در بخش مبارزات و المانهای گیمپلی، بازی به Lies of P نزدیک است. در عین حال، این عنوان المانهای خلاقانه جذابی نیز در دل خود جای داده که مخصوص به خودش هستند؛ از مبانی متفاوت گیمپلی گرفته تا باس فایتهای چالشبرانگیز، Wuchang میتواند برای مخاطب هدف خود یکی از سرگرمکنندهترین بازیهای سولزلایک باشد. از لحاظ فضاسازی، محیط و دنیا، بازی به وضوح تحت تأثیر زیباییشناسی خشن و در عین حال شاعرانهی Sekiro قرار دارد؛ مناظری که ترکیبی از معماری تاریخی شرق آسیا با عناصر فانتزی تاریک را به نمایش میگذارند، همراه با نورپردازی دراماتیک و توجه وسواسگونه به جزئیات محیطی. در بخش مبارزات و هسته مرکزی گیمپلی، Wuchang به سمت Lies of P گرایش دارد. این نزدیکی را میتوان در سیستم مبارزات، حملههای دقیق پشت سر هم و نوع مبارزات مشاهده کرد. بازی همچنین از سیستم پیشرفت و ارتقای تجهیزات پیچیده و تنوع قابل توجه در سلاحها و سبکهای مبارزه بهره میبرد که یادآور عمق استراتژیک Lies of P است.
۴- Octopath Traveler 0

Octopath Traveler 0 بیتردید برای من یکی از بهترین، عمیقترین و به یاد ماندنیترین نقشآفرینیهای نوبتی نسل نهم است. این عنوان نه تنها تمام نقاط قوت دو نسخهی قبلی را حفظ کرده، بلکه با بلوغی چشمگیر در هر جنبه، تعریف استانداردهای این زیرژانر را ارتقا میبخشد. داستان و روایت درهم تنیده، جذاب و عمیق بازی، ستون فقرات این تجربهی فوقالعاده است. این روایتگری چندلایه، احساس سفر جمعی واقعی را القا میکند و انگیزهای قوی برای پیگیری سرنوشت تمام شخصیتها بهوجود میآورد. در بخش مبارزات، سیستم “Break & Boost” که از قبل عالی بود، با افزودن لایههای استراتژیک جدید—مانند مکانیک “Latent Power” منحصربهفرد برای هر شخصیت و تنوع بیسابقه در کلاسها، مهارتها و ترکیبهای ممکن، به اوج عمق و تعامل خود رسیده است. هر نبرد به یک پازل چالشبرانگیز و رضایتبخش تبدیل میشود که در آن بهینهسازی زمانبندی، مدیریت منابع و شناخت دقیق نقاط ضعف دشمنان، کلید پیروزی است.
The Alters- ۳

با قاطعیت کامل باید بگویم که The Alters بزرگترین، جسورانهترین و عمیقاً تأملبرانگیزترین شگفتی هنری و تعاملی سال ۲۰۲۵ برای من بود. این عنوان نه یک بازی صرف، بلکه یک تجربهی فلسفی-سینماتیک منحصربهفرد است که مرزهای میان مدیوم بازیهای ویدیویی و داستانگویی عمقی را محو میکند. در هستهی مرکزی این شاهکار، یک ایدهی فوقالعاده خلاقانه و در عین حال ساده نهفته است: ترکیب سیستم مدیریت منابع و بقای پیچیده و فشرده، با مکانیک انشعابهای داستانی. شما نه تنها بر منابع محدود یک پایگاه فضایی در سیارهای بیگانه نظارت میکنید، بلکه با پیامدهای تصمیمگیریهای گذشتهی شخصیت اصلی، یان دولینسکی، مواجه میشوید. این پیامدها در قالب “آلترها” (Alters) یا همان نسخههای جایگزین از یان که در لحظات سرنوشتساز زندگیاش انتخابهای متفاوتی کردهاند، ظاهر میشوند و به اجبار، هماتاقی و همکار شما میشوند. اینجاست که نبوغ The Alters به نمایش در میآید. بازی برخی از عمیقترین، پیچیدهترین و متفاوتترین مفاهیم انسانی را نه از طریق دیالوگهای انتزاعی، بلکه از طریق تعامل اجباری، تنشآلود و عاطفی با خودهای دیگر مورد کندوکاو قرار میدهد. سیستم گیمپلی به طور خارقالعادهای در خدمت این مضامین است. شما باید همزمان بر مدیریت منابع حیاتی (انرژی، غذا، مواد اولیه) برای زنده ماندن همهی آلترها نظارت کنید، روابط بین آنها را مدیریت نمایید (که میتواند از همکاری تا خصومت متغیر باشد)، و در عین حال، با کشف رازهای پایگاه و سیاره، پرده از معمای بزرگتری بردارید. بدون اغراق، این بازی یک دستاورد مهم در این صنعت به حساب میآید و بدون شک یکی از تاثیرگذارترین آثار این دهه محسوب میشود.
۲- Split Fiction

اثر جسورانه و نوآورانه جوزف فارس، کارگردان افسانهای Brothers: A Tale of Two Sons و It Takes Two، بار دیگر ثابت کرد که او یک استاد مسلم در خلق تجربههای کوآپ خاص است. این عنوان که یکی از برترین و به یاد ماندنیترین تجربیات سال ۲۰۲۵ من به شمار میآید، نه تنها توانست انتظارات من را برآورده کند، بلکه مرزهای همکاری در بازیهای ویدیویی را بار دیگر جابهجا کرد و بیتردید یکی از هیجانانگیزترین، خلاقانهترین و احساسیترین ماجراجوییهای کواپ (co-op) در دههی اخیر را برای من رقم زد. بازی تنوع باورنکردنیای در مکانیکها دارد، از پازلهای فیزیکی مبتنی بر هماهنگی تا بخشهایی که نیازمند تفکر عمیق است. این تنوع هرگز تکراری نمیشود و هر فصل جدید، حکم یک کشف تازه و حیرتانگیز را دارد. خلاقیت محض در طراحی مرحله، همراه با جهانسازی خیالانگیز و رویایی که ترکیبی از زیباییشناسی دستساز و عناصر فانتزی جادویی است، بازیکنان را در جهانی کاملاً جذبکننده غرق میکند. در نهایت، جدیدترین اثر جوزف فارس چیزی فراتر از یک «بازی کواپ خوب» است. این یک ماجراجویی بینظیر به شمار میآید که مفهوم همکاری را در عمیقترین سطح ممکن بازتعریف میکند.
۱- Clair Obscure: Expedition 33

و در نهایت، پس از تجربهی انبوهی از بازیهای درخشان در سال ۲۰۲۵، اثری که به عنوان بهترین بازی سال و بیتردید یکی از پنج بازی برتر تمام زندگی خود انتخاب میکنم، Clair Obscur: Expedition 33 است. این تنها یک بازی سرگرمکننده نیست؛ یک پدیدهی هنری بینظیر است که در هر جنبه، از توقعات پلیر فراتر رفته و مخاطب را در حیرت فرو میبرد. صحبت کردن در مورد نقاط قوت Expedition 33 کار سختی نیست. مهم نیست کدام جنبه را زیر ذرهبین بگذاریم: داستان و روایت، سیستم مبارزات، دنیاسازی، شخصیتپردازی، موسیقی، یا کارگردانی هنری. در هر یک از این موارد، بازی استانداردی طلایی تعیین میکند. شکی وجود ندارد! Clair Obscur: Expedition 33 یک شاهکار بیبدیل است که در آن تمام اجزای مختلف، در هماهنگی کامل با یکدیگر عمل میکنند تا یک تجربهی واحد، یکپارچه و فراموشنشدنی خلق کنند. بازی مخاطب را نه با شعار، بلکه با کیفیت فوقالعاده مبهوت خود میکند.
دیدگاهتان را بنویسید