تک فان

تک فان

مجله خبری تفریحی: دنیای سرگرمی و تفریح
امروز: شنبه , ۴ اسفند , ۱۴۰۳
X
مجموعه جزئیات فیلم Thor Ragnarok جهان MCU

مجموعه جزئیات فیلم Thor Ragnarok جهان MCU

فیلم Thor Ragnarok سومین قسمت از ماجراجویی‌های خدای رعد و برق و صاعقه (خدای چکش‌ها) جهان سینمایی مارول است که یکی از محبوب‌ترین کمیک‌های هالک را به دنیای فیلم آورد.

تبلیغات

این عنوان نه تنها به دلیل ترکیب منحصر به فرد طنز، اکشن و درام، بلکه به خاطر ایستر اگ‌ها و جزئیات پنهانی که در هر صحنه از آن جای داده شده، مورد تحسین قرار گرفته است. تایکا وایتیتی، کارگردان خلاق این فیلم، با ظرافت تمام، اشاره‌هایی به کمیک‌های کلاسیک مارول، فیلم‌های دیگر این فرنچایز و حتی عناصر فرهنگ عامه در فیلم گنجانده است. این جزئیات پنهان، تماشای فیلم را به تجربه‌ای جذاب و وفادار به سنت MCU برای طرفداران تبدیل می‌کند.

از صحنه‌های آغازین فیلم که تور در مقابل سورتر، غول آتشین، می‌ایستد تا لحظات طنزآمیز در سیاره ساکار، هر بخش از فیلم مملو از اشارات هوشمندانه و رازهای کوچکی است که تنها چشم‌های تیزبین طرفداران حقیقی می‌توانند آن‌ها را تشخیص دهند. برخی از این ایستر اگ‌ها به شخصیت‌های محبوب کمیک‌ها اشاره می‌کنند، در حالی که برخی دیگر به وقایع مهم در دنیای سینمایی مارول ربط دارند. در این مقاله، به بررسی برخی از جالب‌ترین و مهم‌ترین ایستر اگ‌ها و جزئیات پنهان در Thor Ragnarok می‌پردازم. با من همراه شوید تا به دنیای رمز و رازهای این فیلم رنگارنگ مارولی سفر کنیم!

از اقتباس سینمایی کمیک بوک‌های Planet Hulk تا حس جذاب و نوستالژیک دهه ۱۹۸۰

کمیک بوک‌های planet hulkشباهت‌هایی میان هالکی که در Thor Ragnarok می‌بینیم و نسخه Planet Hulk او وجود دارند. البته جوانب مختلف این کاراکتر به روزرسانی شده‌اند.

تولید عنوان Thor Ragnarok که در سال ۲۰۱۷ توسط مارول استودیوز ساخته شد، یک فرآیند خلاقانه و پیچیده بود که شامل مراحل مختلفی از جمله توسعه داستان، نوشتن فیلمنامه و تولید نهایی می‌شد. این فیلم سومین قسمت از مجموعه فیلم‌های تور و هفدهمین فیلم در جهان سینمایی مارول بود. بسیاری از طرفداران باور دارند که کارگردانی تایکا وایتیتی با ترکیب طنز، اکشن و جلوه‌های بصری خیره‌کننده، این فیلم را به بهترین قسمت از سه‌گانه اول تور تبدیل کرد. نویسندگان برای ایده‌های اولیه Thor Ragnarok از کمیک‌های کلاسیک مارول، به ویژه داستان راگناروک کمیک‌های تور و Planet Hulk، الهام گرفتند. تایکا وایتیتی که به خاطر سبک طنزآمیز و بصری منحصر به فردش شناخته می‌شد، در سال ۲۰۱۵ به پروژه پیوست. او به همراه نویسندگان فیلمنامه، اریک پیرسون، کریگ کایل و کریستوفر ال. یوست، داستانی را به وجود آوردند که عناصر حماسی اساطیر نورس را با طنز و شخصیت‌پردازی مدرن مارول ترکیب می‌کرد.

هدف اصلی این بود که فیلمی سرگرم‌کننده و متفاوت از قسمت‌های قبلی تور خلق شود. فیلمنامه پس از چندین بازنویسی به نتیجه نهایی رسید و تلاش شد تا تعادل مناسبی بین لحظات اکشن، طنز و احساسات برقرار شود. فیلمبرداری اصلی در ماه ژوئیه ۲۰۱۶ در استرالیا آغاز و از استودیو‌های Village Roadshow در گلدکوست و مکان‌های مختلف در بریزبن و سیدنی استفاده شد. طراحی صحنه و لباس‌ها تحت تأثیر هنر پاپ و رنگ‌های درخشان دهه ۸۰ قرار داشت که به فیلم ظاهری متمایز و جذاب بخشید. جلوه‌های بصری فیلم توسط شرکت‌های بزرگی مانند Industrial Light & Magic (ILM) و Weta Digital ساخته شدند که صحنه‌های اکشن پیچیده و دنیاهای فانتزی مانند سیاره ساکار را به تصویر کشیدند. یکی از چالش‌های اصلی تولید، ترکیب صحنه‌های اکشن فیزیکی با جلوه‌های دیجیتالی بود. بازیگران اصلی، از جمله کریس همسورث (ثور)، تام هیدلستون (لوکی) و کیت بلانشت (هِلا)، اغلب در مقابل صفحه‌های سبز بازی می‌کردند تا بعداً عناصر دیجیتال به صحنه اضافه شوند.

موسیقی فیلم نیز توسط مارک مادرزبا ساخته شد که با استفاده از سینثسایزرها، حس نوستالژیک دهه ۸۰ را تقویت کرد. عنوان Thor Ragnarok نه تنها به دلیل موفقیت تجاری، بلکه به خاطر سبک منحصر به فرد و طنز هوشمندانه‌اش مورد تحسین منتقدین قرار گرفت و به یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های جهان سینمایی مارول تبدیل شد.

از صحنه آغازین فیلم Thor Ragnarok و لوگو آتشین مارول تا حضور حماسی گروه Led Zepplin در جهان سینمایی مارول

لوگوی مارول در فیلم thor ragnarokآتش گرفتن و ذوب شدن تدریجی لوگو کمپانی مارول در Thor Ragnarok پایان آتشین و حماسی این عنوان را فورشدو می‌کند.

همه چیز از صحنه آغازین حقیقی فیلم و لوگو شرکت مارول آغاز می‌شود. این علامت آتش گرفته و به پایان حماسی این اثر اشاره می‌کند. نکته جالب دیگر این است که تور تمام این مدت مشغول صحبت کردن با یک جسد و اسکلت است! تمامی این نکات به نابود شدن نهایی ازگارد و مردن تمامی دوستان نزدیک تور اشاره دارند. پایان عنوان Ragnarok در واقع از ابتدای فیلم مورد اشاره قرار می‌گیرد. داستان اصلی ما روی پذیرش سرنوشت تمرکز می‌کند. همانطور که قسمت سوم مجموعه Iron Man ماجرای نابود شدن خانه تونی استارک را به نمایش می‌گذاشت، این فیلم نیز نابودی خانه تور را نشان می‌دهد. سورتر اینگونه می‌گوید که:

من از کوه‌ها بلندتر خواهم شد و شمشیرم را در قلب ازگارد قرار خواهم داد.

متاسفانه شوخی‌های نابجای تور باعث می‌شوند که او نقشه‌های سورتر را نادیده بگیرد. مشکل اینجاست که رگناروک یک فاز اساطیری است که دیر یا زود اتفاق می‌افتد. یک چرخش طبیعی دیگر است که تور بالغ و تک چشم مجبور به پذیرش آن می‌شود.

فراخواندن میولنیر توسط او باری دیگر به تاخیر می‌افتد؛ درست همانند The Avengers. موسیقی Immigrant Song گروه افسانه‌ای Led Zeppelin پخش می‌شود. با توجه به متن موسیقی می‌توانیم اشاراتی به چکش خدایان و والهالا را بشنویم. حضور موسیقی راک، فاصله گرفتن این قسمت از سایر فیلم‌های سه‌گانه تور و ادای احترام به مفاهیم حقیقی اسطوره‌های نورس را به نمایش می‌گذارد. تایکا تمرکز دوربین را روی چکش تور قرار داده و تا حدودی آن را زنده نشان می‌دهد. این آخرین پیروزی میولنیر پیش از نابودی در همین اثر است. اسکورج تور را با بایفراست فرا می‌خواند. برای کسانی که ظاهر این کاراکتر را آشنا می‌دانند، باید بگویم که بازیگر شخصیت مذکور کسی نیست جز کارل اوربن (بازیگر بیلی بوچر در سریال The Boys). دخترانی که کنار او نشسته‌اند، در انتهای فیلم و روی پل بایفراست مقابل او قرار می‌گیرند. این تغییر چینش، جبهه نادرست اسکورج را به بهترین شکل ممکن به تصویر می‌کشد.

از حضور تور و لوکی که هرگز ندیدیم تا اشاره مستقیم به شخصیت محبوب Throg

مت دمون لوک همسورث و سم نیل در نقش لوکی تور و اودینحضور مت دمون در نقشی که قبول نشد، لوک همسورث جای برادر خود را می‌گیرد و سم نیل در قامت اودین ظاهر می‌شود.

سر قطع شده یک اژدها از دروازه بایفراست وارد ازگارد می‌شود و ماشین پلیس قسمت The Dark World را بازسازی می‌کند. فیلم Thor The Dark World با قرار گرفتن لوکی در جایگاه اودین و تظاهر او به All-Father بودن به پایان رسید. از آن زمان تاکنون ازگارد ظاهری شبیه به لوکی پیدا کرده است. مجسمه عظیمی از او در مرکز این سیاره قرار دارد. جالب اینجاست که ظاهر این مجسمه در نقطه‌ای دیگر از فیلم توسط شخص لوکی بازنمایی می‌شود. تئاتری که داستان The Dark World را در Ragnarok بیان می‌کند ایستر اگ‌های بسیار جذاب و جالبی در خود دارد. مت دمون نقش لوکی را ایفا می‌کند؛ شاید بسیاری از شما ندانید که این بازیگر برای حضور در قامت خدای شیطنت تست بازیگری داده بود. نکته جذاب دیگر حضور برادر کریس همسورث در قامت تور تئاتری است! بله، شخصی که در نمایش Loki نقش تور را بازی می‌کند، لوک همسورث، برادر کریس همسورث است. حتی سم نیل نیز مسئولیت نسخه تئاتری اودین را به عهده دارد.

اگر به موسیقی پیش زمینه توجه کنید متوجه می‌شوید که این قطعه زیبا در مراسم سوگواری فریگا مورد استفاده قرار گرفت. لوکی در نقطه دیگر از فیلم به پخش کردن افسانه دروغین خود ادامه می‌دهد؛ این شخصیت به رها کردن عصا در انتهای فیلم Thor اورجینال اشاره می‌کند. در همین صحنه‌ها است که ما برای اولین بار خاطره تبدیل شدن تور به یک قورباغه را می‌شنویم. این واقعه به یکی از شناخته‌شده‌ترین داستان‌های کمیک بوک‌ها تعلق دارد. البته نباید فراموش کنیم نسخه متفاوتی از تور در جهانی موازی وجود داشته که حقیقتاً قورباغه است و Throg نام دارد. تور با تهدید لوکی اشاره دیگر به کمیک بوک‌های این شخصیت می‌کند. طرفداران دنیای کمیک بوک‌های مارول با مورد تهدید قرار گرفتن لوکی با یک میولنیر در حال بازگشت آشنایی دارند. جالب اینجاست که تور می‌گوید:

هیچ چیز نمی‌تواند مانع رسیدن میولنیر به دستان من شود.

در نقطه‌ای دیگر از فیلم، با مشاهده هلا، مخاطب به غلط بودن لاین تور پی می‌برد.

از حضور مجدد Shady Acres در دنیای سینما تا عشق بی‌انتهای یک پدر ناتنی برای فرزندانش

حضور ساختمان shady acres از ace ventura در فیلم thor ragnarokساختمانی که برای اولین بار در فیلم Ace Ventura Pet Detective حضور داشت و در عناوین بیشمار دیگری حاضر شد.

ما سفر به سمت میدگارد را تماشا می‌کنیم؛ با این تفاوت که خبری از چشمان طلایی هایمدال نیست. ما می‌بینیم که شخصیت‌های اصلی داستان از میان حفره‌ای شبیه به چشمان اسکورج عبور می‌کنند. نام خانه سالمندانی که اودین در آن قرار گرفته بود، Shady Acres است‌. ساختمان در عناوین بیشماری حضور دارد. سریال‌ها و فیلم‌های بی‌شماری این نام و مکان را در خود قرار داده‌اند؛ حتی سریال انیمیشنی South Park. البته نسخه اورجینال Shady Acres به فیلم Ace Ventura جیم کری تعلق دارد. نام آن هم با الهام از اسم یکی از نویسنده‌ها، Tom Shadyac، خلق شد. تور میولنیر را با ظاهر یک چتر پنهان می‌کند. این موضوع اشاره‌ای است به هویت پنهان تور در دنیای کمیک بوک های مارول. البته دکتر استرینج به راحتی می‌تواند ظاهر حقیقی آن را ببیند. لوکی به تور می‌گوید:

من نمی‌توانم آینده را مشاهده کنم… من یک ساحره نیستم!

پس از انتشار فیلم Avengers Endgame، ما توانستیم حقیقت این لاین را با چشمان خودمان ببینیم. مادر تور توانست نگاهی به آینده بیندازد و هویت حقیقی تور پس از بلیپ را تشخیص دهد.

یکی از دختران طرفدار تور به او می‌گوید:

متاسفم جین با تو بهم زد!

این دختر کسی نیست جز، تیلور همسورث، دختر عموی کریس همسورث! در صحنه‌ای که تور و دکتر استرینج با یکدیگر صحبت می‌کنند، می‌توانیم زنجیرهایی که کایسیلیوس را زندانی کردند را ببینیم. استیون ابتدا چای به تور پیشنهاد می‌کند؛ چنین صحنه یادآور دیدار اول میان Ancient One و دکتر استرینج است. چای برای آرام کردن معده استیون پیش از حرکت میان جهان‌های موازی مورد استفاده قرار گرفت. به همین دلیل است که نوشیدنی متفاوت تور به او کمک نمی‌کند. برای پیدا کردن اودین، استرینج موی تور را به نماد ترایکوئستا تبدیل می‌کند. نماد مذکور را می‌توانیم در خزانه اودین روی میولنیر (هنگام طلسم شدن توسط All-Father) ببینیم. فرزندان او را در نروژ پیدا می‌کنند. نکته بسیار غم‌انگیزی در این صحنه وجود دارد…

پس از تمامی اعمال وحشتناک لوکی، اودین او را فرزند خود می‌خواند… این موضع باعث شوکه شدن خدای شیطنت می‌شود. این نکته را نیز نمی‌توان نادیده گرفت که لوکی در Infinity War، پس از مکثی کوتاه، خود را به عنوان فرزند اودین معرفی می‌کند.

از حضور مجدد تونزبرگ در فیلم Thor Ragnarok تا صاحب اورجینال چکش میولنیر

دیوارنگاره اودین و هلا در فیلم thor ragnarokچه کسی می‌توانست تصور کند که در جهان سینمایی مارول، صاحب اورجینال میولنیر الهه مرگ (هلا) باشد.

اودین هلا را دقیقاً به همان صورت معرفی می‌کند که تور را در فیلم Thor اورجینال معرفی کرد. زمانی که اودین می‌میرد، روح وی به سمت دریا پرواز می‌کند؛ درست همانند همسر او. البته ما نمی‌بینیم که ذرات او به سمت والهالا می‌روند یا نه. شاید دلیل به نمایش گذاشته نشدن سرنوشت پس از مرگ اودین، خاکستری بودن مرزهای اخلاقی او باشد. All-Father مکانی که در آن هستند را خانه خطاب می‌کند. تونزبرگ نوروژ در تمامی عناوین جهان سینمایی مارول که به خدایان نورس مربوط است، حضور دارد. از نبرد اول فراست جاینت‌ها در Thor گرفته تا کلیسای حاضر در Captain America The First Avenger و Avengers Endgame. این مکان در نهایت به ازگارد نو تبدیل می‌شود. هلا از راه می‌رسد و لباس‌های او آسیب دیده‌اند. با گذر زمان و قدرتمندتر شدن خدای مردگان، لباس‌های او نیز ترمیم می‌شوند. لوکی بلافاصله به دستور هلا برای زانو زدن دو برادر واکنش نشان می‌دهد چرا که «زانو بزنید» تکه کلام خدای شیطنت محبوب ما است. هلا به راحتی میولنیر را در دست خود نگه می‌دارد.

بسیاری از طرفداران ممکن است کنجکاو باشند، چرا این الهه می‌تواند چکش خدای رعد و برق را به این سادگی متوقف کند؟ پاسخ این سوال به دیوارنگاره‌ای باز می‌گردد که اودین و هلا را به تصویر می‌کشد؛ با توجه به این نقاشی، ما می‌توانیم میولنیر را در دستان هلا ببینیم. هلا بلافاصله و به سادگی دوستان صمیمی تور، وولستاگ و فندرال، را به قتل می‌رساند. تصاحب شدن ازگارد توسط هلا با قرار گرفتن قلعه اصلی میان شاخ‌های کلاهخود الهه مردگان مورد اشاره قرار می‌گیرد. با گذر زمان، در طول فیلم، شاخ‌های هلا و ظاهر کلاهخود او بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شوند. ما به سیاره ساکار سفر می‌کنیم. البته در مسیر سفر فضایی خود، سیاره‌ای را می‌بینیم که ماه‌گرفتگی دارد. بسیاری از طرفداران تصور کردند که این سیاره ناشناس ورمیر باشد اما سرزمین مادری دارک الف‌ها هم ماه‌گرفتگی داشت.

چیپ محدودکننده تور او را شکست می‌دهد چرا که به سیستم عصبی بدن او وصل شده است. پس تنها یک شوک برقی معمولی نیست بلکه کل سیستم عصبی بدن تور را تحت حمله قرار می‌دهد.

از اشاره مستقیم به فیلم Charlie and the Chocolate Factory تا ادای احترام به شاهکاری به نام Schindler’s List

اشاره به فیلم schindler's List در عنوان Thor Ragnarokجمله‌ای کوتاه که در نگاه اول اصلاً معنای خاصی نداشت اما با کمی دقت به ادای احترامی برای فیلم Schindler’s List تبدیل می‌شود.

تصادف مسخره و خنده‌دار تور با سفینه والکری بعدها در عنوان Avengers Infinity War و سفینه گاردینز تکرار می‌شود. والکری از کد ۱۴۲ استفاده می‌کند؛ این عدد احتمالاً اشاره‌ای است به کمیک The Incredible Hulk شماره ۱۴۲. والکری و هالک در همین کمیک بوک با یکدیگر ملاقات می‌کنند. قلعه شخصیت گرند مستر مجسمه‌هایی دارد که هالک میان آنها قرار گرفته است. با نگاه کردن به قهرمان‌های گذشته، می‌توانیم شخصیت‌های بسیار جالبی را ببینیم. آرس، بای‌بیست و من تینگ مجسمه‌های خاص خود را دارند. کاراکتری که مشاهده آن اصلاً جای تعجب ندارد، بتا ری بیل است! این شخصیت در عناوین متعددی از جهان سینمایی مارول مورد اشاره قرار گرفت. سوال من این است که در چه تاریخی بالاخره این شخصیت را مشاهده خواهیم کرد؟! هلا به سادگی تمامی نیروهای دفاعی ازگارد را به قتل می‌رساند و هوگان را به جمع دوستان مرده تور اضافه می‌کند. درست همانند میولنیر، دوربین روی خنجر هلا متمرکز می‌شود. در همین حین، تور وارد قلعه گرند مستر می‌شود‌. موسیقی که می‌شنوید متعلق به آهنگ Pure Imagination است که در صحنه تونل فیلم Charlie and the Chocolate Factory اورجینال مورد استفاده قرار گرفت.

یکی از قهرمانان پیشینی که تور مشاهده می‌کند، موجودی سه سر به نام هی جو است. ما چندی بعد این شخصیت را مشاهده می‌کنیم و می‌بینیم که ظاهر او ترکیبی است از صورت کریس همسورث، یکی از بدلکاران و تایکا وایتیتی! گرند مستر عضوی از نژاد Elders of the Universe است؛ همان نژادی که شخصیت کالکتر در آن قرار می‌گیرد‌. نکته جالب اینجاست که دو کاراکتر مذکور با یکدیگر برادر هستند. گرند مستر یک نفر را عفو می‌کند و سپس آنها را با بی‌رحمی تمام به قتل می‌رساند. این برخورد ادای احترامی است به صحنه‌ای از فیلم شاهکار Schindler’s List. لوکی جوک تور درباره برادر ناتنی بودن این دو شخصیت را با تغییری کوچک تکرار می‌کند.

بالاخره با کاراکتر کورگ آشنا می‌شویم؛ صداپیشگی و موشن کپچر این شخصیت به عهده کارگردانی فیلم، تایکا وایتیتی، بوده است.

از سنگ، کاغذ، قیچی در MCU تا اقتباس Unworthy Thor که هرگز ساخته نشد

تور با موی کوتاه در thor ragnarokظاهری که در عنوان Thor Ragnarok از شخصیت تور دیدیم، شباهت بسیار زیادی به کمیک بوک‌های Unworthy Thor دارد.

کورگ مکالمه با تور را اینگونه آغاز می‌کند:

نیازی نیست بترسید مگر آنکه از جنس سنگ باشید. این تنها یک جوک ساده درباره سنگ، کاغذ و قیچی بود.

در صحنه دیگر ما مشاهده می‌کنیم که کورگ می‌گوید روی دوست خود، که دستان قیچی شکل دارد، قدم گذاشته است. پس یعنی سنگ به قیچی غلبه می‌کند. البته ریشه‌های این جوک باز می‌گردد به فیلم Guardians of the Galaxy و سخنان درکس که گفته بود:

من فکر می‌کنم ساکاری‌ها کاغذی هستند.

پس کاغذ به سنگ (کورگ) غلبه می‌کند. هلا از تاریخ حقیقی ازگارد پرده برمی‌دارد. هلا بیش از حد به شهرت خود و جایگاهش در تاریخ اهمیت می‌دهد. درست مانند تور، هلا درک نمی‌کند که رگناروک باید رخ دهد تا مردم ازگارد از نو شروع کنند. دیوارنگاره‌ای که توسط اودین پنهان شده بود آسمان را مانند خون، سرخ به تصور می‌کشد. هلا در این تصاویر روی گرگی سوار بوده که بعدها متوجه می‌شویم همان فنریر است. پس از این صحنه به خزانه اودین می‌رویم و بسیاری از نکات جالب همین جا به وقوع می‌پیوندند.

هلا حفره داستانی مربوط به دستکش بی‌نهایت را حل می‌کند و دستکش موجود در خزانه را تقلبی می‌خواند. او تابوت زمستان‌های باستانی را ضعیف خطاب کرده، تسارکت را تحسین می‌کند و در نهایت سورتر را مورد تمسخر قرار می‌دهد. این موضوع سهل انگاری هلا را به نمایش می‌گذارد؛ چیزی که نادیده گرفته می‌شود همان هیولایی است که در نهایت هلا را شکست می‌دهد‌. کورگ از یک نیزه سه سر چوبی رونمایی می‌کند و می‌گوید:

زیاد مفید نیست مگر آنکه بخواهی سه خون آشام را که به هم چسبیده‌اند بکشی.

این لاین اشاره‌ای است به فیلم محبوب و معروف وایتیتی به نام What We do in the Shadows. استنلی از راه می‌رسد و موهای تور را کوتاه می‌کند. تا به امروز، صحنه مذکور میان طرفداران جنجال‌برانگیز است چرا که بسیاری از آنها باور دارند تور نباید موهایش را کوتاه می‌کرد؛ مگر برای اقتباس از داستان Unworthy Thor.

لی احتمالاً موهای هالک را نیز کوتاه کرده است چرا که آخرین بار، موهای هیولای سبز مهربان ما، بلندتر از این بود.

از رقصیدن مخفی بروس بنر در پیش‌زمینه تا معنای کلمه Foreshadowing در هنر نویسندگی

ظاهر سبز و خنده‌دار بروس بنر در فستیوال thor ragnarokدیدن این جنبه عجیب و متفاوت از شخصیت دکتر بروس بنر، آن هم در سیاره‌ای که هیچ آشنایی با آن ندارد، جالب است.

چشمان هالک با تماشای ویدیوی مربوط به بلک ویدو از اشک لبریز می‌شوند و در نهایت هیولای سبز ما باری دیگر به بنر ضعیف تبدیل می‌شود. تایکا وایتیتی از یک تکنیک فیلمبرداری فوق العاده استفاده می‌کند و مخاطب را فریب می‌دهد. با تمرکز دوربین روی انعکاس والکری و لوکی متوجه می‌شویم که انعکاسی در کار نیست و نسخه واقعی شخصیت‌ها انعکاس آنهاست. این سکانس در واقع ادای احترامی است به صحنه مشابه در فیلم Contact سال ۱۹۹۷ به کارگردانی رابرت زمکیس! صحنه بعد نیز روح واقعی والکری را به مخاطب نشان می‌دهد. این کاراکتر بالاخره در عنوان Avengers Endgame سوار بر پگاسوس خود به نبرد نهایی می‌پیوندد. برای به تصویر کشیدن این صحنه فلش بک، سازنده‌ها از یک تکنولوژی جدید برای حس رویا دادن به خاطرات والکری استفاده کردند. بروس بنر لباس‌های تونی استارک را به تن می‌کند. نوشته‌های روی تیشرت به دورن دورن و آهنگ Hungry Like a Wolf تعلق دارند؛ این متن احتمالاً اشاره‌ای است به گرگ گرسنه‌ای که هالک با آن درگیر می‌شود. ما در فستیوال می‌توانیم رقصیدن بنر را مشاهده کنیم.

با نزدیک شدن به والکری، بنر هرچه سریع‌تر رنگ سبز را از صورت خود پاک می‌کند تا هویت حقیقی او فاش نشود. والکری به ضندار اشاره می‌کند. در صحنه‌ای که تور و لوکی برای فرار تلاش می‌کنند، سفینه‌ای وجود دارد که تنها یک مکعب است. این سفینه توسط شخص تایکا وایتیتی طراحی شده بود. دیوارنگاره‌ای که تور به آن نگاه می‌کند ترک خورده و این ترک از روی چشم راست تور رد شده است. در هنر نویسندگی به این عمل Foreshadowing می‌گویند؛ استفاده از صحنه یا المان‌های بصری برای اشاره به اتفاقی که در آینده داستان به وقوع می‌پیوندد. نشستن تور روی تاج و تخت و از دست دادن چشم راست، تکمیل شدن چرخه‌ای را به مخاطب نشان می‌دهد که در فیلم اول و با مراسم تاجگذاری خدای صاعقه ما آغاز شد.

بر اساس اساطیر نورس، اودین چشمان خود را برای به دست آوردن دانش بیشتر فدا کرد. تور نیز تنها با از دست دادن چشم خود به حقیقت پی می‌برد و متوجه می‌شود که سرنوشت ازگارد سقوط است.

از تکرار فداکاری هالک تا تکنیک شمشیرزنی خاص تور و مبارزان چکشی

نبرد نهایی تور در thor ragnarokصحنه نبرد نهایی تور در عنوان Thor Ragnarok نکته‌ای دارد که در صورت عدم تخصص در زمینه شمشیرزنی متوجه آن نمی‌شوید.

بروس بنر صحنه پرش از هلیکوپتر فیلم The Incredible Hulk را تکرار می‌کند. در نورپردازی همین صحنه است که به وضوح می‌توان جای زخم به جا مانده روی سینه هالک از نبرد او با ابامینیشن را مشاهده کرد. این صحنه کوتاه توجه به جزئیات فوق‌العاده‌ آرتیست‌های جلوه‌های ویژه را نشان می‌دهد. اودین در یک صحنه رویامانند به تور کمک می‌کند تا از قدرت صاعقه حقیقی خود بهره ببرد. زره باقیمانده از سیاره ساکار متاسفانه آینده شخصیت تور به عنوان یک مبارز نسبتاً مسخره را به نمایش می‌گذارد. مبارزی که در عنوان Thor Love and Thunder مضحک‌تر از همیشه حاضر شد. سال‌ها پس از انتشار فیلم، متخصص‌های شمشیرزنی به این موضوع اشاره کردند که تور از تکنیک Half Sword استفاده می‌کند. جذابیت این تکنیک مربوط به اشخاصی می‌شود که از آن استفاده می‌کردند. استایل مبارزه مذکور مخصوص کسانی بود که به استفاده از چکش و سلاح‌های مشابه به آن عادت داشتند. مبارزانی که از این سبک استفاده می‌کنند، تمرکز خود را روی دسته شمشیر می‌گذارند.

تور نیز از دسته شمشیر خود برای آسیب رساندن به دشمنان خود بهره می‌برد چراکه هنوز به نبود میولنیر عادت نکرده است. اسکورج با از خود گذشتگی و فداکاری طعم شیرین رستگاری را می‌چشد. جالب اینجاست که سکانس مورد نظر ما در واقع اقتباسی است از صحنه‌ای حماسی که سال‌ها پیش در جهان کمیک بوک‌های مارول مشاهده کرده بودیم. لوکی سورتر را احیا می‌کند و به تنهایی مردم ازگارد را نجات می‌دهد. در سکانسی کوتاه ما می‌بینیم که خدای شیطنت به تسارکت نگاهی کوتاه می‌اندازد. بسیاری از طرفداران گمان می‌کردند که لوکی تغییر کرده و دیگر تسارکت را به حال خود رها کرده است. اما این فیلم Avengers Infinity War بود که به ما نشان داد، لوکی تسارکت را برداشته و همراه خود آورده است. اگر بخواهیم صادقانه به این شرایط نگاه کنیم، بدون حماقت لوکی، تانوس نمی‌توانست سنگ بینهایت داخل تسارکت را به دست آورد.

زمانی که بحث اندازه‌گیری قدرت به میان می‌آید، تانوس بدون سنگ‌های بینهایتش هیچ شانسی مقابل سورتر و هلا نداشت.

از سوختن و خاکستر شدن درختی سرسبز تا پایان فیلم Thor Ragnarok و آغاز تاریکی بی‌انتهای مارول

مجموعه جزئیات فیلم thor ragnarok جهان mcuتصمیم نهایی و ساده لوکی که باعث نابودی نیمی از جمعیت جهان سینمایی مارول شد و همه را بدبخت کرد.

سورتر در نهایت به سوگند خود عمل می‌کند و رگناروک را برای ازگارد به ارمغان می‌آورد. در سکانسی کوتاه و بینهایت جذاب، ما درختی سرسبز را می‌بینیم که توسط آتش سورتر به خاکستر تبدیل می‌شود. این صحنه اشاره‌ای‌ است به نابود شدن درخت زندگی یا همان ایگدراسیل که تا این لحظه قدرتمند و بدون کوچک‌ترین آسیبی میان قلمروهای مختلف در جریان بود. نابودی ازگارد فقط به مردم آن آسیب نمی‌رساند بلکه تمامی قلمروهای جهان سینمایی مارول را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در آغاز سفر پناهندگی ازگارد‌ی‌ها، تور دروغین بودن لوکی را مورد تمسخر قرار می‌دهد. البته در نهایت، لوکی با گرفتن جسمی که تور به سمت او پرت کرد، حقیقی بودن خود را اثبات می‌کند. نکته جالبی که احتمالاً اکثر طرفداران بدون توجه به آن صحنه را رد کردند به هدف‌گیری تور تعلق دارد. شخصیت خدای رعد و برق مارول، که تازگی چشم خود را از دست داده است، نمی‌تواند مانند قبل دقیق پرتاب کند و با وجود اینکه لوکی را هدف گرفته، نمی‌تواند برادر خود را مورد اصابت قرار دهد.

یکی از نکات جذابی که طرفداران با گذر زمان در طول سال‌ها کشف کرده‌اند، برخورد و واکنش هالک به حضور شخصیت لوکی است. با کمی دقت به دستان هیولای سبز محبوبمان، می‌توانیم ببینیم که او با دیدن لوکی مشت خود را به صورت ناخواسته گره می‌کند. این واکنش بعدها در فیلم Avengers Endgame و صحنه سفر در زمان تونی استارک، باری دیگر، به نمایش گذاشته شد. پذیرش سرنوشت و کنار آمدن با نابود شدن خانه باستانی خود، بخشی از هویت حقیقی تمامی ازگاردی‌ها است. تمامی این مردم با این حقیقت مواجه می‌شوند که ازگارد یک مکان نیست بلکه یک نژاد از مردم است. آنها مسیر خود به سوی خانه‌ای جدید، که بعدها به ازگارد نو (New Asgard) تبدیل می‌شود، را آغاز می‌کنند. متاسفانه ما از صحنه پس از تیتراژ و آغاز فیلم Avengers Infinity War می‌دانیم که نیمی از این مردم به خانه جدید خود نمی‌رسند.

البته نکته مثبت این است که چون نیمی از مردم نژاد ازگاردی به قتل می‌رسند، دیگر در واقعه بلیپ هیچ یک از آنها به خاکستر تبدیل نمی‌شوند. در نتیجه، زمانی که بقیه دنیا با هرج و مرجی که به خاطر خاکستر شدن مردم به وجود آمده درگیر هستند، ازگاردی‌ها با خیالی راحت خانه جدید خود را می‌سازند و پیشرفت می‌کنند. تمام این قدرت از درس نهایی اودین می‌آید:

مرگ بخشی از سرنوشت همیشگی مردم ازگارد است.

عنوان Ragnarok بهتر از هر فیلم دیگری در MCU، ما را برای تاریکی عناوینی چون Infinity War و Endgame آماده کرد. امیدوارم از این مطلب لذت برده باشید و توانسته باشم دلایل بیشتری برای دوست داشتن این فیلم به شما ارائه داده باشم. یکشنبه با جزئیاتی که از نسخه اورجینال Captain America Brave New World حذف شدند با من همراه شوید.

منبع: گیمفا

منبع خبر

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

طراحی و اجرا : وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است