امروز قصد داریم به نقد و بررسی بازی Monster Hunter Wilds بپردازیم. با ما همراه باشید.
داستان بازی Monster Hunter Wilds، در سرزمینی بزرگ و عجیب به نام Forbidden Lands روایت میشود؛ مکانی که سالها مورداکتشاف قرار نگرفته و Hunter Guild، همواره بر این باور بوده که این مناطق غیر قابل سکنه هستند. در حین یکی از اولین گشت و گذارها، شکارچیان پسر بچهای را پیدا میکنند که بیرمق و خسته در بیابان در حال حرکت است. پس از نجات او، آنها متوجه میشوند این پسر کوچک که Nata نام دارد، عضو قبیله Keepers است و بر خلاف باور چند هزار ساله، Forbidden Lands خالی از سکنه نیست و اقشار مختلفی در آن زندگی میکنند.
بعد از چنین کشف بزرگی، انجمن شکارچیان کمپ بزرگی در این منطقه بر پا کرده و اکتشاف خود را آغاز میکند. نه تنها این مناطق میزبان هیولاهای گوناگون بسیاری هستند، بلکه فعل و انفعالات طبیعی مختلفی نیز در Forbidden Lands رخ میدهد. اکنون ما در نقش یکی از شکارچیان، وظیفه پیش بردن اکتشاف در این مناطق را بر عهده داریم. از یک سو باید حداکثر اطلاعات ممکن را حول هیولاهای جدید کسب کنیم و از سوی دیگر، میبایست به Nata در راه پیدا کردن مردمش، کمک کنیم.
داستان بازی با وجود این که در ظاهر آنچنان چیز خاصی برای ارائه ندارد، اما به شکلی مناسب و مطابق سبک بازی روایت میشود و از همه مهمتر، ریتم خوب خود را حفظ میکند. بازی در خط اصلی داستان میزبان سکانسها و اتفاقات جذاب و بزرگی است که برای مخاطب میتوانند هیجان انگیز باشند و از سوی دیگر، پرداخت به شخصیتهای فرعی در کنار صداگذاری فوقالعاده، باعث شده تا با آنها ارتباط برقرار کنیم. اگر بخواهم کل داستان و وقایع بازی را در یک کلمه خلاصه کنم، آن کلمه «ماجراجویی» خواهد بود و در راستای این ماجراجویی، شخصیتهای فرعی نقش خود را به عنوان کاراکترهای همراه و پشتیبان، به خوبی ایفا میکنند.
خط اصلی داستان حدود ۲۰ ساعت به طول میانجامد و بعد از آن، شاهد یک سری ماموریت مختلف دیگر هستیم که هر چند داستانی به شمار میآیند، اما خارج از خط اصلی روایت میشوند. همچنین باید اشاره کنم که وقایع بازی با رمز و راز در هم تنیده شدهاند و این مسئله کمک به سزایی کرده تا تعلیق خوبی به وجود آید و مخاطبین را برای ادامه دادن بازی ترغیب کند.
داستان بازی Monster Hunter Wilds به راحتی میتواند نمرهی قبولی بگیرد، اما با این وجود، بد نیست در مورد بعضی نکات عمیقتر صحبت کنم. مواردی که میخواهم اشاره کنم، اصلا و ابداً انتقاد از داستان بازی به شمار نمیآیند و بیشتر با سلیقه گره خوردهاند و ممکن است شما در دایره افرادی قرار بگیرید که چنین رویکردهایی را ترجیح نمیدهید.
به شخصه فکر میکنم داستان در سری Monster Hunter بیش از حد سرراست است و به شکل بیش از حد سادهای هم روایت میشود. اگرچه هیچگاه داستان و روایت تمرکز سری نبوده است اما با این وجود، اعتقاد دارم پتانسیل سرشار و غنیای برای خلق داستان و اتفاقات جذاب در این فرنچایز وجود دارد. برای مثال، در همین نسخهی Wilds میتوانستیم شاهد شکارچیانی با شخصیتپردازی خاکستری، یا افرادی خودخواهی باشیم که صرفاً برای اهداف خودشان تلاش میکنند. این شخصیتهای جدیدتر، میتوانستند تعاملات عمیقتری را خلق سازند و خطوط داستانی متفاوتی را به وجود بیاورند.
اما در هر صورت، با توجه به شرایط کلی این فرنچایز، داستان بازی Monster Hunter Wilds، استاندارد و مناسب است.
در بخش گیمپلی، همانطور که انتظار دارید، کل تمرکز بازی پیدا کردن و شکار هیولاهای مختلفی است که در جای جای Forbidden Lands زندگی میکنند؛ از عنکبوتهای غول پیکر گرفته تا انواع و اقسام هیولاهای کوچک و بزرگی که هر کدام نقاط قوت و ضعف خودشان را دارند و معمولا هر هیولا، از یک عنصر خاص مانند آتش، یخ، آب یا سم استفاده میکند.
گیمپلی Monster Hunter Wilds فوقالعاده جذاب، روان و لذتبخش است و استفاده از هر سلاح، لذت و جذابیتهای مخصوص به خودش را دارد. بازی بیش از ۱۴ سلاح مختلف را در اختیار مخاطبان قرار میدهد و مانند همیشه، هیچگونه پیشنیاز یا محدودیتی برای استفاده از سلاحها وجود ندارد و این به سبک بازی و Play style شمار مربوط میشود که کدام سلاح را برای شکار هیولاها انتخاب کنید. پتک و چکش سنگین، پر قدرت اما کند هستند و از طرف دیگر، شمشیر و نیزه با وجود سرعت بالا، آسیب کمتری وارد میکنند. گزینههایی برای مبارزه از راه دور مثل Bowgun و کمان نیز وجود دارد که طبیعتا آسیب کمتری نسبت به سلاحهای Melee وارد میکنند.
تنوع سلاحهای بازی، به لطف وجود نمونههای مختلف برای هر گونه از سلاح، بیش از پیش عمیقتر میشود. هر سلاح، ورژنهای مختلفی دارد که هر یک عنصری خاص مانند آتش، برق یا سم را در دل خود جای داده است. برای ساختوساز هر سلاح نیز طبیعتا به منابع مختلفی نیاز دارید که بعضی از سنگهای معدنی به دست میآیند و تعدادی از پوست، استخوان، دم و سایر بخشهای هیولاهایی که شکار میکنید تشکیل شدهاند.
معمولا برای ساختن سلاح و زرههای مختلف که از بدن هیولاها تشکیل شدهاند، نیاز دارید بیش از یک یا دو بار آن هیولا را سلاخی کنید تا تمام بخشهای مورد نیازتان تأمین شود. هنگام مبارزه، ممکن است دم، چنگال یا بال هیولا کنده شود و باید حواستان باشد آنها را بردارید. این چرخه شکار و ساختوساز، عمق بسیار خوبی به بازی بخشیده و از طرف دیگر، آنقدر طولانی نمیشود که بخواهد حالتی خستهکننده و یکنواخت به خود بگیرد. همچنین نباید فراموش کرد که اعضا و منابعی که از هیولاها به دست میآیند، کاربردهای بسیار بیشتری دارند. از فروختن آنها برای پول گرفته تا ذوب کردن آنها برای برای ارتقای زره. در واقع باید گفت Monster Hunter Wilds، یکی از جذابترین سیستمهای شکار و لوت (کسب منابع) دشمنان در بازیهای ویدیویی را دارد.
کمی در مورد سازوکار شکار هیولاها در بازی صحبت کنیم. در کل هنگام شکار هر هیولا، یک ماموریت (Quest) برای شما فعال و بازه زمانی محدود به شما داده میشود. البته اصلا نباید نگران زمان باشید چرا که معمولا پنجاه دقیقه برای هر شکار فرصت دارید که بسیار طولانی است. همچنین میتوانید تا دو بار هنگام مبارزه شکست بخورید و همچنان به شکار ادامه دهید. البته هر بار شکست و مرگ، یک سوم پول جایزه را از شما کم خواهد کرد.
روال کلی شکار مشخص است: به مکانی که هیولای مورد نظر در آن قرار دارد میروید و مبارزه را شروع میکنید. بعد از مدتی مبارزه، هیولا از آن نقطه فرار کرده و محل خود را عوض میکند. شما نیز باید به دنبال او رفته و شکار را ادامه دهید. معمولا این مکانیزم مبارزه و جابهجایی دو تا چهار بار به طول میانجامد تا در نهایت هیولای مورد نظر از پا درآید. از آن جایی که مثل همیشه، خبری از خط سلامتی نیست، دقیقا نمیدانید چقدر تا شکست هیولا باقی مانده، البته مواردی مثل حرکات هیولا و همچنین دیالوگهای Palico یا همان موجود همراه شما، اطلاعات خوبی در مورد زمان شکست هیولا به شما میدهد.
اگر تاکنون سری Monster Hunter را تجربه نکرده باشید، ممکن است جابهجایی مداوم هیولاها کمی برای شما آزار دهنده باشد، اما حقیقتاً این مسئله هم از سختی مبارزات میکاهد و هم به شما امکان استراحت، تجدید قوا، پر کردن آیتمها و آمادهسازی بیشتر را میدهد. از طرف دیگر، از آن جایی که به طور میانگین هر شکار حداقل ده دقیقه به طول میانجامد، یک مبارزهی ده دقیقهای بدون وقفه میتواند هم مخاطب را خسته کند و هم از جذابیت درگیری بکاهد.
صحبت از Palico شد، بد نیست در مورد این موجود دوست داشتنی هم کمی صحبت کنم. در ابتدای بازی، میتوانید کاملا خودتان و Palico همراهتان را شخصیسازی کنید. در طول مبارزات، Palico وظایف متعددی بر عهده دارد. گاه و بیگاه با پرتاب آیتم شما را مداوا میکند و سلامتیتان را افزایش میدهد، در میدان نبرد تلههای برقی قرار میدهد تا هیولاها را زمینگیر کند و همچنین هنگامی که سلامتی شما در وضعیت خطر قرار بگیرد، توجه هیولا را به خود جلب میکند تا برای شما زمان بخرد تا بتواند Heal کنید. از طرف دیگر، همانطور که برای خودتان میتوانید سلاح و زره بسازید، برای Palico نیز میتوانید سلاحها و آیتم های قویتر خلق کنید تا بهتر و موثرتر از قبل در جریان مبارزات به شما کمک کند. هر دو نسخهی مرد و زن Palico صداپیشگی جذابی نیز دارند و در کاتسینها نیز حضور پررنگی از خود به جای میگذارند. در کل حضور Palico، مثل نسخههای قبلی سری، جذابیت بازی را افزایش میدهد و سخت است Monster Hunter را بدون این موجودهای دوستداشتنی متصور شویم.
از تنوع سلاحهای بازی صحبت کردیم، اکنون باید به یکی دیگر از بزرگترین جذابیتها و نقاط قوت بازی، یعنی تنوع و عمق فوقالعاده زرهها و Armorها، بپردازیم. بیش از ۲۰ ست زره مختلف در بازی وجود دارد که هر یک دو ظاهر و نسخهی متفاوت دارند. شما بر اساس سلیقه، میتوانید یکی را انتخاب کنید. همچنین تمام بخشهای زرهها را میتوانید از لحاظ جزئیات و رنگ شخصیسازی کنید که این حجم از آزادی عمل، بسیار جذاب است.
اما عمق زرهها، در بخش گیمپلی و فنی مشخص میشود. علاوه بر موارد عادی مثل دفاع (Defence) و مقاومت در مقابل المانهای مختلف آتش و یخ، هر زره پنج تا ده مهارت یا Skill مخصوص به خود را دارا است. برخی از این مهارتها مواردی مثل دفاع، مقاومت و ایمنی را بالا میبرند و برخی دیگر ویژگیهای تهاجمی شما را تقویت میکنند. برای مثال، برخی مهارتهای زره، آسیب سلاحهای خاص را افزایش میدهند و برخی دیگر، در شرایط خاص، مثلا هنگامی که سلامتی شما پایینتر از حد خاصی باشد، قابلیتهای مختلفی را برای شما فعال خواهند کرد. لازم به ذکر است که هر ست زره، یک امتیاز و Bonus خاص دارد که برای آن باید چند تکه یا تمام تکهها را بپوشید. همچنین، مهارتها چند سطح خاص دارند که طبیعتا سطوح بالاتر، امکانات و امتیازات بیشتری در اختیار شما قرار میدهند.
به شخصه زمان زیادی را صرف خواندن و مقایسه این مهارتها با یکدیگر کردم تا بتوانم همواره بهترین ست زره ممکن را در اختیار داشته باشم و بسیار از جزئیات و عمق ارائه شده در این بخش لذت بردم. از طرف دیگر، عمق ساختاری زرهها باعث میشد مدام به شکار هیولاهای مختلف بپردازم و اشتیاق زیادی نسبت به کسب زرههای جدید داشته باشم.
مهمترین نکته هنگام شکار هیولاها، توجه به نقاط ضعف آنها است. هر هیولا، نقاط قوت و ضعف مختلفی دارد و استفاده درست از هر عنصر، حیاتی خواهد بود. اگر هیولایی به آتش آسیبپذیر است، نه تنها باید سلاح شما این عنصر را داشته باشد، بلکه بمبها، تیرها و سایر تجهیزات خود را باید در همین راستا تنظیم کنید. بازی جزئیات کامل هیولاها را بعد از یک بار شکست در اختیار شما قرار میدهد تا به راحتی بتوانید برای هر شکار و هر Quest برنامهریزی کنید.
نکتهی مهم دیگر هنگام شکار هیولاها، وارد کردن زخم (Wound) به بخشهای مختلف بدن آنها و سپس وارد آوردن حملات متعدد به آنها است. با آسیب زیاد به یک بخش، مثل سر، بال یا دم، آن قسمت به رنگ قرمز در آمده و با حملات بعدی میتوانید آسیب زیادی به آن هیولا وارد کرده و بخشهایی از بدن آنها را از کار بیندازید. همچنین، وارد کردن زخمها و آسیب به آنها، از یک جهت دیگر برای شما حیاتی خواهد بود و آن هم کسب اعضا و منابع مختلف از هیولاها است. هر بار که یکی از زخمهای بدن هیولا مورد حمله قرار میدهید، آن قسمت از بدن جدا شده و به عنوان آیتم قابل دریافت است. بنابراین هر چه در طول شکار زخمهای بیشتری وارد کرده و بخشهای بیشتری را نابود کنید، لوت بیشتری نیز دریافت میکنید.
یکی از موارد جذاب این نسخه، Hook slinger است که کاربردهای مختلفی دارد. هنگامی که در دنیای بازی مشغول به گشت و گذار هستید، آیتمها، گیاهان، حشرات و سنگهای معدنی مختلفی وجود دارند که جمعآوری آنها به شما در ساخت ابزار یا بمبها و تلههای جدید کمک میکند. برای جمعآوری آنها، لازم نیست کنارشان باشید بلکه از دور و با استفاده از Hook Slinger، میتوانید آیتمها را جمعآوری کنید که این مسئله جمعآوری منابع در محیطها را بسیار روان و آسان کرده است. از طرف دیگر، با استفاده از Hook Slinger میتوانید موارد مختلفی را به سمت هیولاها پرتاب کنید. از سنگها گرفته تا بعضی بمبها و آیتمهای مختلف. در واقع Hook Slinger، روند کلی بازی را آسانتر و سریعتر کرده و به تجربهی جذابتر و در دسترستر بازی، کمک شایانی میکند.
دیگر نکته قوت بازی، تنوع بالای هیولاهای آن است. هر هیولا، معمولا زیستبوم خاص خود را دارد و از طرف دیگر، هیولاهای مختلف سبک مبارزاتی خاص خود را دارند. مبارزه با هر کدام از این موجودات چالش خاص خود را خواهد داشت و استراتژی خاص خود را طلب میکند. طراحی این هیولاها نیز مثل نسخههای قبلی درجه یک و پر از جزئیات است و بازی در این زمینه فوقالعاده عمل میکند. شما با یک خزندهای بزرگ در دل کویر مبارزه خواهید کرد و مدتی بعد در میان شنها با یک عنکبوت عظیمالجثه روبهرو خواهید شد. به طور کلی، باید انتظار نبردهای حماسی زیادی را داشته باشید.
پس از شکست هر هیولا در بخش داستانی، میتوانید بینهایت بار با آن هیولا مبارزه کنید و منابعی که نیاز دارید را به دست بیاورید. البته این جا یک نکته به چشم میخورد که جزو معدود نقاط ضعف بازی به شمار میرود. بازی به غیر از مراحل اصلی و شکار هیولاها، آنچنان مراحل فرعی خاص جذابی به مخاطبان ارائه نمیدهد و بسیاری از همین مراحل فرعی ساده، تا پایان بخش داستانی اصلا به مخاطب ارائه نمیشوند و بعد از تمام شدن داستان است که شاهد بسیاری از آنها خواهیم بود.
اما متاسفانه مراحل فرعی در مقابل ماموریتهای خط اصلی حرفی برای گفتن ندارند و هم از حیث کمیت و هم حیث کیفیت، تا حد استاندارد فاصله دارند. با وجود دنیای غنی و هیولاهای پر تعداد، به راحتی میتوانستیم شاهد مراحل فرعی جذاب و مختلفی باشیم و داستانکهای گوناگونی را تجربه کنیم که عملا هیچ خبری از این مراحل نیست. مراحل فرعی بازی به گرفتن فلان ماهی یا فلان حشره خاص خلاصه میشود و در ادامه نه داستن خاصی در دل آنها روایت میشود و نه جذابیت خاصی از لحاظ طراحی و ساختاری دارند.
یکی دیگر از مشکلات اصلی بازی طراحی ضعیف، شلوغ و سردرگم رابط کاربری و HUD است. به واسطهی سبک و سیاق خاص بازی، گزینهها، آیتمها و موارد پرشماری روی صفحه حضور دارند و در هر لحظه، دهها بخش مختلف و نوشته و Icon روی صفحه به چشم میخورند. طراحی رابط کاربری بازی، میتوانست به مراتب مینیمالتر و اصولیتر باشد تا در عین ارائه اطلاعات حداکثری، ظاهری بهتر داشته باشد و به گیج شدن مخاطب منجر نشود.
دنیای بازی از چند منطقه مختلف تشکیل شده و در هر یک از آنها، ما یک پایگاه اصلی و یک سری کمپ کوچک به اسم Pop up Camp در اختیار داریم که میتوانید به طور خودکار یا دستی، در مکانهای مشخص، این کمپها را فعال کنید یا هنگام کاوش یا در میانه شکار هیولاها، سری به چادر خود بزنید، آیتمهای مورد نیاز را بسازید، Inventory را مدیریت کنید و تغییرات لازم را انجام دهید. همان طور که گفتم، با توجه به عمق قابل توجه زرهها، آیتمها، سلاحها و وسایل بازی و همچنین گستردگی هیولاها و نقاط قوت و ضعف آنها، آمادهسازی مناسب، بخش ضروری هر شکار به شمار میآید. همچنین این کمپها احتمال دارد توسط هیولاها نابود شوند، بنابراین انتخاب مکان مناسب برای کمپ زدن نیز حائز اهمیت است.
گشت و گذار و جابهجایی در دنیای بازی، توسط موجودات شترمرغ مانندی به نام Seikret انجام میشود که خوشبختانه این بخش نیز کاملا روان و جذاب کار شده است و انتخاب هر نوع مقصد و Waypoint باعث میشود به طور خودکار به سمت هدف حرکت کنید و مسیریابی نیز خودکار انجام میشود. با توجه به نقشههای چندلایه و پیچیده بازی، این مسیریابی خودکار کاملا ضروری به نظر میرسید که خوشبختانه به خوبی در بازی گنجانده شده است.
بازی در بخش فنی عملکرد فوقالعادهای دارد. نه تنها از لحاظ بهینهسازی عالی عمل میکند، بلکه دارای قابلیت قفل فریم روی ۶۰ یا حالت آزاد برای PS5 Pro است. در طول تجربهی ۳۰ ساعته، تقریبا شاهد افت فریم خاصی نبودم. از طرف دیگر، بازی از لحاظ ظاهری و بصری نیز عملکرد بسیار خوبی دارد. البته باید بگویم از لحاظ کیفیت بافتها، نورپردازی و جزئیات محیط، هنوز تا برترین بازیهای نسل شاهد فاصله قابل توجهای هستیم که البته این موضوع را نمیتوان نقطه ضعف به شمار آورد.
در پایان باید به عملکرد فوقالعاده صداپیشگان بازی اشاره کنم که در یک کلمه بینظیر است و جای کوچکترین نقدی وجود ندارد. افکتهای صوتی و همچنین صداگذاری سلاحها، هیولاها و موارد مشابه نیز بدون مشکل یا ایراد خاصی صورت گرفته است.
بازی Monster Hunter Wilds مانند نسخههای پیشین، تجربهای فوقالعاده سرگرم کننده و لذت بخش را ارائه میدهد. به لطف تنوع سلاحها، جزئیات ظاهری و کاربردی زرهها، عمق قابل توجه گیمپلی و داستان خوب و گرافیک هنری چشمنواز، Wilds تجربهای کامل و بسیار سرگرمکننده است. اگر به سلاخی هیولاها و تلاش برای کسب بهترین زرهها و سلاحها علاقه دارید، Monster Hunter Wilds تجربهای رویایی برای شما خواهد بود.
گیمپلی جذاب و اعتیادآورتنوع فوقالعاده سلاحهاتنوع مناسب هیولاهاسیستم مبارزات پویاعمق ظاهری و کاربردی زرههاهوش مصنوعی عالی Palico (شخصیت همراه)گرافیک هنری چشمنوازعملکرد فنی کم نقصروایت مناسب داستان
مراحل فرعی و محتوای جانبی بازی میتوانستند عمیقتر، جذابتر و بیشتر باشندرابط کاربری بازی شلوغ، به هم ریخته و گیج کننده است و میتوانست طراحی به مراتب بهتری داشته باشد
این بازی روی PS5 و بر اساس کد ارسالی ناشر (Capcom) تجربه و بررسی شده است
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید