تک فان

تک فان

مجله خبری تفریحی: دنیای سرگرمی و تفریح
امروز: یکشنبه , ۲۳ شهریور , ۱۴۰۴
X
نقد و بررسی فیلم Nobody 2 | دنیا امنه؟ کدام دنیا را میگی؟

نقد و بررسی فیلم Nobody 2 | دنیا امنه؟ کدام دنیا را میگی؟

پس از گذشت چهار سال از پخش قسمت اول، رابرت جان ادن‌کرک با دنباله فیلم Nobody به سینما بازگشت تا طرفداران خود را به دیدن یک اکشن مهیج هالیوودی امیدوار کند. البته او در این بین در فیلم «زندگی وارونه» نیز به ایفای نقش پرداخت که یک شکست اساسی در کارنامه بازیگری‌اش محسوب می‌شود. البته ادن‌کرک با بازی در نقش ساول گودمن در سریال‌های «بهتره با ساول تماس بگیری» و «برکینگ بد» توانست جای خود را در دل مخاطبان فیلم و سریال مستحکم کند و حضورش در هر فیلمی وزنه سنگینی محسوب می‌شود. با توجه به این‌که قسمت اول فیلم Nobody توانست مورد اقبال واقع شود، انتظار می‌رفت که Nobody 2 نیز با حضور ادن‌کرک این مسیر را ادامه دهد، اما عوض شدن کارگردان روسی آن (ایلیا نایشولر) با یک کارگردان اندونزیایی (تیمو تیاهانتو) که اولین اثر هالیوودی خود را کارگردانی می‌کند، فیلم را از هر نظر به بیراهه‌ای برد که بازی ادن‌کرک نیز نتوانست نجاتش دهد.

تبلیغات

فیلم Nobody 2 همانند قسمت اول با کلوزآپ چهره هاچ منسل (قهرمان داستان) در اتاق بازجویی آغاز می‌شود. کارگردان هرگز نباید فیلم را با کلوزآپ کاراکتر آغاز کند زیرا این نمای نزدیک، ارتباط نزدیک مخاطب با کاراکتر را می‌طلبد که هنوز در ابتدای فیلم شکل نگرفته است اما چون این اثر دنباله قسمت قبلی است و مخاطب با کاراکتر آشنایی دارد، می‌توان از این خطا چشم پوشی کرد. در عوض کارگردان اینسرت (درشت‌ترین نما در سینما) بسیار خوبی از حلقه داخل انگشتش می‌دهد که دغدغه او را به عنوان مرد خانواده معنی می‌کند. مهم‌ترین مساله زندگی هاچ قبل از تسویه بدهی و حرفه‌اش، خانواده او است و این تاکید بر حلقه به‌درستی این مساله را بازگو می‌کند. سپس باز هم مانند قسمت اول روزمرگی هاچ و خانواده‌اش را مشاهده می‌کنیم. روزهای هفته که می‌گذرند، بیدار شدن هاچ از خواب، صبحانه درست کردن مادر، نشستن خانواده پشت میز غذا، بیرون رفتن بچه‌ها، استخر رفتن بکا (همسر هاچ با بازی کانی نیلسن) و حتی زخم زیر چشم بریدی (پسر هاچ) نیز تکرار قسمت اول است. آیا این حجم از تکرار بد نیست؟ خیر بد نیست زیرا تغییری در ظاهر کوچک اما اساسی‌ در این سکانس‌ها صورت گرفته که نقطه آغاز قسمت دوم است یعنی غیبت پدر در جمع خانواده. نبود هاچ در کنار بکا، پشت میز غذا و در جای جای خانه به‌شدت چشم‌گیر است و حالا ری‌اکشن او به این مسئله می‌تواند نقطه شروع داستان این قسمت باشد.

نقد و بررسی فیلم Nobody 2 | دنیا امنه؟ کدام دنیا را میگی؟ - گیمفا

قهرمان داستان ما دغدغه خانواده را دارد و روند فیلم نشان می‌دهد که این دغدغه‌مندی او هرگز شعاری نیست. هاچ از هر فرصت کوتاهی که در خانه نصیبش می‌شود استفاده می‌‌کند تا با اعضای خانواده صحبت کرده و غیبتش را در وهله اول جبران و سپس توجیه کند. زمانی که تصمیم می‌گیرد خانواده را به مسافرت ببرد، این ذهنیت به‌وجود می‌آید که این سفر بهانه‌ای است برای اتفاقات اکشن قسمت دوم، اما روایت داستان برعکس این امر را ثابت می‌کند. در واقع اتفاقات اکشن فیلم بهانه‌ای است برای دفاع از خانواده. چرا از روایت داستان حرف می‌زنیم؟ کافی است نیم ساعت ابتدایی فیلم را به خاطر بیاورید. دوربین کارگردان خانواده منسل را در طول سفر همراهی می‌کند. در جاده، لحظه اسکان در هتل، رفتن به شهربازی، رستوران و هرجایی که آن‌ها حضور دارند، دوربین روایت‌گر کارگردان نیز حاضر است. بنابراین خانواده منسل برای مخاطب ساخته می‌شود و نقش اول فیلم ابتدا به عنوان پدر و همسر شکل می‌گیرد سپس اتفاقات داستان او را تبدیل به قهرمان ژانر اکشن می‌کند (یا نمی‌کند). این دقیقا مسیر درست شخصیت‌پردازی در سینما است. کاراکتر، علی‌الخصوص نقش اصلی تعیّن می‌خواهد تا خاص شود، حالا که خاص شد می‌تواند مسیر عام شدن و رسیدن به قهرمان ژانر را بپیماید. تبدیل شدن پروتاگونیست به خیر و آنتاگونیست به شر، هر دو نیاز به جهان‌بینی، آرمان، چارچوب و قاعده دارد. المان‌هایی که نه در ابتدای فیلم به زور دیالوگ به کاراکتر چسبانده شود بلکه در طول اثر در شخصیت او نهادینه شده تا مخاطب در پایان کار آرمان او را بپذیرد. آرمان قهرمان داستان Nobody 2 خانواده‌اش است و این امر به‌قدری درست در قاب تصویر شکل می‌گیرد که پروتاگونیست ما را تبدیل به خیر می‌کند. خیر شدن همانا و همذات‌پنداری مخاطب با او همانا.

اولین درگیری هاچ در شهربازی به دلیل تعرض بر خانواده‌اش اتفاق می‌افتد. زمانی که کاراکتر ساخته شده و دغدغه خانواده در شخصیتش شکل گرفته، در لحظه دفاع از دخترش به‌شدت سمپاتیک می‌شود. هر مشتی که او نثار مدیر شهربازی و زیردستانش می‌کند، حس مخاطب را برانگیخته می‌کند به‌نحوی که گویی بیننده خود آن ضربات را بر صورت متعرضین وارد می‌کند. واقعا نیم ساعت ابتدایی فیلم فوق‌العاده است. همه چیز با فرم صحیح در کنار هم چیده شده تا روایت داستان چنین درام هیجان‌انگیزی را شکل دهد. درگیری بعدی او در گاراژی که عوامل لندینا (رئیس باند خلافکاران با بازی شارون استون) پسر رئیس پلیس را گروگان گرفته‌اند نیز به‌خوبی برگزار می‌شود. آیا دل‌سوزی هاچ برای این پسر نوجوان که عامل شروع کننده مشکلات او و خانواده‌اش بود باورپذیر است؟ بله حتما. کسی که خانواده خود را دوست داشته باشد قطعا دیگران را نیز می‌تواند دوست داشته باشد. این موضوع در ادامه شخصیت‌پردازی قهرمان داستان و حرکت او از خاص بودن (قهرمان خانواده خود) به سمت عام بودن (قهرمان ژانر اکشن) است. المان دیگری که با حس مخاطب کار می‌کند و تعلیق می‌سازد، ظاهر شدن نیروی پلیس است. این مسئله بار اول در رستوران و بعد از آن در شهربازی رخ می‌دهد که خبر از اتفاقی شوم در آینده‌ای نزدیک می‌دهد. مواجهه اول هاچ با کلانتر شهر در رستوران، کاراکتری منفی را به مخاطب معرفی می‌کند که قرار است به ضد قهرمان فیلم تبدیل شود.  

نقد و بررسی فیلم Nobody 2 | دنیا امنه؟ کدام دنیا را میگی؟ - گیمفا

با تعاریفی که صورت گرفت ظاهرا با فیلم خوبی طرف هستیم و مقدمه‌ای که در ابتدای نقد آورده شد اشتباه است. کاش این‌گونه بود اما متاسفانه علی‌رغم تمامی این نکات مثبت، فیلم دارای حفره‌هایی است که آن را از یک اثر خوب به فیلمی ضعیف نزول می‌دهد. مشکل اصلی و اساسی فیلم تکنیک کارگردان است. فیلمسازی که تکنیک بلد نباشد نمی‌تواند کارگردانی را شروع کند. آقای تیمو تیاهانتو که تا کنون هر چه فیلم ساخته در کشور خودش بوده، ناگهان لقمه‌ای بزرگ برمی‌دارد که هرگز اندازه دهانش نیست. هالیوود اگرچه از دوران اوج خودش فاصله گرفته و به سینمای سرمایه‌داری بدل شده است اما این گونه هم نیست که هر کس با کمترین توانایی هنری وارد آن شود. تیاهانتو در فیلم Nobody 2 در هالیوود تمرین کارگردانی می‌کند. جای دوربین، قاب‌بندی‌ها، زوم‌ها و اسلوموشن‌ها اکثرا اشتباه است. لحظه‌ای که هاچ از کارفرمای خود درخواست مرخصی می‌کند تا خانواده‌اش را به تعطیلات ببرد، دوربین کلوزآپی از چهره کارفرما می‌گیرد و با تغییراتی که در میمیک صورت او اتفاق می‌افتد، مخاطب را کاملا سمپاتش می‌کند. سمپات شخصی که عامل مشکلات هاچ و دوری او از خانواده‌اش است! شاید رنگین پوست بودن کارفرما در این مسئله تاثیرگذار است.

اسلوموشن‌های فیلم به غیر از یک مورد خاص، اثر را از فرم می‌اندازد. لحظه‌ای که هاچ در رستوران کودکی خود و برادرش را به یاد می‌آورد، اسلوموشن درست عمل می‌کند. بیننده تصاویری سوبژکتیو (ذهنی) از زاویه دید هاچ را مشاهده می‌کند و چون زمان این تصاویر عینی نیست، می‌تواند با سرعتی آرام‌تر پیش برود. حال لحظه‌ای که او به داخل شهربازی برمی‌گردد تا تعرض مدیر آن‌جا به دخترش را پاسخ دهد را به یاد بیاورید. کلوزآپی از چهره او و حرکات به‌صورت اسلوموشن. همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم قهرمان داستان قبل از هر چیزی به عنوان پدر خانواده منسل به‌صورت ابژکتیو (عینی) ساخته می‌شود بنابراین چه نیازی است با اسلوموشنی از او حس سوپرهیرویی به بیننده منتقل شود. پدر بودن او مهم‌ترین خصلتی است که در شخصیتش شکل گرفته اما کارگردان با تبدیل هاچ به ابرقهرمان، شخصیت او را تنزل می‌دهد. به بیان دیگر این اسلوموشن، حس رئالیستی داستان را به‌شدت کم‌رنگ می‌کند. مشکلات اسلوموشن تا نبرد پایانی با اعضای باند لندینا ادامه دارد. آرام کردن تصاویر که تا حدودی با لحن کمدی (که به مشکلات آن در ادامه نقد می‌پردازیم) همراه است عملا داستان را وارد دنیایی فانتزی می‌کند که ارتباطش با واقعیت تا حد زیادی کات می‌شود. کاراکتری که در دل خانواده پدر شد و به نمادی از پدر و حس پدرانگی مبدل گشت و در ادامه نیز انسانیتش در مواجهه با دیگران، از او قهرمانی اکشن ساخت، با اشتباهات تکنیکال کارگردان به دنیایی فانتزی پرتاب می‌شود که دیگر نه حسی از او باقی می‌ماند و نه حتی احساس.

نقد و بررسی فیلم Nobody 2 | دنیا امنه؟ کدام دنیا را میگی؟ - گیمفا

زمانی که دوربین کارگردان چگونگی مواجهه با قهرمان داستانش را بلد نیست، قطعا در ارتباط با سایر کاراکترها نیز لنگ می‌زند. لحظه معرفی لندینا را به یاد بیاورید. دوربین پشت سر او و همراه با دو محافظش وارد کازینو می‌شود. قاب تصویر به‌قدری به آن‌ها نزدیک است که گویی کارگردان مخاطب را محافظ سوم او در نظر گرفته است. جالب این‌جا است زمانی که دو محافظ او سر میز می‌ایستند و لندینا به آن سر میز می‌رود، دوربین هم در کنار دو محافظ می‌ایستد تا شان رئیس خلاف‌کاران حفظ شود. به نظر می‌رسد کارگردان طرف بازی را اشتباه گرفته یا شاید با دیدن شارون استون دست‌پاچه شده و جرات مقابله با او را ندارد. مشکلی نیست، تمرین می‌کند و یاد می‌گیرد، وقت تلف شده و احترام به مخاطب را هم فراموش کنید. سینمای سرمایه‌داری سال‌ها است که دیگر به مخاطبش احترام نمی‌گذارد. این مسئله به نحوی دیگر در شروع درگیری پایان فیلم در شهربازی اتفاق می‌افتد. دوربین در میان افراد باند لندینا کاشته شده و نظاره‌گر راه رفتن کلانتر به سمت هاچ و رئیس پلیس است. خجالت کارگردان از شارون استون دیگر ریخته و خیلی راحت در کنار او نظاره‌گر ماجرای داستانش است. دوربین کات می‌خورد به نمایی از پشت سر کلانتر و همراه او به هاچ و رئیس پلیس نزدیک می‌شود. موضع نگاه روایت‌گر داستان کاملا برعکس است، جای پروتاگونیست و آنتاگونیست برعکس شده. کارگردان فقط یک اسلحه کم دارد تا قهرمان داستانش را بکشد و قضیه را فیصله دهد.  

از مشکلات تکنیکال فیلم که گذر کنیم، با موارد دیگری مواجه می‌شویم که آن‌ها نیز در راستای تخریب فرم است. لحن کمدی فیلم که پیش‌تر نیز به آن اشاره کوچکی کردیم، نه‌تنها کمدی نیست بلکه اصلا مربوط به این فیلم نمی‌شود. برای درک بهتر این موضوع، سکانس درگیری هاچ با گماشتگان پلیس در قایق را بررسی کنیم. قهرمان داستان در دفاع از خانواده‌اش تا پای جان مبارزه می‌کند، از آن طرف کارگردان قطع شدن انگشت او و خرده شدن آن توسط یک ماهی را به سخره می‌گیرد. زمانی می‌توان از چنین سکانسی و چنین لحنی استفاده کرد که با یک کمدی درام طرف باشیم اما اثر تا این لحظه هیچ نشانه‌ای از کمدی در خود ظاهر نکرده است. با یک سکانس که نمی‌توان ناگهان تغییر لحن داد، نوع روایت باید این لحن را در دل داستان جای دهد. Nobody 2 در ساخت پلان‌ها و سکانس‌های اکشن نیز بلاتکلیف است. در لحظاتی مانند ابتدای فیلم که هاچ در حال کشتن فردی با تبر است، به سبک سینمای کلاسیک، تصویر قربانی و نحوه کشته شدنش را سانسور می‌کند و در لحظاتی دیگر خرد شدن دندان‌ها و پرتاب شدن آن‌ها به بیرون از دهان را با جزئیات کامل نمایش می‌دهد. کاش کارگردان قبل از ساختن این فیلم، تاریخچه هالیوود را بیشتر مطالعه می‌کرد و فیلم‌ها را با دقت بهتری می‌دید که این چنین از روایت کلاسیک و جلوه‌های ویژه مدرن به‌صورت آشفته استفاده نکند.   

نقد و بررسی فیلم Nobody 2 | دنیا امنه؟ کدام دنیا را میگی؟ - گیمفا

آقای تیمو تیاهانتو در ساخت این فیلم سعی کرده الهامی از آثار هالیوودی بگیرد اما باز هم کم‌تجربگی و نابلدی کار دستش داده زیرا نحوه استفاده او از این الهامات جای آن که در راستای فرم اثرش باشد، بیشتر فرم‌شکن است. تهدید و سوزاندن پول‌ها که از قسمت اول فیلم تقلید می‌شود، بر خلاف سکانس‌های ابتدایی که تکرار به درستی صورت می‌پذیرفت، این بار منظق روایی ندارد. مشکلات هاچ و دوری او از خانواده به دلیل آتش زدن پول‌ها شکل گرفته، پس چرا دوباره باید از همچین تهدیدی استفاده کند؟ شاید کارگردان قصد دارد او را تبدیل به جوکر کند، بعید نیست! نقشه او در استفاده از وسایل شهربازی در مواجهه با باند لندینا نیز بلاتکلیف است. نشان دادن جزئیات نقشه او شامل بمب‌گذاری، پنهان کردن اسلحه و … در سکانس کوتاه دو دقیقه‌ای به نمایش درمی‌آید و بیشتر مخاطب را گیج می‌کند تا این‌که او را با قهرمان داستانش همراه کند. همین امر باعث می‌شود بیننده همراه با اعضای باند لندینا در سکانس پایانیِ درگیری در شهربازی غافل‌گیر شود. دوربین کارگردان که قبلا طرفش را مشخص کرده بود، حالا روایت داستان نیز به کمکش می‌آید تا مخاطب را بیشتر با باند خلاف‌کاران همراه کند. قسمت‌های ابتدایی فیلم «تنها در خانه» را به یاد بیاورید. بخش عمده‌ای از زمان آن فیلم به تدارکات قهرمان داستان (کوین) برای مقابله با دزدان سپری می‌شد و این‌گونه مخاطب را در لحظه غافل‌گیری آنان با کوین همراه می‌کرد. اتفاقی که در این فیلم با پرداخت بد کارگردان به داستان هرگز انجام نمی‌پذیرد. در سینما بیشتر از آن‌که به قصه نیاز باشد، به قصه‌گو نیاز است.

اگر از شخصیت‌پردازی فوق‌العاده هاچ در نیم ساعت اول فیلم بگذریم، سایر کاراکترها یا شخصیت‌پردازی بدی دارند و یا به کل اضافی هستند. کاراکتر لندینا به‌شدت تیپیکال است و تبدیل به شخصیت نمی‌شود. با سگی در بغل، فحش دادن به زیردستان و سوار ماشین شاسی بلند مشکی شدن که رئیس باند تبهکاران شخصیت‌پردازی نمی‌شود. نهایت می‌توان از او تیپ ساخت. رقصیدنش چه لزومی داشت دیگر؟ چقدر با کاراکتر او بی‌ربط است. هری (برادر هاچ) که او را از قسمت اول Nobody به خاطر داریم و در آن‌جا نقش پررنگی در نبرد نهایی فیلم ایفا می‌کرد، زمان حضور مفیدش در این قسمت زیر دو دقیقه است. به مانند نینجا ظاهر می‌شود، سری را از وسط نصف می‌کند و تمام. کارگردان قصد داشته با این سکانس از خود رفع تکلیف کند. هم پای برادر را به قسمت دوم باز کند و هم از خانواده هاچ محافظت کند. مهم نیست بگذریم. راستی پدربزرگ (دیوید) در این داستان چه کاره است؟ پیرمردی که در قسمت اول با ظاهری درمانده در آسایشگاه بستری بود، حالا تیپ امروزی می‌زند و با کرشمه از کنار پیرزنان عبور می‌کند. چرا و چگونه او در این سن و سال تحول شخصیتی پیدا کرد؟ کارگردان که به ما نمی‌گوید امیدوارم حداقل اسپین‌آفی از زندگی او ساخته شود تا شاید مخاطب از بهت دربیاید. دیوید را نه خانواده‌اش دوست دارند و نه سمپات مخاطب است، پس چرا در این قسمت هم حضور دارد؟ به این مسافرت آمده است تا نوستالژی بازی گذشته را بکند؟ یا با آن اسلحه ترمیناتوروارش تبهکاران را به رگبار ببندد؟ هیچ‌کدام، چون نه نوستالژی‌اش به شهر پلامرویل به کار می‌آید و نه رگبار بستن تبهکاران. نوستالژی‌اش که هیچ تاثیر پیش‌رونده‌ای در داستان ندارد و در لحظه رگبار بستن نیز به مانند سیاهی لشکر است. تنها علت حضورش این است که فیلم‌نامه قدرت داستان‌سازی ندارد. چون در قسمت اول بوده باید در این قسمت نیز باشد. در واقع مسیر فیلم‌نامه‌نویسی به مانند بسیاری از المان‌های دیگر فیلم برعکس و اشتباه است. جای آن‌که ابتدا داستان نوشته شود و شخصیت‌ها در دل داستان حضور پیدا کنند، تمامی کاراکترهای قسمت اول را در وسط فیلمنامه چیده‌اند و سپس برای هر کدام نقشی و داستانی تعریف کردند (ببخشید تعریف نکردند).

نقد و بررسی فیلم Nobody 2 | دنیا امنه؟ کدام دنیا را میگی؟ - گیمفا

پایان‌ فیلم نیز شبیه داستان‌های کنسول‌های قدیمی بازی می‌شود. رئیس تبهکاران با دو محافظ زن در یک طرف صحنه و قهرمان داستان در طرف دیگر. یاد بازی «شورش در شهر» بخیر. کارگردان نیز قطعا هنوز نوستالژی بازی را دارد. می‌خواهد تقلید کند اما متاسفانه تقلید هم بلد نیست. قهرمان داستان که از ابتدای فیلم همه را زد و لت و پار کرد، در مقابل این دو محافظ که اسلحه گرم هم ندارند محکوم به شکست است. کارگردان رسما مخاطب را به سخره گرفته و با او شوخی مضحکی می‌کند. شاید هم داستان چیز دیگری است. فیلمساز تازه‌ وارد ما از تهدید جنبش‌های فمنیستی امروزی آگاه است. اگر قهرمان داستانش در پایان کار یک رئیس و دو محافظ زن را بکشد، زن‌ستیزانه نمی‌شود؟ فمنیست‌های رخنه کرده در هالیوود، دمار از روزگارش درنمی‌آورند؟ بالاخره او تازه وارد است و می‌خواهد سال‌ها در هالیوود فعالیت کند، باید حواسش به همه چیز باشد. پس بگذارید قهرمان داستان از زنان تبهکار کتک بخورد، شاید این مسیر رسیدن به اسکار باشد. اما باز هم یک مسئله فراموش شد. اصلا چرا تبهکار اصلی باید زن باشد؟ این نیز زن‌ستیزانه نیست؟ پس چه می‌توان کرد؟ جواب کارگردان ساده است؛ قهرمان زنی به‌صورت آنی در مقابل لندینا ظاهر شود تا او نجات‌بخش داستان باشد. و این‌چنین بکا اسلحه به دست وارد صحنه می‌شود و به‌راحتی رئیس باند مجرمین را با دو شلیک از پای درمی‌آورد. آیا چنین خصوصیتی در شخصیت‌پردازی او جای گرفته بود؟ خیر. احتمالا در این چهار سال فاصله بین دو قسمت از همسرش کار با اسلحه را آموخته است. تصویرسازی و شخصیت‌پردازی در سینما و احترام به شعور مخاطب را هم خیالی نیست، هالیوود سرمایه‌داری مهم‌تر است!      

در پایان این نقد قصد داریم به بررسی این موضوع بپردازیم که چگونه امکان دارد کارگردانی که در نیم ساعت اول، قهرمان داستانش را ساخت و به شخصیت او پرداخت در ادامه دچار اشتباهات مهلکی شود که رئالیسم داستانش را با یک دنیای فانتزی بی در و پیکر عوض کند. مدیوم هنری آقای تیمو تیاهانتو که سابقه ساخت شش فیلم کوتاه و نه فیلم بلند را در کشور اندونزی و کارنامه کاری خود دارد، هنوز فیلم کوتاه است. او در مدت زمان کوتاه می‌تواند شخصیت‌پردازی کند و هم داستانش را روایت کند و از همه مهم‌تر اثرش را به فرم هنری برساند اما زمان که طولانی می‌شود، هنر او به‌شدت تنزل می‌یابد به‌گونه‌ای که جای ترمیم حفره‌های فیلم‌نامه با اجرای درست، خود نیز به داخل آن سقوط می‌کند. Nobody 2 در نیمه دوم تمرین کارگردانی است. تمرینی که نشان می‌دهد فیلمساز ما هنوز خیلی کار دارد. تکنیک کارگردانی او به‌شدت لنگ می‌زند، نه جای دوربینش مناسب است و نه قاب‌بندی‌ها، اسلوموشن‌هایش که شدیدا فرم‌شکن است. نیم ساعت اول را فراموش کنیم، شخصیت‌پردازی مضحک می‌شود، نهایت تیپ‌سازی می‌کند. بسیاری از کاراکترهایش اضافی است که این ضعف فیلم‌نامه است و در کارگردانی نیز جبران نمی‌شود. ترسش از حضور در هالیوود در اثرش نمایان می‌شود، هنوز آمادگی این سطح از سینما را ندارد و به راحتی باج می‌دهد. مشخص است که هم فیلم دیده و هم مطالعه داشته اما هر دو سطحی. از آثار دیگر تقلید می‌کند که این موضوع به ذات خود مشکلی ندارد اما حیف که همین تقلید را هم بلد نیست. راستی شعار هم می‌دهد. دیالوگ خانمی که سگی را در قفس زندانی کرده بود به یاد بیاورید: «دنیا امنه؟ کدام دنیا رو میگی؟»

امتیاز نویسنده به فیلم : ۵ از ۱۰

منبع خبر





دانلود آهنگ
ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

طراحی و اجرا : وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است