امروز قصد داریم به نقد و بررسی یکی از موفقترین بازیهای سال یعنی Kingdom Come: Deliverance 2 بپردازیم و شما را از کیفیت آن آگاه کنیم.
بازی Kingdom Come: Deliverance 2 توسط فروشگاه CDKeyShare برای بررسی در اختیار گیمفا قرار گرفت
قسمت ابتدایی Kingdom Come: Deliverance اثری بود که بسیاری از طرفداران ژانر نقش آفرینی را شگفت زده کرد و به سرعت توانست مخاطبان زیادی را به سمت خود جذب کند چرا که این بازی قدم در میدان عناوین کلاسیک ژانر گذاشت که سالیان سال پیش Bethesda در آن جولان میداد اما به همان اندازه که این اثر مخاطبان مختلفی را جذب کرد به همان اندازه نیز برای برخی بیگانه و غیر جذاب جلوه میکرد.
حال ما با نسخهی دوم این عنوان روبهرو هستید که اگر راستش را بخواهید با وجود برخی تغییرات همچنان سعی ندارد راه نسخهی ابتدایی خودش را ترک کند و صرفا به دنبال جذب مخاطبان عام فرمول عمیق پیشین خودش را رها کند بنابراین میتوان گفت همچنان با اثری روبهرو هستیم که شاید برای همه جذاب نباشد اما فارغ از این مسئله، میتوانم با اطمینان کامل به شما بگویم که با یکی از برترین آثار نقشآفرینی چندین سال گذشته روبهرو هستیم که حسوحال آثار کلاسیک ژانر را داشته و با وجود برخی مشکلات جزئی به راستی تجربهای عظیمتر، عمیقتر و جذابتر از قسمت پیشین خودش را ارائه میدهد!
این بازی در قرن پانزدهم میلادی و در سرزمین Bohemia در جریان است، سرزمینی که درگیر جنگهای متعدد و نابسمانیهای اجتماعی مختلفی بوده و آرامش همچون یک رویای دور برای آن محسوب میشود. روایت بازی در امتداد داستان نسخهی اول ادامه پیدا کرده و مجددا شما را در نقش کاراکتر Henry قرار میدهد، شخصیتی که در نسخهی اول شاهد بلوغ او از یک پسر روستایی به یک شوالیهی توانمند بودیم. پادشاه Sigismund همچنان به حملات خود ادامه میدهد و در راستای آن نیز سایهی جنگ داخلی روز Bohemia را تاریک کرده است.
در این بین بازی از جایی آغاز میشود که Henry به عنوان دوست، همراه و محافظ وارث تخت حکمرانی شهر Rattay یعنی Hans Capon راهی Trosky میشوند تا پیامی مهم را به یکی از هم پیمانان Sigismund یعنی Otto von Bergow برسانند اما رسیدن به این هدف در میانهی راه ناممکن میشود چرا که زمانی که Henry و همراهانش به قصد استراحت و استحمام در کنار برکهای توقف میکنند مورد حملهی یک گروه از راهزنان محلی قرار گرفته و از بین تمام افراد تنها Henry و Hans موفق به فرار میشوند.
حال این دو تمام دار و ندار خود را از دست دادهاند و حتی لباسی هم برای پوشیدن ندارند و اگر این کافی نبود، آنها همچنان در حال تعقیب شدن توسط این راهزنان در دل شب هستند. پس از فراز و نشیبهای متعدد و البته زخمی شدن Henry، این دو موفق میشوند خودشان را به خانهی پیرزنی برسانند که به آنها رسیدگی کرده و Henry را تیمار میکند. از پس از این نقطه، تجربهی Kingdom Come: Deliverance 2 به طور رسمی آغاز شده و حالا Hans و Henry بدون هیچ مدرکی که بتواند اثبات کند که آنها چه کسانی هستند باید به دنبال راهی به منظور نجات پیدا کردن از این شرایط باشند.
به طور کلی روایت Kingdom Come: Deliverance 2 را میتوان یکی از قدرتمندترین بخشهای این تجربه دانست و شاید به جرئت بتوان گفت یک روایت بسیار واقعگرایانه و به اصطلاح یک داستان “Grounded” روبهرو هستیم، البته در اینجا منظور از واقعگرایی چگونگی ارائهی این روایت است. داستان و کارگردانی بازی به شکلی انجام شده است که گاها به راستی احساس میکنید در حال کنترل افراد واقعی در یک روایت هستید و این مسئله به لطف شخصیتپردازیهای عالی و عملکرد مثالزدنی صداپیشگان میسر شده است. روند داستانی Kingdom Come: Deliverance 2 بسیار پویا و مرتعش است به طوری که در نقاطی مسائل بسیار جدی را به شکلی عالی در آغوش گرفته و نمایش میدهد که در این راستا، موارد حول محور خط داستانی انقام Henry و کشمکشهای درونی او کمک زیادی به سنگینتر شدن این مورد میکند اما در نقاطی دیگر اجازه میدهد کاراکترها کمی شیطنت کرده و لحن روایی را طنزتر کنند.
در واقع چیزی که سعی دارم بگویم آن است که در هنگام بازی کردن این اثر احساس میکردم در حال مشاهدهی کشمکشهای یک شخصیت واقعی در یک دنیای زنده هستم تا یک قصهی ماجراجویانه صرف. همانطور که گفتم این مسئله تا حد زیادی به لطف شخصیتهای زندهی بازی است که موجب شده تعامل و کشمکشهای بین آنها بسیار جذاب و پویا به نظر برسد و در راستای آن توانایی غوطهوری بازی ارتقا پیدا کند. اما این مسئله صرفا به خط داستانی اصلی بازی ختم نمیشود چرا که KDCD2 همچون بسیاری از آثار نقش آفرینی دیگر یک تجربهی چند جانبه است با این تفاوت که جوانب فرعی این اثر نه تنها در هارمونی با بخشهای دیگر هستند بلکه به لطف کارگردانی مطلوب از عمق و تاثیرپذیری بالایی نیز برخوردارند. این تجربه از همان ابتدا شما را به تعامل با دنیا و مردمان آن تشویق میکند و در همین راستا به شما سرنخهایی به منظور پیگیری فعالیتهای فرعی میدهد و این شما هستید که تصمیم میگیرد چه کار میخواهید بکنید و بازی نیز نه تنها کاملا به تصمیمات پلیرش احترام میگذارد بلکه آنها را به طور کامل به خاطر میسپارد.
به عنوان مثال شخصا در یکی از شهرکهای بازی در همین حین که در حال قدم زدن در خیابان بودم با ناظر و امین آن شهرک روبهرو شدم و تصمیم گرفتم با او صحبت کنم. در حین صحبتهایم با او متوجه شدم که در نقطهای از این شهرک قبرهای تازه متعددی دیده شده که مسلما بازی به شما اجازه میدهد به بررسی آنها بپردازید اما هرگز به صورت تحمیلی یا بسیار محسوسی این مسئله را ارائه نمیکند و این تنها یک مثال از دهها مثالی است که میتوانم از این نوع تعاملها در این تجربه بزنم.
همچنین یکی دیگر از مواردی که KDCD2 به عنوان یک اثر نقشآفرینی تاکید بسیار زیادی بر آن دارد مبحث انتخابهایی است که در طول این تجربه جلوی پای Henry و در راستای آن پلیر قرار میگیرد؛ هر صحبت، رویکرد و انتخابی که شما در طول تجربهتان اتخاذ کنید پیامدهای مختص را خود را دارد و همچنین پیادهسازی این سیستم آنقدر هوشمندانه بوده که شما باید دقت کنید که در انتخابهایتان منطق و ثبات رویکرد را اتخاذ کنید در غیر این صورت ممکن است با پیامدهای متفاوتی روبهرو شوید!
NPCها و کاراکترهای قابل تعامل بازی به شدت هوشمند بوده و به طور کامل به تکتک اعمال و حرفهای شما واکنش نشان میدهند بنابراین اصلا فکر نکنید که به راحتی میتوانید با انتخابها یا اعمال خود آنها را دور بزنید چرا که در این بازی هرگز یک رویکرد ثابت پاسخگوی تمامی شرایط نیست!
به طور کلی باید گفت در ابعاد روایی، شخصیتپردازی و مهمتر از آن تعامل پلیر با این بخشها در Kingdom Come: Deliverance 2 با یک اثر بسیار پویا و هوشمند روبهرو هستیم، البته در این بین لحظاتی از بازی هستند که ممکن است در آن احساس کنید روند کلی زیادی کند شده و یا برخی کاراکترها بیش از اندازه روی یکی از ابعاد شخصیتی خودشان تاکید میکنند که کمی موجب خسته کننده شدن این بخشها میشوند اما با این وجود در اکثریت نقاط تجربه و زمانی که همه چیز به خوبی دست به دست هم میدهد، ما با عنوانی روبهرو هستیم که با روایتش شما را درگیر کرده، با شخصیتپردازیهایش سرجایتان میخکوبتان میکند و در نهایت با ارائهی لایههای تعاملی متعدد و همچنین ایجاد یک تعادل مطلوب بین یک روایت سینمایی و یک ماجراجویی چندجانبهی تعاملی، اجازه نمیدهد تعلیق این رویکردها از بین بروند.
گیمپلی نیز یکی دیگر از بخشهایی است که Kingdom Come: Deliverance 2 در آن میدرخشد، البته این جمله با توجه به اینکه از چه کسی میپرسید ممکن است تغییر کند، به عنوان مثال شخصا آن چنان علاقهمند به مبارزات بسیار واقعگرایانه با شمشیر نیستم اما با این وجود وقتی لحظهای به این بازی و سازوکار گیمپلی آن بدون دخالت علایق شخصیام نگاه میکنم میتوانم ببینم که چطور این اثر توانسته یک سیستم مبارزات موثر و درگیر کننده را بوجود بیاورد به طوری که حتی کسی مثل من هم میتواند چیزی برای لذت بردن در آن پیدا کند.
حال که از سیستم مبارزات شروع کردیم بگذارید همین مسیر را پیش برویم؛ شاید در این مدت برخی محتوا در باب چگونگی انعطافپذیری سیستم مبارزات و حتی چگونگی تعامل با دشمنان در این بازی دیده باشید. این سیستم سازوکاری را برآورده کرده که نیازمند تمرین و فراگیری بوده و صرفا به فشردن دکمه ختم نمیشود یا بهتر است بگویم این چیزی بود که در ساعات ابتدایی تجربه فکر میکردم چرا که در حین پیشروی در تجربه به شکل عجیبی، بازی خودش این بُعد سیستم مبارزات خود را قربانی Statهای شما میکند و آرام آرام اهمیت مهارت زیر وزن اعداد محو میشود.
همانطور که گفتم من از مبارزات این بازی لذت بردم اما دقیقا یکی از دلایلی که شخصا درگیر آن میشدم این بود که به راستی نیاز بود دقت به خرج داده و حساب شده مبارزه کنم اما هر چه Henry قویتر میشد آرام آرام این خصوصیت سیستم مبارزات نیز کمرنگتر جلوه میکرد که بسیار عجیب بود چرا که خود بازی رسما سد راه خودش در این مسئله میشود. اما اگر از این مورد عبور کنم همچنان میتوانم بگویم روند مبارزات سرگرم کننده بوده و جزئیات دیگر ابعاد بازی به گیرایی آن کمک میکند.
به طور کلی این روند تعامل و کنش و واکنش در تکتک ابعاد KDCD2 بسیار واقعگرایانه پیادهسازی شده است اما مجددا واژه واقعگرایانه در اینجا صرفا به معنای خام خود به کار نمیرود؛ واقعگرایانه بودن در این بازی صرفا به چگونگی واکنش دشمن به ضربات شما و یا چگونگی کارکرد اسلحهها یا میزان سنگینی انیمیشنها باز نمیگردند و در حالی که تمامی این موارد در بازی حاضر هستند چیزی که برای من بسیار جذاب بود چگونگی بهرهگیری این اثر از ظرفیتهای حاصل از «واقعگرایی» به منظور ایجاد تنوع و عمق در گیمپلی بر پایهی ظرافتهای بسیار جزئی بود و این یکی از مهارتهای برجستهی این عنوان بوده که در بخشهای مختلفش زیاد دیده میشود.
شاید عجیب باشد ولی یکی از دلایلی که شخصا از مبارزات این بازی لذت میبردم این بود که اجازه میداد از شمشیری خودم با دستان خودم ساختم استفاده کنم و همین مسئله یک ارتباط جالب بین من و اسلحهام بوجود میآورد. همانطور که در پاراگراف قبلی گفتم KDCD2 مملو از خلاقیتهای جزئی است که در نهایت به خروجیهای کلی ابعاد مختلف بازی متصل میشود. به عنوان مثال شما ممکن است در بازیهای نقشآفرینی زیادی مکانیزم کیمیاگری را مشاهده کرده باشید اما KDCD2 برخلاف بسیاری، صرفا یک سیستم کلی به شما ارائه نمیدهد بلکه به صورت جزئی و لایه لایه سازوکاری درگیر کننده و تعاملی را پایهگذاری میکند که در راستای آن شما نیازمند فهم و درک این سیستم و چگونگی کارکرد آن به منظور استفادهی بهینه هستید و این مسئلهای است که در تمامی سیستمهای تعاملی حاضر در این بازی دیده میشود.
این دقیقا همان چیزی است که دربارهی شمشیر در باب مبارزات گفتم؛ از آن جایی که KDCD2 یک اثر شبیهسازی است، شما برای تکتک موارد مصرفی خود تلاش و کار میکنید که شمشیر نیز زیر مجموعهی همین موارد است. این بازی از یک بخش Smithing نیز برخوردار است که رسما به شما اجازه میدهد طی مراحل مختلف یک شمشیر بسازید، آن را بفروشید و یا خودتان از آن استفاده کنید!
همچنین ما شاهد وجود یک سیستم سلامتی چند جانبه هستیم که پلیر را مجاب میکند که خواب مناسب داشته باشد، شکم خودش را سیر نگه دارد و از بدن، زره و لباسهای خود مراقبت کند و در همین راستا نحوه تعامل با این موارد در شرایط مختلف به طور مستقیم بر روند تجربهی شما تاثیر میگذارد. حتی سازندگان آنقدر در این زمینه عمیق شدهاند که نظافت شخصی نیز یک بخش مهم از بازی بوده و وضعیت شما در این زمینه میتواند واکنشهای مختلفی را از دوست و دشمن به همراه داشته باشد! به عنوان مثال اگر برای مدتی طولانی خودتان را تمیز نکرده و یا استحمام نکنید بوی گند شما حتی دشمنانتان را نیز کلافه کرده و امکان مخفی کاری را از شما میگیرد چرا که قبل از آن که خودتان در معرض دید قرار بگیرید بوی بدنتان دشمنانتان را دست به شمشیر میکند!
علاوه بر این موارد دقت و ظرافت زیادی نیز در زمینهی پیادهسازی سیستم شخصیسازی بازی به کار رفته است و حتی این بخش نیز از عمق و قوانین مختلفی برخوردار است به طوری که حتی بر تن کردن زره و کلاهخود نیز نیازمند آن است که برخی پیشنیازها همچون پوشیدن یک پارچه محافظ بر سر یا موارد این چنینی را رعایت کنید. در حالی که این مسئله به خودی خود خصوصیت مثبتی است اما باعث شده این بازی به یک مشکل بزرگ بر بخورد و آن هم چگونگی ارائه و طراحی رابط کاربری آن است که به نظرم به شدت پیچیده و گیج کننده جلوه میکند.
شخصا اصلا از جابهجا شدن و یا تعامل با منوهای بازی لذت نمیبردم و شلوغ بودن آنها گاها کلافهام میکرد. در حالی که میتوانم درک کنم که چنین ابعاد عمیقی نیازمند راههای ارتباطی متعدد هستند اما به نظرم UI بازی به هیچ عنوان بهینه طراحی نشده و در چند ساعت ابتدایی میتواند کمی شلوغ و گیج کننده ظاهر شده و به شدت نیازمند آن است که خودتان را با آن وفق بدهید.
یکی از مواردی که به شکل چشمگیری نسبت به نسخهی ابتدایی بهبود پیدا کرده کیفیت بصری و فنی بازی است که در همان نگاه اول شما را مجذوب خود میکند. دنیای KDCD2 به بهترین نحو یک لنز باور پذیر از حال و هوای اروپای قرن پانزدهم فراهم آورده که به شدت جذاب و غوطهور کنندست. از جنگلهای سرسبز گرفته تا دشتهای عظیم، از شهرکهای پر جنب و جوش و زنده تا قلعههای مجذوب کننده همگی از خصوصیاتی به شمار میآیند که موجب پویایی و گیرایی هر چه بیشتر دنیای این بازی شدهاند.
از طرف دیگر نورپردازی نیز در این اثر کمک بسیاری به اتمسفر و حال و هوای کلی بازی کرده و در هر سناریویی به خوبی فضاسازی را پرورش داده و به پلیر ارائه میدهد. همچنین درست همچون بخشهای دیگر ما شاهد ظرافت بسیار زیادی در پیادهسازی هدفمند سازوکار دنیای این بازی هستیم، به عنوان مثال نه تنها وضعیتهای آب و هوایی و یا چرخهی شب و روز تاثیر مستقیم بر ظاهر دنیا و چگونگی تعامل عوامل فنی با یکدیگر دارند بلکه این خصوصیات صرفا به موارد ظاهری ختم نشده و به طور مستقیم تجربهی شما را نیز تحت تاثیر قرار میدهند.
به عنوان مثال زمانی که باران میبارد لباس یا زره شما زودتر کثیف میشود و همچنین به وضوح سطح زمین گلی شده و رد پای شما روی آن میماند، از طرف دیگر تاریکی شب شما را نیازمند به مشعل کرده و یا مجبور به بهرهگیری از نور ماه به عنوان منبع نور میکند.
اما با وجود این خصوصیات مثبت متاسفانه این اثر از برخی مشکلات فنی نیز رنج میبرد که گاها میتوانند آزار دهنده جلوه کنند؛ KDCD2 از مشکل Texture Pop-in و Screen Tearing رنج میبرد که البته مورد اول طی تجربهی من بسیار رایجتر و مشهودتر بود، گاهی اوقات در حال حرکت در دنیای بازی بودم و ناگهان میدیدم برخی از درختان منظره شروع به ناپدید شدن و ظاهر شدن میکردند، برخی از تکسچرها و جزئیات محیط دیر لود میشدند و یا حتی گاهی اوقات در برخی زوایا آسمان به شکل عجیبی سیاه میشد! البته لازم به ذکر است که این مسئله ممکن است در ادامه با آپدیتهای مختلف بهبود پیدا کند اما در حال حاضر میتوان گفت حداقل روی کنسول PS5 این بازی از برخی مشکلات فنی رنج میبرد.
اما از این مسئله که عبور کنیم بد نیست به موسیقی بازی بپردازیم؛ موسیقی و ساندترک این عنوان به بهترین شکل ممکن نقش یک مکمل عالی را برای فضاسازی تجربه ایفا کرده و به لطف آن دنیا و نحوه ارائه و Presentation آن بسیار تاثیرگذارتر و گیراتر جلوه میکند. همچنین موسیقی این اثر کمک بسیاری به سناریوهای روایی مختلفی که در طول تجربهی خود با آن روبهرو میشوید کرده و گاها حتی وزن و لحن آنها را به شکلی مشهود بهبود بخشیده و تاثیرگذاری آنها را افزایش میدهد.
در نهایت نیز همانطور که در بخش ابتدایی نقد اشاره کردم صداپیشگان این اثر به راستی یک عملکرد درجه یک و بینقص را به نمایش میگذارند و حقیقتا نمیتوانم حتی یک کاراکتر را نام ببرم که از صداپیشگی متوسط یا ضعیفی برخودار باشد و این مسئله برای یک اثر نقش آفرینی در این مقیاس بسیار تحسین برانگیز است. صداپیشگی کاراکترها موجب شده ارتباط برقرار کردن با هر یک از آنها به راحتترین شکل ممکن فراهم شود و از همان لحظهی شروع این ماجراجویی تعامل درونی شما با آنها آغاز خواهد شد.
Kingdom Come: Deliverance 2 را به سادگی میتوان یکی از برترین آثار نقش آفرینی چند سال اخیر تلقی کرد، اگرچه همچنان درست مثل نسخه ابتدایی با اثری روبهرو هستیم که لزوما قصد ندارد خودش را به جوامع بزرگتر مخاطبان هماهنگ کند. این بازی از پلیر خود زمان، پشتکار و وقت میطلبد و اگر شما حاضر به ارائه این موارد باشید، آن وقت است که این تجربه به طور کامل دربهای خود را به روی شما میگشاید. از جزئیات و عمق بالای مکانیزمها گرفته تا شخصیتهای جذاب، روایتی عالی و دنیایی گیرا، همگی خصوصیاتی هستند که این تجربه را ارزشمند میکنند. البته گاهی ممکن است ریتم کلی تجربه افت کرده و یا حتی در برخی موارد، بازی خود برخی از خصوصیات برجستهاش را خنثی کند و در کنار آن شاهد برخی مشکلات فنی آزار دهنده نیز باشید، اما در نهایت همچنان این تجربه آنقدر غنی است که میتواند خودش را مجددا بالا کشیده و پلیرش را در خود غرق کند.
داستانسرایی و روایت بسیار گیراشخصیتهای جذابصداپیشگیهای عالیسیستمها و مکانیزمهای بسیار عمیقتوجه بالا به جزئیات در تمامی ابعاد تجربهدنیاسازی و اتمسفر کلی بسیار خوبموسیقی و ساندترک جذاب که مکملی عالی برای ابعاد روایی و ارائه کلی بازی محسوب میشودمراحل و فعالیتهای فرعی سرگرم کننده و در همتنیدگی طبیعی آنها با کلیت تجربه
تعدادی از شخصیتپردازیها و تعلیق روایی کلی بازی گاهی دچار مشکل میشوندمشکلات فنی از جمله Texture Pop-in و یا Screen Tearingرابط کاربری و UI نه چندان بهینه
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید