سینما بازنمایی زندگی است. بازنمایی که کمی هم به آن تخیل و زیست فردی هم اضافه میشود. از همین رو تماشای فیلم در اصل سفری به گوشه و کنار جهان است. سفری زیبا، هیجانانگیز و بعضی وقتها خشن که در همه فرهنگها و رسومات نهادینه شده است. فیلم Bushido نیز نه به صورت شاهکار اما به هر حال توانسته تصویری مناسب را از کشور و فرهنگ ژاپن به ما ارائه بدهد. فرهنگی زیبا، انسانی و در عین حال بسته و خشن که همگی در تضاد باهم یک سنت چند هزار ساله را شکل دادهاند.
داستان از جایی آغاز میشود که کاکونوشین، ساموراییای وفادار و متعهد به اصول بوشیدو (راه و رسم جنگجو)، به ناحق متهم به جرمی میشود که مرتکب نشده است. این اتهام او را مجبور میکند تا قلمرو خود را ترک کند و همراه با دخترش، کینو (با بازی کایا کیوهارا – Kaya Kiyohara)، به زندگی در فقر و انزوا روی آورد. در این شرایط سخت، او نه تنها با مشکلات مادی دست و پنجه نرم میکند، بلکه باید با از دست دادن افتخار و جایگاه اجتماعیاش نیز کنار بیاید، چیزی که برای یک سامورایی بیش از هر چیز ارزشمند است.
با پیشرفت داستان، کاکونوشین تلاش میکند تا راهی برای بازگرداندن شرافت از دسترفتهاش بیابد. او در این مسیر با چالشهایی مواجه میشود که نه تنها تواناییهایش بهعنوان یک جنگجو، بلکه وفاداریاش به اصول اخلاقی بوشیدو را به آزمایش میگذارند. رابطه او با دخترش، کینو، یکی از محورهای احساسی فیلم است؛ کینو که شاهد رنجهای پدرش است، سعی میکند به او کمک کند و در عین حال با واقعیتهای تلخ زندگی جدیدشان سازگار شود.
در ادامه، کاکونوشین فرصتی برای رویارویی با کسانی که به او خیانت کردهاند پیدا میکند. این بخش از داستان پر از تنش و درگیری است، اما برخلاف بسیاری از فیلمهای سامورایی که بر نبردهای فیزیکی تمرکز دارند، “بوشیدو” بیشتر بر کشمکشهای درونی و تصمیمگیریهای اخلاقی تأکید دارد. او باید بین انتقام و بخشش، و بین حفظ جان خود و دفاع از ارزشهایی که به آنها باور دارد، انتخاب کند.
فیلم در نهایت به بررسی عمیقتری از مفهوم بوشیدو میپردازد، اینکه شرافت واقعی در چیست و چگونه یک سامورایی میتواند حتی در بدترین شرایط به اصول خود پایبند بماند. پایان داستان، بدون اینکه بهطور خاص نتیجه را فاش کنم، ترکیبی از تأمل و احساس است که بیننده را به فکر وا میدارد. پس در کلامی خلاصه شده، فیلم Bushido برشی از زندگی یک سامورایی است. یک سامورایی که تنها در شمشیر و جنگ خلاصه نشده بلکه در فرهنگ و اخلاقیات به تصویر کشیده میشود. همین به تصویر کشیده شدن زندگی سامورایی درام اصلی فیلم را شکل میدهد. هرچند درام دیر و یا حتی اضافهتر از خط داستانی شکل میگیرد، با این حال ارزش تماشا کردن دارد و دوستداران فرهنگ ژاپن بهتر است Bushido را از دست ندهد.
مهمترین کاراکتر فیلم Bushido سامورایی رونین شده ما یعنی کاکونوشین است. کسی که در همان نیم پرده اول شخصیت او ساخته میشود. فردی فروتن، باهوش و در عین حال قدرتمند و متعهد به اصول سامورایی. این بُعد از زندگی او با بازی باستانی ژاپنی یعنی گو روایت میشود. بازی که همچون شطرنج فراتر از شانس و هیجان، استراتژی و هوش میطلبد. همین بازی به ظاهر ساده باعث میشود تا بخشهایی از شخصیت کاراکتر اصلی برای مخاطب آشکار شود. اینکه او شخصی باهوش است. اینکه او در اوج قدرت هم همچنان فروتن و با ادب است و…
فیلمساز ما هم بر روی این بازی تاکید ویژهای دارد و سعی بر آن داشته تا در تمامی فیلم از آن بهره بگیرد و در اصل آن را بخشی از فضای کلی اثر خود بکند. به نظر بنده که او موفق به اینکار شده است و بازی تختهای گو در فیلم Bushido جذابیت خوبی دارد. اما بعد از لکهدار شدن شرافت کاراکتر اصلی ما، این بازی کم کم به حاشیه رانده شده و صرفا یادگاری از اثر شد. در انتهای فیلم اما این بازی باری دیگر برگشته و موفق شد لحظه دراماتیک مهمی را رقم بزند. با اینکه مخاطب چیز چندانی از دنیای گو نفهمید، اما این بازی انسانها را بهم نزدیکتر کرد. همین نزدیکی انسانها به یکدیگر و تاثیر متقابل آنها، باعث میشود که در نیمه پرده نهایی Bushido از میان حجم عظیم اکشن خلق شده، سویههایی از انسانیت دیده شود. انسانهایی که توسط همین بازی به یکدیگر نزدیک شده و اکنون به انسانهای بهتری تبدیل شدهاند.
همانطور که در ابتدای مقاله نوشتم فیلم Bushido شاهکار نیست. حتی به زور میشود آن را در جرگه آثار خوب قرار داد. Bushido در بحث دوربین ضعیف است. کادربندی اثر اصلا در اختیار فیلمنامه نیست و هر آن وقت که نما نیاز به تصویر کشیدنِ درامِ خلق شده دارد، دوربین معمولا در جای اشتباهی است. دوربین در بحث مسترشات هم ایرادات بسیاری دارد و در عمده فیلم اصلا به فضاسازی کمک نمیکند. شاید اثر به طور کلی یک یا دو اکستریم لانگ شات داشته باشد و همین مخاطب را از دیدن طبیعت زیبای ژاپن محروم میکند. موسیقی متن اثر هم همگام با فیلمنامه به ضربه زدن تکنیک فیلم متحد شده است. از همان ابتدا تا انتهای فیلم خبری از موسیقی متن خوب نیست و به نظر من بدون موسیقی متن اثر بهتری از اینی که هست میشد. البته ایرادت تکنیکی فیلم تنها به این چند مورد ختم نشده و در بحث تداعی Bushido واقعا ضعیف است. هر موقع که خط زمانی نیاز به شکسته شدن دارد، به جای استفاده از تداعیهای درست، فیلم به صورت ناشیانه به گذشته برمیگردد تا به درک بهتر شخصیتها کمک کند. هرچند که این تداعیها موفق به فضاسازی بهتر میشوند اما بسیار ضعیف و ابتدایی کار شدهاند که همه این موارد درنهایت ما را به این نقطه میرساند که گویا فیلمساز ما آنچنان که باید و شاید در بحث تکنیکی خوب نیست. البته اگر کارگردان و تاثیر مستقیم او را از اثر حذف کنیم، تیم بازیگری عملکرد قابل قبولی دارند. چه در صحنههای بازی گرو که اکت چندان سختی نمیطلبد و چه در صحنههایی با درام بالا، بازیگران موفق شدهاند همگام با فیلمنامه به درک بهتر مخاطب کمک کنند. در این میان کاراکتر اصلی ما قطعا بهترین بازی را از خود به نمایش گذاشته و هنگامی که به وی تهمت دزدی زده میشود، بازی او کاملا درست و عالی است.
در پایان چنین میشود گفت که فیلم Bushido با وجود تمام ایراداتی که دارد، اثری تماشایی و مهم است. فیلمی درباره فرهنگ ژاپن و انسانهایی که شرافت و انسانیت برایشان مهمتر از دیگر چیزهاست. پس اگر به فرهنگ کشور ژاپن علاقه دارید، بنده پیشنهاد میدهم فیلم Bushido را در لیست تماشای خود قرار دهید. البته این را هم بگویم که Bushido مدت زمان زیادی دارد. مدتی که اصلا نیازی به آن نبود. فیلم کند است و روایت مخاطب را خسته میکند. اما اگر از همه اینها که بگذریم، بنده فکر میکنم Bushido به اثری تبدیل میشود که در کنار مهم بودن برای فیلمبازها، دیدنش خالی از لطف نخواهد بود.
نمره نویسنده به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید