در روزهایی که سینمای ایران درگیر دو فیلم اجتماعی پرمخاطب یعنی «پیر پسر» و «زن و بچه» است، ژانر کمدی نیز با فیلم «مرد عینکی»، سانسهای زیادی از سینماها را برای جذب مخاطب به خود اختصاص داده است. بهرام افشاری که این روزها به مرد اول سینمای کمدی ایران بدل شده است و تنها نام او کافی است تا بیننده را برای حضور در سالن سینما ترغیب کند، پا در مسیری نهاده است که قبل از او پژمان جمشیدی آن را پیموده بود. جدا از بحث اینکه کمدیهای او تا چه اندازه قابل قبول و سینمایی محسوب میشود، حضور بیش از حد در قاب سینما و عادت کردن چشم مخاطب به دیدن یک کاراکتر، کمدی او را به مرور تکراری و خستهکننده میکند و همین امر باعث میشود که عمر هنری بازیگر کوتاه شود. در نقد فیلم «مرد عینکی» قصد داریم به چگونگی روایت داستان و کمدی شکل گرفته یا نگرفته در این اثر بپردازیم.
«مرد عینکی» شروع خوبی دارد. کمدیای که اگرچه بیشتر در قالب دیالوگ است و تبدیل به فکاهی میشود اما قابلیت خنداندن مخاطب را به دور از ابتذال جنسی دارا است. البته حضور بهرام افشاری در نقش اول این فیلم (حلیم رایگان) و ادای این جملات و دیالوگها از زبان او نقش بسیار پررنگی در شکلگیری کمدی شخصیت و خنداندن مخاطب ایفا میکند. شوخیهایی با نام و گذشته او در کلاس روانشناسی و اداره ثبت احوال که بهطور پیاپی بیننده را به خنده وادار میکند، نوید این امر را میدهد که «مرد عینکی» از طنزی جدی برخوردار است که میتواند مسائل روانشناختی را نیز به فرم اثرش اضافه کند. اما آخرین اثر کریم امینی (کارگردان فیلم) که سابقه ساخت سینمای کمدی از جمله فیلم «فسیل» را در کارنامه خود دارد، در همان نیم ساعت ابتدایی به پایان میرسد. در واقع داستان پیش میرود اما کمدی درجا میزند. طنزها و شوخیهای زبانی همه تکراری میشوند که از شوخی با نحوه ادای کلمات فارسی گانگسترهای خارجی گرفته تا چگونگی لو رفتن هویت نقش اصلی داستان.
کمدیای که از فارسی صحبت کردن رئیس یاکوزاها بهخوبی شکل میگیرد در ادامه داستان و در کشتی دزدان دریای سومالی دیگر رنگ و بویی ندارد. چگونگی دزدیده شدن هویت حلیم رایگان که در بازجویی پلیس مخاطب را به خنده وادار میکند (هرچند در لحظاتی درگیر ابتذال جنسی میشود) تا پایان داستان و دستگیری او توسط پنتاگون ادامه دارد و بیان این جملات از دهان کاراکتر بیننده را خسته میکند. کارگردان خود نیز متوجه این تکرار میشود اما به جای ساختن طنز و کمدی در دل اثر، دست به دامان شوخیهای وایرال شده در فضای مجازی و اتفاقات بیرون از داستان میشود. شوخیهایی که دیدن آنها در قاب گوشی و محیط اینستاگرام میتواند مخاطب را بخنداند اما تکرار آن در مدیوم سینما و ژانر کمدی عملی عبث و بهشدت ملالآور است. حضور رضا چلنگر در سکانسهایی از فیلم که مثلا قرار است نوستالژی – کمدی را به اثر اضافه کند، فقط فیلم را از ریتم میاندازد و شوخیهایی که با کاراکتر او میشود عملا پیشبردی در داستان شکل نمیدهد و شاید حضور کاراکتری غیر از او میتوانست سکانسهای داخل کشتی را خندهدارتر کند. المانهای روانشناختی شکل گرفته در ابتدای داستان در ادامه کار بهطور کامل فراموش میشود. در واقع کارگردان به جای استفاده از کاشتی که انجام میدهد، آن را به وسیلهای برای غافلگیر کردن مخاطب در شخصیتپردازی نقش اول داستانش بدل میکند که به مشکلات این امر در ادامه نقد میپردازیم. ورود فیلم به دیگر مسائل از جمله سیاست نیز بیشتر شعاری و ادا و اصول است. کارگردان بهدرستی مواردی را از زبان شخصیت اصلی داستانش بیان میکند اما جرئت پرداختن به آنها در فرم اثرش را ندارد و با روندی که فیلم پیش میگیرد، این مسائل را در نطفه خفه میکند. مقایسه زندانهای پنتاگون و خانههای ایرانی بیشتر از آنکه نقدی سیاسی و کنشگر باشد، پیش پا افتاده، منفعل و تکراری است.
اما بزرگترین مشکل فیلم انتخاب بازیگران و نحوه استفاده از آنها است. شاید اگر صد بازیگر برای ایفای نقش بازپرس کاندید میشدند، نباید نام هومن حاج عبدالهی در میان آنها دیده میشد. کاراکتری که هیچگونه سنخیتی با این بازیگر ندارد. عصبانیت بازپرس از سادهلوحی حلیم و تهدیدهای او جای آنکه باورپذیر شود و المان طنز را وارد سکانسهای داخل زندان کند، بیشتر مضحک و پسزننده است. فریادهایی که هیچ نشانی از عصبانیت و قدرت صدا ندارد بهگونهای که انگار حاج عبدالهی فراموش کرده است که در حال بازی کردن نقش بازپرس در فیلم «مرد عینکی» است و جای حلیم رایگان، بهتاش سریال «پایتخت» را روبهروی خود میبیند. بازی مهدی هاشمی (در نقش پدر حلیم رایگان) نیز اوضاع بهتری نسبت به هومن حاج عبدالهی ندارد. متاسفانه هاشمی سالها است که درگیر یک نوع خاصی از سینمای کمدی و کاراکترهای تیپیکال و تکراری آن شده است بهگونهای که نقشهای انتخابیاش به او هرگز این اجازه را نمیدهند تا از هنر بازیگری خود استفاده کند. او که بازی در نقش کاراکتر دکتر قریب را در کارنامه بازیگری خود دارد، همچنین با حضور در آثار کمدیای از جمله فیلم «همسر» و «دو فیلم با یک بلیط» به یک بازیگر صاحب سبک در سینمای ایران تبدیل شد، مدتی است که درگیر نقشها و ژانرهای مثلا کمدیای شده که نتیجه آن بازیهای تکراری و ملالآور است. حضور بازیگرانی از جمله یدالله شادمانی و شهین تسلیمی در تک سکانسهایی کوتاه نیز هیچ توجیه فیلمنامهای ندارد و فقط بیننده را یاد کمدیهای تلویزیونی میاندازد.
مشکل تکراری شدن و از ریتم افتادن شوخیهای زبانی در طول اثر را علاوه بر کارگردان، فیلمنامهنویس هم متوجه میشود، به همین دلیل ناچار است در یک سوم پایانی فیلم تغییر ژانر دهد که این امر نهتنها کمکی به اثر نمیکند بلکه مخاطب را با پیتزای مخلوطی مواجه میکند که طعم هیچکدام از ژانرهایش را نمیدهد. حضور بازیگران خارجی در نقش گانگسترهای آمریکای جنوبی، جای آنکه طعم طنز اثر را متفاوت و جالب توجه کند، بیشتر آن را به شوخیهای تکراری و عشقی ایرانیزه شده تبدیل میکند. رابطه و صحبتهای میان حلیم و همسرش که خود از افراد تحت تعقیب پنتاگون است، جای ساحل اکوادور میتوانست در سواحل دریای خزر و خلیج فارس و توسط یک کاراکتر ایرانی انجام پذیرد زیرا رابطهای به این نحو در کاراکتر یک زن گانگستر آمریکای جنوبی هرگز فرم نمیگیرد. اما مشکل اساسیتر فیلم «مرد عینکی»، چگونگی روایت داستان در لحظه گذار از ژانری به ژانر دیگر است. شوکی که به مخاطب در لحظه ورود به ژانر اکشن و تغییر شخصیت کاراکتر اصلی فیلم وارد میشود، تیر خلاصی بر پیکره نیمه جان فیلم است. بینندهای که در طول اثر با کاراکتر حلیم سمپات کوچکی پیدا کرده است، یک دفعه رکب میخورد. رکبی که نهتنها نشانه هوش کارگردان نیست بلکه ناتوانی او در ایجاد تعلیق و همراه کردن مخاطب با اثر خود است. بر خلاف کاراکتر حلیم که شخصیت سادهلوح او با سبک بازی بهرام افشاری تا حدودی باورپذیر شده بود، شخصیت کاراکتر گرگ گویی بهصورت آنی از آسمان نازل میشود و مخاطب در شوک فرو رفته هرگز نمیتواند او را بپذیرد. شوکهای دیگری که از پس شوک اول به فیلم وارد میشود از جمله چگونگی باز کردن دستبند کاراکتر گرگ، فاصله مخاطب با اثر را بیشتر میکند. در واقع زمانی که حلیم عینک خود را از چشم برمیدارد و تبدیل به کاراکتر گرگ میشود، این بیننده است که عینک مواجهه با اثر و قهرمان داستانش را از دست میدهد و دیگر قادر به دیدن مابقی داستان نیست.
امتیاز نویسنده به فیلم: ۳ از ۱۰
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید