فیلم Avengers Infinity War، یکی از بزرگترین و پیچیدهترین پروژههای جهان سینمایی مارول، به خاطر داستان حماسی و ایستر اگهای هوشمندانهاش مورد تحسین قرار گرفت.
فرآیند تولید این فیلم، که بیش از دو سال طول کشید، با چالشهای زیادی همراه بود. برنامهریزیهای طولانیمدت مارول برای ساخت پایان حماسه اول خود را نیز نمیتوان نادیده گرفت. کارگردانها، برادران روسو، و تیم تولیدشان باید دهها شخصیت از فیلمهای مختلف مارول را در یک داستان منسجم قرار میدادند. پیشتولید فیلم شامل ماهها برنامهریزی، طراحی استوری بورد و ایجاد جلوههای ویژه پیچیده بود. یکی از بزرگترین چالشها، طراحی شخصیت تانوس بود. این کار نیاز به ترکیبی از لایو اکشن و جلوههای کامپیوتری داشت تا به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده شود.
در طول فرآیند تولید، تیم فیلمسازی به جزئیات کوچکی دقت کردند. به جزئیاتی مانند اشارات به کمیک بوکها و فیلمهای قبلی مارول توجه ویژهای شد. صحنهای که تونی استارک از تکنولوژی نانو برای ساخت زره جدیدش استفاده میکند، به طور غیرمستقیم به فیلم Iron Man 2 اشاره دارد. طراحی لباسها و سلاحها با دقت زیادی انجام شد تا با شخصیتها و داستانهای جهان کمیک بوکها هماهنگ باشند. این توجه به جزئیات، Infinity War را به یکی از غنیترین فیلمهای مارول تبدیل کرد. بسیاری از طرفداران بر این باورند که Infinity War بهترین اثر جهان سینمایی مارول است.
نبرد میان هالک و تانوس تنها به یک دلیل اتفاق افتاد: به تصویر کشیدن قدرت خالص تانوس، بدون استفاده از سنگهای بینهایت.
جزئیات این فیلم با صحنه آغازین و لوگوی مارول شروع میشوند. ما صدای اعضای سفینه ازگاردی را میشنویم که در حال شرح شرایط خود هستند. صدای این شخصیت ناشناس به کارگردان قسمت اول مجموعه Thor، کنت برانا، تعلق دارد. با کمی دقت متوجه میشویم که صحنه پایانی فیلم درخواست یک کارگردان (Director) دیگر را نشان میدهد؛ کارگردان نیک فیوری. شما میتوانید فرار کردن برخی از ازگاردیها، با استفاده از سفینه گرند مستر، را در صحنه آغازین فیلم مشاهده کنید. تانوس، با حضور ۲۹ دقیقهای خود، طولانیترین نقش را در فیلم Infinity War دارد. اگر بخواهیم تور را با او مقایسه کنیم، خدای صاعقه مارول تنها ۱۴ و نیم دقیقه در فیلم حضور دارد. فریمبندی صحنه به صورتی انجام شده که تور، کوچک، ضعیف و غیرقابل تشخیص باشد. نویسندهها اظهار داشتهاند که تانوس نقش شخصیت اصلی داستان را به عهده داشته است. این یعنی تور، با در نظر گرفتن ساختار داستانی، آنتاگونیست یا همان شخصیت منفی اصلی داستان ما است. اگر تور سر تانوس را قطع میکرد، او قهرمان داستان میشد.
ایده تانوس درباره تبدیل شدن پاهای فرد شکست خورده به ژله، در سکانسهای دیگر فیلم با استفاده از زانو زدن تونی استارک و استیو راجرز به وقوع میپیوندد. حتی زمانی که تانوس در Endgame شکست میخورد هم به زانو در میآید. لوکی با اشاره به تونی استارک میگوید:
ما یک هالک داریم.
تانوس با شکست دادن هالک بدون استفاده از سنگهای بینهایت به مخاطب قدرت خالص خود را نشان میدهد. از این نقطه به بعد او زره را از تن درآورده و ماجراجویی روحانی خود را آغاز میکند. جاش برولین برای اجرای خود از مارلون براندو در فیلم Apocalypse Now الهام گرفت. هر دوی آنها شخصیتهای متوهمی هستند. با دقت کردن به سر تانوس، متوجه میشویم که او از قصد سر خود را تیغ میزند. این موضوع نشاندهنده برخورد عجیب او است.
تحقیقات دقیق و گسترده این طرفدار تیزبین که نشان میدهد نمادهای رگناروک در جهان سینمایی مارول اسطوره و افسانه نیستند.
ابونی ماو با لاین خود به مفیستو در کمیک بوکها اشاره میکند:
شخصیت ساده من در برابر شکوه شما تعظیم میکند.
این همان حرفی است که مفیستو در کمیکها، برای فریب دادن تانوس به او میگوید. متاسفانه تاکنون این شخصیت در جهان سینمایی مارول، به صورت رسمی، حضور نداشته است. لوکی بالاخره در صحنهای که از سکانس فیلم Thor Ragnarok الهام گرفته، خود را به عنوان فرزند اودین معرفی میکند. او حتی مانند صحنه مذکور به سمت چپ خود نگاه میکند. بسیاری از طرفدارها بر این باورند که داستان Infinity War با مرکزیت از خود گذشتگی و فداکاری نوشته شده است. با کمی دقت متوجه میشوید که تم اصلی داستان به سوگواری شباهت بیشتری دارد. مرگ ناگهانی لوکی و هایمدال به همین موضوع اشاره میکند. چگونه ما میتوانیم مرگ عزیزانمان را بپذیریم؟ چه هیولایی میتواند مرگ عزیز خود را نکتهای مثبت بداند؟ جواب، تانوس است. تانوس از همه لحاظ اشتباه میکند اما مقاومت گروه اونجرز در برابر پذیرفتن مرگ اعضای خود ساده و غیرمنطقی است.
گاهی اوقات باید گذشته را رها کنیم تا بتوانیم به سمت آینده قدم برداریم؛ این مفهوم، اشتباه یا پلید نیست… واقعیت محض است. اونجرز در قسمت Endgame دقیقاً همین مفهوم طبیعی واقعیت انسانی را زیر سوال میبرند. یکی از طرفداران در سایت Reddit، با نام Icannotchangethename، محاسبه کرده که بر اساس مسیر حرکت بایفراست، در لحظه عبور هالک ماهگرفتگی شده است. این موضوع بسیار جالب بوده چرا که در اساطیر نورث یکی از نمادهای رگناروگ ماهگرفتگی است. بنر با سقوط در خانه استرینج مسئولیت موج سوار نقرهای در کمیک بوکها را به عهده میگیرد و درباره تانوس به قهرمانان ما هشدار میدهد. در صحنهای دیگر به نظر میرسد که بنر لباسهای معمولی استرینج را به تن کرده است. تونی راجع به رویای خود درباره فرزند او و پپر، مورگان، با پپر صحبت میکند. خوابی که در قسمت Endgame به حقیقت تبدیل میشود.
صورت خشن و خندهدار شخصیت مانتیس دوستداشتنی ما واقعاً یکی از جزئیاتی است که با یک بار دیدن Infinity War متوجه آن نمیشویم.
این قسمت، کابوس تونی استارک در عنوان Age of Ultron را به حقیقت تبدیل میکند. دکتر استرینج و تونی استارک با یکدیگر بحث میکنند. دیگی که تونی به آن تکیه داده Cauldron of the Cosmos است. در دنیای کمیک بوکها استرینج از این وسیله کیهانی برای نشان دادن گذشته به اسپایدرمن استفاده میکند. تونی استارک با اشاره به حیوانات بادکنکی، حضور دکتر جادوگر محبوب ما در برنامه جیمی کیمل را مورد تمسخر قرار میدهد. استارک از همان موبایل قدیمی استفاده میکند که کاپیتان در فیلم Captain America Civil War به او داده بود. علامت نوتیفیکیشن بالای صفحه نشان میدهد که استیو راجرز پیامی برای تونی فرستاده و او پیغام کاپیتان را باز نکرده است. هیچ شخص دیگری به این شماره دسترسی نداشت پس نمیتواند متعلق به شخص دیگری باشد. حس عنکبوتی پیتر پارکر موهای دست او را سیخ میکند؛ درست همانند عنکبوتهای واقعی که با موهای خود لرزشهای مختلف را حس میکنند. پارکر از اتوبوس مدرسه استن لی فرار میکند. زره نانویی شماره ۵۰ تونی عینک او را به بخشی از خود تبدیل میکند.
ابونی ماو دستان خود را با تلاش برای برداشتن چشم آگاموتو میسوزاند؛ درست همانند نازی پلیدی که در Raiders of the Last Ark دیدیم. زمانی که وانگ دست کال آبسیدین را قطع میکند، با دقت به پرتال میتوانیم ببینیم که با مشتان گره شده آماده مبارزه است. داخل ماسک زره تونی، میتوانیم ببینیم که زره او مشغول ساخت قطعه مورد نیاز برای پرواز به خارج از جو است. این به روز رسانی پس از شکست استارک در نجات رودی به زره او اضافه شد. گروه گاردینز مشغول خواندن آهنگ The Rubber Band Man هستند. مانتیس سوژهای ایدهآل برای تماشا در صحنههای جدی است. پس از آنکه کوئیل میگوید «صورتهایتان را جدی کنید.» مانتیس در پیشزمینه، درگیر تغییر میمیک صورت خود، با نشان دادن دندان و هیس کشیدن، برای خلق ظاهری جدی است.
دکتر جراح ما با وسایلی که پیش از این جان مردم را نجات میدادند، اینک به بدترین شکل ممکن مورد شکنجه قرار میگیرد.
در صحنهای دیگر، زمانی که آنها سعی میکنند به صورت مخفیانه وارد Nowhere شوند، مانتیس مانند یک مانتیس واقعی دستان خود را در سینهاش جمع میکند. وقتی که تور دست خود را روی شانه گامورا قرار میدهد، این زن خشن شمشیر خود را آماده میکند. برای کسانی که نمیدانند، سلاح گامورا گاد اسلیر (قاتل خدا) است. واندا با استفاده از جادوی خود سنگ ذهن ویژن را برای خاطرات او مورد بررسی قرار میدهد؛ این فورشدوی دیگری است برای اتفاقی که در انتهای فیلم رخ خواهد داد (منفجر شدن سنگ ذهن ویژن با استفاده از قدرت واندا). اسکارلت ویچ MCU میگوید:
من تنها تو را حس میکنم.
لاینی که ویژن در انتهای فیلم به واندا میگوید! کاپیتان آنها را نجات میدهد در حالی که ستاره نمادین لباس خود را پاره کرده است. واندا با موهای بلوند همان جلیقهای را به تن کرده که ما در فیلم Black Widow دیدیم. در سیاره Nowhere، یکی از اعضای جدید کلکسیون کالکتور عضوی از گروه Blue Man Group است.
باید در نظر داشته باشیم که این نسخه از کلکسیون کالکتور توهمی است که تانوس با استفاده از سنگ واقعیت ایجاد میکند. بسیاری از طرفداران با بررسی این صحنه متوجه شدند که اگر به خنجر گامورا دقت کنیم، میبینیم که خون تانوس روی آن نریخته است. این موضوع اشارهای است به دروغین بودن صحنه مورد نظر ما. استیون مکفیلی، نویسنده همراه این فیلم، به عنوان یکی از همراهان ژنرال راس در مرکز اونجرز حضور دارد. در نظر داشته باشید که اگر استیو راجرز مخالفت نمیکرد، گروه اونجرز میتوانستند با نابود کردن سنگ ذهن ویژن و به قتل رساندن او تانوس را شکست دهند. ابونی ماو دکتر استرینج را شکنجه میکند. سوزنهایی که روی صورت استرینج قرار دارند، به گفته ماو، ابتدا برای جراحی طراحی شده بودند. پس ما در این صحنه جراحی را مشاهده میکنیم که با وسایل جراحی مورد شکنجه قرار گرفته است.
پس از اشارههای متعدد و پی در پی به شخصیت بتا ری بیل، در نهایت، تور سلاح افسانهای او را نیز به نام خود دزدید.
به تازگی نویسندگان این فیلم مشخص کردند که نسخه متفاوتی از این صحنه وجود داشته که در آن تونی، با قرار دادن استرینج داخل زره خود، او را نجات میدهد. استیون به استارک میگوید:
اگر مجبور شوم میان نجات دادن تو یا این بچه (اسپایدر من) یا سنگ زمان یکی را انتخاب کنم؟ بدون لحظهای درنگ هر دو شما را قربانی خواهم کرد.
سایر اونجرها به خاطر اشتباهاتشان عزیزان خود را از دست دادهاند. این در حالی است که استاد استرینج پیش از مرگ به او درس باارزشی داد:
مرگ به زندگی معنا میدهد.
پس بله، استرینج حاضر است همه را قربانی کند و حتی سنگ زمان را در دستان تانوس قرار دهد تا در نهایت قهرمانان پیروز میدان شوند. تانوس از سنگ فضا و سنگ قدرت استفاده کرده تا نبیولا را تقسیم کند و هر بخش را به صورت مستقل مورد شکنجه قرار دهد. او به گامورا میگوید:
من هرگز به تو یاد ندادم که چگونه دروغ بگویی.
بله در عنوان Guardians of the Galaxy 2، ما دیدیم که نبیولا هم نمیتواند به خوبی دروغ بگوید. نبیولا نیز در Endgame به دروغ نگفتن تانوس اشاره میکند. تور، راکت و گروت به نیداولیر و دیدار ایتری میروند. این شخص دستکش بینهایت را با استفاده از یک قالب ساخته است. نویسندههای فیلم ادعا کردند که دستکش Age of Ultron یک نسخه تمرینی بود. قهرمانان ما یک سلاح جدید میسازند؛ سلاحی به نام استورم بریکر. برای طرفداران کمیک بوکها، این نام آشنا خواهد بود چرا که اسم سلاح افسانهای بتا ری بیل است. استرینج، تونی و پیتر را نجات میدهد و استارک در جواب این عمل به دکتر جادویی ما میگوید:
یکی به تو بدهکار شدم.
این بدهی در نهایت با فداکاری استارک در Endgame پرداخت میشود. همونطور که پیش از این گفته بودم، بندیکت کامبربچ همیشه دستان استرینج را میلرزاند. این دیتیل در صحنه مواجه شدن او با گاردینز نیز دیده میشود.
حتی در وحشتناکترین لحظات و تحت فشار حداکثر هم مانتیس دوستداشتنی ما خوشحالی را به عنوان اولویت اول خود انتخاب میکند.
جاذبه روی سیاره تایتان کمتر است و به همین دلیل مانتیس در پیشزمینه باری دیگر رفتار دوستداشتنی خود را به نمایش میگذارد. درکس خمیازه میکشد و دو دلیل برای خمیازه او وجود دارد:
خسته کننده شدن صحبتهای استارککاهش جاذبه که به کم شدن اکسیژن ختم میشود
تانوس و گامورا با رد اسکال دیدار میکنند؛ شخصیتی که از فیلم Captain America The First Avenger تاکنون هیچ خبری از او نداشتیم. تانوس دست خود را مقابل گامورا قرار میدهد؛ عملی دفاعی که قربانی کردن دخترش را بیش از پیش دردناک میکند. پدر تانوس آلارز است؛ یک ایترنال. در سکانس قربانی شدن گامورا، خنجر او داخل کمربند تانوس قرار دارد. تچالا به بلک اوردر میگوید:
هیچ چیز جز خاکستر و خون نصیب تانوس نخواهد شد.
این صحنه نیز یک فورشدوینگ فوقالعاده است به پایان فیلم که در آن نیمی از قهرمانان ما به خاکستر تبدیل میشوند. دلیل حقیقی این پیروزی، بیاهمیت بودن زندگی همراهان تانوس برای او است. ناتاشا با نگرانی به تچالا نگاه میکند چون بلک ویدو نیز فهمیده است که تیم برتر برای رسیدن به پیروزی قربانی میپذیرد.
تچالا و کاپیتان رهبری حمله را به عهده میگیرند. سوال بسیاری از طرفداران این بوده که میان بلک پنتر و کاپیتان آمریکا، کدام شخصیت قدرتمندتر است؟ با دقت کردن به صحنه دویدن کاپیتان و تچالا، متوجه میشویم که استیو نمیتواند به پادشاه واکاندا برسد. روی تیغه استورم بریکر نوشته شده:
سگهای جنگ را رها کنید.
گروت نیز با قطع کردن دست خود نشان میدهد که مانند استرینج اهمیت ماموریت آنها و نیاز به فداکاری را درک میکند. تور، راکت و گروت به واکاندا میآیند. زره رودی نیز به نسخه شماره ۴ ارتقا یافته است. در تایتان، تانوس از سنگهای بینهایت به شکلهای خلاقانه استفاده میکند. این نبرد یکی از جذابترین و خاصترین نبردهای تاریخ مارول را به طرفداران نشان میدهد که من هم در بخش بعد آن را بررسی میکنم.
حذف کردن ادامه نبرد میان دکتر استرینج و تانوس، به تصویر کشیده شدن قدرت حقیقی استیون و حضور The Living Tribunal بزرگترین اشتباه مارول است.
تانوس از سنگ قدرت برای نابود کردن خرابههای تونی استفاده کرده و سپس از سنگ واقعیت برای تبدیل کردن قطعات باقی مانده به خفاش بهره میبرد. در نقطهای دیگر از مبارزه، او قدرت سنگ فضا و قدرت را ترکیب میکند تا آتش انفجارهای تونی استارک را گرفته و در نهایت آن را بازگرداند. تانوس از سنگ قدرت برای متوقف کردن درکس، نبیولا و کوئیل بهره میبرد و وقتی دوربین به تایتان قدرتمند ما باز میگردد، سنگ روح روشن شده است. این احتمالاً یک اشتباه در بخش جلوههای ویژه است. کوئیل از تله جاذبهای خود برای به دام انداختن تایتان دیوانه استفاده میکند. متاسفانه به لطف خشم و عصبانیت کوئیل نبرد ما به پایان میرسد و قهرمانان شکست میخورند. حقیقتاً نمیتوان، بدون پاز کردن، مشاهده کرد که شخصیتهای مثبت فیلم تا چه اندازه به پیروزی نزدیک بودند. تانوس از سنگ قدرت برای متلاشی کردن یک قمر استفاده کرده و سپس با سنگ فضا تمام تکههای این ماه را به سمت قهرمانان پرتاب میکند.
ما به واکاندا باز میگردیم و باری دیگر علاقه عجیب راکت به اعضای بدن مصنوعی را میبینیم. ویژن شخصی که اقدام به کشتن او کرده بود، کورویوس گلیو، را به قتل میرساند. نویسندهها در مصاحبههای خود به این موضوع اشاره کردند که نبرد میان استرینج و تانوس با الهام از بوریس کارلوف و وینسنت پرایس نوشته شده است. به نظر من همین نبرد است که به ما نشان میدهد قدرتمندترین شخصیتی که تاکنون در مارول دیدهایم دکتر استیون استرینج است. چند شخصیت مارولی میشناسید که بدون استفاده از سنگ بینهایت بتوانند با قدرت آنها مقابله کند. نویسندهها به این موضوع نیز اشاره کردهاند که ابتدا قرار بود تانوس به خیال خود وارد شود و استخوان تمامی قربانیانش را ببیند. این صحنه قرار بود در نهایت با محاکمه شدن تانوس توسط The Living Tribunal به پایان برسد. حقیقتاً درک نمیکنم چرا این صحنه حذف شد.
هیچکس انتظار مشاهده صحنهای مانند مرگ اسپایدرمن در آغوش تونی استارک را نداشت؛ سوگواری و غم این صحنه حقیقتاً باورنکردنی است.
دکتر استرینج در نبرد خود با تانوس از قابلیت Images of Icons استفاده میکند اما تانوس بار دیگر با استفاده از سنگ روح، استیون واقعی را تشخیص میدهد. نبرد تونی و تانوس به مبارزههای پیشین استارک شباهت دارد! آیرون من، مانند مشت شاتگانی علیه کیلیان، از مشت موشکی خود استفاده میکند. تانوس میگوید:
این حجم از تلاش برای یک قطره خون؟
این اشارهای است به لاین معروف و فوقالعاده ویپلش در فیلم Iron Man 2 که گفت:
اگر بتوانی خون خدا را بریزی، مردم دیگر به او باور نخواهند داشت.
در واقع این سکانس نشان میداد که حتی با وجود قدرت ظاهراً بیانتهایش، تانوس میتواند شکست داده شود. پس از خنجر زدن به تونی، تانوس درست مانند اوبدایا استین از بالا به استارک نگاه میکند. در واکاندا، کاپیتان چند ثانیه دستان تانوس را دور نگه میدارد. با کمی دقت متوجه میشویم که تانوس برای لحظهای کوتاه استیو را تحسین میکند. تور به خاطر خشم بیانتهای خود، خطا میزند و عنوان قهرمان داستان را در دستان تانوس میگذارد.
واکنش تور به پیروزی تانوس، شباهت زیادی به شکست خوردن یک شخصیت منفی دارد؛ تنها یک «نه» ساده که در فریادی کوتاه ناپدید میشود. استورم بریکر تا حدی قدرتمند است که با کمی دقت متوجه میشویم تانوس برای ترمیم زخم حاصل از برخورد آن، از تمامی سنگهای بینهایت استفاده میکند. جیمز باند پس از انتشار Infinity War در توییتی اعلام کرد که گروت با I am Groot نهایی خود، قبل از خاکستر شدن، راکت را پدر خطاب میکند… دیو باتیستا به شکلی خارقالعاده با صدایی نازک کوئیل را صدا میزند… و اما دردناکترین مرگها به اسپایدرمن تعلق دارد. حس عنکبوتی پیتر باعث میشود که او از راه رسیدن مرگ خود را زودتر از دیگران حس کند. تونی پس از این صحنه به دستهای خود نگاه میکند و خاکستر پارکر جوان را به آعوش میکشد. در نهایت، قهرمان پنهان داستان، تانوس، پیروز میشود…
بدون شک داستان فیلم Avengers Infinity War آن را به یکی از (شاید حتی بهترین) فیلمهای جهان سینمایی مارول تبدیل میکند. هیچ فرد یا مجموعهای پیش از Infinity War اقدام به ساخت چنین داستان طولانی نکرده بود. این عنوان توانست یک دهه شخصیتپردازی را به یک نقطه تعلیق وحشتناک برساند. من به شخصه باور دارم که Infinity War بهترین اثر تاریخ MCU است. امیدوارم از این مطلب لذت برده باشید و توانسته باشم جوانب تازهای از این فیلم فوقالعاده را به شما نشان داده باشم.
منبع: گیمفا
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید