با نقد و بررسی Shinobi: Art of Vengeance، بازیابی یکی از برترین فرنچایزهای تاریخ گیمینگ، همراه ما باشید.
Shinobi: Art of Vengeance داستان یک استاد شینوبی هنرهای رزمی به نام Joe Musashi را روایت میکند. فردی ماهر در هنر رزم که در دهکدهای دور در کنار همسرش زندگی میکند و به دانشآموزانش هنرهای رزمی میآموزد. در همین حین، فردی جاهطلب با نقشههای شیطانی به نام Ruse، با تاسیس گروه شبه نظامی ENE Corporation و به دست آوردن یک شیء قدرتمند، به برخی از مناطق کره زمین کرده و شروع به قتل عام مردم میکند.
طی حمله به مناطق مختلف، او به روستای Joe نیز حمله کرده و تعداد زیادی از مردم، شاگردان و نزدیکان او را به قتل میرساند. حال Joe فقط یک هدف در سر دارد و آن هم انتقام از مسببان این جنایت است.
داستان بازی به طور کلی کلیشهای و قابل پیشبینی بوده و صرفا بستری برای ارائه مراحل مختلف فراهم ساخته است. با این وجود، انتقاد خاصی به آن وارد نیست، چرا که در آثار Beat’em Up و Side Scroller دو بُعدی، داستان آنچنان اهمیت خاصی ندارد و تمرکز اصلی سازندگان ارائه مبارزات درگیرکننده و باسفایتهای منحصر به فرد بوده است و حتی طرفداران نیز انتظار بالایی از داستان ندارند.
Shinobi: Art of Vengeance در بخش مبارزات تجربهای دلچسب ارائه داده و حملات مرگبار جو موساشی هسته اصلی گیمپلی را تشکیل میدهد. استفاده از کاتانا در مبارزات نزدیک حس قدرت و تاثیرگذاری خاصی دارد و در کنار آن پرتاب شوریکنها و استفاده از تواناییهای مختلف، از پرتاب آتش گرفته تا انواع و اقسام نینجوتسوها، مبارزات بازی را به یک کشمکش درگیرکننده تبدیل کرده است. جاخالی دادن در این بازی اهمیت بالایی دارد و مخاطب را وادار میکند به جای فشردن بیهدف دکمهها، با زمانبندی درست به مقابله با دشمنان بپردازد. همین مکانیزم باعث میشود هر مبارزه جنبهای استراتژیک داشته باشد و بازیکن به فکر تغییر دادن استراتژی و تاکتیک خود بیفتد.
تنوع دشمنان در بازی بسیار بالاست و از سربازان ساده گرفته تا نینجاهای سریع و سایبورگهای زرهپوش را شامل میشود. هر گروه از دشمنان، روش مبارزه مخصوص خود را دارند و بازیکن باید با یادگیری الگوهای حمله آنها، تحلیل نقاط ضعفشان و یادگیری نحوه واکنش دشمنان، روش مبارزه خود را تطبیق دهد. این موضوع باعث میشود مبارزات همیشه تازه باقی بمانند و هیچگاه تکراری نشوند.
باسفایتها نقطه اوج مبارزات هستند و هر یک طراحی منحصربهفردی دارند که هم از نظر بصری چشمگیر است و هم مکانیکهای جدیدی را به میدان میآورد. برای مثال، باس سامورایی زرهپوش در ابتدای بازی، شما را وادار میکند که بهموقع جاخالی دهید و تنها به نقاط ضعف مشخص ضربه بزنید، یا در پایگاه نظامی، مبارزه با ماشینی غولپیکر نیازمند تمرکز بر پرش و استفاده از محیط است.
تنوع مراحل نقطه قوت دیگر بازی است. از جنگلهای بامبو و شهرهای نئونزده تا بازارهای شلوغ، بیابانها و آزمایشگاههای پیشرفته، هر محیط نه تنها از نظر بصری متفاوت است، بلکه سبک مبارزات خاص خود را نیز میطلبد. برای مثال، مبارزه روی قطار در حال حرکت، هیجان و تنش خاصی دارد زیرا بازیکن باید در حین نبرد، با تغییر سریع صحنه نیز دستوپنجه نرم کند. این تنوع مراحل باعث شده تا روند بازی همواره پرانرژی و تازه باقی بماند.
در کنار این موارد، سیستمهای گیمپلی نقش مهمی در عمقدهی به تجربه دارند. ارتقای تواناییها به بازیکن امکان میدهد قدرت شمشیر و مهارتهای نینجوتسو خود را افزایش دهد و مسیرهای جدیدی برای مبارزه باز کند. تواناییهای ویژه نینجوتسو، مانند پرتاب برق یا ایجاد کلونهای سایهای، باید بهطور استراتژیک مصرف شود، زیرا منابع محدود است. اکتشاف مسیرهای مخفی و جمعآوری آیتمها نیز بازیکن را تشویق میکند تا با دقت بیشتری مراحل را بررسی کند. علاوه بر این، سیستم رتبهبندی در پایان هر مرحله بازیکن را به مبارزه دقیقتر و بینقصتر ترغیب میکند و حالت بازی آرکید نیز چالشی مضاعف برای کسانی است که به دنبال ثبت رکوردهای بالاتر هستند.
از نظر سختی، بازی به شکلی طراحی شده که به تدریج بازیکن را آماده چالشهای سنگینتر کند. مراحل اولیه برای آموزش مکانیکها سادهترند، اما هرچه جلوتر میروید، دشمنان و باسها پیچیدهتر و سریعتر میشوند. این روند باعث میشود حس پیشرفت و یادگیری مداوم در طول بازی حفظ شود و در عین حال، تجربهای چالشبرانگیز و رضایتبخش به بازیکن ارائه شود.
اما مشکلاتی نیز در این میان وجود دارند و اولین مورد، انیمیشن ضربه خوردن موساشی است. هنگام دریافت هرگونه ضربهای، او پرت میشود و دو سه ثانیه کنترل شخصیت او از دست مخاطب خارح میشود که این مسئله فوقالعاده به ریتم و هیحان مبارزات لطمه وارد میکند و چالشی مضاعف ولی احمقانه برای مخاطب ایجاد میکند.
نقطه ضعف بعدی مربوط به طراحی هر مرحله یا Stage است. هر چه بازی در زمینه تنوع مراحل و Stage از لحاظ ظاهری عالی عمل میکند و از جنگل و بیابانهای چشمنواز تا شهر نئونی و کارخانه صنعتی را شامل میشود، خود ساختار هر مرحله به سرعت تکراری و یکنواخت میشود و جذابیتش را بعضاً به سرعت از دست میدهد.
نقطه ضعف بعدی هم مربوط به وابستگی شدید اکتشاف به المان های مترویدوینایی است. بسیاری از مکانهای فرعی بار اول قابل اکتشاف نیستند و بعدا با پیشروی در بازی باید برگردید و به اکتشاف این مناطق بپردازید. مسأله اینجاست که نبود مکانهای عادی برای اکتشاف، انگیزه و هیجان جستوجو را در مخاطب کاهش میدهد و به نوعی او را ناامید میسازد.
، با وجود این ضعفها، مبارزات در Shinobi: Art of Vengeance ترکیبی کمنقص از هیجان کلاسیک و عمق مدرن است. سرعت بالا، تنوع دشمنان، باسفایتهای خلاقانه، مراحل متنوع و سیستمهای ارتقاء و نینجیتسو همگی دست به دست هم دادهاند تا مخاطب حس کند در نقش شینوبی واقعی با مهارتهای بیپایان قرار گرفته است.
بازی Shinobi: Art of Vengeance یکی از برجستهترین نمونهها در بازگشت آثار در این ژانر کلاسیک با رویکردی مدرن است و بخش گرافیک آن بیش از هر چیز دیگری در نگاه اول توجه مخاطب را جلب میکند. استودیوی Lizardcube که پیشتر با بازسازی موفق Wonder Boy: The Dragon’s Trap شناخته میشد، این بار نیز نشان داده که توانایی فوقالعادهای در خلق دنیایی زنده، پرجزئیات و الهامگرفته از هنر کمیک و انیمیشن دوبعدی دارد.
گرافیک بازی بهطور کامل با دست کشیده شده است (hand-drawn) و هر مرحله مانند یک صفحه از کتاب مصور بهنظر میرسد. رنگآمیزی زنده و پرکنتراست، حس کلاسیک آرکیدهای دهه ۸۰ و ۹۰ را با استانداردهای بصری مدرن ترکیب میکند. این سبک هنری همزمان حس نوستالژی بازیکنان قدیمی را برمیانگیزد و برای مخاطبان امروزی جذاب و چشمنواز است.
یکی از نقاط قوت بخش هنری، تنوع مکانهاست. برخلاف بسیاری از بازیهای دوبعدی که ممکن است دچار یکنواختی شوند، در این عنوان تقریبا هر مرحله حالوهوای متفاوتی دارد. بهعنوان مثال، شما ممکن است مرحلهای را در دل یک جشنواره پر از فانوسهای درخشان طی کنید و مرحله بعدی روی قطاری پرسرعت با پسزمینهی غروب سرخرنگ مبارزه کنید. این تنوع نه تنها از نظر بصری خستهکننده نمیشود، بلکه به روایت و حس حماسی داستان نیز کمک میکند.
در زمینه طراحی کاراکتر، جو موساشی با انیمیشنهای روان و طراحی پرجزئیاتش بهوضوح قهرمانی جذاب است. دشمنان نیز هر کدام طراحی منحصربهفردی دارند، از سربازان عادی تا موجودات مکانیکی و باسهای غولپیکر، همه و همه زیبا و باابهت هستند. سبک طراحی دشمنان ترکیبی از تکنولوژی مدرن و المانهای سنتی ژاپنی است که هویت ویژهای به بازی میبخشد. باسها نیز بهویژه از نظر هنری بسیار چشمگیرند و اغلب کل صفحه را با حملات و طراحی اغراقآمیز خود اشغال میکنند.
از حیث فنی، بازی بهخوبی بهینه شده و انیمیشنها نرم و روان اجرا میشوند. ترکیب نورپردازیهای پویا و رنگبندی قوی باعث شده هر محیط حس منحصربهفردی داشته باشد. حتی جزئیات کوچک مانند حرکت برگها در باد یا انعکاس نور در آب، نشاندهنده دقت بالای تیم سازنده است. موسیقی و جلوههای صوتی نیز با سبک هنری هماهنگ هستند و تجربه بصری را تکمیل میکنند.
در مجموع، گرافیک و بخش هنری Shinobi: Art of Vengeance یکی از اصلیترین نقاط قوت بازی به شمار میآید. این عنوان موفق میشود هویت کلاسیک این ژانر را حفظ کند و در عین حال با جلوههای بصری امروزی آن را بازآفرینی نماید. اگرچه گاهی شلوغی بیش از حد صفحه میتواند بر گیمپلی تاثیر منفی بگذارد، اما در کل بازی از نظر هنری یک اثر چشمگیر است که میتواند هم طرفداران قدیمی و هم بازیکنان جدید را تحت تاثیر قرار دهد.
موسیقی و صداگذاری در بازی Shinobi: Art of Vengeance همانند بخش هنری، نقش بسیار پررنگی در شکلگیری هویت و فضای بازی ایفا میکنند. از همان لحظههای ابتدایی، موسیقی شما را به دنیای پرتنش و رازآلود نینجاها وارد میکند و در تمام طول مراحل به تقویت حس هیجان، اضطراب و حماسه کمک میکند.
موسیقی بازی ترکیبی هوشمندانه از سازهای سنتی ژاپنی مانند شاکوهاچی و کوتو با ریتمها و بیتهای مدرن الکترونیک است. این ترکیب باعث شده قطعات شنیداری هم ریشه در فرهنگ و فضای سنتی نینجاها داشته باشند و هم انرژی و ریتم سریع لازم برای گیمپلی اکشن بازی را منتقل کنند. در لحظات آرامتر، موسیقی حالتی مینیمال و فضاساز دارد و در مبارزات شدید با ضربآهنگ کوبهای و تمهای پرشتاب، هیجان را به اوج میرساند. این تغییر دینامیک باعث میشود موسیقی همواره با ریتم بازی هماهنگ باشد و احساس یکنواختی به وجود نیاید.
صداگذاری محیطی نیز بهخوبی اجرا شده است. صدای باد در جنگلهای بامبو، فریاد دشمنان در میدان نبرد، همهمه بازارهای شلوغ یا صدای حرکت قطار پرسرعت، همه به شکل باورپذیری طراحی شدهاند و به غوطهوری بازیکن در جهان بازی کمک میکنند. جزئیاتی مانند برخورد تیغ شمشیرها، پرتاب شوریکنها یا صدای غرش باسهای مکانیکی نیز با وضوح و قدرت خاصی شنیده میشوند که حس برخورد واقعی را منتقل میکنند.
افکتهای صوتی ویژه، مانند فعال کردن تواناییهای خاص یا اجرای فنون نینجوتسو، به گونهای طراحی شدهاند که حس قدرت و اهمیت آن لحظه را برجسته کنند. این افکتها نهتنها از نظر شنیداری جذاب هستند، بلکه به بازیکن بازخورد سریع و روشنی درباره عملکردش میدهند.
در مجموع، موسیقی و صداگذاری Shinobi: Art of Vengeance دست در دست یکدیگر موفق میشوند همانقدر که گرافیک و طراحی هنری چشمگیر هستند، از نظر شنیداری نیز تجربهای کامل و غنی ارائه دهند. موسیقی با ترکیب سنت و مدرنیته فضای منحصربهفردی خلق میکند و صداگذاری با دقت بالا به هر حرکت و هر جزئیات جان میبخشد. این دو عنصر در کنار هم، ریتم تند و مبارزات نفسگیر بازی را تقویت کرده و تجربهای سینمایی و بهیادماندنی برای بازیکن ایجاد میکنند.
گالری گیمفا:
بازی Shinobi: Art of Vengeance اثری جذاب، لذتبخش و هیجان انگیز است که به لطف مبارزات درگیرکننده و طراحی هنری خارقالعاده خود، برای هر مخاطبی جذاب خواهد بود.
مبارزات جذاب و دلچسبطراحی هنری خارقالعادهتنوع ظاهری مراحل و محیطهای بازیتنوع بالای دشمنانطراحی جذاب باسفایتهاتعادل مناسب سختی بازیتنوع قابلیتهای قابل استفاده
طراحی مراحل و ساختار هر مرحله تکراری و یکنواخت میشودعدم توانایی کنترل شخصیت اصلی بعد از ضربه خوردن به ریتم مبارزات آسیب میرسانداکتشاف و کاوش به شکلی بهتر میتوانست پیادهسازی شود
این بازی بر اساس کد ارسالی ناشر (SEGA) و روی PS5 بررسی شده است
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید