Where Winds Meet، جدیدترین اثر رایگانی شرکت چینی NetEase، پس از مدتها انتظار برای بازار خارج از این کشور منتشر شد. امروز میخواهیم این عنوان را مورد بررسی قرار دهیم.

توسعهدهنده بازی برای بسیاری از مخاطبان جهانی کمتر شناخته شده است. اما از آنجا که ناشر عناوین مطرحی مانند Marvel Rivals را در کارنامه دارد و یک پروسه بازاریابی طولانی را سپری کرد، انتظارها از Where Winds Meet بالا بود. حالا هم به نظر میرسد توانسته تا حدودی از پس توقعات بر آید. بازی مبتنی بر سبک هنری آثار ووشیا طراحی شده؛ سبکی از هنرهای رزمی در ادبیات، سینما و بهطورکلی محصولات فرهنگی چینی که از قواعد نسبتا یکسانی پیروی میکند. در این آثار، هنرهای رزمی تخیلی و اغراق آمیز در کنار جنگاوری و دلاوری حرف اول را میزنند. از دیگر مشخصهها نیز تاریخ اساطیری غیرواقعی و چالشهای اخلاقی کلاسیک همانند انتقام در برابر بخشش یا وفادارای در برابر خیانت است.
ووشیا در چین و حتی سایر نقاط جهان طرفداران بسیاری دارد و برای حکومت نیز ژانری خنثی و بیخطر بهحساب میآید. به همین دلیل، امروزه میتوانیم تعدد آنها را در صنعت بازیِ نسبتا نوپای چین مشاهده کنیم. برای نمونه، آثاری نظیر Wuchang: Fallen Feathers و Black Myth: Wukong یا Naraka: Bladepoint در همین دسته قرار میگیرند. Where Winds Meet نیز طبعا از مفاهیم یادشده در داستان سرایی و فضاسازی استفاده میکند. داستان در مورد شمشیرزن جوانی است که خانوادهاش را از دست داده و به عنوان یک یتیم بزرگ شده است. البته ما در مقدمه بازی نوزادیِ او را میبینیم و سپس در یک فلش فوروارد چندین سال بعد، شکست او از شمشیرزنی سیاه پوش و مرموز را مشاهده میکنیم. همین موجب برانگیخته شدن حس کنجکاوی شخصیت اصلی میشود. سپس او قدم به سفری اسرارآمیز و پرمخاطره از اکتشاف و انتقام میگذارد تا ریشههای خانوادگیاش را بازیابد.
Where Winds Meet بیش از این که اثری چندنفره باشد، عنوانی داستانی و تکنفره محسوب میشود. از اینرو چه تنها باشید و چه دوستانی را به دنیای خود دعوت کنید، انجام ماموریتهای داستانی در اولویت است. اما قصه برای هر کسی مناسب نیست، نه در نحوه روایت و نه زمینه داستانی. اولاً باید طرفدار پروپاقرص سبک ووشیا باشید تا از ماجراهایی که در سفر قهرمان پیش میآید لذت ببرید. دوم این که در این بازی غوطهوری تقریبا بیمعنا است.
بهطور کلی غوطهوریِ مخاطب در جهانی که قرار است چندین ساعت در آن زمان صرف کند اصل مهمی به شمار میآید. همین عامل است که موجب میشود گیمر روی داستان تمرکز داشته باشد و به ادامه دادن آن رغبت نشان دهد. توسعهدهنده هم این را میدانسته و گزینهای برای این رویکرد در ناحیه اختیارات پلیر قرار داده که متاسفانه عملکرد مناسبی ندارد.

در واقع، اینجا مثل خیلی از عناوین رایگانِ موبایل که به خصوص در چین ساخته شدهاند، رابط کاربری پر از منوهای پیچیده و هزارتو است. این منوها بهنوعی شما را هم به سمت دریافت اندکی جایزه و هم پرداختهای درون برنامهای هدایت میکنند. خود بازی نیز مملوء از آیتمها و صندوقهای ریز و درشت برای جمع آوری است. در نتیجه به جای این که بتوانید مستقیما بر گیمپلی و پیشبرد قصه تمرکز کنید، بازی همواره شما را تحریک میکند که به سراغ منوها بروید. با این روش، بخش مهمی از زمانتان صرف بررسی آخرین اطلاعات، دریافت و بررسی Loot، تجهیزات و جوایزی که میتوانید بگیرید میشود. به علاوه هر چند وقت یک بار سازوکار، رویداد، فعالیت جانبی یا چیزهایی از این قبیل پیش رویتان قرار میگیرند و صحبتهای مردم هم گوشه تصویر به نمایش در میآیند.
بنابراین، مجبور هستید این موارد را از درون تنظیمات غیرفعال کنید. حالا با یک بازی طرف هستید که اطلاعات ضروری و مورد نیاز را هم پنهان میکند. در نتیجه نه میتوانید روی داستان تمرکز کنید و نه گیمپلی. بازی در واقع همان موارد دوستنداشتنی از سری Assassin’s Creed را گردهم آورده است! یعنی اثری با نقشه خیلی بزرگ، کلی لوت بیمعنی و کم ارزش، نقاط توجه پرتعداد روی صفحه و فضاسازی غیرواقعی با کاراکترهای عجیبوغریب به اضافه مشکلاتی دیگر. به نحوی که وقتی مشغول Where Winds Meet هستید، بعضی مواقع به این فکر خواهید کرد که محصولات Ubisoft آنقدرها هم پر از ایراد نیستند.
توجه داشته باشید که بازی فقط شبیه به عنوانی که ذکر کردیم نیست. این اثر ترکیبی از عناوین و ژانرهای مختلف است که لزوما ربطی به هم ندارند اما سازنده توانسته آنها را به شکلی با هم ترکیب کند. ایراد کار این است که هیچکدام از این موارد به اندازه کافی عمیق نشدهاند. برای مثال، در بازی پارکور و مقداری پلتفرمینگ را شاهد هستید اما در آن جزئیاتی که انتظار میرود وجود ندارند.
قهرمان صرفا از دیوار صاف میدود و بالا میرود؛ بدون هرگونه ظرافت یا چالشی قابلتوجه. البته مبارزات بازی به خوبی عمل میکنند. شما تنوع مناسبی از تسلیحات، مکاتب هنرهای رزمی، قدرتهای ویژه فیزیکی و معنوی و… را در اختیار دارید. سیستم نبرد عملا مثل حرکات موزون بوده و صحنههای جالبی را خلق میکنند. ارتقا یافتن سلاحها و پیشرفت در درخت مهارت و افزایش سطح دشمنان هم به جذابیت مبارزات میافزایند. به خصوص حین مواجهه با دشمنان قویتر و باسها، نبردهای تن به تن عالی ظاهر میشوند.

اما در این میان، عناصر سبک سولز هم به بازی اضافه شده که حضورشان بیمعنی به نظر میرسد. مبارزات بسیار Parry محور است. همیشه باید انگشتتان روی دکمه دفاع باشد تا ضربات متعدد را دفع کنید. اما با توجه به شلوغ بودن صحنههای نبرد، Parry بسیار دشوار میشود. از آن طرف میتوان در منوی تنظیمات، شکل سادهی اجرای آن را فعال کرد. اینگونه با حمله دشمن، میدان جنگ صحنه آهسته میشود تا دکمه Parry را بزنید که این مبارزات را زیادی ساده میکند. این عدم تعادل باعث میشود سوال کنیم که اصولا وجود مبارزات وابسته به Parry چه ضرورتی دارد. بهخصوص که بازی فیزیک محور هم نیست و بیشتر بر حرکات سریع با انیمیشنهای زیبا تکیه دارد تا واکنشهای فیزیکی واقعی سلاحها و بدنِ شخصیتها.
در سوی دیگر، راهنماییهایی که بازیکنانِ دیگر روی زمین گذاشتهاند تا بخوانید هم خود میتوانند بازی را زیادی ساده کنند. مردم حتی جواب معماها را به وضوح توضیح دادهاند. وقتی جواب یک معما جلوی رویتان باشد احتمالا غلغلکتان میدهد که زحمت حل پازلها را به خود ندهید، آن هم در عنوانی که به طور پیشفرض تمرکز کردن در آن تقریبا غیرممکن است! همانطور که گفتیم بازی نقشهای وسیع دارد. اکتشاف و گشتوگذار در اینجا خودش لذتبخش است. هم میتوانید سوار اسب شوید و هم با قدرتهای عجیبی که قهرمان شما دارد (مثل پرشهای خیلی بلند یا سر خوردن در هوا) به هر نقطهای دسترسی پیدا کنید.
مناظری که میبینید بسیار رنگارنگ و چشمنواز هستند، بهخصوص که با معماری سنتی چینی نیز همراه میشوند. اینجا بهشت عکاسان مجازی است. وقتی وارد حالت عکاسی شوید، دهها گزینه گوناگون برای تنظیم دوربین و صحنه در اختیار دارید تا به تصویر ایدهآلتان برسید. این نقشه بزرگ و زیبا پر از فعالیتهای جورواجور نیز هست. مثل خیلی از بازیهای جهان بازِ نقشآفرینی، همه این فعالیتها لزوماً سرگرمکننده نیستند و خیلیشان هم اصلا ارزش انجامدادن ندارند. اما ماموریتهای اصلی معمولا جالب هستند و بهاندازه کافی هم به شما امتیاز تجربه میدهند که قسمتهای مختلف بازی برایتان فعال شوند.

این بازی ذاتا همیشه آنلاین است. یعنی حتی برای تجربه تکنفره آن نیاز به اتصال دائم به اینترنت دارید. میتوانید با سایر بازیکنان، حالت Solo را بهصورت همکاری آنلاین تجربه کنید. هرچند که ماموریتهای اصلی این امکان را ارائه نمیدهند. برای اینکه وارد دنیای مشترک شوید و همچنین فعالیتهای این بخشها را آزاد کنید، باید به میزان خاصی از Level برای کاراکتر خود رسیده باشید. این برای آن است که نخست با سازوکارها آشنایی داشته باشید. بعد از آن هم هر دفعه که بخواهید وارد قسمت آنلاین شوید تا سایر بازیکنان دنیا را در نقشه مشاهده کنید و با آنان تعامل داشته باشید، باید به بخش جداگانه آنلاین بروید.
این قسمت بیش از اینکه شبیه بازیهای اکشن ماجراجویی طراحی شده باشد، عملکردی شبیه عناوین MMO دارد، با این تفاوت که اینجا محدودتر هستید. مثلاً در این حالت نمیتوانید مراحل داستانی را انجام دهید. اما به هر حال فعالیتهای PVP و PVE مختلفی برایتان در نظر گرفته شده است. از جنگ میان قبایل یا همان اتحادیهها گرفته تا حالت بتل رویال و انجام Raid یا حتی مینیگیمهای جالبی مثل کشتی گرفتن به تدریج در دسترستان قرار میگیرند. حالت آنلاین تجربهای اجتماعی و سرگرمکننده است تا این که یک MMORPG بسیار پیچیده و بزرگ باشد.
ایجا ما شاهد یک مورد انحصاری برای ایرانیان هستیم! مثل برخی دیگر از عناوین آنلاین، ورود به بازی (حتی برای بخش تک نفره) دارای چالشهای فنی است. این مشکلات در بازی چندنفره بروز شدیدتری دارند و باعث میشوند بازی برخی اعمال را تشخیص ندهد. البته مشکل پینگ وحشتناک لزوما ارتباطی به بازی ندارد. بلکه به نوع اینترنت و نحوه اتصال شما بستگی دارد. در مجموع به دلیل دشواریِ ورود به بازی برای ما ایرانیان و همچنین پینگ نامناسب، شاید بهتر باشد قید حالت چند نفره را به کلی بزنید.
احتمالاً بپرسید این بازی بزرگ و رایگان منبع درآمدش از کجاست. حقیقت این است که آیتمهای تزئینی یا خرید Season Pass بهصورت بیرحمانهای پولپرستانه و گران است. حتی برای تغییر نامی که برای پروفایل خود گذاشتهاید هم باید پول واقعی بپردازید. شخصیسازی چهره و لباس آواتاری که در اختیار دارید از مهمترین و پرجزییاتترین ویژگیهای Where Winds Meet است. افراد حتی میتوانند ساختههای خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. اما اگر بخواهید آیتمی را انتخاب کنید که فعلا صاحبش نیستید، عملا باید هزینه کنید. بخش مهمی از آیتمهایی که با انجام بازی بهدست میآورید هم همین وسایل تزئینی هستند.

اگرچه مجبور نیستید ظاهر شخصیت خود را شخصیسازی کنید، اما به مانند هر اثر مشابه دیگر، بازی تلاش میکند همیشه شما را به این کار سوق دهد. بهخصوص که از مکانیزم اعتیادآور Gacha که آیتمهای شانسی میدهد هم استفاده شده است. البته خوشبختانه حداقل در زمینه ساخت چهرهها، اختیارات رایگانِ متعددی برای صورتپردازی در اختیار دارید. در حال حاضر افرادی حتی چهره باب اسفنجی و بازیگر معروفی مثل Keanu Reeves را هم ساخته و به اشتراک گذاشتهاند. جلوههای بصری هم به قدری جزئیات دارند که به بررسی کاراکترها یا ساخت آنان تمایل داشته باشید.
بهطورکلی، بازی چه از لحاظ گرافیک هنری و چه فنی خوب کار شده و در مورد زیبایی آن پیشتر صحبت کردیم. موتور پایه اختصاصیِ بازی به قدری بهینه هست که روی سختافزارهای مختلف انعطاف کافی را داشته باشد. حتی یک کامپیوتر میان رده هم میتواند تنظیمات گرافیکی بالا را به خوبی تحمل کند، هرچند گرافیک سنگین و واقعگرایانه هدف بصری سازنده نبوده است. همچنین کمتر شاهد باگهای مرسوم عناوین سندباکس هستیم. اما با آنکه بازی در اصل یک سال زودتر در بازار چین برای PC و گوشیهای هوشمند عرضه و امروزه حسابی رفع ایراد شده، هنوز هم عاری از این مسائل نیست. در زمینه دیر ظاهر شدن بافتها و حتی مدلهای سهبعدی وضعیت چندان مطلوب به نظر نمیرسد. مشکلات متعددی هم در صداگذاری شنیده میشود؛ از زیرنویسهای ناهماهنگ گرفته تا پخش شدن صدای زمینه اشتباه. به علاوه مشخصا حرکات لب برای زبان چینی تنظیم شده و از این رو، انیمیشنهای صورت برای زبان انگلیسی اشتباه هستند.
Where Winds Meet حتما مخاطب مخصوص خودش را دارد. به هر حال این اثری رایگان است. اگرچه حدود صد گیگابایت حجم برای دانلود آن مصرف خواهید کرد و بازی تقریبا هر روز چند مگابایت آپدیت دارد، اما در نهایت مستقیما لازم نیست پولی بپردازید.
Where Winds Meet اگرچه رایگان است، اما دلیل نمیشود ارزش بازی کردن را داشته باشد. باید حتما علاقهمند به آثار ووشیا باشید و البته ایرادات بازی را هم تحمل کنید تا بازی ارزش پیدا کند. به خصوص مشکلات صداگذاری و دیر پدیدار شدن عناصر گرافیکی ممکن است برای افرادِ حساس آزاردهنده باشند. البته گیمپلی هم ایده جدیدی برای ارائه ندارد و بیشتر متکی بر ترکیب المانها و مبانی آثار دیگر است. در کنار تمامی این مشکلات، چالشهای اتصال به سرورهای بازی هم وجود دارند.
مناظر خیرهکننده و مناسب برای عکاسی مجازیفعالیتهای سرگرم کننده بخش آنلایننمایش زیبای هنرهای رزمی اساطیریادای احترام به سبک ووشیا
غوطهوری در بازی تقریبا غیرممکن استبازی ایده چندان جدیدی برای ارائه نداردرابط کاربری بسیار شلوغ و گیجکنندهمکانیزم درآمدزایی حریصانهسطحی بودن برخی سازوکارهاایرادات مختلف صداگذاری
این بازی روی PC تجربه و بررسی شده است

دیدگاهتان را بنویسید