سیاهچالهها مدتهاست ذهن دانشمندان را به خود مشغول کردهاند، اما پرسش از ماهیت واقعی آنها همچنان بیپاسخ مانده است. در مطالعهای تازه، نظریههای رایج درباره ارتباط سیاهچالهها با کرمچالهها به چالش کشیده شدهاند و دیدگاهی نوین از ساختار درونی آنها ارائه شده است؛ دیدگاهی که میتواند مسیر فیزیک نظری را دگرگون کند.
آیا سیاهچالهها میتوانند تونلهایی به نقاط دیگر فضا-زمان باشند؟ یا شاید کرمچالههایی باشند که بخشهای مختلف جهان را به هم متصل میکنند؟ مطالعهای جدید پاسخ قاطعی به این پرسش داده است.
سیاهچالهها پدیدههایی پیچیدهاند که بارها قوانین فیزیک را به چالش کشیدهاند و مطالعه آنها محدودیتهای دانش ما را آشکار کرده است. یکی از مسائل مهم در این زمینه، «پارادوکس اطلاعات» است که میگوید:
«ماده نمیتواند از سیاهچاله فرار کند، بنابراین بهطور ساده، اطلاعاتی که وارد آن میشود برای همیشه از بین میرود».
این موضوع با اصول بنیادی فیزیک در تضاد است. پارادوکس اطلاعات یکی از حوزههایی بود که استیون هاوکینگ به آن پرداخت. پژوهشهای او و دیگران نشان دادند که سیاهچالهها تبخیر میشوند و اطلاعات بهنوعی حفظ میشود. درک دقیق این فرآیند میتواند گامی مهم در جهت وحدت مکانیک کوانتومی با نظریه گرانش باشد.
یکی از مسیرهای بررسی این مسئله، نظریهی ریسمان است. این نظریه فرض میکند اجزای بنیادی جهان رشتههایی ارتعاشی هستند. اگرچه هنوز شواهد قطعی برای اثبات آن وجود ندارد، اما تواناییاش در پاسخگویی به پرسشهای بزرگ فیزیک، توجه بسیاری را جلب کرده است.
در چارچوب نظریه ریسمان، پیشنهادهایی برای حل پارادوکس اطلاعات مطرح شدهاند، از جمله اینکه سیاهچالهها، کرمچاله بوده، اما با ساختاری فرضی که در داستانهای علمیتخیلی محبوب است و دو نقطه از فضا-زمان را به هم متصل میکند. با این حال، هیچ شواهدی برای وجود آنها در دست نیست.
نظریهای دیگر، سیاهچالهها را بهعنوان «فازبال» معرفی میکند. ساختارهایی پیچیده و رشتهای که انرژی و اطلاعات را منتشر میکنند. در این دیدگاه، سیاهچالهها فضایی خالی با جرم متمرکز در مرکز نیستند، بلکه ساختارهایی پیچیده از رشتهها هستند.
طبق یافتههای جدید، تمام جرم سیاهچاله به مرکز کشیده نمیشود. سیاهچاله تلاش میکند همه چیز را فشرده کند، اما ذرات به رشتههایی کشیده میشوند و درنهایت گسترش یافته و ساختاری فازی تشکیل میدهند که کل سیاهچاله را پر میکند. این نظریه ۱۸ سال پیش مطرح شده و اکنون در این مطالعه، هر دو دیدگاه فازبال و کرمچاله مورد آزمایش قرار گرفتهاند.
نتیجهگیری پژوهشگران نشان میدهد که مدل کرمچالهای از نظر فیزیکی ناسازگار است. در تمام نسخههای مطرحشده از مدل کرمچاله، مشخص شد که فیزیک آنها با واقعیت سازگار نیست. این دیدگاه تلاش میکند سیاهچاله را فضایی خالی با جرم متمرکز در مرکز تصور کند، اما قضایای اثباتشده نشان میدهند که چنین تصویری ممکن نیست.
با وجود جذابیت این یافتهها، هنوز بحثهای زیادی درباره اعتبار نظریهی ریسمان بهعنوان توصیف نهایی واقعیت وجود دارد. بنابراین، سیاهچالهها ممکن است حتی عجیبتر از کرمچالهها و فازبالها بنظر برسند.
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید