مستند سریالی Mr. Scorsese، نگاهی شگفتانگیز به زندگی و آثار یکی از بزرگترین کارگردانان زنده جهان ارائه میکند.
در مستند پنجقسمتی و فوقالعاده Mr. Scorsese ساختهی ربکا میلر که به زندگی و آثار کارگردان افسانهای مارتین اسکورسیزی میپردازد، لحظاتی وجود دارد که مشخص میشود او نهتنها یکی از بزرگترین فیلمسازان تاریخ، بلکه شاید بزرگترین عاشق سینمای زندهی امروز است.
اسکورسیزی در کودکی به آسم مبتلا بود و سینماهای خنک و مجهز به تهویهی نیویورک تنها جاهایی بودند که میتوانست آزادانه نفس بکشد. با این حال، اکنون در دههی هشتم زندگی، هنوز هم ترجیح میدهد وقتش را بیرون از فیلمسازی نگذارد. خانواده، سلامتی و حتی آرامش روانیاش، همگی در اولویت بعدی قرار دارند؛ چون برای او مهمترین چیز، رسیدن به همان نتیجهای است که در ذهن دارد.
در نخستین قسمت از مستند، استیون اسپیلبرگ از اسکورسیزی بهعنوان ستون اصلی این هنر یاد میکند و ربکا میلر در طول این مجموعه نشان میدهد که نهتنها اسکورسیزی اثری ماندگار بر سینما گذاشته، بلکه میان او و خود هنر سینما پیوندی ماندگار وجود دارد؛ بهگونهای که دیگر تصور یکی بدون دیگری دشوار است.
مارتین اسکورسیزی – لئوناردو دی کاپریو
با توجه به عمق و جزئیاتی که ربکا میلر در روایت زندگی و کارنامهی اسکورسیزی ارائه میدهد، باورش سخت است که این پروژه در ابتدا قرار بوده یک مستند سینمایی باشد. اما پنج قسمت یکساعته این اثر، امکان پرداخت دقیقتر و درک عمیقتری از او و دنیایش فراهم میکند. ربکا میلر کار خود را از دوران کودکی اسکورسیزی در نیویورک آغاز میکند، از خیابانهای سختی که بعدها الهامبخش فیلمهایش شدند، تا شکلگیری عشقش به سینما.
او از پنجرهی اتاقش دنیای بیرون را تماشا میکرد (عادت به نگاه از بالا که بعدها در نماهای معروف فیلمهایش دیده میشود)، خود و خانوادهاش را در فیلمهای ایتالیایی تلویزیون محلهشان میدید و حتی در کودکی استوریبورد میکشید، با ذکر تیتراژ و جهت دوربین! در همان قسمت نخست، ربکا میلر نشان میدهد چگونه این عشق به سینما به ساخت فیلمهای کوتاه اولیه و سپس اولین آثار بلند او یعنی Who’s That Knocking at My Door و Boxcar Bertha انجامید.
میلر در ادامه، مسیر زندگی اسکورسیزی را بهترتیب زمانی و فیلمبهفیلم دنبال میکند. دههی ۱۹۷۰ دوران موفقیت و آغاز همکاری او با رابرت دنیرو بود. مستند نشان میدهد چگونه اعتیاد شدید او به کوکائین زندگیاش را ویران کرد و در عین حال، چگونه از دل آن تاریکی با فیلمهایی چون فیلمRaging Bull و فیلم The King of Comedy دوباره اوج گرفت.
مستند Mr. Scorsese سپس به فراز و فرودهای دههی ۹۰ میپردازد، از موفقیت بزرگ فیلم GoodFellas تا آثار کمتر تحسینشدهای چون Kundun و Bringing Out the Dead. در ادامه، ربکا میلر به دوران جدید همکاریهای او با لئوناردو دیکاپریو میرسد که نیروی تازهای به کارنامهی اسکورسیزی بخشید و او را همچنان در اوج نگه داشت؛ دورانی که در نهایت به ساخت فیلم Killers of the Flower Moon ختم میشود.
مارتین اسکورسیزی – فرانک پیچیریلو – رابرت دنیرو
ربکا میلر در ساخت مستند سریالی Mr. Scorsese به آرشیو و منابعی استثنایی دسترسی دارد؛ از ویدیوهای خانگی گرفته تا گفتوگو با عشقهای گذشته، فرزندان، دوستان خانوادگی و چهرههایی مانند دنیل دی-لوئیس، برایان د پالما، میک جَگر، رابرت دنیرو و دیکاپریو.
در قسمتهای نخست، تقریباً هر فیلم اسکورسیزی مورد بررسی قرار میگیرد، گویی هر فیلم قطعهای از پازل شخصیتی اوست. با اینکه دربارهی بیشتر این آثار بارها گفته و نوشته شده، ربکا میلر موفق میشود نکات تازهای کشف کند و روایتهای تکراری را با نگاهی تازه زنده کند. او این پروژه را پرترهی سینمایی مینامد و واقعاً هم چنین است، تلاشی برای بازسازی تصویری از مردی که از خلال دههها فیلمسازی، به انسانی که امروز هست تبدیل شده است.
در جذابیت این پرترهی سینمایی، خود اسکورسیزی نقش مهمی دارد. او در گفتوگوهایش با ربکا میلر، صادق، شوخطبع و بیپرده است. از کودکی خطرناک خود، از روزهای اعتیاد، از اضطرابهای همیشگیاش نسبت به آثارش میگوید و در عین حال، با صداقت از اشتباهاتش انتقاد میکند. در بخشهایی نیز از مبارزاتش برای حفظ دیدگاه هنریاش حرف میزند، از تهدید به استفاده از اسلحه برای جلوگیری از تغییر نسخهی Taxi Driver گرفته تا تلاش برای ایجاد گفتوگویی سازنده میان دین و هنر با فیلم The Last Temptation of Christ.
اما تأثیرگذارترین گفتوگوها شاید از زبان دختران او باشد. هر سه دختر اسکورسیزی در مستند حضور دارند؛ هر یک متعلق به دورهای متفاوت از زندگی او. از خلال این گفتوگوها میبینیم چگونه از مردی که غرق در کار بود و زمانی برای خانواده نداشت، به پدری بدل شده که سعی میکند در کنار عزیزانش باشد. ربکا میلر نه تنها رشد شخصی او را نشان میدهد، بلکه جنبههای تاریکتر زندگیاش را نیز پنهان نمیکند.
فهرست مصاحبهشوندگان در مستند سریالی Mr. Scorsese واقعاً خیرهکننده است. اسپیلبرگ و د پالما از روزهای جوانیشان با او میگویند، آری استر و برادران سفدی از تأثیر آثار او بر نسل جدید فیلمسازان صحبت میکنند و البته حضور دنیرو و دیکاپریو نقطهی اوج این بخشهاست. دنیرو که تقریباً همزمان با اسکورسیزی رشد کرده و در همان محله بزرگ شده، با لحنی عاطفی از دوستی طولانی و مسیر مشترکشان میگوید، در حالی که دیکاپریو مانند نسیمی تازه در دوران متأخر کار اسکورسیزی ظاهر میشود و به او انرژی و محبوبیتی نو میبخشد.
استیون اسپیلبرگ
با وجود انسجام فوقالعاده، تمرکز میلر بر بخشهای خاصی از زندگی اسکورسیزی باعث شده برخی دورانها کمتر از حد لازم بررسی شوند. در حالی که بیشتر قسمتها تنها پنج تا یازده سال از زندگی او را پوشش میدهند، قسمت پایانی بیش از بیست سال را در بر میگیرد و از زمان دریافت اسکار برای فیلم The Departed به بعد، شتابزده پیش میرود. مستندهایی چون مستند Rolling Thunder Revue، مستند No Direction Home و مستند Shine a Light کاملاً نادیده گرفته میشوند و حتی هیچ اشارهای به اثری چون فیلم Hugo که در سال ۲۰۱۱ با ۱۱ نامزدی و ۵ جایزهی اسکار روبهرو شد، نمیشود.
از سوی دیگر، فعالیتهای اسکورسیزی در حمایت از فیلمسازان جوان و تلاشهایش در Film Foundation و World Cinema Project نیز تنها چند دقیقه از مستند را به خود اختصاص داده است، در حالی که این اقدامات نقش حیاتی در حفظ آثار کلاسیک سینمای جهان داشتهاند. شاید اگر مستند سریالی Mr. Scorsese یک قسمت اضافی برای پرداخت بیشتر به سالهای اخیر زندگی او داشت، تصویری کاملتر ارائه میداد.
با این وجود، مستند سریالی Mr. Scorsese اثری شگفتانگیز و پرجزئیات دربارهی زندگی و کار مارتین اسکورسیزی است؛ نمایشی از اینکه چگونه این دو در هم تنیدهاند و اینکه پس از دههها فعالیت درخشان، او همچنان مرزهای سینما را جابهجا میکند. دنیای فیلمسازی بهکلی بهواسطهی اسکورسیزی تغییر کرده است و مستند سریالی Mr. Scorsese تصویری جامع و الهامبخش از مردی ارائه میدهد که بیتردید یکی از ستونهای تاریخ سینماست.
منبع: Collider
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید