تک فان

تک فان

مجله خبری تفریحی: دنیای سرگرمی و تفریح
امروز: یکشنبه , ۲۷ مهر , ۱۴۰۴
X
نقد و بررسی فیلم My Oxford Year | دست و پا زدن در راه رسیدن به عشق

نقد و بررسی فیلم My Oxford Year | دست و پا زدن در راه رسیدن به عشق

فیلم My Oxford Year یک کمدی عاشقانه آمریکایی است که بر اساس رمانی به همین نام، نوشته جولیا ولان ساخته شده است. کارگردان این اثر ایان موریس انگلیسی است که بیشتر در نقش نویسنده و فیلمنامه‌نویس در صنعت سینما شناخته می‌شود.

تبلیغات

My Oxford Year شروع خوبی دارد. دختری آمریکایی (آنا) که کشورش را برای تحصیل در دانشگاه آکسفورد ترک کرده و با کلی امید و آرزو قدم در کشور انگلستان گذاشته است. آنا در ابتدای داستان همه چیز را رویایی می‌بیند. دفترچه‌ای به دست و تیک زدن کارها طبق برنامه از او دختری ایده‌آلیست می‌سازد اما کارگردان در همان آغاز فیلم در مقابل قهرمان داستانش می‌ایستد. عبور ماشینی با سرعت از کنار او و پاشیده شدن گل بر لباس‌های آنا این امر را به او می‌فهماند که دنیا قرار نیست طبق برنامه ما پیش برود و مشکلات قهرمان داستان با چنین موضوع ساده و پیش پا افتاده‌ای آغاز می‌شود. ورود آنا به دانشگاه و حضور سر کلاس نیز برنامه‌های او را به هم می‌زند. استاد مورد علاقه‌اش که به دلیل شرکت در کلاس‌های او، آنا مجاب به حضور در آکسفورد شده بود، به دلیل مشغله کاری انصراف می‌دهد و شخص دیگری (جیمی) را جای خود سر کلاس می‌فرستد. در واقع کارگردان با یک قصه ساده و درست و بدون پیچیدگی خاصی در مقابل دنیای رویایی یا بهتر است بگوییم ایده‌آل قهرمان داستانش می‌ایستد تا او را در مسیر واقعیت قرار دهد. اما متاسفانه جرقه عشقی که میان شاگرد و استاد (آنا و جیمی) می‌خورد داستان را وارد عشقی کلیشه‌ای و بدتر از آن، روایتی تکراری می‌کند.

نقد و بررسی فیلم My Oxford Year | دست و پا زدن در راه رسیدن به عشق - گیمفا

داستان کلیشه‌ای در سینما به تنهایی ایراد محسوب نمی‌شود اما اگر نوع روایت اسیر کلیشه شود، فرم اثر را از بین می‌برد و مخاطب را خسته می‌کند. مشکل اساسی فیلم My Oxford Year که به نوع روایت خدشه وارد می‌کند، عدم شخصیت‌پردازی کاراکترها است. قهرمان داستان کاری جز عاشق شدن ندارد و کارگردان حتی قادر نیست از او شخصیت تیپیکالی بسازد که علاقه‌اش به ادبیات و شعر برای مخاطب باورپذیر شود. خواندن یک بیت شعر در لحظاتی از فیلم و ذوق کردن از دیدن یک کتاب عملا نمی‌تواند کاراکتری ادبی بسازد مگر در خیالات مبتذل کارگردان بنابراین قهرمان داستان از مرحله تیپ‌سازی هم عبور نمی‌کند چه برسد به آن‌که تبدیل به شخصیت شود. همین امر در خصوص کاراکتر جیمی نیز صدق می‌کند. هیچ‌گونه المانی در فیلم کاشته نمی‌شود که مخاطب به این باور برسد که جیمی دانشجوی دکتری و استاد دانشگاه ادبیات است. آنا و جیمی هر دو فقط کاراکتر کلیشه‌ای نوجوانی هستند که اسیر یک عشق تینیجری شده‌اند و داستان هرگز از این موضوع فراتر نمی‌رود. شور و شوقی که آنا از حضور در آکسفورد دارد نیز در شخصیت او پدیدار نمی‌شود و قاب‌بندی‌های دوربین بیشتر حکایت از عشق کارگردان به دانشگاه آکسفورد دارد، نه کاراکتر داستانش.

نیمه اول داستان My Oxford Year بدون هیچ‌گونه خلاقیت خاصی به پایان می‌رسد و نیمه دوم هم با شوک کارگردان آغاز می‌شود. فیلم‌ساز چون از شکل‌دهی گره داستانی عاجز است، ناچارا شوکی به اثرش وارد می‌کند تا مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد. بردن داستان به این سمت و سو که جیمی پسری است که دختران را اغفال می‌کند فقط به این خاطر است که ذهن مخاطب در لحظه غیبت جیمی به فکر خیانت او به آنا بیفتد. زمانی که کارگردان نتواند داستانش را به‌درستی روایت کند، مجبور است موضوع مهمی را از دید مخاطب پنهان کرده و با انحراف ذهن او به سمتی دیگر، شوک مبتذلش را به داستان وارد کند. هرچند شوکی که می‌دهد نیز کلیشه‌ای است. پسری بیمار که لحظات پایانی عمرش را سپری می‌کند و به جای درمان سخت و طاقت‌فرسا تصمیم به لذت بردن از زندگی می‌‌گیرد، بارها در سینما تکرار شده و با این نوع روایتی که کارگردان ارائه می‌دهد، تبدیل به مثبت‌اندیشی زرد نیز می‌شود. عدم شخصیت‌پردازی کاراکتر جیمی، نه‌تنها حس سمپات و همذات‌پنداری مخاطب نسبت به او را برانگیخته نمی‌کند بلکه مانع از احساس ترحم مخاطب به او نیز می‌شود. گاهی اوقات کنش کاراکتر به‌قدری قوی و باورپذیر است که اجازه ترحم را نمی‌دهد اما عدم احساس شفقت مخاطب نسبت به جیمی به‌ دلیل فاصله‌ای است که بین او و مخاطب ایجاد شده است. متاسفانه کارگردانی این قابلیت را هم ندارد که با تکنیک مناسب بتواند تا حدودی احساسات نابود شده بیننده را زنده کند. لحظه غش کردن جیمی را به خاطر بیاورید. این اتفاق به‌قدری سریع حادث می‌شود و سپس کات می‌خورد که احساسات مخاطب فرصت برانگیخته شدن پیدا نمی‌کنند. در واقع تکنیک کارگردانی، داستان، نوع روایت و شخصیت‌پردازی، همگی دست در دست هم داده‌اند تا مانع از برقراری ارتباط میان بیننده و کاراکترهای داستان شوند.

نقد و بررسی فیلم My Oxford Year | دست و پا زدن در راه رسیدن به عشق - گیمفا

از کنار موسیقی بد فیلم My Oxford Year نیز به هیچ عنوان نمی‌توان به‌سادگی گذر کرد. زمانی که کاراکترها ساخته نشوند، مطمئنا ارتباط میان آن‌ها نیز شکل نمی‌گیرد، بنابراین کارگردان مجبور است با استفاده از المان موسیقی این نقیضه را جبران کند اما زهی خیال باطل. موسیقی نقش یاری‌دهنده را در سینما ایفا می‌کند و خود نمی‌تواند به تنهایی سوژه شود. در واقع تمام پارامترهای فرمیک اثر باید شکل بگیرند تا حس مخاطب برانگیخته شود، آن‌گاه موسیقی می‌تواند این حس برانگیخته شده را تقویت کند. موضوعی که در این اثر هرگز به چشم نمی‌خورد. موسیقی این فیلم نه‌تنها کمکی به ساختن رابطه میان آنا و جیمی نمی‌کند بلکه در اکثر سکانس‌ها و پلان‌های دیگر نیز بی‌مورد استفاده می‌شود. در چندین سکانس از جمله سکانس‌های مهمانی، موسیقی و کات با یکدیگر همخوانی ندارند. کارگردان در نقطه اوج موسیقی کات می‌دهد و صدایی که گوش مخاطب را درگیر خود کرده است در بدترین زمان ممکن قطع می‌شود و این موضوعی است که یک بیننده غیرحرفه‌ای نیز متوجه آن می‌شود. جدا از مسئله موسیقی، کات‌های کارگردان در اکثر لحظات بد و اشتباه است. تماس تصویری میان آنا و مادرش که مثلا جز لحظات احساسی فیلم محسوب می‌شود نباید به‌طور مداوم میان دو کاراکتر کات بخورد. دوربین باید در کنار آنا بماند و مادر را تنها در صفحه گوشی مشاهده کنیم زیرا با این کار هم موضع کارگردان نسبت به حقانیت کاراکتر آنا مشخص شده و هم مخاطب درگیر احساسات قهرمان داستان می‌شود.

نقد و بررسی فیلم My Oxford Year | دست و پا زدن در راه رسیدن به عشق - گیمفا

فیلم My Oxford Year در ژانر کمدی نیز مانند ژانر عاشقانه ناموفق عمل می‌کند. همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم، کاراکترها باید ساخته شوند تا از پس آن اتفاقات دیگر فیلم باورپذیر شود. بنابراین زمانی که شخصیت‌پردازی مشکل داشته باشد، شوخی‌ها نیز رنگ و لعاب خاصی به اثر نمی‌دهد. دوستان آنا مانند خیلی از اتفاقات دیگر داستان، کلیشه‌ای هستند و بارها در فیلم‌هایی با ژانر عاشقانه تینیجری در کنار شخصیت‌های اصلی دیده شده‌اند و هرگز پتانسیل رسیدن به یک تیپ سینمایی را ندارند. بار اصلی کمدی فیلم نیز بر دوش این کاراکترها است که عملا قابلیت خنداندن مخاطب را ندارند. تنها موضوع قابل دفاع در خصوص کاراکتر دوستان و هم‌کلاسی‌ها، کاشت و برداشت‌هایی است که کارگردان گاها انجام می‌دهد. مثل ایراد گرفتن چارلی از کفش‌های آنا در مواجهه اول و خرید کفش برای او در روز تولد.

اگر از کنار تمامی مشکلات فیلم My Oxford Year گذر کنیم، کارگردان در یک مسئله به‌شدت موفق عمل می‌کند. با آن‌که فیلم مشکل شخصیت‌پردازی دارد و اغلب کاراکترها حتی به یک تیپ سینمایی هم نمی‌رسند، شخصیت پدر تا حدودی شکل می‌گیرد که برای مخاطب باورپذیر شود. سکانس‌هایی که ویلیام (پدر جیمی) در آن حضور دارد را به یاد بیاورید. در مهمانی دانشگاه با آنا در خصوص پسرش صحبت می‌کند و از او می‌خواهد که جیمی را برای درمان ترغیب کند. زمانی که پسرش غش می‌کند و او را به بیمارستان می‌برند، نگرانی ویلیام در حیاط بیمارستان کاملا ساخته و پرداخته می‌شود. او حتی نمی‌تواند روی پاهایش بایستد و اصطلاحا کمرش می‌شکند. در مهمانی تولد آنا و در کنار میز شام، تنها کسی است که برای پسرش اشک می‌ریزد و در انتهای داستان به تصمیم پسرش احترام می‌گذارد. هرچند سکانس شمشیربازی پدر و پسر دیگر لوس می‌شود و اضافی است اما ویلیام به‌‌صورت تیپیکال به عنوان پدر شکل می‌گیرد. موضوع مهمی که باید به آن اشاره کرد تقدس‌زدایی‌ای است که کارگردان نسبت به کاراکتر پدر انجام می‌دهد. ویلیام و هر فرد دیگری به عنوان پدر مقدس نیست و جیمی به‌درستی در مقابل خواسته او می‌ایستد و خودش برای باقی‌مانده روزهای زندگی‌اش تصمیم می‌گیرد اما نکته حائز اهمیت عدم حرمت‌شکنی کاراکتر پدر است. کارگردان پدر را تبدیل به یک آنتاگونیست اگزجره نمی‌کند که شخصیتش مخاطب را پس بزند و ضد او کند. ویلیام تمام المان‌های یک پدر واقعی را دارد و در دنیای خیالین فیلم، تنها کسی است که علیه مثبت‌اندیشی زرد روایت داستان می‌ایستد اما کارگردان با قرار گرفتن در کنار کاراکتر جیمی هرگز اجازه مقدس کردن او را به مخاطب نمی‌دهد.

نقد و بررسی فیلم My Oxford Year | دست و پا زدن در راه رسیدن به عشق - گیمفانماهای گاه و بی‌گاه از دانشگاه آکسفورد که نشان از سمپات کارگردان به این مکان دارد

پایان فیلم نیز مثل ابتدای آن خوب برگزار می‌شود. حضور آنا و جیمی در مکان‌های مختلف و حذف شدن یک‌باره جیمی از تصویر، جز معدود لحظاتی از فیلم است که حس مخاطب را برانگیخته می‌کند. کارگردان با نشان دادن مجدد آنا در آن مکان‌ها و این بار به‌تنهایی، حس شکل‌گرفته را قوی‌تر کرده و تا حدودی می‌تواند خود را از کلیشه‌ای که کل فیلم در آن دست و پا می‌زد، برهاند.

امتیاز نویسنده به فیلم: ۵ از ۱۰                  

منبع خبر





دانلود آهنگ
ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

طراحی و اجرا : وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است