ارسال دیدگاه
امروز: شنبه , ۴ اسفند , ۱۴۰۳
X
تاریخ بازی های ویدیویی پر از عناوینی است که حول محور انتقام ساخته شده‌اند. در این مقاله به‌یادماندنی‌ترین داستان‌های انتقام در بازی‌های ویدیویی را با یکدیگر مرور می‌کنیم.
میل به انتقام، یکی از پیچیده‌ترین امیال انسانی است که از بدو حضور او در زمین، همراهش بوده است. از ابتدایی‌ترین داستان‌های تاریخ تا جدیدترین آن‌ها، موضوع انتقام همیشه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. برخی می‌گویند انتقام هیچ‌وقت نمی‌تواند ذهن و روح شما را آرام کند و بخشش راه بهتری است، در حالی که برخی دیگر اعتقاد دارند تا وقتی انتقام نگیرند، نمی‌توانند سر روی بالش بگذارند. کارگردانانی مثل کوانتین تارانتینو، بسیاری از فیلم‌های خود را بر محوریت موضوع انتقام ساخته‌اند و صنعت بازی نیز میزبان عناوین زیادی با این موضوع بوده است.
پس از کمی تحقیق درباره‌ی این موضوع، می‌توان به این نتیجه رسید که تعدادی از بهترین بازی‌های تاریخ درباره‌ی انتقام بوده‌اند. انتقام در بازی‌های ویدیویی دلیل‌های مختلفی داشته است. گاهی اوقات مسئله کاملاً شخصی و خانوادگی بوده، گاهی اوقات دوستان، همکاران یا کارفرماهای گذشته به شما خیانت کرده‌اند، گاهی دشمنان به کشور شما هجوم آورده و هم‌وطنان شما را کشته‌اند و دلایل بسیار دیگر. برخی از عناوین، انتقام را موضوع اصلی خود قرار داده‌اند و برخی دیگر در بخشی از بازی آن را مطرح کرده‌اند.
از خوب و بد ماجرا که بگذریم، باید پذیرفت داستان‌هایی که با موضوع انتقام و بخشش نوشته می‌شوند، کشش و جذابیت بسیار زیادی دارند. بنابراین تصمیم گرفته‌ایم در این مقاله، ۱۵ تا از بهترین و به‌یادماندنی‌ترین بازی‌هایی که در مورد انتقام ساخته شده‌اند را با یکدیگر مرور کنیم.
هشدار: این مقاله شامل اسپویلرهایی از بازی‌های داخل لیست است.
۱۵- Mad Max
دنیایی که در آن دیگر چیزی برای از دست دادن وجود ندارد، می‌تواند بستر مناسبی برای انتقام باشد. Mad Max، اثری از استودیوی Avalanche، با الهام از مجموعه فیلم‌های مشهور خود، دنیایی بی‌رحم و خشک را به تصویر می‌کشد. نبردهای خشن با ماشین‌های زرهی، درگیری‌های تن‌به‌تن بی‌امان و تلاش برای بقا در سرزمینی که تنها قانون آن خشونت است، همگی این اثر را به تجربه‌ای خاص و ماندگار تبدیل کرده‌اند. هرچند بازی در تمامی جنبه‌ها بی‌نقص نبود، اما فضاسازی کم‌نظیر و سیستم مبارزات آن به‌خوبی در خدمت روایت داستان انتقام شخصیت اصلی قرار داشت.
مکس، مردی است که همه چیز خود را از دست داده و تنها یک انگیزه برای او باقی مانده است: انتقام از کسانی که زندگی‌اش را به نابودی کشانده‌اند. داستان بازی پیرامون درگیری او با فردی به نام Scabrous Scrotus جریان دارد، فردی که مکس را به‌شدت تحقیر کرده و در آستانه نابودی قرار داده بود. اما شخصیت اصلی این جهان پسا-آخرالزمانی هرگز حاضر به پذیرش شکست نیست. در این مسیر انتقام، او باید از بیابان‌های بی‌‌آب و علف عبور کند، دشمنان بسیاری را از میان بردارد و با استفاده از مهارت‌های خود، عدالت را به‌شیوه‌ای که شایسته این دنیای خشن است، برقرار سازد.
۱۴- Sleeping Dogs
Sleeping Dogs یکی از درخشان‌ترین بازی‌های اکشن و جهان‌باز است که با الهام از سینمای هنگ‌کنگ، داستانی پرتنش از وفاداری، خیانت و انتقام را روایت می‌کند. این اثر که توسط استودیوی United Front Games توسعه یافته، ترکیبی از مبارزات تن‌به‌تن خیره‌کننده، تعقیب‌وگریزهای مهیج و روایتی سینمایی است. بازی اگرچه در زمان انتشار تحت‌الشعاع دیگر عناوین بزرگ جهان‌باز قرار گرفت، اما با گذشت زمان، جایگاه خود را به‌عنوان یکی از بهترین آثار این سبک تثبیت کرد.
شخصیت اصلی، وی شن، یک پلیس مخفی است که مأموریت دارد به یکی از خطرناک‌ترین گروه‌های خلافکاری هنگ‌کنگ نفوذ کند. اما این مأموریت برای او چیزی فراتر از انجام وظیفه است. او در کودکی خانواده‌اش را به‌دلیل جنایات این گروه از دست داده و اکنون نه‌تنها به‌دنبال اجرای عدالت، بلکه تشنه انتقامی شخصی نیز هست. وی شن به مرور، در پیچیدگی‌های دنیای خلافکاران غرق می‌شود، تا جایی که مرز میان وظیفه و انتقام برای او رنگ می‌بازد. انتخاب‌های او در این مسیر، همواره بین دوگانگی اخلاق و خشونت در نوسان است و در نهایت، تنها چیزی که باقی می‌ماند، انتقامی است که با خون و خیانت همراه شده است.
۱۳- Splinter Cell: Conviction
مجموعه Splinter Cell همواره به روایت‌های جاسوسی پیچیده و اکشن تاکتیکی شهرت داشته است، اما Conviction مسیر متفاوتی را پیش گرفت و انتقام را به نیروی محرک اصلی داستان خود تبدیل کرد. این نسخه، با تغییر سبک گیم‌پلی و تمرکز بر اکشن سریع و بی‌رحم، تجربه‌ای را ارائه داد که در آن سم فیشر دیگر یک مأمور مخفی صرف نبود، بلکه مردی بود که هیچ‌چیز جز انتقام برایش اهمیت نداشت. بازی از نظر فضاسازی و روایت، یکی از احساسی‌ترین و شخصی‌ترین داستان‌های این مجموعه را به نمایش گذاشت و از این نظر، تفاوتی آشکار با عناوین پیشین خود داشت.
پس از آنکه سم فیشر متوجه می‌شود که دخترش، سارا، در یک حادثه مشکوک جان خود را از دست داده، او در مسیری بی‌بازگشت برای یافتن حقیقت و انتقام از مقصران قدم می‌گذارد. برخلاف گذشته، فیشر دیگر مأموریت‌های دولتی را انجام نمی‌دهد، بلکه تنها بر هدف شخصی خود متمرکز است. او به‌دنبال توطئه‌ای می‌گردد که عمیق‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کرد و هرچه بیشتر پیش می‌رود، خشم و خشونتش افزایش می‌یابد. این تغییر، نه‌تنها او را به دشمنی خطرناک‌تر تبدیل می‌کند، بلکه باعث می‌شود هرکس که در مسیرش قرار گیرد، بهای سنگینی بپردازد.
۱۲- Hitman: Blood Money
مجموعه Hitman همواره بر پایه‌ی مخفی‌کاری و ترورهای دقیق بنا شده است، اما در Blood Money، انتقام جایگاه ویژه‌ای در داستان پیدا می‌کند. این نسخه که یکی از محبوب‌ترین عناوین مجموعه محسوب می‌شود، به لطف طراحی مراحل آزادانه، هوش مصنوعی پیشرفته و روایت جذاب، در زمان خود به یکی از برترین بازی‌های سبک مخفی‌کاری تبدیل شد. آزادی عمل بی‌سابقه‌ی این عنوان، به بازیکنان اجازه می‌داد تا هر ترور را به روش‌های متنوعی اجرا کنند و همین امر، تجربه‌ای منحصربهفرد و پویاتر را رقم زد.
اما در دل این آزادی، داستانی از خیانت و انتقام نهفته است. مامور ۴۷ درمی‌یابد که سازمانش در معرض خطر قرار گرفته و همکاران سابقش یکی‌یکی هدف ترور قرار گرفته‌اند. او به‌دنبال کشف این توطئه، خود را در برابر دشمنانی قدرتمند می‌یابد که قصد دارند برای همیشه از شر او خلاص شوند. اما مامور ۴۷، مردی نیست که به‌راحتی حذف شود. او با مهارت‌های منحصربه‌فردش، دشمنان را یکی پس از دیگری به کام مرگ می‌کشاند و در نهایت، با انتقامی سرد و بی‌رحمانه، قدرت خود را به رخ می‌کشد.
۱۱- Mafia III
Mafia III اگرچه در زمان انتشار به‌خاطر مشکلات فنی و تکراری شدن برخی مکانیک‌های گیم‌پلی با انتقاداتی روبه‌رو شد، اما داستان و فضای روایت آن، یکی از برترین نمونه‌های ژانر انتقام در بازی‌های ویدیویی است. این عنوان که توسط Hangar 13 توسعه یافت، نیو اورلئان دهه ۱۹۶۰ را با جزئیات فوق‌العاده‌ای به تصویر کشید و داستانی عمیق از تبعیض، خیانت و انتقام را روایت کرد. شخصیت‌پردازی قوی، موسیقی بی‌نظیر و فضای خاص این دوره، همگی در کنار هم تجربه‌ای منحصربهفرد خلق کردند که بازیکنان را درگیر خود ساخت.
لینکلن کلی (Lincoln Clay)، سرباز سابق جنگ ویتنام، پس از بازگشت به شهر خود، امیدوار است که با خانواده‌ی مافیایی‌اش، یعنی The Black Mob، زندگی تازه‌ای را آغاز کند. اما این امیدها زمانی نابود می‌شود که گروه مافیایی ایتالیایی، به سرکردگی سال مارکانو (Sal Marcano)، به آن‌ها خیانت کرده و تمامی اعضای خانواده‌ی او را قتل‌عام می‌کند. زخم‌خورده از خیانتی دردناک، لینکلن سوگند یاد می‌کند که تک‌تک افراد مسئول این جنایت را نابود کند. او با برنامه‌ای دقیق، امپراتوری مارکانو را از درون متلاشی کرده و با انتقامی بی‌رحمانه، پرده از فساد و خیانت او برمی‌دارد.
۱۰- The Punisher
The Punisher یکی از خشن‌ترین و بی‌پروا‌ترین بازی‌های ویدیویی دهه ۲۰۰۰ به شمار می‌رود. این عنوان که بر اساس شخصیت مشهور مارول ساخته شد، تجربه‌ای خونین و بی‌رحمانه از اجرای عدالت توسط فرانک کسل را به نمایش گذاشت. استودیوی Volition با ارائه گیم‌پلی‌ای که ترکیبی از تیراندازی تاکتیکی و شکنجه‌های خلاقانه بود، فضایی خلق کرد که کاملاً با ماهیت شخصیت اصلی همخوانی داشت. هرچند بازی از نظر روایت چندان پیچیده نبود، اما اکشن سنگین و فضای بی‌رحمانه آن باعث شد تا نام The Punisher همچنان در میان آثار فراموش‌نشدنی ژانر اکشن باقی بماند.
فرانک کسل (Frank Castle)، افسر سابق نیروی دریایی، پس از آنکه خانواده‌اش به طرز فجیعی به قتل می‌رسند، تمام زندگی خود را وقف انتقام می‌کند. برخلاف بسیاری از شخصیت‌های دیگر که در مسیر انتقام، بخشی از انسانیت خود را حفظ می‌کنند، فرانک کسل هیچ مرزی برای خشونت قائل نیست. او مجرمان را بدون ذره‌ای رحم مجازات می‌کند و برای اجرای عدالت، از روش‌هایی بهره می‌برد که حتی بی‌رحم‌ترین دشمنانش نیز از آن هراس دارند. بازی، این حس بی‌امان انتقام را به‌خوبی در گیم‌پلی خود منعکس کرده و تجربه‌ای ارائه می‌دهد که در آن هیچ‌کس از خشم فرانک در امان نیست.
۹- Sekiro: Shadows Die Twice
Sekiro: Shadows Die Twice که یکی از شاهکارهای کمپانی FromSoftware است نیز در دل خود از انتقام حرف می‌زند. برخلاف دیگر عناوین این استودیو، که بیشتر بر روی ساخت شخصیت‌های کاستوم و روایت‌های غیرمستقیم تمرکز داشتند، این بار بازیکنان در نقش یک سامورایی خاص به نام Wolf قرار می‌گرفتند. سیستم مبارزات سریع و تکنیکی بازی، همراه با داستانی احساسی و پر از درگیری‌های درونی، آن را به یکی از به‌یادماندنی‌ترین عناوین ژانر انتقام تبدیل کرد.
در ابتدای بازی، Wolf که مأمور محافظت از ارباب خود است، در یک حمله غافلگیرانه شکست می‌خورد و دست خود را از دست می‌دهد. ارباب او به اسارت گرفته می‌شود و او در بدترین شرایط ممکن، شکست‌خورده و تحقیرشده، زنده می‌ماند. اما این سرآغاز مسیری است که در آن، او به دنبال بازپس‌گیری افتخار از دست‌رفته‌ی خود و انتقام از کسانی که او را به این روز انداخته‌اند، قدم می‌گذارد. Sekiro نه‌تنها روایتگر انتقامی خونین است، بلکه به بازیکن نشان می‌دهد که این انتقام، تنها از طریق مهارت، صبر و پذیرش شکست‌های مکرر قابل دستیابی خواهد بود.
۸- Dishonored
Dishonored یکی از بهترین نمونه‌های ژانر مخفی‌کاری و immersive sim است که با طراحی مراحل فوق‌العاده و آزادی عمل گسترده، امکان تجربه‌ای منحصربهفرد را برای بازیکنان فراهم کرد. ساخته‌ی استودیوی Arkane، ترکیبی از دنیایی غنی، گیم‌پلی تاکتیکی و داستانی درگیرکننده را ارائه می‌دهد. بازیکنان در نقش مردی که به دنبال انتقام است، هم از سایه‌ها بهره می‌گیرند و هم از قدرت‌های ماورایی.
کوروو آتانو (Corvo Attano)، محافظ ملکه‌ی دانوال، پس از یک کودتای مرگبار، متهم به قتلی می‌شود که مرتکب آن نشده است. او که بی‌گناه در زندان به سر می‌برد، نه‌تنها موقعیت و افتخار خود را از دست داده، بلکه شاهد ربوده شدن تنها وارث تاج‌وتخت نیز بوده است. اما او با کمک نیروهایی ناشناخته، موفق به فرار شده و در مسیری گام می‌گذارد که هدفش، گرفتن انتقام از کسانی است که زندگی او را نابود کرده‌اند. برخلاف بسیاری از بازی‌های انتقام‌محور، Dishonored به بازیکن این امکان را می‌دهد که این انتقام را به روش‌های مختلف، از بی‌رحمانه‌ترین تا صلح‌آمیزترین شکل ممکن، اجرا کند. این انتخاب‌ها، در نهایت سرنوشت شهر و شخصیت اصلی را تعیین می‌کنند.
۷- Call of Juarez: Gunslinger
Call of Juarez: Gunslinger با وجود آنکه در مقایسه با دیگر عناوین این لیست، کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما از نظر داستان‌سرایی و حس انتقام، یکی از خاص‌ترین بازی‌های وسترن محسوب می‌شود. استودیوی Techland با استفاده از سبک گرافیکی خاص، گیم‌پلی پرهیجان و روایتی غیرخطی، اثری خلق کرد که به بهترین شکل، روح ماجراجویی‌های انتقام‌جویانه‌ی غرب وحشی را زنده می‌کند.
شخصیت اصلی، سیلاس گریوز (Silas Greaves)، یک جایزه‌بگیر افسانه‌ای است که در دوران پیری، داستان زندگی خود را برای دیگران تعریف می‌کند. اما این داستان، چیزی جز روایتی از انتقام‌های پی‌درپی نیست. او که سال‌ها پیش، خانواده و دوستان خود را در حمله‌ای غافلگیرکننده از دست داده، عمر خود را صرف شکار کسانی کرده است که در این ماجرا دست داشته‌اند. نکته‌ی جالب در روایت بازی این است که ماجراهای سیلاس، به‌گونه‌ای روایت می‌شوند که گاه واقعیت و خیال در هم تنیده می‌شوند و این، بازیکن را همواره درگیر صحت گفته‌های او می‌کند. در نهایت، این انتقام، تنها چیزی است که از گذشته‌ی پرآشوب او باقی مانده است.
۶- Ghost of Tsushima
Ghost of Tsushima شاهکاری در سبک اکشن-ماجراجویی است که توانست با ترکیب گیم‌پلی الهام‌گرفته از سامورایی‌های کلاسیک، دنیایی باز با چشم‌اندازهای خارق‌العاده و روایتی احساسی، یکی از تأثیرگذارترین بازی‌های نسل خود باشد. این اثر که توسط Sucker Punch ساخته شد، داستانی را روایت می‌کند که در آن، انتقام نه‌تنها یک مأموریت، بلکه انگیزه‌ای عمیق و درونی برای شخصیت اصلی محسوب می‌شود.
جین ساکای (Jin Sakai)، یک سامورایی وفادار، پس از حمله مغول‌ها به جزیره‌ی سوشیما، همه چیز خود را از دست می‌دهد. او شاهد قتل عام خاندان و هم‌رزمان خود توسط دشمنانی است که هیچ احترامی برای سنت‌های جنگجویان ژاپنی قائل نیستند. در حالی که جین در ابتدا تلاش دارد مطابق با اصول سامورایی عمل کند، اما به زودی درمی‌یابد که برای انتقام و نجات مردمش، باید از روش‌هایی استفاده کند که خلاف کدهای اخلاقی گذشته‌اش است. همین درگیری درونی، داستان بازی را به یکی از عمیق‌ترین روایت‌های انتقام در دنیای بازی‌های ویدیویی تبدیل کرده است.
۵- Assassin’s Creed II
Assassin’s Creed II نه‌تنها یکی از محبوب‌ترین عناوین این مجموعه‌ی پرآوازه است، بلکه روایتی از یک انتقام خونین را در دل خود جای داده که انگیزه‌ی اصلی قهرمان آن را شکل می‌دهد. این بازی که توسط Ubisoft Montreal ساخته شده، از بسیاری جهات بهبودهای چشمگیری نسبت به نسخه‌ی اول داشت و با داستانی پرکشش، شخصیت‌پردازی قوی و جهانی پر از جزئیات، موفق شد جایگاه خود را در میان بهترین بازی‌های اکشن-ماجراجویی تثبیت کند.
اتزیو (Ezio)، نجیب‌زاده‌ی جوان فلورانسی، زندگی بی‌دغدغه‌ای دارد تا اینکه در یک توطئه‌ی مرگبار، پدر و برادرانش به جرم خیانت اعدام می‌شوند. این اتفاق زندگی اتزیو را دگرگون کرده و او را در مسیری بی‌بازگشت از انتقام قرار می‌دهد. او که ابتدا تنها به دنبال کشتن عاملان این خیانت است، به‌مرور درمی‌یابد که پشت این جنایت، یک توطئه‌ی بزرگ‌تر نهفته؛ توطئه‌ای که سازمان تمپلارها را درگیر خود کرده است. سفر او از یک انتقام شخصی آغاز می‌شود، اما در نهایت به مأموریتی عظیم برای محافظت از عدالت و آزادی تبدیل می‌شود. این تغییر تدریجی از یک انتقام‌جوی خشمگین به یک قاتل حرفه‌ای، یکی از دلایل اصلی محبوبیت شخصیت اتزیو در میان طرفداران این سری است.
۴- Red Dead Redemption
Red Dead Redemption یکی از تحسین‌شده‌ترین بازی‌های راکستار است که توانست با روایت داستانی عمیق، دنیایی وسیع و گیم‌پلی بی‌نقص، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی را رقم بزند. این بازی که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، داستانی تراژیک از جست‌وجوی رستگاری را روایت می‌کند که در پسِ آن، انگیزه‌ای تلخ از انتقام و عدالت نهفته است.
مارستون (Marston)، یک قانون‌شکن سابق، به‌اجبار برای دولت کار می‌کند تا اعضای سابق دارودسته‌ی خود را به قتل برساند و آزادی خانواده‌اش را تضمین کند. در ابتدا، او می‌کوشد تا این مأموریت را با کمترین خشونت ممکن پیش ببرد، اما خیانت‌های پی‌درپی و حقیقت تلخی که در نهایت با آن مواجه می‌شود، باعث می‌شود که انتقام به اصلی‌ترین انگیزه‌ی او تبدیل شود. پایان بازی یکی از تلخ‌ترین و درعین‌حال باشکوه‌ترین لحظات تاریخ بازی‌های ویدیویی است، جایی که مارستون در مقابل دشمنانش می‌ایستد، تنها برای اینکه بار گناهان گذشته را با خون خود بپردازد. اما این داستان در Red Dead Redemption 2 به شکلی دیگر ادامه پیدا می‌کند و انتقام فرزندش، جک مارستون، پرده‌ی آخر این تراژدی را رقم می‌زند.
۳- Max Payne
وقتی سخن از انتقام به میان می‌آید، Max Payne از اولین عناوینی است که به ذهن هر کسی خطور می‌کند. Max Payne از آن دسته بازی‌هایی است که نه‌تنها در ژانر اکشن تحولی ایجاد کرد، بلکه در داستان‌سرایی بازی‌های ویدیویی نیز نقطه‌ی عطفی محسوب می‌شود. این اثر که توسط Remedy Entertainment ساخته شد، ترکیبی از روایت نئو-نوآر، گیم‌پلی پرتنش و حس انتقامی خالص بود که بازیکن را به اعماق تاریک ذهن یک همسر و پدر شکست‌خورده می‌بُرد.
مکس پین، کارآگاهی که زندگی‌اش در یک شب به جهنم تبدیل می‌شود. زمانی که به خانه بازمی‌گردد، با صحنه‌ای وحشتناک روبه‌رو می‌شود: همسر و فرزندش توسط گروهی از معتادان به قتل رسیده‌اند. از همان لحظه، چیزی در مکس فرو می‌ریزد و او قسم می‌خورد که عاملان این فاجعه را پیدا کند. آنچه در ادامه رخ می‌دهد، ترکیبی از اکشن سینمایی، مونولوگ‌های تلخ و یک سفر بی‌پایان در اعماق تاریکی ذهن اوست. مکس دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد و این بی‌باکی، او را به خطرناک‌ترین دشمن مافیای نیویورک تبدیل می‌کند. روایت تأثیرگذار، bullet time انقلابی، و لحن سنگین و غم‌انگیز داستان، همگی این عنوان را به یکی از به‌یادماندنی‌ترین نمونه‌های انتقام در دنیای بازی‌ها تبدیل کرده‌اند.
۲- God of War III
به آخرهای لیست که می‌رسیم، داستان انتقام شدیدتر و شدیدتر می‌شود! God of War III یکی از بهترین بازی‌های تاریخ اکشن است که توانست با استفاده از گرافیک خیره‌کننده، مبارزات حماسی و روایتی پر از خشم و خون، پایان‌بخش یکی از بزرگ‌ترین انتقام‌های دنیای بازی‌های ویدیویی باشد. این بازی، آخرین بخش از سه‌گانه‌ی کریتوس در مبارزه با خدایان یونان بود و موفق شد یکی از خشونت‌بارترین و درعین‌حال احساسی‌ترین انتقام‌ها را به تصویر بکشد.
کریتوس، که در دو نسخه‌ی قبلی خدای جنگ، به‌دنبال انتقام از آرس و سپس زئوس بود، در این نسخه آخرین گام‌های خود را در مسیر نابودی المپوس برمی‌دارد. از همان لحظه‌ی آغازین، که او بر دوش گایا به سمت کوه المپ بالا می‌رود، بازی نوید یک سفر پر از خون و انتقام را می‌دهد. او تک‌تک خدایان یونان را به وحشیانه‌ترین شکل ممکن از سر راه برمی‌دارد، اما آنچه داستان را عمیق‌تر می‌کند، این است که این انتقام، در نهایت تهی بودن و بی‌معنایی خشونت را نیز نشان می‌دهد. پایان God of War III نه‌تنها نقطه‌ای بر داستان انتقام کریتوس بود، بلکه بستری برای تغییر مسیر این شخصیت در سال‌های بعد شد.
۱- The Last of Us Part II
برخی عاشق این بازی‌اند و برخی دیگر از آن نفرت دارند؛ اما واقعاً کدام بازی را می‌توان در رتبه‌ی اول چنین لیستی قرار داد؟ The Last of Us Part II یکی از بحث‌برانگیزترین و درعین‌حال قدرتمندترین بازی‌های تاریخ است که انتقام را به شکلی کاملاً متفاوت از دیگر بازی‌ها به تصویر کشید. Naughty Dog با روایت چندلایه‌ی خود، بازیکنان را مجبور کرد تا از زوایای مختلف به مقوله‌ی انتقام نگاه کنند و در نهایت، آنان را با احساسی پیچیده از خشم، اندوه و همدلی تنها گذاشت.
الی (Ellie)، که در نسخه‌ی اول از یک دختر نوجوان سرکش به بازمانده‌ای قوی تبدیل شده بود، در این بازی، کاملاً در مسیری تاریک گام می‌گذارد. زمانی که جوئل (Joel) توسط ابی (Abby) به شکلی وحشیانه کشته می‌شود، الی بدون درنگ سفر انتقام خود را آغاز می‌کند. اما برخلاف انتقام‌های معمولی، این داستان پیچیده‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد. درحالی‌که بازیکن ابتدا کاملاً با الی همذات‌پنداری می‌کند، در ادامه‌ی داستان، دیدگاه‌ها تغییر می‌کند و مخاطب متوجه می‌شود که در این چرخه‌ی خونین، هیچ‌کس برنده نیست. The Last of Us Part II به‌شکلی بی‌رحمانه نشان می‌دهد که انتقام نه‌تنها آرامش‌بخش نیست، بلکه در نهایت تنها چیزی که باقی می‌گذارد، پوچی و اندوه است.
حالا نوبت شماست؟ کدامیک از بازی‌های لیست به نظر شما بهتر توانسته‌اند مفهوم انتقام را به تصویر بکشند؟ در بخش نظرات منتظر شما هستیم!
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید