تک فان

تک فان

مجله خبری تفریحی: دنیای سرگرمی و تفریح
امروز: پنج شنبه , ۱۷ مهر , ۱۴۰۴
X
نقد فیلم Adulthood | جسدی در زیرزمین

نقد فیلم Adulthood | جسدی در زیرزمین

گاهی اوقات، تماشای فیلمی که آشکارا از موهبت بالقوه‌ی خود عقب می‌ماند، به اندازه تماشای یک فیلم به‌طور کامل افتضاح، ناامیدکننده است. Adulthood، آخرین ساخته الکس وینتر، دقیقاً چنین حسی را برمی‌انگیزد. این فیلم یک فاجعه‌ی غرورآمیز و پرسر و صدا نیست که هیچ، بلکه بیشتر شبیه یک نقص آرام و مأیوس کننده است؛ یک گزینه‌ی اشتباه محاسباتی که در نهایت به یک فیلم فراموش‌شدنی تبدیل می‌شود. وینتر، که بسیاری از ما او را از نقش محبوبش در کنار کیانو ریوز در «ماجراهای بیل و تد» به خاطر داریم، در پشت دوربین به ساخت مستندهای اجتماعی و پروژه‌های تلویزیونی روی آورده است. بازگشت او به سینمای داستانی پس از یک دهه، با این فیلم که در جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو ۲۰۲۵ رونمایی شد، می‌توانست یک رویداد امیدوارکننده باشد. اما متأسفانه، «بزرگسالی» بیشتر شبیه یک اشتباه محاسباتی است تا یک بازگشت پیروزمندانه.

تبلیغات

این فیلم، که خود را یک کمدی سیاه نئونوآر در حومه‌ی شهر معرفی می‌کند، دارای طرح داستانی است که در تئوری می‌تواند جذاب باشد: دو خواهر و برادر بالغ که برای رسیدگی به امور مادر بیمارشان به خانه‌ی دوران کودکی خود بازمی‌گردند، جسد در حال تجزیه‌ای را در دیوارهای زیرزمین کشف می‌کنند. این کشف عجیب‌‌‌، آن‌ها را وارد یک مارپیچ دروغ، اخاذی و آشفتگی می‌کند که ریشه در رازهای ناگفته‌ی خانواده دارد. این یک ماشین طرح‌وار قوی است، ترکیبی از عناصر فیلم‌های برادران کوئن و یک درام خانوادگی تاریک. اما مشکل Adulthood این نیست که ایده‌های خوبی ندارد، بلکه در اجرای بی‌روح، کاراکترهای کم‌عمق و ناتوانی پایدار در پیدا کردن یک لحن متقاعدکننده است. این فیلم مدام بین کمدی و تعلیق در نوسان است، اما در هیچ یک از این زمینه‌ها به اندازه‌ی کافی قوی عمل نمی‌کند تا بتواند تأثیرگذار باشد.

یک پیشینه و یک وعده‌ی برآورده نشده

نقد فیلم adulthood | جسدی در زیرزمین

برای درک کامل شکست «بزرگسالی»، مفید است که نگاهی به گذشته الکس وینتر به عنوان یک فیلمساز بیندازیم. بسیاری ممکن است از این موضوع بی‌خبر باشند که وینتر، فراتر از نقش کمدی محبوبش، یک فیلمساز با یک دیدگاه متمایز و عجیب و غریب است. اولین فیلم او، «فریکد» (۱۹۹۳)، که با همکاری تام استرن ساخت، یک کمدی ترسناک سورئال بود که توسط استودیوها به حاشیه رانده شد، اما به مرور زمان به یک فیلم کالت تبدیل شده است. «فریکد» دیوانه‌وار، بی‌پروا و مملو از انرژی خلاقانه بود. این فیلم اثبات کرد که وینتر استعدادی برای هدایت بی‌قید و بند و استخراج شوخی از موقعیت‌های کاملاً آشفته دارد.

با این پیشینه، Adulthood در تئوری می‌توانست ادامه‌ی منطقی سفر سینمایی وینتر باشد؛ یک کمدی سیاه بالغ که هوشمندی «فریکد» را با نگاهی پخته‌تر به دغدغه‌های بزرگسالی مانند میراث خانوادگی و بار اشتباهات گذشته ترکیب کند. این فیلم حتی در روزهای گذشته در همان جشنواره‌ای (TIFF) اکران شد که زمانی پذیرای اثر عجیب و غریب او بود. اما اینجا است که تشابهات پایان می‌یابد. برخلاف «فریکد»، وینتر نویسنده‌ی «بزرگسالی» نیست و این فقدان صدا و کنترل نویسندگی به شدت احساس می‌شود. فیلمنامه‌ی مایکل ام.بی. گالوین، ایده‌های جالبی را مطرح می‌کند، اما در نهایت فاقد تیزهوشی و ساختار محکمی است که این نوع از داستان‌گویی نیاز دارد.

کاراکترهایی که هرگز فراتر از کلیشه پیش نمی‌روند

نقد فیلم adulthood | جسدی در زیرزمین

قلب هر کمدی سیاه موفق، مجموعه‌ای از شخصیت‌هایی است که اگرچه ممکن است در موقعیت‌های اغراق‌آمیز قرار گیرند، اما همچنان قابل درک و به طرزی عجیب قابل ارتباط گیری هستند. متأسفانه، شخصیت‌های «بزرگسالی» به سطحی‌ترین کلیشه‌ها تقلیل یافته‌اند. نوآ (با بازی جاش گد) یک فیلمنامه‌نویس شکست‌خورده است که با کشیدن حشیش و تماشای فیلم‌های مستهجن وقت می‌گذراند و هنوز به حمایت مالی مادرش متکی است. مگان (با بازی کایا اسکودلاریو)، خواهر او، تصویر زن مسئول و موفقی است که خانواده و کسب‌وکار کوچک خود را دارد. این تقابل بین «بی‌مسئولیت» و «مسئول» آن‌قدر قابل پیش‌بینی است که فیلم هرگز تلاشی برای پیچیده‌تر کردن آن نمی‌کند.

جاش گد، بازیگری که حضورش می‌تواند برای برخی آزاردهنده باشد، در اینجا در نقش آشنای خودش گیر کرده است. اگرچه او لحظات کمدی پراکنده‌ای را ارائه می‌دهد (مانند پاسخ او به این سؤال که چگونه با یک جسد در زیرزمین زندگی کرده است: «ظاهراً تمام دوران نوجوانی‌ام این کار را کردم»)، اما فیلمنامه به او اجازه نمی‌دهد تا از حاشیه امن خود خارج شود. اسکودلاریو نیز به طور مشابه محدود است و بیشتر اوقات در حال نمایش نگرانی و خشم همیشگی است. این دو به جای اینکه بازیگران یک کمدی دیالوگ‌محور باشند، بیشتر شبیه مهره‌هایی هستند که برای پیش بردن طرح داستان به جلو حرکت داده می‌شوند.

حتی شخصیت‌های مکمل نیز کم‌عمق هستند. بیلی لورد در نقش پرستار مادر، که پس از کشف راز شروع به اخاذی از خواهر و برادر می‌کند، به عنوان یک آنتاگونیست کاملاً باورنکردنی عمل می‌کند. انگیزه‌های او مبهم و اغراق‌آمیز است و فیلم هرگز کار قابل قبولی برای ایجاد تهدید قریب‌الوقوع از جانب او انجام نمی‌دهد. تنها نقطه روشن بازیگری، آنتونی کاریگان در نقش پسرعموی عجیب و غریب آن‌ها، بودی، است. کاریگان، با کاریزما ذاتی و توانایی خود در ایفای شخصیت‌های غیرعادی، هر صحنه‌ای که در آن حضور دارد را می‌دزدد. او تنها کسی است که حس زندگی و پیش‌بینی‌ناپذیری را به فیلم تزریق می‌کند و نشان می‌دهد که اگر بقیه فیلم نیز به همین اندازه جسور بود، چه جذابیتی می‌توانست داشته باشد.

لحن متزلزل: نه خنده‌دار، نه تعلیق‌آور

نقد فیلم adulthood | جسدی در زیرزمین

بزرگترین گناه Adulthood ناتوانی آن در ایجاد یک هویت یکپارچه است. آیا این یک کمدی است؟ آیا یک تریلر است؟ فیلم خودش هم مطمئن نیست. صحنه‌هایی وجود دارد که هدفشان خنده‌دار بودن است، مانند تلاش‌های عجولانه خواهر و برادر برای خلاص شدن از شر جسد. اما این لحظات فاقد زمان بندی کمدی و انرژی لازم برای تولید خنده‌ای واقعی هستند. آنها بیشتر شبیه به طرح‌های کمیک هستند که به خوبی پرداخت نشده‌اند. از سوی دیگر، زمانی که فیلم سعی می‌کند تاریک و پرتعلیق باشد، نیز شکست می‌خورد. تهدید اخاذی پرستار هرگز واقعاً احساس خطرناکی ایجاد نمی‌کند، و پیگردهای کارآگاه نیز فاقد حرارت و اضطراب یک نوآر واقعی است. فیلم در یک منطقه خاکستری بی‌حاصل گیر کرده است؛ به اندازه کافی خنده‌دار نیست تا به عنوان یک کمدی عمل کند، و به اندازه کافی هیجان‌انگیز نیست تا به عنوان یک تریلر قابل تماشا باشد. این نوسان مداوم بین دو حالت، تماشاگر را در فاصله‌ای عاطفی از داستان نگه می‌دارد. ما هرگز واقعاً برای نوآ و مگان نگران نمی‌شویم، زیرا فیلم به ما نمی‌گوید که آیا باید موقعیت آن‌ها را جدی بگیریم یا به عنوان یک شوخی گسترده به آن بخندیم.

در پرده سوم، فیلم تلاش می‌کند تا با افزایش خشونت و پوچی، به سمت یک اوج حرکت کند. اینجاست که شباهت‌های اجتناب‌ناپذیر با فیلم‌های برادران کوئن بیشتر به چشم می‌آید. صحنه‌هایی وجود دارد که در آن اشتباهات کوچک به فجایع بزرگ تبدیل می‌شوند و شخصیت‌ها کاملاً درگیر موقعیتی می‌شوند که از کنترل خارج است. با این حال، حتی در اینجا، اجرا فاقد مهارت و ظرافتی است که یک فیلمساز بزرگ به ارمغان می‌آورد. این تحولات بیشتر از اینکه محصول طبیعی شخصیت‌پردازی یا طرح‌ریزی ماهرانه باشند، اجباری و تحمیلی به نظر می‌رسند.

جمع‌بندی: یک فرصت از دست رفته

نقد فیلم adulthood | جسدی در زیرزمین

فیلم Adulthood یک اثر بد به معنای کلاسیک کلمه نیست. فیلمبرداری آن حرفه‌ای است، بازیگران با آنچه در اختیار دارند کار می‌کنند و ایده‌ی مرکزی آن به اندازه‌ی کافی قوی است که توجه را جلب کند. اما این دقیقاً چیزی است که آن را چنین تجربه‌ی ناامیدکننده‌ای می‌کند. این فیلم یک فرصت از دست رفته است. این فرصت بود که بازگشت متفکرانه‌ی یک فیلمساز با استعداد به سینمای داستانی را ببینیم. این فرصت بود که یک کمدی سیاه زیرکانه درباره‌ی میراث خانوادگی و بار گناهان گذشته را تماشا کنیم. در عوض، آنچه به دست می‌آوریم فیلمی است که بی‌هدف شناور است، فاقد تمرکز، انرژی یا نقطه نظر روشنی است که بتواند آن را از حالت متوسط بودن خارج کند.

برای الکس وینتر نیازی نیست که دوباره به ساخت فیلمی به دیوانه‌واری «فریکد» بازگردد. طبیعی است که فیلمسازان با افزایش سن، بلوغ و علایق خود را تغییر دهند. اما یک اثر بالغ نباید کسل‌کننده باشد. «بزرگسالی» نشان می‌دهد که وینتر ممکن است کنترل خود را بر روی ریتم کمدی و عناصر داستان‌گویی که زمانی نقطه قوتش بود، از دست داده باشد، یا شاید این فقط یک پروژه نامناسب برای بازگشت او بوده است. به هر حال، نتیجه نهایی فیلمی است که در نهایت تأثیری از خود به جای نمی‌گذارد. مانند جسدی است که در دیوار خانه‌ی دوران کودکی پنهان شده: یک راز که در نهایت ارزش کشف کردن ندارد.

امتیاز منتقد – ۴ از ۱۰

منبع خبر





دانلود آهنگ
ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

طراحی و اجرا : وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است