موشک تاماهاک سامانهای کروز با دقت بالا و برد طولانی است که برای ضربه به اهداف زمینی از فواصل دور توسط نیروی دریایی ساخته شد.
موشک تاماهاک که به عنوان تاماهاوک (Tomahawk) هم شناخته میشود، یکی از شناختهشدهترین موشکهای کروز در جهان به شمار میآید.
این سلاح برای حملههای دقیق به اهداف زمینی طراحی شده و به خاطر توانایی پرواز در ارتفاع پایین، برد عملیاتی زیاد و دقت بالا در تعیین نقطه اصابت، کاربرد گستردهای در عملیاتهای نظامی دارد.
تاماهاوک معمولاً از کشتیها و زیردریاییهای ناوگان نیروی دریایی شلیک میشود و به دلیل قابلیت حمله از فواصل دور، گزینهای موثر برای ضربه زدن به اهداف ثابت و حساس است.
پروژه توسعه موشک Tomahawk در دهه ۱۹۷۰ میلادی کلید خورد. شرکت جنرال داینامیکس مسئولیت طراحی و توسعه اولیه را بر عهده داشت و سپس تولید انبوه و توسعههای بعدی به شرکت ریتیون منتقل شد.
هدف بنیانگذاران پروژه ایجاد موشکی بود که بتوان آن را از دریا یا هوا پرتاب کرد و جایگزینی برای برخی موشکهای بالستیک کوتاهبرد فراهم آورد. تمرکز بر دقت هدفگیری، انعطافپذیری پرتاب از سکوی دریایی و امکان تغییر مسیر در طول پرواز از جمله خواستههای اصلی مهندسان بود.
نسخههای آزمایشی و نمونههای ابتدایی در دهه ۱۹۷۰ مورد ارزیابی قرار گرفتند و پس از انجام آزمایشها و اصلاحات متعدد، اولین نسخه عملیاتی این موشک در سال ۱۹۸۳ وارد خدمت نیروی دریایی آمریکا شد.
از آن زمان تاکنون تاماهاک چندین بازطراحی و ارتقا دریافت کرده است تا دقت، برد، توانایی نفوذ و سازگاری با انواع سامانههای هدایت بهبود یابد. تغییرات شامل بهروزرسانی سامانههای هدایت، بهبود پیشران و افزایش توانایی حمله به اهداف محافظتشده بود.
در طول دهههای بعدی، این موشک در عملیاتهای مختلفی به کار گرفته شد و تجربه عملیاتی گستردهای کسب کرد. این تجربهها منجر به طراحی نسخههای جدیدتر با تواناییهای تکمیلی شد که قابلیتهای الکترونیکی و هدایت را ارتقاء میدادند و امکان هدفگیری دقیقتر در محیطهای دفاعی پیچیده را فراهم میآوردند.
در ادامه با ویژگیهای فنی موشک تاماهاک آشنا خواهید شد.
طول تقریبی موشک نزدیک به ۶ متر است و وزن کلی آن در حدود ۱۶۰۰ کیلوگرم برآورد میشود. این ابعاد و وزن امکان نصب بر روی پرتابگرهای دریایی و زیردریایی را فراهم میکنند و طراحی آئرودینامیک آن برای پرواز طولانی با مصرف سوخت بهینه تنظیم شده است.
برد اعلامشده تا حدود ۲۵۰۰ کیلومتر است که تاماهاک را در دسته موشکهای با برد بسیار طولانی قرار میدهد. این برد موشک تاماهاک به فرماندهی نظامی امکان حمله از فواصل دور و خارج از محدوده دفاعی نزدیک هدف را میدهد.
موشک در دسته زیرصوت قرار دارد و سرعت معمول آن حدود ۸۸۰ کیلومتر بر ساعت است. پرواز زیرصوت و ارتفاع پایین پروازی به کاهش راداری شدن و افزایش احتمال عبور از لایههای دفاعی کمک میکند.
تاماهاک از ترکیب چند سامانه هدایت استفاده میکند تا دقت و توانایی رسیدن به هدف در محیطهای پیچیده حفظ شود:
سامانه ناوبری اینرسی (INS) برای تعیین موقعیت پایه در طول پرواز بدون احتیاج به سیگنال خارجی.
سامانه موقعیتیاب جهانی (GPS) برای اصلاح خطاهای ناوبری و افزایش دقت نقطه اصابت.
TERCOM که براساس نقشهبرداری ارتفاعی و تطبیق زمین کار میکند تا مسیر و محل هدف را با دقت تطبیق دهد.
DSMAC که با شناسایی بصری و تطبیق نمای زمینی امکان هدفگیری بسیار دقیق نزدیک به هدف را فراهم میآورد.
موشک تاماهاک
موشک میتواند با کلاهک انفجاری متراکم برای تخریب سازهها و اهداف مستحکم یا با کلاهک خوشهای برای هدفگیری مناطق گسترده و مقابله با نیروها و تجهیزات پراکنده تجهیز شود. انتخاب نوع سرجنگی و قدرت تخریب موشک تاماهاوک براساس مأموریت و ماهیت اهداف صورت میگیرد.
تاماهاک قابلیت برنامهریزی مسیرهای پیچیده، تغییر هدف میانی در حین پرواز در نسخههای پیشرفته و ادغام با شبکه فرماندهی و کنترل را دارد. بهروزرسانیهای نرمافزاری و حسگرها در طول زمان دقت، مقاومت در برابر جنگ الکترونیک و توانایی نفوذ به دفاعات هوایی را ارتقاء دادهاند.
تاماهاک در طول دوره خدمت خود چندین نسل و نسخه مختلف را به خود دید که هرکدام با هدف بهبود دقت، برد، سامانههای هدایت و انعطافپذیری مأموریتی طراحی و عرضه شدند. در ادامه هر نسخه بهصورت مجزا توضیح داده شده و تفاوتهای کلیدی میان آنها تشریح میشود.
نسخه نخستین تاماهاوک برای پرتاب از زیردریاییها و ناوهای جنگی طراحی شد و نقش اصلی آن انجام حملات دقیق به اهداف ساحلی و زمینی از فواصل دور بود. این نسخه پایهای برای آزمون فناوریهای کروز زیرصوت و سامانه هدایت اینرسی را فراهم آورد و به عنوان نقطه آغازین برای توسعه نسخههای بعدی عمل کرد.
در نسخه دوم تمرکز بر افزایش برد و ارتقای سامانه ناوبری بود تا موشک بتواند اهداف را با خطای کمتر در فواصل بیشتر مورد اصابت قرار دهد.
بهروزرسانیهای این دوره شامل بهبود موتوری و اصلاحات ساختاری بود که امکان پرواز اقتصادیتر و پیمایش مسیرهای طولانیتر را فراهم ساخت که باعث شد دوربردترین موشک کروز جهان را شاهد باشیم.
نسخه سوم با افزودن قابلیتهای ناوبری ماهوارهای و بهینهسازی کلاهک همراه شد تا دقت ضربه به شکل محسوسی افزایش یابد. این تغییرها باعث شد تاماهاوک در مأموریتهایی که نیاز به اصابت نقطهای و تخریب ساختارهای مستحکم داشت بهتر عمل کند.
نسخه چهارم که در منابع نظامی با عنوان TLAM-E نیز شناخته میشود، یکی از جهشهای مهم در قابلیتهای مأموریتی تاماهاک بود.
در این نسخه امکان بازبرنامهریزی هدف در حین پرواز، ارسال و دریافت اطلاعات میان موشک و ایستگاههای فرماندهی و نیز قابلیت abort مأموریت پیشبینی شد.
این ویژگیها تاماهاوک را از یک موشک سنتی تبدیل به ابزاری انعطافپذیرتر در میدان نبرد کرد که میتواند بر اساس تغییر وضعیت رزمی دستور مأموریت را بهروزرسانی کند.
نسخههای جدیدتر تاماهاک شامل مجموعهای از بهروزرسانیهای الکترونیکی، بهبودهای مقاومت در برابر اقدامات جنگ الکترونیک و افزایش دقت و برد میشوند.
این ارتقاها شامل حسگرها و سامانههای هدایت پیشرفتهتر است که توانایی ضربه زدن به اهداف در محیطهای دفاعی پیچیده را افزایش میدهد و سازگاری بهتری با شبکههای فرماندهی و کنترل مدرن فراهم میآورد.
هر نسل تاماهاک ، علاوه بر تغییرات فنی، بازتابدهنده تغییر در نگاه استراتژیک و نیازهای میدان نبرد بود؛ از نیاز به حمله از فاصله ایمن برای کشتیها گرفته تا خواستههای فرماندهی برای توانایی انتخاب و تغییر هدف در زمان پرواز.
نسخههای مختلف همچنین با انواع سرجنگی و بستههای هدایت متفاوت سازگار میشوند تا بسته به مأموریت، تخریب سازهها، ایجاد اختلال گسترده یا هدفگیری دقیق نقطهای، انتخاب مناسب صورت گیرد.
بعضی نسخهها نیز زیرمجموعههایی برای مأموریتهای ویژه یا با قابلیتهای خاص داشتهاند که ضمن افزایش هزینه توسعه، توان عملیاتی مجموعه را گسترش دادهاند.
موشک تاماهاک
پس از شلیک، تاماهاک با روشن شدن موتور توربوجت خود وارد پرواز میشود و عمدتاً در ارتفاعهای پایین بین حدود ۳۰ تا ۱۰۰ متر حرکت میکند تا اثر بازتاب راداری کاهش یابد و شناسایی توسط سامانههای دفاع هوایی دشوارتر شود.
پرواز در ارتفاع پایین همراه با دنبال کردن توپولوژی زمین باعث میشود زمان رؤیت موشک برای رادارهای دشمن کاهش یابد و احتمال نفوذ به مناطق محصور دفاعی افزایش یابد.
هدایت تاماهاک ترکیبی از چند سامانه تکمیلکننده است تا در طول مسیر و بهویژه در فاز نهایی دقت بسیار بالا حفظ شود. در فاز میانی و طولانی پرواز، سامانه اینرسی (INS) موقعیت نسبی را حفظ میکند و با استفاده از گیرنده ماهوارهای موقعیتیاب جهانی (GPS) خطاهای انباشتِ ناوبری تصحیح میشود.
برای تطبیق بهتر با خصوصیات زمینی، سامانه TERCOM بر اساس نقشهبرداری ارتفاعی و الگوهای زمینی مسیر را تطبیق میدهد و کمک میکند موشک در مسیریابی مستقل از دریافت پیوسته سیگنالهای خارجی عمل کند. این ترکیب موجب مقاومت بیشتر در برابر اختلالات یا مقابله الکترونیکی میشود.
در مراحل پایانی مأموریت، سامانه تصویربرداری و تطبیق نماها (DSMAC) وارد عمل میشود. این سامانه تصاویر دوربرد از منظر پایین را با نمای دورن نقشه یا تصاویر مرجع تطبیق میدهد تا موقعیت هدف را با دقت چند متری مشخص کند و خطای برخورد را کاهش دهد.
در برخی نسخهها امکان انتخاب یا بازبرنامهریزی هدف در مسیر نیز وجود دارد که به فرماندهی اجازه میدهد تا بر اساس اطلاعات جدید، هدف را تغییر دهد یا مأموریت را لغو کند.
برای مقابله با تلاشهای دشمن در اخلال رادیویی و قطع GPS، تاماهاک به قابلیتهای پشتیبان مانند تقویت INS و الگوریتمهای تطبیق TERCOM و DSMAC متکی است؛ بنابراین حتی در شرایطی که سیگنال ماهوارهای نامطمئن باشد، موشک میتواند تا رسیدن به محدوده هدف مسیر خود را حفظ کند.
علاوه بر این، نرمافزارهای ناوبری و بهروزرسانیهای حسگرها در نسخههای مدرن مقاومت بیشتری در برابر جنگ الکترونیک و تلاشهای ضدهدایت فراهم کردهاند.
مأموریتهای تاماهاک معمولاً بر اساس برنامهریزی قبلی و با بارگذاری مسیرهای پروازی و نقطههای عبور تعریف میشوند، اما نسخههای پیشرفته قابلیت دریافت دستورات میانی، اصلاح مسیر در حین پرواز و همگامسازی با شبکه فرماندهی و کنترل را نیز دارند. این ویژگیها تاماهاک را به ابزار مؤثری برای ضربه دقیق از فاصله امن تبدیل میکنند.
موشک تاماهاک به دلیل برد بلند و دقت بالا در انواع مأموریتهای ضربتی و تهاجمی کاربرد دارد. از جمله کاربردهای متداول میتوان به حملات دقیق علیه مراکز فرماندهی، سازههای ارتباطی، انبارها، تأسیسات لجستیکی و زیرساختهای نظامی اشاره کرد.
با توجه به توانایی حمل انواع سرجنگی، از تاماهاک برای اهداف نقطهای با سرجنگی انفجاری متراکم و همچنین برای پوشش نواحی وسیع با کلاهک خوشهای استفاده میشود.
یکی از مزیتهای عملیاتی این موشک توانایی انجام حملات پیشدستانه بدون نیاز به ورود هواپیماها به حریم هوایی دشمن است؛ این موضوع ریسک تلفات هوایی و سیاسی را کاهش داده و امکان اجرای ضربات راهبردی در ساعات اولیه درگیری را فراهم میآورد.
تاماهاک در درگیریهای مختلفی به کار گرفته شده و تجربه عملیاتی آن در بهینهسازی نسخههای بعدی نقش داشته است؛ از آن جمله استفاده گسترده در جنگ خلیج فارس، عملیاتهای دهه ۲۰۰۰ در عراق از جمله تهاجم سال ۲۰۰۳ و نیز حملات هدفمند آمریکا به تأسیسات در سوریه که از تاماهاک در برخی از آنها بهره گرفته شد.
علاوه بر نقش هجومی مستقیم، تاماهاک در برنامهریزیهای بازدارنده و عملیات ترکیبی نیز بهکار میرود؛ توانایی پرتاب از سکوهای دریایی و زیردریایی به فرماندهان امکان میدهد تا حضور نظامی را بدون استقرار نیروی هوایی گسترده حفظ کنند و در هر زمان امکان پاسخ سریع به تهدیدها را داشته باشند.
همچنین قابلیتهای شبکهمحور و بازبرنامهریزی در نسخههای جدید، آن را به یک ابزار انعطافپذیر برای مأموریتهای زمانواقعی تبدیل کرده است.
تاماهاوک بهعنوان یک موشک کروز دوربرد چندین مزیت عملیاتی برجسته دارد که آن را در مأموریتهای ضربتی و راهبردی کاربردی میکند.
اولاً برد بسیار طولانی این موشک به فرماندهی اجازه میدهد از فاصلهای امن اهداف حیاتی را مورد اصابت قرار دهد و نیازی به ورود هواپیماها به حریم هوایی دشمن وجود نداشته باشد.
ثانیاً دقت بالای سامانههای هدایت ترکیبی شامل GPS، اینرسی و سامانههای تطبیق تصویری باعث میشود اصابت به اهداف نقطهای با خطای چند متری ممکن شود.
ثالثاً امکان پرتاب از سکویهای مختلف دریایی از جمله ناوها و زیردریاییها، انعطاف عملیاتی بالایی فراهم میآورد و نیازی به بستر زمینی ثابت برای اجرای حملات وجود ندارد.
در نسخههای جدید نیز توانایی بازبرنامهریزی هدف در حین پرواز و ارتباط با شبکههای فرماندهی و کنترل، ویژگی تعیینکنندهای است که امکان واکنش سریع به تغییرات میدان نبرد را فراهم میکند.
با وجود تواناییها، تاماهاک معایبی نیز دارد که باید در ارزیابی مأموریتها در نظر گرفته شود. اول اینکه این موشک زیرصوت است و سرعت نسبتاً پایین آن در مقایسه با سلاحهای مافوق صوت موجب میشود زمان پرواز طولانیتر باشد و فرصت بیشتری برای کشف و اقدام دفاعی دشمن فراهم گردد.
دوم اینکه در برابر سامانههای پدافند هوایی پیشرفته و سامانههای رهگیری موشک تاماهاک آسیبپذیری وجود دارد؛ اگرچه پرواز در ارتفاع پایین و فناوریهای متقابل کمک میکنند، اما برخورد موفقیتآمیز دفاع هوایی میتواند احتمال موفقیت مأموریت را کاهش دهد.
سوم اینکه تولید، نگهداری و بهروزرسانی این موشک هزینهبر است؛ اصلاحات نرمافزاری، سنسورها و کلاهکها و همچنین جایگزینی قطعات و تولید مجدد ذخایر نیازمند بودجه و زمان است.
موشک تاماهاک
از زمان ورود به خدمت در اوایل دهه ۱۹۸۰، تاماهاوک در درگیریها و عملیاتهای متعددی بهکار گرفته شده و تجربیات میدانی نقش مهمی در تکامل آن داشتهاند.
نخستین استفاده بزرگ عملیاتی در جنگ خلیج فارس در چارچوب عملیات طوفان صحرا بود که در آن مجموعهای از پرتابها برای هدفگیری تأسیسات نظامی عراق انجام شد.
در دهههای بعدی این موشک در عملیاتهایی مانند حملات دهه ۱۹۹۰ در پاسخ به بمبگذاریهای سفارتها، عملیاتهای ناتو در بالکان، و در تهاجم ۲۰۰۳ عراق نقش قابل توجهی ایفا کرد.
همچنین در عملیاتهایی در افغانستان در آغاز جنگ در سال ۲۰۰۱، در عملیات علیه لیبی در سال ۲۰۱۱ و در حملات متعدد علیه اهداف گروههای تروریستی و زیرساختهای نظامی از تاماهاک استفاده شده است.
این سابقه گسترده موجب شده که از ابتدای دهه ۱۹۹۰ تا امروز بیش از دو هزار فروند تاماهاک در میدانهای نبرد شلیک شده باشد.
قیمت واحدی که معمولاً در خبرها ذکر میشود حول و حوش یک تا دو میلیون دلار برای هر فروند است، اما رقم دقیق بسته به نسخه موشک، بسته پشتیبانی، هزینههای لجستیکی و قراردادهای خرید میتواند متفاوت باشد.
برخی گزارشهای رسانهای و دولتی هزینه هر فروند را حدود ۱٫۳ میلیون دلار اعلام کردهاند، در حالی که منابع تحلیلی گاهی ارقام بالاتری تا بیش از دو میلیون دلار برای نسخههایی با قابلیتهای افزوده یا پکیجهای لجستیکی متفاوت گزارش میدهند.
ایران از دهه ۱۳۷۰ خورشیدی توسعه موشکهای کروز را آغاز کرد، ابتدا با مهندسی معکوس نمونههای خارجی و سپس با تولید خانوادههایی بومی. مهمترین نمونهها شامل نور، نصر، سومار، هویزه، ابومهدی، عاصف و پاوه هستند که در انواع زمینپایه، دریاپایه و هواپایه بهکار میروند.
اولین کروز ضدکشتی ایرانی که بر پایه C-802 چین ساخته شد. از اوایل دهه ۸۰ وارد ناوگان شد و در نسخههای مختلف برد آن از حدود ۳۰ کیلومتر تا ۱۷۰ کیلومتر گزارش شده است؛ نسخههای مشتق مانند قادر بردی تا حدود ۳۰۰ کیلومتر دارند.
کروز کوتاهبرد ضدکشتی مبتنی بر C-704 با برد حدود ۳۵ کیلومتر. مناسب عملیات در آبهای کمعمق و تنگ و قابلیت نصب روی شناورهای سبک، خودرو و حتی نسخه هواپایه را دارد. دارای هدایت ترکیبی و سرجنگی حدود ۱۳۰ کیلوگرم است.
موشک زمینبهزمین که از تلاش برای مهندسی معکوس KH-55 روسی پدید آمد. رونمایی رسمی در ۱۳۹۳ صورت گرفت و برد اعلامشده توسط مقامات تا حدود ۷۰۰ کیلومتر است؛ از موتور توربوفن بهره میبرد و از پرتابگرهای زمینی به کار گرفته میشود.
نسخهای توسعهیافته از خانواده سومار با برد بسیار بیشتر که در ۱۳ بهمن ۱۳۹۷ معرفی شد. برد رسمی اعلامشده برای هویزه حدود ۱۳۵۰ کیلومتر است و برای یگانهای نیروی دریایی سپاه طراحی شده است؛ از ویژگیهای آن برد بلند، دقت و قدرت تخریب بالا گزارش شده است.
کروز ضدکشتی معرفیشده در ۱۳۹۹ که ساختاری مشابه سومار و هویزه دارد اما برای هدفگیری کشتیهای جنگی طراحی شده است.
برد بیش از هزار کیلومتر و سرجنگی سنگین حدود ۴۱۰ کیلوگرم برای آن اعلام شده است. برخی منابع از کاربرد الگوریتمهای هوش مصنوعی در مسیریابی و مقاومت بالا در برابر جنگ الکترونیک سخن گفتهاند.
کروز هواپایه که در ۱۴۰۱ رونمایی شد و برای نصب روی جنگندههایی مانند سوخو طراحی شده است. مجهز به موتور توربوجت کوچک و برد اعلامشده نزدیک به ۱۰۰۰ کیلومتر است.
یکی از بردبلندترین موشکهای کروز ایران معرفیشده در ۱۴۰۱ که گفته میشود بیش از ۱۶۰۰ کیلومتر برد دارد. از ویژگیهای طراحی آن میتوان به بالهای جمعشونده و قرارگیری موتور در بالای بدنه اشاره کرد.
موشکهای کروز در مقایسه با بالستیک عموماً روی ارتفاع پرواز پایین، موتور توربوجت/توربوفن، هدایت پیوسته و دقت بیشتر تمرکز دارند اما سرعت کمتری دارند.
ایران اکنون در هر سه حوزه زمینپایه، دریاپایه و هواپایه نمونههایی عملیاتی و متنوع دارد که بسته به مأموریت و حوزه عملیاتی انتخاب میشوند.
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید