تجربه بازی Once Upon A KATAMARI مانند سفری کوتاه بهدور دنیا و در طول تاریخ است. ایده مرکزی این عنوان مبنی بر خلق تجربهای رویاگونه درباره «زمین» را میتوان با جرأت یکی از بینظیرترین ایدههایی دانست که تنها در مدیوم بازیهای ویدیویی میتواند اجرایی شود. در ادامه این مطلب با بررسی تمامی بخشهای عنوان Once Upon A KATAMARI، بررسی خواهیم کرد که آیا بازی توانسته ایده مرکزی خود را تبدیل به یک تجربه پخته و کامل تبدیل کند یا خیر.
«کره زمین نابود شده است. شما باید با سفر در طول تاریخ زمین، بهجمعآوری قطعات و تکههای مختلف آن بپردازید تا از این طریق بتوانیم دوباره آن را از نو بسازیم».
داستان این عنوان با وجود این که اتمسفر کودکانهای دارد، در همان دقایق ابتدایی مخاطب را جذب خود میکند. شما مأمور شدهاید تا کره زمین را با جمعآوری چیزهای مختلف، دوباره از نو بسازید. داستانِ نجات زمین، شاید یکی از تکراریترین ایدههایی باشد که حداقل هزاران بار تکرار شده، اما چیزی که این عنوان را از باقی آثار مشابه متمایز میکند، روش عجیب و غریب Once Upon A KATAMARI برای نجات زمین است.
بازی بهمعنای واقعی کلمه در بخش فضاسازی عالی عمل میکند. طراحیهای هنری سوای زیبایی و جذابیت خاصی که دارند، باتوجه به داستان، بسیار متنوع و متفاوت از یکدیگر نیز هستند. تمامی المانهای طراحی شده ساده، غیرمنطقی و طنزآمیز هستند که یک نوع هماهنگی ویژه بهوجود میآورد.
نورپردازی و رنگآمیزیها در قالب این استایل هنری بهقدری صحیح و فکرشده انجام شدهاند که تنها تماشای این دنیای دیوانهوار جذاب است. تمامی اجزای جلوههای بصری نهتنها به لحاظ زیبایی شناختی، بلکه بهلحاظ گیمپلی نیز بهواسطه همین رنگآمیزیها و ترکیبات دقیق المانهای بصری، از کیفیت کافی برخوردار هستند.
چاشنی این فضای شیرین و کودکانه، موسیقی متن جذاب و بامزهای است که رنگ و بوی خاصی به تجربه این عنوان بخشیده. موسیقیها در کنار اینکه بسیار زیبا و شنیدنی هستند، در امر خلق ریتم، هدایت و کنترل شیوه بازی بازیکن بسیار مفید و تأثیرگذار واقع شدهاند.
تنها انتقادی که تا حدود زیادی میتوان به بخش جلوههای شنیداری وارد کرد، ترکیب و تنظیم نهچندان جالب اصوات گوناگون بایکدیگر است. متأسفانه، افکتهای صوتی مختلف و موسیقیها بهخوبی بایکدیگر و در یک مسیر گام برنمیدارند و گاهی هر یک ساز خود را میزنند.
متأسفانه یا خوشبختانه تنها نکات مثبت این عنوان در همین سه بخش خلاصه میشوند. عنوان Once Upon A KATAMARI در امر ایجاد یک فضا و اتمسفر منحصر بهفرد و جادویی، به خوبی میدرخشد. پرسش اصلی این است که آیا بازی توانسته به حد کافی از این ایده و اتمسفر خارقالعاده بهره ببرد یا خیر.
برای بررسی و سنجش عیار هر عنوان، در ابتدا و پیش از هر چیز باید یک آزمایش ساده برای پی بردن به میزان سرگرمکنندگی انجام داد. داستان، جلوههای بصری و خروجی شنیداری اثر را برای لحظاتی کوتاه از آن بگیرید و از خود سوال کنید: «آیا این بازی هنوز هم سرگرمکننده است؟» ، پاسخ ما به این پرسش یک نه بسیار بزرگ است.
گیمپلی بهمعنای واقعی کلمه حرفی برای گفتن ندارد. گویی همه چیز این عنوان تنها در ظاهر خلاصه شده است. مکانیکها و سیستمهای هر بازی با طراحی مراحل آن، یک رابطه دوطرفه دارند؛ بهعبارتی هر یک از آنها در تناسب با دیگری طراحی و پیادهسازی میشوند.
در نتیجه، زمانی که با تنها چند مکانیک معدود، بسیار ساده و معمولی روبهرو هستیم، نمیتوانیم انتظار طراحی مراحل خاص و متنوع را داشته باشیم. عنوان Once Upon A KATAMARI در وهله اول، اصلًا مکانیک خاص و نوآورانهای ارائه نمیدهد و از طرفی همین مکانیکهای پیشپاافتاده و معمولی که طراحی و پیاده سازی کرده را بهخوبی صیقل نداده است.
همانطور که کمی پیشتر گفتم، بدون مکانیک مناسب، خبری از طراحی مرحله استاندارد هم نیست. بیشتر مراحل صرف نظر از شکل و محیط متفاوتی که نسبت به یکدیگر دارند، بهلحاظ نوع چالش، هدف و ریتم تفاوت چندانی بایکدیگر ندارند. اما چگونه این عنوان میتوانست به حداکثر پتانسیل خود برسد؟ در ادامه به چندین مورد خواهم پرداخت:
صیقل دادن مکانیکهای موجود؛ اصلیترین مکانیک بازی، حرکت دادن توپ، بهشدت کلاکنی و خشک است و نیاز به اصلاحات و تغییرات جزئی دارد.اضافه کردن حداقل دو یا سه مکانیک اکشن؛ اعمال این نکته میتواند بدون برهم زدن ژنتیک ساده و منحصر بهفرد اثر، به گیمپلی بیجان آن جان دوباره ببخشد تا دست طراحان نیز برای خلق مراحل جدیدتر و متنوعتر باز بشود.اضافه کردن مکانیک شانس؛ اعمال این نکته شاید یکی از بهترین راههای ممکن برای مقداری هیجانانگیزتر کردن بازی باشد.متنوعتر کردن جنس چالشها؛ از آنجایی که بیشتر چالشهای درون مراحل این بازی از جنس مدیریت زمان هستند، اضافه کردن چالشهای دیگری مانند پلتفرمینگ (متناسب و فکر شده) هرچند ساده، میتواند نوعی ریتم خاص و درست حسابی در گیمپلی ایجاد کند.
بازی Once Upon A KATAMARI از حیث بصری و صوتی تجربهای عالی ارائه میدهد، اما متاسفانه گیمپلی آن کشش لازم را ندارد و با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکند. از سوی دیگر، قیمت ۴۰ دلاری برای چنین اثری دیونهوار است که باعث میشود نتوانیم خرید آن را به شما پیشنهاد بدهیم.
جلوههای بصری بسیار زیبا، متنوع و خاصموسیقی متن شنیدنی و جذابایده داستان جذاب است
مکانیکها بیش از حد معمولی و ساده هستندطراحی مراحل ضعیف و تکراریارزش سرگرمکنندگی و تکرار بسیار پایین
این بازی بر اساس کد ارسالی ناشر (Bandai Namco) و روی PC تجربه و بررسی شده است
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید