Lost Soul Aside، داستان قهرمانی شجاع و فداکار به نام Kaser را روایت میکند که هیچ موجود وحشتناکی توانایی مقابله با او را ندارد. طی این عنوان، شما در نقش این قهرمان باید از مسیرهای خطرناک عبور کرده و با موجودات عظیمالجثه و شرور روبهرو شوید.
پیشنیاز طی کردن مسیرهای خطرناک و طولانی، داشتن انگیزه کافی و ارادهای آهنین است و ایجاد انگیزه کافی در بازیکن، یکی از وظایف اصلی طراح بازی بهشمار میآید. ایجاد انگیزه در بازیکن، مخصوصاً برای بازیهایی که داستانی سهپردهای روایت میکنند، امری بهشدت دشوار و پیچیده بهشمار میآید، زیرا طراح باید کاری کند تا مسئله کاراکتر اصلی، مسئله ما (مخاطب) نیز بشود، تا بهواسطهٔ آن انگیزه کافی برای سر و کله زدن با انواع و اقسام چالشها را داشته باشیم. متأسفانه Lost Soul Aside در این بخش بهخوبی نمیدرخشد که در ادامه به بررسی دلایل آن خواهم پرداخت.
بازی Lost Soul Aside گویی برای روایت داستان خود بیش از حد هیجانزده است. در عرض چند دقیقه، به شکلی کاملاً گذرا و سریع، دنیا، کاراکترها و مسائل مربوط به آنها را مطرح میکند و از بازیکن میخواهد تا به سراغ حل آنها برود.
هدف اصلی قهرمان قصه، نجات خواهرش (Louisa) است و ما باید او را در این امر یاری کنیم، اما مشکل دقیقا جایی است که ما ذرهای همذاتپنداری با شخصیت اصلی نمیتوانیم داشته باشیم. شخصیتپردازی این دو و همچنین رابطه خواهر و برادری میان آنها بهقدری سطحی و سریع بهنمایش گذاشته شده که نمیتوانیم بهخوبی با آنها ارتباط بگیریم و درگیر مشکلات آنها بشویم. سوای از این مشکل، اثر در امر معرفی دنیای فانتزی و منحصر بهفرد خود به مخاطب نیز چندان موفق عمل نمیکند، زیرا قابها و کاتسینهایی که به این منظور ساخته شدهاند، بیکیفیت و بعضا مضحک هستند؛ بهعنوان مثال، بازی برای نمایش گذاشتن میزان ستمگری و خفقانی که بر شهر حاکم است، به یکباره و بدون هیچ مقدمهای، صحنه لگد خوردن یک کودک از ماموران امنیتی را نشان میدهد، این سطح از بیکیفیتی و مضحک بودن نویسندگی و کارگردانی بهمعنای واقعی کلمه غیرقابل تصور است.
بهجز کاراکتر Lord Arena که شخصیتی جالب است و دیالوگهای بامزهای دارد، با شخصیتپردازیها و دیالوگهای جانداری مواجه نیستیم. شخصیتها بسیار سطحی هستند و جذابیت خاصی ندارند. دیالوگنویسیها نیز تعریف چندانی ندارند و بسیار دمدستی نوشته شدهاند و بعضا در عین اینکه تاثیر خاصی در طول و عرض داستان نمیگذارند، صرفاً یک سری وراجی هستند.
این اثر بیش از آنکه در زمینه نویسندگی مشکل داشته باشد، در بخش کارگردانی مشکلات اساسی دارد. کاتهای عجیب و غریب، زاویه و حرکت اشتباه دوربین و موسیقیهایی که بعضاً در موقعیت نامناسب پخش میشوند، از جمله مواردی هستند که بهکرات ذوق را کور میکنند.
بازی بهلحاظ بصری زیبایی چندانی ندارد. بهجز معماری تنها تعدادی انگشتشمار از سازهها که صاحب زیبایی اندکی هستند، باقی موارد از جمله طراحی هنری کاراکترها، انیمیشنها و کاتسینها همگی معمولی روبه پایین به حساب میآیند. از سوی دیگر، مشکلات فنی جلوههای بصری این عنوان بهقدری زیاد هستند که میتوانند شما را مجاب کنند که از تجربه دست بکشید. سوای از اینکه جلوههای بصری بهلحاظ زیباییشناسی چندان ارزشمند نیستند، در بخش طراحی مراحل نیز عملکرد جالبی ندارند و حتی در برخی موارد تأثیری مخرب بر جای میگذارند. رنگآمیزی بهقدری شلوغ و درهم صورت گرفته که در بیشتر مبارزات شلوغ، شما ممکن است سوژه را گم کنید و چشمتان اذیت بشود.
جلوههای شنیداری نیز مانند بخشهای دیگر این عنوان تعریفی ندارند و بهجز تعداد انگشتشماری موسیقی متن باکیفیت، باقی موارد یا بسیار بیکیفیت هستند یا مضحک و مزاحم ظاهر میشوند. بیشتر افکتهای صوتی مانند صدای ضربهزدن یا ضربه خوردن، بلاک کردن و انفجار و مواردی از این قبیل، با توجه به نقش بسیار مهمی که در هدایت مبارزات بازیکن دارند، بسیار خنثی و گاهی مزاحم هستند، درحالی که میتوانستند با رعایت استانداردهای حداقلی و یادگیری از عناوین مشابهی مانند Devil May Cry و Final Fantasy ، بهمراتب بهتر باشند.
مشکل جلوههای شنیداری این عنوان ریشه در بخش مهندسی و تنظیم صدا دارد. باتوجه به میزان بالای اهمیت افکتهای صوتی مختلف بر عملکرد بازیکن در مبارزات بسیار شلوغ هک اند اسلش، پیادهسازی و تنظیم افکتهای صوتی اگر بهدرستی صورت نگیرد، برای بازیکن بسیار مشکلساز خواهد شد و متأسفانه، جلوههای شنیداری این عنوان استاندارد نیستند و بعضاً باگهایی همچون قطعی یا تغییر ناگهانی صدا تجربه را تحت تاثیر قرار میدهند.
تنها نقطه قوت بازی Lost Soul Aside گیمپلی و مبارزات سرشار از پتانسیل آن است که میتواند با بهروزرسانیهای متعدد متعادل و سرگرمکننده شود. مراحل بازی بهحد کافی باکیفیت، جذاب و خوشریتم هستند. انتخاب و چینش صحیح چالشها باتوجه به نوع و سطح دشواری، موجب شده تا با یک گیمپلی نسبتاً خوشریتم روبهرو باشیم و خسته نشویم. این تصمیم طراحان بازی درباره میزان دشواری بسیار کم گیمپلی کاملاً منطقی و توجیهپذیر بهنظر میرسد، اما متأسفانه گویی در این مورد زیادهروی کردهاند و همین نکته باعث شده تا بازیکن حس خوب پیروزی که باید بهصورت مکرر و متوالی دریافت کند را به دست نیاورد.
ریشه اصلی این مشکل نه در طراحی بیکیفیت چالشهای پلتفرمینگ و نه در طراحی غیراستاندارد دشمنان و باسهای بازی، بلکه در قدرت بیش از حد اکثر سلاحها، مهارتها و آیتمهای بازی نهفته است. بازی نه تنها در بخشش انواع و اقسام آیتمها به بازیکن بیش از حد سخاوتمندی پیشه میکند، بلکه آیتمهایی که در اختیار بازیکن قرار میدهد بیش از حد او را قدرتمند میکنند و همین قضیه موجب میشود تا بازیکن در هر بخش با حداقل چالشهای ممکن روبهرو باشد و به دنبال آن، از جایی به بعد بازی بیش از حد برای او بیمزه بهنظر بیاید.
اگر نگاهی به Skill tree (درخت مهارت) بازی بیندازیم، متوجه خواهیم شد که بیشتر مهارتها با کمترین هزینه بهصورت AoE (Area of Effect) به دشمنان صدمه وارد میکنند، این نکته موجب میشود تا بیشتر بهسوی یک گیمپلی بدون فکر و صرفاً فشردن دکمهها سوق داده شویم. با این رویکرد، مبارزات بازی تکبعدی و کسلکننده میشوند.
آیتمهایی تحت عنوان Trinkets در بازی وجود دارند که به شخصیت اصلی یک مزیت خاص میدهند. بهجرأت میتوان گفت که بخش اعظمی از این عدم تعادل در گیمپلی، ناشی از طراحی غلط این آیتمها است، بهعنوان مثال، آیتم Seleria’s Keepsake 3 باعث میشود تا شما ۵۰% کمتر آسیب ببینید و ۳۰% بیشتر آسیب وارد کنید، یا آیتم Necklace Ruby 2 که تقریباً در اوایل بازی میتوانید آن را بیابید، ۲۵% نوار سلامتی شما را افزایش میدهد، تنها با کمی تأمل متوجه خواهیم شد که داشتن حتی یکی از این آیتمها چه تأثیر بهسزایی در گیمپلی بازی میتواند بگذارد.
در ادامه مهارتهای Lord Arena (شخصیتی که در کنار شما مبارزه میکند) علاوه بر اینکه میزان تخریب بسیار بالایی دارند، از نوع AoE نیز هستند که این مورد موجب میشود تا میزان اثرگذاری این مهارتها در مبارزات تا حد زیادی بالا باشد. در ادامه سلاحهای نیز سوای از گنجایش بسیاری که برای ارتقا دارند، از دمیج متوسط روبه بالا و قابلیت Mini Stun نیز برخوردار هستند.
یکی از تعجببرانگیزترین المانهایی که حتی اگر درست پیادهسازی میشد، با پیچیدگی بیش از حد و بیهوده خود میتوانست بسیار مخرب و دردسرساز باشد، قوانینی هستند که در مورد ترکیب انواع Statusها (افکت منفی روی بازیکن) وضع شدهاند. به عنوان مثال، اگر دشمن شما در حالت فریز باشد و شما به او ضربهای از جنس الکتریسیته وارد کنید، ضربه شما بسیار مخربتر و بهصورت AoE خواهد بود و در ادامه او از حالت Frost بیرون خواهد آمد. این قوانین نهتنها به سیستم مبارزات بُعدی جدید و عمق نمیدهند، بلکه موجبات یک آشوب و شلوغی بیش از حد در گیمپلی میشوند.
خوشبختانه گیمپلی Lost Soul Aside با همه بدیها و نقاط ضعفی که دارد، میتواند تنها با چند بهروزرسانی جدی به حداکثر پتانسیل خود برسد و تجربهای مناسب، باکیفیت و منحصر بهفرد متشکل از چالشهای سطح متوسط مبتنی بر سرعت و استقامت، پلتفرمینگ و مبارزات بشود. از آنجایی که با باسفایتهای خلاقانه روبهرو هستیم، اصلاح این موارد نیز میتواند موجب شود تا این عنوان صاحب باسفایتهای بهغایت زیبا و باکیفیت نیز بشود.
عملکرد ضعیف Lost Souls Aside در زمینه گیمپلی و روایت و همچنین کیفیت پایین جلوههای بصری و شنیداری، باعث میشود تا این عنوان در حال حاضر مطلقاً ارزش تجربه را نداشته باشد. شاید در آینده با اصلاح برخی مشکلات و تخفیفات فراوان، بتوان این عنوان را به مخاطبین آثار Hack & Slash پیشنهاد داد، اما هماکنون خریداری آن عاقلانه نیست.
هسته گیمپلی و مبارزات بازی مستحکم و قابل توجه است و میتواند در آینده بهبود پیدا کندبرخی باسفایتها بهشکلی خلاقانه طراحی شدهاند
مشکلات فنی بسیار در تمامی بخشهای بازیگیمپلی نامتعادل و بیش از حد سادهروایت و شخصیتپردازیهای ضعیف و پرنقصتنظیم ناصحیح و مهندسی نشده جلوههای شنیداریضعف شدید در طراحی هنری کاراکترها و کاتسینها
این بازیاین بازی روی PC تجربه و بررسی شده است
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید