ارسال دیدگاه
امروز: دوشنبه , ۲۰ اسفند , ۱۴۰۳
X
شخصیت اصلی داستان، گوردُن فریمَن (Gordon Freeman)، کمی دیرتر از همیشه در محل کار خود که آزمایشگاه عظیم زیرزمینی است حضور می‌یابد. وی که فیزیکدان قابلی به‌شمار می‌آید، سوار واگن قطار برقی مخصوص اعضا می‌شود تا به مقصد برسد. وی مدت زمان زیادی می‌ایستد تا واگن به اعماق این آزمایشگاه زیرزمینی راه یابد و در این حین، واگن دیگری از کنارش عبور می‌کند که در آن فردی مرموز با کت و شلوار آبی رنگ به او خیره شده است. در نهایت پس از گذشت چند دقیقه، وی وارد آزمایشگاه شده و سپس چند نفر از همکارانش متذکر می‌شوند که به‌تن کردن لباس مخصوصش را فراموش نکند. او لباس کارش که چیزی شبیه به زره است را به‌تن می‌کند و به سوی محل کار راه می‌افتد. در این بین، دکتر فریمن متوجه می‌شود بعضی از سیستم‌های امنیتی و کامپیوترها دچار اختلال شده‌اند و کارمندان آزمایشگاه در حال بررسی این موضوع هستند. این آزمایشگاه عظیم دولتی Black Messa نام دارد و جدیدا سنگی پیدا کرده‌اند که به نظر می‌رسد متعلق به دنیایی ورای کره‌زمین باشد. گوردن مسئول بررسی و تحقیق در مورد این موضوع بوده و حالا امروز، روزی است که دانشمندان می‌خواهند با ترکیب لیزری از انرژی و سنگ اتفاق مهمی را رقم بزنند.
مرد مرموزی که مخفیانه گوردن را زیر نظر دارد
گوردن در محل مورد نظر حضور پیدا می‌کند و سنگ را که روی ریل واقع شده است، به جلو هل می‌دهد. به محض برخورد سنگ با انرژی، اطراف وی سیاه می‌شود و سپس خود را در میان چند موجود عجیب می‌بیند. از وحشت فریاد می‌زند و پس از سیاهی مجدد، خود را در سرزمینی عجیب می‌یابد که متعلق به کره‌زمین نیست و موجوداتی ترسناک و هیولا شکل اطرافش در حال حرکت هستند. دوباره نور از چشمانش می‌رود و حالا خود را در محیط آزمایشگاه می‌یابد. اما متاسفانه این مکان به خرابه تبدیل شده و انفجارهای انرژی محیط اطرافش را از بین برده و اجساد دانشمندان به‌طور پراکنده روی زمین پخش شده‌اند.
گوردن متوجه می‌شود ترکیب انرژی و سنگ عجیب، دروازه و یا به اصطلاح پورتالی به سرزمینی فضایی باز کرده است و آن مکان و موجودات ترسناک متعلق به دنیا و سیاره‌ای دیگر بوده‌اند. گوردن از میان اجساد عبور می‌کند و آزمایشگاه را خالی از انسان می‌یابد. محیطی که حالا متروکه شده و اتمسفری ترسناک به وجود آورده است. نهایتاً، او در راهرو با یکی از همکاران خود که روپوش را بر تن دارد مواجه می‌شود. گوردن او را صدا می‌زند اما وی که پشت‌اش به سمت اوست پاسخش را نمی‌دهد. گوردن جلوتر می‌رود و مرد به سمت او می‌چرخد و نفس در سینه گوردن حبس می‌شود. او انسان نیست و یک هیولاست و به سمت او حمله‌ور می‌شود. گوردن از خود دفاع می‌کند و او را می‌کشد. در ادامه، متوجه می‌شویم پس از باز شدن پورتال، موجودات فضایی وارد آزمایشگاه شده‌اند و هر کسی را که ببینند می‌کشند. یکی از انواع هیولاهای وحشتناک فضایی همچون انگل روی سر انسان می‌پرد و کنترل قربانی را به دست می‌گیرد.
گوردن در میان راهروهای آزمایشگاه باری دیگر با همان مرد مرموز مواجه می‌شود که قبل‌تر در واگن برقی دیده بود. وی حالا از طبقه فوقانی در حال تماشای گوردن است و پس از لحظه‌ای ناپدید می‌شود. پس از این، گوردن در یکی از مکان‌ها با چند دانشمند و مامور امنیتی مواجه می‌شود که سنگرسازی کرده‌اند. آن‌ها به گوردن اطمینان می‌دهند که به زودی نیروهای ارتش فرا می‌رسند تا آن‌ها را نجات دهند. کمی بعدتر حقیقتی وحشتناک برای آن‌ها برملا می‌شود؛ نیروهای ارتش فرا می‌رسند و شروع می‌کنند به کشتن هر شخص زنده درون آزمایشگاه تا اطلاعات محرمانه به بیرون درز پیدا نکند.
هضم این موضوع برای طرفداران بازی مشکل بود که چطور یک فیزیکدان و مهندس همچون گوردن، با سیل عظیم موجودات و سربازان مبارزه می‌کند و تمام مشکلات را کنار می‌زند. سازندگان پاسخ دادند به خاطر لباسی است که اول بازی به تن می‌کند. لباسی که قدرت و توانانی او را چند ده برابر کرده است
پس گوردن علاوه بر هیولاها، مشغول کشتن سربازها هم شده و متوجه می‌شود این آزمایشگاه تحت نظر سازمانی به‌نام HECU که مخفف Hazardous Environment Combat Unit است، قرار دارد. گوردن دری بزرگ که برای خروج باید از آن عبور کند را باز می‌کند و متوجه می‌شود دو هیولای عظیم از آن سمت پورتال وارد آزمایشگاه شده‌اند؛ پس با آن‌ها مبارزه می‌کند و شکستشان می‌دهد. یک از آن موجودات شاخک‌هایی همچون هشت‌پا دارد و دیگری به‌مانند گاو وحشی‌ای است که روی دو پا راه می‌رود. در ادامه گوردن با مامور امنیتی مواجه شده که به او می‌گوید چندی از دانشمندان در یکی از بخش‌ها گیر افتاده‌اند و باید نجات پیدا کنند، زیرا راه بستن پورتال و دریچه بین دو دنیا را می‌دانند. گوردن به راه خود ادامه می‌دهد و موشکی را شلیک می‌کند تا پورتال را ببندد اما سیل هیولاها همچنان ادامه دارد. از طرفی، سربازان ارتش در یک قدمی شکست خوردن از موجودات فضایی قرار دارند؛ پس گروهی دیگر از سربازان وارد عمل می‌شوند که حرفه‌ای‌تر و مجهزتر هستند. این گروه جدید سربازان، علاوه بر کشتن هیولاها و دانشمندان، سربازانی که قبل‌تر وارد آزمایشگاه شده بودند را هم برای جلوگیری از پخش شدن اطلاعات می‌کشند.
در این بین، گوردن توسط سربازان مخصوص HECU دستگیر شده و به بخش مخفی و محرمانه آزمایشگاه انتقال می‌یابد اما کمی بعد موفق به فرار می‌شود. گوردن متوجه شد که حتی قبل از افتضاح به بار آمده، HECU با فضایی‌ها ارتباط برقرار کرده بود و در حال انجام آزمایشات محرمانه روی آن‌ها بوده است. با پیشروی بیشتر، گوردن متوجه می‌شود دانشمندان دروازه‌ای بازکرده‌اند که به دنیای زِن (Xen) راه دارد؛ دنیایی که این موجودات از آن آمده‌اند. گوردن در ادامه مسیر، با چند دانشمند مواجه می‌شود که اطلاعات تازه‌ای به او می‌دهند. او متوجه می‌شود اگرچه از سمت دنیای خودشان سعی کرده‌اند با پرتاب موشک دروازه بین دو دنیا را ببندند، اما از آن سوی پورتال، موجودی قدرتمند مانع بسته شدن کامل دروازه شده است و بدین ترتیب، هیولاها همچنان می‌توانند به زمین راه پیدا کنند. گوردن تصمیم می‌گیرد تا شخصا به دنیای ورای دروازه برود تا آن موجود را ازبین ببرد. زمانی‌که او به دنیای دیگر سفر می‌کند، با سرزمین و هیولاهای جدیدی مواجه می‌شود؛ همچنین جسد اشخاصی را روی زمین می‌بیند که لباسی همانند او بر تن دارند. او اینچنین متوجه می‌شود HECU تلاش‌هایی برای بستن دروازه در این دنیا کرده اما موفق نبوده است.
گوردن متوجه می‌شود آزمایشگاه لایه‌های مخفی بسیار زیادی دارد و HECU برای مدت زمان زیادی از وجود موجودات فضایی آگاه بوده و بر روی آن‌ها آزمایش کرده است.
پس از کشتن انواع و اقسام موجودات عجیب کوچک و بزرگ، گوردن با موجود بد هیبتی که دروازه را باز نگه داشته بود، مواجه می‌شود. گوردن مغز او را منفجر کرده و او را می‌کشد و وقتی به خود می‌آید، مرد کت‌شلوار پوشیده و مرموز را در برابر خود می‌بیند. آن مرد مرموز خود را G Man می‌خواند و به گوردن می‌گوید که استعدادهای زیادی در وی دیده و با وکلایش مشورت کرده است تا او را استخدام کند. در نهایت، شما چشم در واگن برقی که در خلاء در حال حرکت است باز می‌کنید و پورتال کوچکی کنار شما باز می‌شود. G Man می‌پرسد آیا تمایل دارید درخواستش را قبول کنید و از دروازه عبور کنید یا وارد جنگی می‌شوید که از قبل بازنده‌اش هستید؟ بازی‌باز چاره‌ای جز قبول پیشنهاد او و عبور از دروازه ندارد و این، پایان نسخه اول است.
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید