تا بدینجای سال ۲۰۲۵ میلادی شاید بتوان فیلم Sinners را مهمترین اثر سال نامید! فیلمی که با بودجهای ۹۰ میلیون دلاری حدود ۴۰۰ میلیون دلار در باکسآفیس جهانی به ثبت رساند تا به یکی از موفقترین آثار سال از منظر تجاری تبدیل شود. البته این تمام ماجرا نبود چرا که نمرات وبسایتهای مختلف و ریویوها و نقدهای منتقدان گواه این است که «گناهکاران» از منظر اکثریت فیلمی قدرتمند است و هیچ بعید نیست در اسکار ۲۰۲۶ هم نام این فیلم را در بخشهای متعددی بشنویم. در ادامه به دور از حاشیهها و نکات بالا، به دل فیلم میرویم تا ببینیم «گناهکاران» واقعا چگونه فیلمیست؟
«گناهکاران» فیلم قابل بحثی است و این برای علاقمندان به حوزۀ سینما اتفاق جذابیست. «گناهکاران» در کنار موارد سینمایی و تکنیکی قابل توجهش -که در ادامه مورد ارزیابی قرار میگیرد- از منظر فیلمنامه و خصوصاََ مضامین و کلیدواژههایی که مطرح میکند قابل بحث است. «فیلم خونآشامی» و «تبعیض نژادی» دو کلیدواژۀ اصلی فیلم هستند که خوب است پیش از بررسی نکات خود اثر، نگاهی گذرا به آنها داشته باشیم.
کارگردان فیلم، رایان کوگلر ۳۹ ساله است که جزو بازیگران رنگینپوست مستعد محسوب میشود و احتمالاََ شما او را با فیلم تحسینشدۀ Black Panther (2018) که جزو بهترین آثار MCU و حتی تاریخ مارول است میشناسید. همچنین او کارگردانی فیلم Creed (2015) را هم برعهده داشته و به خاطر تهیهکنندگی فیلم Judas and the Black Messiah (2021) حتی نامزد اسکار هم شده است! موضوع تبعیض نژادی دغدغۀ ثابتی در میان آثار تقریباََ تمامی کارگردانهای رنگینپوست محسوب میشود و رایان کوگلر هم در هر ۴ فیلمی که خود کارگردانی کرده و حتی فیلمهایی که نویسندگی و تهیهکنندگی آن را عهدهدار بوده این دغدغه را ابراز کرده و انصافاََ هم از کلیشهها، دوری کرده و این موضوع تبعیض نژادی را با جلوهای متفاوت نمایش داده است.
رایان کوگلر | این کارگردان آمریکایی کار خود را به عنوان کارگردان سینما به صورت رسمی با فیلم The Fruitvale Station (2013) آغاز کرد و پس از کارگردانی Creed (2015) نامی برای خود دست و پا کرد تا مارول استودیوز فیلم Black Panther (2018) را به او بسپارد و نتیجۀ کار اثری قابل تحسین شود. پس از آن کوگلر فیلم Judas and the Black Messiah (2021) را در کنار دیگران تهیه کرد و ثمرۀ آن نامزدی اسکار بود. او سپس دنبالۀ فیلم Black Panther را با نام Black Panther: Wakanda Forever (2022) ساخت و پس از کار در چند اثر دیگر در قالب عنوانهای مختلف به تازگی فیلم Sinners (2025) را ساخت که او را پیش از ورود به دهۀ پنجم زندگیاش به کارگردانی مهم در هالیوود تبدیل کرده است.
فیلم «گناهکاران» در دهۀ سی میلادی جریان دارد جایی که رکود بزرگ اقتصادی رقم خورد و قوانین جیم کرو در آمریکا با کماکان اجرا میشدند. قوانینی که سیاهپوستان و سفیدپوستان را در تمامی مسائل کلیدی از یکدیگر جدا میکرد. البته تبعیض نژادی در همه جای آمریکا شکلی یکسان نداشت که فیلم هم در دیالوگها به این موضوع اشاره میکند. میدانیم که دو برادر از زادگاهشان میسیسیپی (در جنوب آمریکا) به شیکاگو (شمال آمریکا) سفر کرده بودند تا بتوانند در آنجا وضعیتشان را سر و سامان دهند. از منظر تاریخی هم در آن دهه ایالتهای شمالی نسبت به ایالتهای جنوبی اوضاع کمی بهتری برای سکونت رنگینپوستان داشتند و همین مورد اساس مهاجرت بسیاری از آنها از جنوب به شمال آمریکا بود.
در چنین سالهای تاریکی، گروههای افراطی سفیدپوستان وجود داشتند که مهمترین آنها کو کلاکس کلن (KKK) بود. این گروه مسیحی تندرو را سفیدپوستان اداره میکردند و معتقد بودند هیچ فرد دیگری به جز آنها نباید در این کشور زندگی کند و بنابراین به اذیت و آزار آنها میپرداختند تا آنها را به هر نحو ممکن از محل زندگی خود فراری دهند. البته کار این گروه تنها اذیت و آزار رنگینپوستان نبود بلکه آنها در موارد متعددی مرتکب قتل رنگینپوستان بدون هیچ دلیل قانونی و انسانی شدند. در معرفی فیلم Malcolm X (1992) هم کمی به این ماجرا پرداخته بودم. بنابراین این گروه Ku Klux Klan در حافظۀ تاریخی سیاهپوستان حک شده است و حتی پس از گذشت سالهای سال از عملیاتهای جدی این گروه، کارگردانان سیاهپوست در آثارشان به این گروه میپردازند. مثلاََ محور کلی فیلم BlacKkKlansman (2018) به کارگردانی اسپایک لی که در اسکار هم مورد تحسین واقع شد، حول همین گروه KKK میگردد. حالا در فیلم Sinners (2025) هم میبینیم که چگونه کوگلر در پایانبندی اثر خود به نوعی انتقام شخصیاش را از این گروه با تیرباران کردن آنها و فرد سردستهشان میگیرد.
کو کلاکس کلن (KKK) | سازمان نفرت پراکن نژادپرستی که پس از جنگ داخلی آمریکا در قرن ۱۹ تشکیل شد و مخالف سرسخت سیاهپوستان، کاتولیکها، یهودیان و به طور کلی هر گروهی بود که برای ایدئولوژی برتری سفیدپوستان پروتستان آمریکایی تهدیدی محسوب شود.
یکی دیگر از موضوعات کلیدی فیلم «گناهکاران» موسیقی بلوز است. بلوز نه فقط یک ژانر موسیقی، بلکه یک صدای اعتراضی برای سیاهپوستان آمریکایی محسوب میشد تا بدین شکل دردهای فروخوردۀ خود را به شکل یک موسیقی خاص بازتاب دهند. به نوعی موسیقی بلوز زبان مشترک سیاهپوستان آمریکا در دوران فقر، تبعیضنژادی و نابرابریهای اجتماعی بود. بلوز فرصتی بود تا سیاهپوستان فرهنگ و هویت خود را حفظ کنند. در فیلم «گناهکاران» هم این موضوع به شکلی ویژه پرداخت میشود. از موسیقی متن شنیدنی پسزمینۀ لودویگ گورانسون (آهنگساز فیلم «اوپنهایمر») با حالوهوای بلوز گرفته تا خود فیلمنامه که بارها به موسیقی بلوز اشاره میکند و به طور کلی محوریت آن میکدۀ شبانه را موسیقی بلوز شکل میدهد.
به نظرم میتوان فیلم را به دو نیمه مجزا تقسیم کرد. نیمۀ اول که به معرفی تک تک کاراکترها و جمع شدنشان در آن میکدۀ شبانه میپردازد و نیمۀ دوم که به سبک فیلمهای خونآشامی است. فیلم با صحنهای از انتهای فیلم آغاز میشود که سپس به صورت یک فلش بک ماجرا را روایت میکند. در حقیقت کل داستان در یک روز اتفاق میافتد جایی که دو برادر دوقلو (استک و اسموک) پس از سفر به شیکاگو -به دلایل تاریخی که بالاتر ذکر کردم- حال به زادگاهشان (میسیسیپی) بازگشتهاند. حالا این دو برادر با پول خوبی که به صورت غیرقانونی در شیکاگو کسب کردهاند قصد دارند تا یک کلوب شبانه را افتتاح کنند که در آن سیاهپوستان و به طور کلی مهاجران طردشده بتوانند به راحتی به رقص و آواز و خوشگذرانی در آن بپردازند. در حقیقت این دو برادر که به شیکاگو رفته بودند (آنجا قوانین جیم کرو به سختگیری ایالات جنوبی نبود) دیده بودند که چه کلابهای جذابی وجود دارد و چنین چیزی در میسیسیپی فقط مختص به سفیدپوستان شده. حالا این دو برادر قصد داشتند تا با خرید یک خانۀ دورافتاده و جمع کردن گروهی کامل بتوانند یک کلاب برای مهاجران بسازند که هم محلی باشد برای خوشگذرانی اقوام و دوست و آشنایانشان و هم محل درآمدی باشد تا بتوانند به بلندپروازیهای خود ادامه دهند.
نیمۀ اول فیلم پیریزی همین اتفاقات است و ما رفته رفته با کاراکترهای مختلف آشنا میشویم. در این بین یکی از مناظر تأکید شده، مزارع پنبه است که همۀ ما میدانیم نمادی از بردگی سیاهپوستان به شمار میرود. یکی از نقاط قوت فیلم شخصیتپردازی است. فیلم با ریتمی آرام، داستانی ساده را روایت میکند و ما را با سفر این دو برادر برای جمع کردن یک گروه به منظور افتتاح کلاب شبانه همراه میکند. احتمالاََ کاراکترهای فیلم به این زودیها از یاد ما نمیروند چرا که به خوبی با آنها آشنا میشویم. از پسرعموی آنها (سمی با نقشآفرینی مایلز کیتن) که با آن گیتارش به یاد ماند تا دلروی لیندو که همواره مست است. علاوه بر فیلمنامۀ منسجم بازی خوب بازیگران هم یکی از مهمترین علل موفقیت نیمۀ اول فیلم است. دلروی لیندو (پیرمرد مست)، مایلز کیتن (سمی)، وونمی موساکو (همسر اسموک) همگی در نقشهای مکمل عملکرد خوبی دارند. همچنین هیلی استاینفلد که خیلیها منتظر حضور او در یک فیلم خوب سینمایی بودند حالا میتوانند از این موضوع خشنود باشند چرا که هیلی استاینفلد هم در یک فیلم مهم بازی کرده و هم نقشآفرینی خوب و باورپذیری ارائه داده است.
تصویری از فیلم Sinners (2025) | هیلی استاینفلد ۲۸ ساله که امروزه به دلیل جذابیت ظاهریاش مورد توجه قرار گرفته است موفق شده بالاخره یک نقشآفرینی خوب در سینما از خودش به جای بگذارد. (هر چند در قالب یک کاراکتر مکمل)
در این بین مایکل بی جردن در هر دو نقش اصلی عملکرد خوبی دارد و توانسته تمایز نسبی میان برادران دوقلو (اسمیث و اسموک) ایجاد کند اما حقیقتا تصمیم کوگلر مبنی بر انتخاب مایکل بی جردن برای ایفای هر دو نقش را تصمیم قابل بحث و حتی نادرستی میدانم. بیننده نمیتواند خیلی ساده این دو برادر را از هم تمایز دهد و در نیمۀ ابتدایی باید حواسمان باشد که کدام یک لباس قرمز بر تن دارد و کدام یک لباس سیاه! منطق چندانی پشت این تصمیم نیست وقتی خود فیلمنامه تأکیدی بر این شباهت و حتی همانی ندارد. بماند که در حوزۀ گریم هم تقریبا هیچ اقدام خاصی صورت نگرفته تا بیننده بتواند به خوبی این دو کاراکتر را از یکدیگر تمیز دهد.
مایکل بی جردن در این فیلم دست به کار پرریسکی زده و نقش هر دو برادر (اسموک و استک) را ایفا کرده است که اتفاقا موفق هم شده است. اما این تصمیم از سوی کوگلر منطق خاصی از منظر فیلمنامه ندارد و از آنجایی که گریم هم عملکرد خوبی در ایجاد تمایز نداشته باعث ایجاد کمی سردرگمی در مخاطب میشود.
اما با پایان نیمۀ اول، ورق برمیگردد و فیلم تغییر فاز میدهد و از یک درام با تم تبعیض نژادی به یک اثر کلیشهای خونآشامی تبدیل میشود. اصولاََ فیلمهای خونآشامی (Vampire) سه دسته هستند. دستۀ اول آثار برگرفته از کتاب مرجع «دراکولا» اثر «برام استوکر» هستند. نمونۀ مشهور این دسته همان فیلم Bram Stoker’s Dracula (1992) فرانسیس فورد کاپولا با نقشآفرینی گری اولدمن، وینونا رایدر و آنتونی هاپکینز است. دستۀ دوم فیلمهایی هستند که اگرچه تا حدی به داستان اصلی و کاراکتر «کنت دراکولا» وفادار هستند اما در بسیاری از موارد با متن اصلی فاصله دارند. دستۀ سوم هم آثار خونآشامی تقریباََ بی ربط با درکولا هستند که مثالهای آن فراوان است. میتوان گفت فیلم «گناهکاران» هم از همین دستۀ سوم است.
متن در ادامه حاوی اسپویل است!
علیرغم اینکه فیلم در نیمۀ دوم (خونآشامی) خود در بهترین حالت به یک اثر متوسط کلیشهای تبدیل میشود اما فیلمنامه دارای یکسری نکات قابل توجه است. ویلن فیلم کاراکتر اریک (خونآشام اولیه) محسوب میشود. او فردی سفیدپوست است که حالا شیطان او را در اختیار گرفته است و او قصد دارد تا انسانها را به خونآشام تبدیل کند. نکتۀ جذاب این است که این کاراکتر در ابتدا به خانۀ سفیدپوستان دیگر پناه میبرد و میگوید بومیهای آمریکا (سرخپوستان) به دنبال من هستند و با آنها درگیر شده است! او سپس دو سفیدپوست دیگر را هم آلوده میکند و در ادامه با آلوده کردن کاراکتر هیلی استاینفلد به درون آن کلاب مهاجران نفوذ پیدا میکند و یک به یک آنها را قلع و قمع میکند. او به نوعی به تمامی اطلاعات و فرهنگ سیاهپوستان هم دست پیدا میکند و در چندین صحنه شاهد هستیم که خود سفیدپوستان هم با موسیقی بلوز میرقصند و به نوعی اطلاعات آنها را به نام خودشان زدهاند! حالا این موضوع را با تاریخ مقایسه کنید. جایی که سفیدپوستان اروپایی به آمریکا وارد شدند و بومیهای آنجا را قتل عام کردند و سپس به سراغ مهاجران رفتند و داشتههای آنها را استخراج کردند،آنها را به بردههای خود تبدیل کردند و فرمانروایی کردند.
فیلم به صورت شعاری در چندین جا سعی دارد سیاهپوستان آن دوران را پس از تبدیل شدن به خونآشام، آزاد معرفی کند و به نوعی اعتراض خود را به آن دوران نشان دهد که برخلاف چیزی که در نیمۀ اول شاهد آن بودیم در اینجا بسیار شعاری و غیرسینمایی است! البته فیلم کماکان در نیمۀ دوم از کارگردانی خوبی بهرهمند است و تمامی نکات تکنیکی مثبت سینمایی نیمۀ اول در اینجا هم به قوت خود پابرجا هستند. کوگلر موفق میشود با توجه به شخصیتپردازیای که در نیمۀ اول انجام داده حالا مخاطبانش را دچار اضظراب کند و حتی تعلیق بسازد.
از نکات قابل توجه فیلم سینماتوگرافی آن است که در تمام طول اثر درخشان است. فیلمبرداری خاص اثر، «گناهکاران» را به یکی از خوشتکنیکترین آثار سال تبدیل کرده است. طراحی صحنه و طراحی لباس قدرتمند است و موفق میشود دهۀ ۳۰ آمریکا را بازسازی کند. در این بین نورپردازی اثر چشمگیر است. برای مثال همان نیمۀ دوم را به خاطر بیاورید. چقدر زیبا و درست، با استفاده از پالت رنگی و نورپردازی دقیق، داخل کلاب فضایی گرم و صمیمی دارد و بیرون کلاب، فضایی سرد و بیروح! بدون شک این اثر از منظر بصری قابل تحسین است.
مذهب و غریزه جنسی دو مؤلفۀ مهم فیلمهای خونآشامی هستند که در فیلم Sinners به سطحیترین شکل، به آنها پرداخته شده است.
فیلم Sinners به کارگردانی رایان کوگلر از آثار قابل توجه سال ۲۰۲۵ میلادی است. گرچه تعریف و تمجیدها از فیلم بیش از اندازه است اما این اثر از منظر بازیگری، سینماتوگرافی، موسیقی متن و حتی کارگردانی قابل تحسین است. فیلمنامه در نیمۀ ابتدایی بسیار خوب است و میتواند کاراکتر بسازد اما در نیمۀ دوم و در یک چرخش به سوی فیلمهای خونآشامی دیگر آن ظرافت را ندارد و فیلم تبدیل به یک اثر کلیشهای متوسط خونآشامی میشود.
نمره نویسنده به فیلم : ۶.۵ از ۱۰
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید