فیلم Highest 2 Lowest با نام فارسی «عرش تا فرش» اثر موردانتظار جدید اسپایک لی است. فیلمسازی فیلم «بالا و پایین» آکیرا کوروساوای فقید را دستآویزی برای بازگشتش به سینما پس از دوری ۵ ساله قرار داده. این اثر جدید استودیوی A 24 با نقشآفرینی دنزل واشنگتن برای اولین بار در جشنواره کن به نمایش درآمد.
میتوان لقب بهترین فیلمساز سیاه پوست تاریخ سینما را به اسپایک لی داد. فیلمساز ۶۸ سالۀ آمریکایی که زمانی نامش را تریلی نمیکشید حالا سالهاست که رو به افول است. به قدری که حتی شاید مخاطبان جدید سینما، چندان اسپایک لی را نشناسند! اسپایک لی از همان ابتدا با اعتماد به نفسی قابل تحسین وارد عرصۀ هنر هفتم شد و با شجاعتی ستودنی مسائل تبعیض نژادی را در سینما بازگو کرد. در حقیقت اسپایک با فیلم درخشان Do the Right Thing «کار درست را انجام بده» در سال ۱۹۸۹ توانست نام خودش را حسابی بر سر زبانها بیندازد. فیلمی درخشان که بیتردید نه تنها یکی از بهترین آثار تاریخ سینما دربارۀ نژاد است بلکه یکی از بهترین آثار سینمایی است که توانسته یک جامعه را به باورپذیرترین شکل ممکن بسازد. اسپایک لی از همان ابتدا با امضای خودش وارد سینما شد و تا به همین امروز با امضای شخصی خودش مشغول فیلمسازی است. فیلمسازی که دغدغهمند است و دغدغهاش را به شکلی منحصر به فرد در سینما بازگو میکند. اسپایک سپس یکی از بهترین بیوگرافیهای تاریخ سینما را ساخت؛ فیلم «مالکوم ایکس» در سال ۱۹۹۲ که در مدت زمان ۲۰۰ دقیقه به داستان زندگی رهبر مسلمان سیاهپوستان آمریکا در دهۀ ۶۰ میلادی میپردازد. اثری که پیشتر هم تماشایش را به همۀ شما سینمادوستان در مقالهای جداگانه توصیه کرده بودم چرا که فارغ از آشنایی با یکی از مهمترین و قابل بحثترین شخصیتهای آمریکا در دهۀ ۶۰ میلادی، با یک شاهکار سینمایی طرف هستید که به معنای واقعی کلمه تماشایی است. شاهکاری که بی دلیل نیست که مارتین اسکورسیزی و راجر ایبرت فقید آن را در لیست ۱۰ فیلم برتر دهۀ ۹۰ میلادی قرار دادند!
اوج دوران فیلمسازی اسپایک لی در دهۀ ۹۰ میلادی است زمانی که آثاری همچون «تب جنگل»، «کروکلین»، «۴ دختر کوچک»، «او بازی را برد»، «کلاکرز» و چندین اثر دیگر را کارگردانی و حتی در برخی از آنها به ایفای نقش پرداخت! اسپایک لی اولین فردی بود که موضوع تبعیض نژادی را در سینمای جریان اصلی هالیوود مطرح کرد. کارگردانی که به گونهای در فیلمهایش به مسائل تبعیض نژادی و هویت سیاهپوستان در آمریکا پرداخت که حتی اگر من و شمایی که هیچ ارتباطی با این موضوع نداریم هم فیلمهایش را تماشا کنیم از آن لذت خواهیم برد و حتی در دغدغهمندی او سهیم خواهیم شد.
اسپایک در آغاز هزارۀ جدید هم کماکان آثار قابل اعتنایی همچون «ساعت ۲۵ام» با نقشآفرینی ادوارد نورتون در سال ۲۰۰۲ و «مرد نفوذی» در سال ۲۰۰۶ را با نقشآفرینی انبوهی از ستارگان هالیوودی ساخت که حتی فیلمنامهاش در کتابهای سینمایی تدریس میشود! در حقیقت اسپایک لی در این دهه جایگاه خود را به عنوان کارگردانی مؤلف تثبیت کرده بود و به یک برند در سینمای آمریکا تبدیل شده بود که همکاری با او آرزوی ستارگان هالیوودی بود! کارگردانی که همواره فیلمنامههای نوآورانۀ آثارش را هم خودش مینوشت و اثری خاصِ خود را تولید میکرد.
اما در ادامه اوضاع برای اسپایک به هیچ وجه خوب پیش نرفت و او از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۸ عملاََ به طور کامل از رده خارج شده بود و دیگر اسمی از اون به میان آورده نمیشد. در این بین آثار ضعیفی از جمله بازسازی Old Boy کرهای را به روی پرده برد که میتوان از آن به عنوان یکی از بزرگترین شکستهای تمام دوران کاریاش نام برد.
اما در سال ۲۰۱۸ اسپایک پرقدرت بازگشت و باز هم موضوع تبعیض نژادی را دستمایۀ اثر خود قرار داد. فیلمی به نام BlacKkKlansman که بازگشت اسپایک به سبک همیشگی خودش بود. اثری تریلر-سیاسی با امضای ویژۀ اسپایک که نگاهی به گروه افراطی KKK بود. BlacKkKlansman در فصل جوایز هم خوش درخشید و در اسکار آن سال هم سر و صدای زیادی بر پا کرد تا جایی که اسپایک لی را پس از نامزدیهای بسیار، به اولین اسکار زندگیاش رساند. جایزۀ اسکار بهترین فیلمنامۀ اقتباسی!
در سال ۲۰۲۰ اسپایک لی فیلم Da 5 Bloods را در رابطه با جنگ ویتنام که به موفقیت ویژهای دست پیدا نکرد. اسپایک به مدت ۵ سال از سینما دوری جست تا اکنون با یک دوری نسبتاََ طولانی، بار دیگر به عرصۀ سینما بازگردد. او این بار فیلم مشهور High & Low کوروساوا را برای بازسازی انتخاب کرد و از ستارگانی همچون دنزل واشنگتن -یار همیشگی اسپایک- و جفری رایت برای حضور در این پروژه دعوت کرد. در ادامه به نقد و بررسی جدیدترین اثر اسپایک لی خواهم پرداخت و به این سؤال مهم پاسخ خواهم داد که آیا دورۀ اسپایک لی تمام شده است یا کماکان قدرت ادامه دادن در سطحی بالا را دارد؟
تصویری از اسپایک لی و دنزل واشنگتن در جشنوارۀ کن ۲۰۲۵ | اسپایک لی با همان استایل مشهور نارنجی رنگ خود پس از سالها به کن بازگشت. او جایزۀ نخل طلای افتخاری کن را از دستان رفیقش، دنزل واشنگتن، دریافت کرد.
بزرگترین اشتباه تماشاگر برای تماشای این فیلم، مقایسۀ این اثر با منبع اقتباسش، فیلم «بالا و پایین» آکیرا کوروساوا، است! فیلم «بالا و پایین» یک اثر درخشان در تاریخ سینما محسوب میشود که یکی از بهترین آثار یکی از بزرگترین کاراگردانان تاریخ سینماست! فیلمی عمیق که معانی و مضامین فراوانی را در عین سادگی داراست. اما «عرش تا فرش» یک فیلم شخصی از اسپایک لی است! در ادامۀ این نقد و بررسی این موضوع شخصی بودن اثر را بیشتر باز خواهم کرد. اما همینقدر بدانید که با مقایسۀ این فیلم و اثر کوروساوا هم به خودتان ظلم کردید، هم به این اثر و هم به آن اثر!
با اینکه قصه در هر دو فیلم تقریباََ یکی است اما همان طور که میدانید در سینما مهمتر از قصه، شیوۀ پرداخت آن است که در این دو اثر ۱۸۰ درجه متفاوت است و این تفاوت کاملاََ عمدی است. یعنی اسپایک لی دقیقا میداند دارد چه میکند و همین است که این اثر را از زیر سایۀ اثر کوروساوا خارج میکند. مطمئن باشید هیچ کارگردانی نمیتوانست یک بازسازی در حد نسخۀ کوروساوا ارائه بدهد و قطعاََ نسخۀ اورجینال تکرارنشدنی است. اسپایک لی هم انسان باهوش و سینمادوستی است و این موضوع را به خوبی میداند و به همین دلیل اثری میسازد که به جز قصهاش هیچ ارتباطی با اثر کوروساوا ندارد و از میانههای فیلم عملاََ مخاطبی را که قصد مقایسۀ این دو اثر را دارد دست میاندازد! به معنای واقعی کلمه دست میاندازد!
پس بیایید مقایسه را به طور کامل فراموش کنیم و با جدیدترین اثر اسپایک لی روبهرو شویم. فیلم با یک تیتراژ غیر منتظره آغاز میشود. ۳ دقیقه به رخ کشیدن شهر نیویورک و پل بروکلین با پخش ترانۀ What a Beautiful Morning از نورم لوئیس! بله! این اسپایک لی و آغاز دیوانهبازیهای جذابش است! اسپایک از همین ابتدا سر شوخی را باز میکند و حتی کلمۀ Welcome را روی یک ساختمان به نمایش در میآورد! او به خوبی این نماها را به بالکن کینگ (با نقش آفرینی دنزل واشنگتن) متصل میکند و به نوعی در این سه دقیقه در عین به رخ کشیدن نیویورک و پل بروکلین و پخش ترانهای اورجینال فضای کلی اثر و جغرافیای خانۀ کینگ و ویوی آن از پل بروکلین را برای بیننده میسازد.
تصویری از فیلم Highest 2 Lowest (2025) | اسپایک لی ردر همان تیتراژ ابتدایی فضای کلی را برای بیننده میسازد.
در ادامه با خانوادۀ کینگ از جمله همسرش (ایلفنش هادرا) و پسرش (اوبری جوزف) آشنا میشویم. یکی از نکات مثبت فیلم در همین دقایق ابتدایی شیمی جذابیست که میان کاراکتر دنزل واشنگتن و پسرش ساخته میشود. یک شیمی باورپذیر لذتبخشِ بانمک که در ادامه هم به کمک فیلم میآید. با کاراکتر شوفر کینگ (جفری رایت) آشنا میشویم و قصه آغاز میشود.
نکتهای که از همان ابتدا جلب توجه میکند تدوین عجیب فیلم است که مشخصاََ متفاوت است و حتی از منظر قواعد سینمایی، غلط هم هست! در حقیقت اسپایک لی در این فیلم هم داستان را دست میاندازد، هم کاراکترهای فیلمش را و هم قواعد سینما را! البته اسپایک لی از دیرباز تدوین منحصر به فرد خود را داشته و این برای اولین بار نیست که چنین اتفاقی میافتد.
در ادامه قصۀ گروگانگیری پیش میرود که کاملاََ منطبق بر فیلم «بالا و پایین» است. قصه چیز تازهای برای گفتن ندارد و مشخصاََ برای فیلمساز هم صرفا بهانهای برای نمایش چیزهای دیگر است. بنابراین تمرکز بیش از حد روی آن عین بلاهت است! ولی خوب است که به نقش آفرینی یکی از دوست داشتنیترین بازیگران تاریخ سینما یعنی دنزل واشنگتن عزیز بپردازیم. واشنگتن که در هفتاد سالگی به سر میبرد -که ماشاءالله هم بهش نمیآید!- به تازگی دچار تغییری در نحوۀ اکتینگ خود شده است. به نظرم واشنگتن به تازگی اُوراَکت (Overact) دارد و این را ما در فیلم Gladiator II هم نظارهگر بودیم. هیچ شکّی در استادی دنزل واشنگتن نیست و اگر در این موضوع شک دارید حتما به سراغ تماشای آثار این ستارۀ درخشان سینما بروید و از بازیگری استادانۀ او لذت ببرید. اما در فیلم Gladiator II و در این فیلم علیرغم اینکه به طور کل نقش آفرینی خوب و جذابی دارد اما در بسیاری لحظات از اثر بیرون میزند! اما باید بگویم که به نظر من این اُوراَکت در این فیلم کاملاََ آگاهانه و منطبق بر فیلم است چرا که فیلم اساساََ یک فیلم عادی قاعدهمند نیست و این را از همان تیتراژ ابتدایی و نحوۀ تدوین و سایر مواردی که در ادامه به آنها خواهم پرداخت متوجه میشویم. نقش آفرینی واشنگتن در این فیلم قابل ستایش و جذاب است و کاراکتر کینگ را برای بیننده میسازد. (برخلاف نقشآفرینی او در برخی صحنههای فیلم Gladiator II که بیربط با اثر بود.)
تصویری از فیلم Highest 2 Lowest (2025) | نقش آفرینی دنزل واشنگتن در این فیلم خوب و قدرتمند است. تردیدی ندارم که اوراکت او در برخی صحنهها کاملاََ فکر شده و براساس همفکری میان شخص اسپایک لی و دنزل است. یک نقش آفرینی دلچسب از یک ستارۀ درجه یک سینما که یکی از اصلیترین نقاط قوت فیلم و از جذابیتهای اصلی آن به شمار میرود.
بیایید کمی به بررسی دو سکانس کلیدی در فیلم بپردازیم. همان طور که میدانید یکی از دو نقطۀ اوج فیلم طبق فیلمنامه در میانۀ اثر و جایی است که قرار است دنزل پولها را به گروگانگیر تحویل دهد و با نقشهای از جانب پلیسها، طبق خواست گروگانگیر وارد ایستگاه مترو میشود. در حقیقت این سکانس طبق روند قصه، مهمترین و جدیترین سکانس ۸۰ دقیقۀ ابتدایی اثر است که اسپایک لی با آن حسابی شوخی میکند! از همان بدو ورود دنزل به مترو، شاهد نماهای متعدد از آوازخوانیهای طرفداران تیم نیویورک یانکیز (New York Yankees) و شعارهای آنها برعلیه تیم بوستون رد ساکس (Boston Red Sox) هستیم. شاید برای شما هم سؤال شده باشد که چه ضرورتی برای وجود چنین چیز بیربطی در داستان هست، آن هم با این همه تأکید؟! اگر میخواهید پاسخ پرسشتان را بگیرید قاعدتاََ باید نگاهی به اسم فیلمساز بیندازید. اسپایک لی از طرفداران دو آتشۀ تیم بیسبال نیویورک یانکیز است و دلیل این تأکید در طول فیلم هم همین است! البته که اسپایک علیرغم جنون غیرقابل کتمانش، یک فیلمساز بلده کار است و از همین نکته در راستای خلق تعلیق بهره میگیرد. مورد دیگری هم که در این سکانس بیربط به نظر میآید جشن مربوط به پورتوریکوییهاست که فیلمساز چنان با آب و تاب و پرتکرار به سراغ آن میرود که برای بیننده خندهدار است! حقیقتاََ هم آن سکانس عمداََ خندهدار است.
موسیقی متن فیلم مشخصا در بسیاری از صحنهها ناهمگون است. در نگاه اول به نظر میآید هاوارد دروسین موسیقی متن ضعیفی خلق کرده است اما این نگاه کاملاََ ناپخته و کوتهفکرانه است! یعنی کارگردانی با سابقۀ اسپایک لی نمیداند که این موسیقی متن جذاب با وایب مثبتش به این سکانس پرتنش نمیخورد؟! اتفاقاََ این تصمیم هم کاملاََ در راستای دیگر تصمیمات عجیب او در این فیلم است که به خلق اثری مفرح و متمایز و البته شخصی کمک کرده است.
تصویری از فیلم Highest 2 Lowest (2025) | سکانس اولیۀ مترو یک سکانس درخشان است! سکانسی که اگر به تک تک اجزاء به صورت جداگانه نگاه بیندازیم همگی اشتباه هستند. تأکیدهای بیدلیل بر روی جشن پورتوریکوییها، شعارهای هواداران تیم نیویورک یانکیز، موسیقی متن ناهمگون و حتی استفاده از تصاویر ضبط شده با دوربینی متمایز در برخی لحظات. اما اینجاست که کارگردانی به نام اسپایک لی نشان میدهد هنوز زنده است و پرقدرت فیلم میسازد. او تمام این اجزاء بیربط را با جنون جذابش به گونهای کنار هم میچیند که شاهد کلی منسجم هستیم. یک سکانس پرتعلیق مفرح درخشان!
چنین نکاتی در چندین صحنه و سکانس دیگر فیلم هم به چشم میخورند. از جمله سکانس تعقیب و گریز انتهایی فیلم. جایی که دنزل بالاخره به آن رپر دست پیدا میکند اما به طرز عجیبی شاهد دیالوگهای پینگ پنگی بیربط و البته خندهدار میان آن دو هستیم. در ادامه هم که شاهد تعقیب و گریز میان آنها با سبکی مشابه سکانس متروی اولیه هستیم.
البته بر این باورم که اگرچه فیلم Highest 2 Lowest از قصه بیشتر به عنوان یک ابزار پیشرونده استفاده میکند اما ضعفهایی در این زمینه دارد که اگر برطرف میشد با اثری قدرتمندتر طرف بودیم. همچنین «عرش تا فرش» یک فیلم پاپ کورنی صرف نیست و سعی دارد حرفهای مهمی هم بزند. فیلمی که بیش از هر چیز ستایشگر موسیقی است. فیلمی که هویت دارد و حقیقتاََ مثل دیگر کارهای اسپایک لی یک فیلم با فرهنگ و کاراکترهای Afro American است. پایان بندی اثر برایم تداعی کنندۀ تصمیمات اسپایک لی در این فیلم است. کینگ که سالهاست صاحب یکی از بزرگترین کمپانیهای موسیقی دنیاست تصمیم میگیرد دوباره جایگاه گذشتهاش را پس بگیرد و در این بین قصد دارد خانواده و عشق و علاقۀ خود را فدا کند تا بتواند دوباره در کانون توجهات قرار بگیرد. به گفتۀ همسر کینگ، او برخلاف گذشته دیگر از خود موسیقی لذت نمیبرد و سالهاست با جادوی موسیقی سر و کار ندارد و غرق در حواشی موسیقی است. اما در انتها این کاراکتر به تمامی دریچههایی که رو به او باز شده تا دوباره کسب و کارش را احیا کند و بار دیگر به مرکز توجه دنیا تبدیل شود پشت پا میزند چرا که چنین چیزی دیگر برایش فاقد اهمیت است! کینگ حالا میخواهد در آرامش، به آغوش موسیقی و خانوادهاش بازگردد چرا که او عاشق همین است. همانند اسپایک لی که در این اثر تصمیم گرفته چشمش را روی تمام چیزهای دیگری که سالهاست برای آنها مینویسد و میسازد ببندد و این بار فقط برای دل خودش فیلم بسازد!
تصویری از فیلم Highest 2 Lowest (2025) | «عرش تا فرش» صرفاََ یک اثر پاپ کورنی نیست. اثری در ستایش تمام قد از موسیقی و خصوصاََ موسیقی سیاهپوستان آمریکایی است. اثری که پرسشهای جدی دربارۀ تأثیرات فضای مجازی و تحول دنیای امروزی مطرح میکند و دیالوگهای قابل تأملی هم دارد: «امروزه بزرگترین واحد پول دنیا، جلب توجه است!»
در پایان باید گفت فیلم Highest 2 Lowest هیچ ربط خاصی به فیلم High & Low ندارد و مقایسۀ میان این دو اثر اقدامی غیر منطقی است. «عرش تا فرش» اثری است که نشان میدهد اسپایک لی نه تنها هنوز زنده است بلکه سرزنده هم هست! فیلمی بسیار مفرح و جذاب که بیش از هر کسی یا هر چیزی، برای خود شخص اسپایک لی ساخته شده است. اثری که میداند کجا باید جدی باشد و کجا باید بخنداند؛ اما نه به گونهای که شما انتظار دارید، بلکه به گونهای که اسپایک دوست دارد!
نمره: ۷ از ۱۰
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید