جدیدترین فیلمِ «مایک لی» با عنوان Hard Truths ( حقایق تلخ یا حقایق سخت)، یک اثر قابل توجه، قابل اعتنا و کم و بیش دیدنی است. بازیگرانِ بریتانیاییِ نام آشنا یا ناشناختهای همچون «ماریان ژان-بتیست»، «میشل آستین» و «دیوید وبر» در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند که به خوبی از کشاکشِ قوسی در پردازشِ کاراکترهای خود برآمدهاند.
فیلم حقایق تلخ، ظاهر و شماتیکِ یکنواختی دارد و دوربین در راکدترین شکل خود در فیلم قرار گرفته است گویی که با یک فیلمِ تلویزیونی مواجه هستیم. از طرفی شالودهی کاراکترهای اصلی فیلم را سیاهپوستان تشکیل میدهند که ناخوداگاه مخاطب را به این فکر وا میدارد که نکند این فیلم در راستای تایید هشتگهای روز و بلندگوی شعاری آنان باشد اما «مایک لی» با ظرافت خود در ارائه و پرداخت فیلمنامه، تمامی این فرضیات را پس میزند و نشان میدهد که میشود فیلمی با تمِ کاراکترهای سیهچرده ساخت و کاملا فراتر از رنگ و نژاد پیش رفت.
در حقیقت فیلمِ حقایق تلخ قبل از نژاد، انسان میبینید و دغدغهی انسانی، از این رو است که در حین تماشا به رنگ و نژاد توجه نمیکنیم بلکه انسان و روابط انسانیِ آن، نظر ما رو به خود جلب میکند که کلهمِ این نوع پرداخت یک قصه سینمایی میسازد.
داستان فیلم حقایق تلخ درباره دو خواهر پا به سن گذاشته با نام های «پنسی» (خواهر بزرگتر) و «شنتل» (خواهر کوچکتر) است که از نظر شخصیتی کاملا در نقطه مقابل هم قرار میگیرند؛ «شنتل» که شغلش آرایشگری است، هر چقدر مهربانانه و با شنوندگی هرچه تمام، میزبان حرفهای دیگران و مشتریان خود است، خواهرِ بزرگتر او «پنسی» از عالم و آدم طلبکار است و با بدترینِ لحن و رفتار با دیگران برخورد میکند و حتی همسر و تنها فرزند او نیز از زبانِ تند و تیز او در امان نیستند و او همه را با دید کوتهنگرانهی خود نظاره میکند و به انتقادهای سطحی از سایرین میپردازد.
فیلم در ابتدا با ظاهری یکنواخت پیش میرود و خواهر بزرگتر را میبینیم که مدام از همه کس و همه چیز گلایه میکند و این گلایه و اعتراض از محیط خانه و خانواده به بیرون هم سرایت کرده و در آنجا هم میبینیم که «پنسی» با هرکس که ارتباط میگیرد سر جنگ و ناسازگاری دارد؛ از فروشنده مبلمان گرفته تا دندانپزشک یا متصدی فروشگاه مواد غذایی، حتی در نسبت با خواهر خود هم که نزدیکترین فرد به او هست هم زبان تندش را نمیتواند غلاف کند.
در ابتدا یحتمل مخاطب نتواند آنطور که باید با این کرختیِ کاراکتر «پنسی» کنار بیاید اما زمانیکه ما تضاد دو خانواده را مشاهده میکنیم سمپاتی و همذاتپنداری ما هم با کاراکترها بهتر و بیشتر میشود. آنجایی که میبینیم کرختی و تندخویی «پنسی» ناخوداگاه به خانوادهاش هم سرایت کرده و پسرش با وجود ۲۲ سال سن، به آدمی منزوی و کم حرف تبدیل شده که هدفی ندارد و روزمرگیاش را تنها به خوردن تنقلات و گوش دادن به موزیک در پیادهرویهایش اختصاص میدهد. از طرفی همسرِ پنسی که «کرتلی» نام دارد هم با وجود اینکه تمایل به ارتباط دارد اما مدام با تندخوییهای پنسی از زندگی و شرایطش ناامید شده و نمیداند که با این وضعیت چکار کند.
نقطه مقابلِ «پنسی» و خانوادهاش، خواهرش «شنتل» را میبینیم که با دو دخترش زندگی میکند و مهربان بودن و بشاش بودن نقطه پررنگ و اصلی زندگیشان هست و رفتار گشاده رویِ «شنتل» باعث شده است که دخترانش هم با وجود مشغلهها و دستاندازهای کاریشان، نگاهی مثبت به زندگی داشته باشند و بشاشبودنشان را همواره حفظ کنند.
اوج این تضاد محسوسِ ارتباطی را میتوان در سکانسِ دورهمیشان دید که نحوه رفتار و ارتباط گرفتن دو خانواده را میتوان به نظاره نشست که چگونه منفینگری و مثبتنگری میتواند شالوده و اساس یک خانواده را تحت تأثیر قرار دهد؛ البته که این دو احساس را نمیتوان صفر و صدی دید اما تاثیرش در زندگی (حداقل زندگیِ انسانِ غربی) قابل کتمان نیست.
ضعف اساسی فیلم هم در این است که متاسفانه آنطور که باید این زمختیِ کاراکتر «پنسی» را ریشهیابی نمیکند؛ «پنسی» در کلام از علت بدگمانیهای مدامِ خود در سکانسِ آرامستان حرف میزند اما با یک سکانس دیالوگمحور چیزی برای مخاطب عمق نمیگیرد و مخاطب کاراکتر او را فراتر از یک تیپِ مستحکم نمیتوان نزد خود بپذیرد.
در اواخر فیلم ظرافت فیلم را در آنجایی میبینیم که «پنسی» دوست دارد و قصد دارد که بر خلاف روتین همیشگی خود رفتار کند و مثلا از وسواس ذهنی-رفتاری خود فاصله گرفته و واکنش مثبتی به دستهگلی که پسرش برایش خریده نشان دهد اما باز هم عمق زخمتبودنِ وجودیاش آنقدر درونش نهادینه شده که بدخلقیاش را سر همسرش خالی میکند و فیلمساز در انتها رابطهی آن دو را رو به جدایی نشان میدهد و البته در نقطه مقابل امید به زندگانیای که در پیش روی پسرشان میبینیم.
در مجموع فیلم حقایق تلخ را فیلم نسبتا خوبی میتوان قلمداد کرد که اگر مخاطب بتواند با کندی و طمأنینهبودنش کنار بیاید، میتواند که از آن لذت ببرد و در لحظاتی با کاراکترهایش همذاتپنداری کند. از طرفی این فیلم میتواند تمرینی هم برای مخاطبان اکشنپسند با ریتم نسبتا سریعِ هالیوودی هم باشد تا نحوه ارتباط گرفتن با یک فیلم به ظاهر کند را یاد بگیرند؛ هرچند که نمیتوان از تمامی این فیلم و لحظاتش دفاع کرد اما آن را اثری قابل اعتنا در مدیوم سینما میدانم که مخاطب میتواند با لحظات حساسِ احساسات آدمی مواجه شود و تا حدودی آنها را بفهمد.
امتیاز نویسنده: ۶ از ۱۰
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید