تک فان

تک فان

مجله خبری تفریحی: دنیای سرگرمی و تفریح
امروز: جمعه , ۱۸ مهر , ۱۴۰۴
X
نقد و بررسی فیلم The Conjuring: Last Rites | کلیشه‌ای یا کلیشه‌شکن

نقد و بررسی فیلم The Conjuring: Last Rites | کلیشه‌ای یا کلیشه‌شکن

«من می‌توانم منکر چیزی باشم، بدون این‌که خودم را موظف بدانم که آن چیز را کثیف کنم یا این‌که مانع اعتقاد دیگران به آن باشم» (از نمایشنامه کالیگولا، شاهکار آلبر کامو)

تبلیغات

ژانر وحشت بدون شک یکی از مهم‌ترین ژانرهای سینما است. وقتی کارگردان بزرگی مثل هیچکاک در این ژانر هنرنمایی می‌کند و شاهکاری مثل «روانی» را خلق می‌کند، می‌توان به اهمیت این ژانر پی برد. همچنین المان تعلیق که شاید بدون آن هیچ ژانری در سینما شکل نگیرد، در سینمای وحشت عامل پیش‌برنده داستان است. بنابراین اگر کارگردانی سینما و ژانر وحشت را به‌خوبی بشناسد و بتواند از تکنیک و نوع روایت مناسب بهره ببرد، می‌تواند یک اثر هنری خلق کند که نه‌تنها احساسات مخاطب بلکه حس‌های او را نیز برانگیخته کند. سری فیلم‌های Conjuring که ما در این مقاله قصد داریم قسمت چهارم آنThe Conjuring: Last Rites را مورد بررسی قرار دهیم، از آن دسته آثار ژانر وحشت نیست که عملا بتواند در چارچوب فرم هنری قرار بگیرد اما موضوع فیلم این قابلیت را دارا است که مخاطب را سرگرم کند و احساس ترس را در او برانگیزاند.

سینمای وحشت دارای زیرژانرهای متعددی است که موضوعاتی از قبیل جن‌گیری، نفرین و طلسم یکی از مهم‌ترین آن‌ها است. پس از اکران فیلم «جن‌گیر» در دهه ۷۰ میلادی که توجه منتقدین و مخاطبین زیادی را به خود جلب کرد، ساخت فیلم‌هایی از این دست، مورد علاقه تهیه‌کنندگان و کارگردانان سینما قرار گرفت. مشکلی اساسی این دسته از فیلم‌ها، کلیشه‌ای بود که مخاطب را خسته می‌کرد. همچنین بر خلاف «جن‌گیر» که یک فیلم به‌شدت مذهبی (در نقد مذهب) بود، فیلم‌های تقلیدی از آن فقط به قصد ترساندن مخاطب و با تکنیک غافل‌گیری ساخته می‌شدند و عملا داستانی برای روایت نداشتند. با ساخت اولین قسمت از مجموعه «احضار» در سال ۲۰۱۳، سینمای وحشت وارد مرحله جدیدی شد. «احضار ۱» توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند و از منتقدین نیز بازخورد نسبتا مناسبی بگیرد. به همین دلیل تهیه‌کننده (پیتر سفرن) و کارگردان (جیمز وان) تصمیم گرفتند ساخت سری فیلم‌های احضار را با قسمت‌های بعدی و داستان‌های دیگری از جمله «آنابل» و «راهبه» ادامه دهند که به غیر از دو فیلم «احضار ۲» و «آنابل: آفرینش» که تا حدودی نظر منتقدین را به خود جلب کرد، هیچ‌گاه به موفقیت اولیه خود دست نیافتند. در این مقاله قصد داریم به نقد فیلم The Conjuring: Last Rites بپردازیم و بررسی کنیم که این اثر تا چه میزان توانسته است خودش را به قسمت اول فیلم «احضار» نزدیک کند.  

نقد و بررسی فیلم The Conjuring: Last Rites | کلیشه‌ای یا کلیشه‌شکن - گیمفا

مهم‌ترین مشکل فیلم The Conjuring: Last Rites داستان کلیشه‌ای آن است، هرچند نوع روایت در دام کلیشه نمی‌افتد. خانواده‌ای اسیر نیروی اهریمنی پایه و اساس اکثر فیلم‌های این نوع از ژانر وحشت است که در این اثر نیز تکرار می‌شود. آینه در این آثار عامل مهمی در ترساندن مخاطب محسوب می‌شود. نگاه کردن کاراکتر به آینه و پدیدار شدن موجودی که در پشت سر شخص قرار گرفته اما در واقعیت وجود ندارد، فرمولی است که در اکثر این آثار به کار می‌رود. در این فیلم نیز آینه عامل ورود نیروهای اهریمنی به خانه اسمورل‌ها است. تسخیر عروسک نیز تکراری است، که هم با حضور آنابل اتفاق می‌افتد و هم عروسک دو فرزند کوچک اسمورل این وظیفه را بر عهده دارد. تعداد زیادی از سکانس‌های ترسناک فیلم در اتاق زیر شیروانی انجام می‌پذیرد که این موضوع را نیز در تعداد زیادی از آثار این ژانر علی‌الخصوص در فیلم Sinister شاهد هستیم. برای مرد تبر به دست نیز می‌توان مثال‌های فراوانی آورد که در تمامی زیرژانرهای وحشت نمود عینی دارد. تعداد کلیشه‌ها در این فیلم به‌قدری زیاد است که اگر بخواهیم تمامی آن‌ها را نام ببریم، به یک مقاله جداگانه نیاز است. مشکل دیگر فیلم ظاهر اهریمنی است که پررنگ‌ترین نقش را در میان نیروهای شیطانی ایفا می‌کند. ظاهری به‌شدت کاریکاتوریزه و مضحک که اصلا قابلیت غافل‌گیری و ترساندن مخاطب را ندارد. گویی کارگردان از فروشگاه اسباب‌بازی، ماسکی را خریداری و به فروشنده تاکید کرده که ماسک بیش از آن‌که ترسناک باشد، خنده‌ بر لبان مخاطب بیاورد. گریم به‌قدری مضحک است که بیننده را یاد فیلم‌های پنجاه سال گذشته این ژانر می‌اندازد و عملا نه‌تنها در سری فیلم‌های احضار بلکه در تمامی آثار قرن ۲۱ پیدا کردن نمونه‌ای شبیه به آن کار دشواری است. کاراکتر عجوزه پیر در فیلم «دزد عروسک‌ها» ترسناک‌تر از نیروی اهریمنی این فیلم برای مخاطب امروز است.

فیلم The Conjuring: Last Rites با وجود مشکلات بیان شده دارای نقاط قوتی است که می‌تواند آن را به یک اثر سینمایی قابل قبول تبدیل کند. کاشت و برداشت‌های کارگردان در طول فیلم باعث می‌شود داستان کلیشه‌ای آن با یک منطق روایی مناسب، مخاطب را همراه کند. شوخی کودکان اسمورل با سیم تلفن در ابتدای داستان به المان ترسناکی در ادامه فیلم تبدیل می‌شود که مادر را با نیروی اهریمنی مواجه می‌کند و در نهایت خودکشی پدر گوردن نیز با سیم برق دفتر کلیسا اتفاق می‌افتد. فلش‌بک ابتدایی فیلم نیز دو تاثیر مهم در روند داستان ایفا می‌کند. اول آن‌که مخاطب را با طلسم آینه مواجه می‌کند که همین امر باعث می‌شود به محض معرفی خانواده اسمورل و ورود آینه به خانه آن‌ها تعلیق داستانی شکل بگیرد. همچنین لحظه به دنیا آمدن جودی (دختر لورین و اد) که دکترها آن را مرده پنداشته بودند و در آغوش مادر به زندگی برمی‌گردد، در سکانس پایانی و پس از به دار آویختن جودی تکرار می‌شود. در واقع کاشتی که کارگردان در ابتدای فیلم انجام می‌دهد باعث ایجاد تعلیق در لحظه زنده شدن جودی در آغوش مادرش می‌شود. ورود داستان به زندگی لورین و اد نیز اگرچه با کلیشه برگزاری سمینار که در اکثر سری فیلم‌های «احضار» شاهد آن هستیم، آغاز می‌شود اما نگاه جالبی به انسان دنیای مدرن و عدم توجه و علاقه او به مسائل ماورالطبیعه دارد. سوال‌های تمسخرآمیز نوجوانان داخل سمینار گویای این امر است.

نقد و بررسی فیلم The Conjuring: Last Rites | کلیشه‌ای یا کلیشه‌شکن - گیمفا

سکانس‌ها، پلان‌ها و لحظات ترسناک اکثرا خوب برگزار می‌شود. کارگردان در عوض غافل‌گیری مخاطب، تعلیقی در لحظه ایجاد می‌کند که بیننده را منتظر شوکی آنی قرار می‌دهد اما سکانس بدون اتفاق خاصی پایان می‌پذیرد. لحظه ورود همسر اسمورل به داخل زیرزمین و مواجهه با شبحی در تاریکی با روشن کردن چراغ پایان می‌پذیرد. کارگردان می‌توانست داستان را به نحوی پیش ببرد که چراغ مجددا خاموش شود و شبح به همسر اسمورل حمله کند اما با حذف این اتفاق اگرچه ترسی که می‌توانست در لحظه ادامه پیدا کند را متوقف کرد، در عوض تعلیقی در فیلم خود کاشت که مخاطب را به ادامه داستان علاقه‌مند می‌کند. این امر در سکانس‌های دیگر نیز اتفاق می‌افتد. لحظه مواجهه جودی با آنابل در اتاقش با ورود نامزد او (تونی) به پایان می‌رسد در حالی که مخاطب منتظر اتفاق ترسناکی است. در سکانس خروج آینه از اتاق زیر شیروانی نیز کارگردان به باز شدن پارچه روی آینه و افتادن آن روی پاهای اسمورل کفایت می‌کند و هیچ اهریمنی را به‌صورت ظاهری وارد آن سکانس نمی‌کند. تمامی این سکانس‌ها با نوع روایتی که کارگردان ارائه می‌دهد، جای آن‌‌که احساس ترس را به صورت لحظه‌ای به مخاطب وارد کند، ترس را در دل داستان جای می‌دهد. در واقع تعلیقی ایجاد می‌شود که بیننده هر لحظه منتظر اتفاق ترسناکی است که شاید هرگز به وقوع نپیوندد. ممکن است این امر با سلیقه مخاطب هم‌خوانی نداشته باشد اما از لحاظ سینمایی کار بسیار سخت و قابل تقدیری است.

در فیلم The Conjuring: Last Rites شاهد دو روایت مجزا هستیم که در پایان داستان به یکدیگر می‌رسند. روایت اول مربوط به خانواده لورین و اد است که در سری فیلم‌های احضار همواره شاهد حضور آن‌ها هستیم و روایت دوم مربوط به خانواده اسمورل است که از همان ابتدای داستان درگیر طلسم آینه می‌شوند. داستان خانواده لورین حول محور دخترشان می‌گذرد و به ماجرای عشقی و ازدواج او می‌پردازد. داستان عاشقانه‌ای که شاید با فیلمی در ژانر وحشت خیلی هم‌خوانی نداشته باشد. اما نکته حائز اهمیت این است که داستان عاشقانه جودی هرگز از اثر بیرون نمی‌زند و به‌زور به آن تحمیل نشده است. خانواده لورین پس از چهار قسمت به‌قدری سمپات مخاطب شده‌اند که حالا می‌توان به مسائل شخصی‌تر زندگی آن‌ها نیز ورود کرد. اگر این مسئله در قسمت‌های ابتدایی سری فیلم‌های «احضار» اتفاق می‌افتاد و زمان زیادی از فیلم درگیر داستانی عاشقانه می‌شد هرگز قابل قبول نبود اما به تصویر کشیدن این امر در قسمت چهارم باعث همراهی بهتر مخاطب با این خانواده می‌شود. علاوه بر آن روایت داستان جودی و نامزدش این فرصت را به کارگردان می‌دهد که فاصله‌گذاری‌ای میان لحظات ترسناک اثرش داشته باشد. فیلم می‌توانست در مدت زمان کوتاه‌تری برگزار گردد و بی‌وقفه به داستان طلسم جودی و خانواده اسمورل بپردازد اما وقتی که مدت زمان فیلم به بالای ۲ ساعت می‌رسد، وجود همچین داستان‌هایی به شرط آن‌که قابل قبول اجرا گردد و مخاطب را خسته نکند، لازم به نظر می‌رسد.

نقد و بررسی فیلم The Conjuring: Last Rites | کلیشه‌ای یا کلیشه‌شکن - گیمفا

فیلم The Conjuring: Last Rites در داستان کلیشه‌ای و در روایت آن کلیشه‌شکن است. کارگردان از تمامی المان‌ها و فیلم‌های تاریخ ژانر وحشت استفاده کرده و اثرش را به مخلوطی تکراری مبدل ساخته است اما در نوع روایت، تعلیق را جایگزین غافل‌گیری می‌کند تا همراهی مخاطب با داستان ساده‌تر اتفاق بیفتد هرچند ممکن است این امر مورد پسند بیننده قرار نگیرد آن هم بیننده‌ای که منتظر شوک‌های پی‌درپی این نوع از ژانر است. البته با وجود گریم فاجعه‌بار کاراکتر اهریمنی فیلم که کاریکاتوریزه و مضحک است، کارگردان چاره‌ای جز حذف فرآیند شوک و غافل‌گیری ندارد زیرا با همچین ظاهر ساده و پیش‌ پا افتاده‌ای عملا مخاطب را نمی‌توان ترساند. منطق روایی اثر قابل قبول است. کارگردان مواردی را در ابتدای فیلم در دل داستان می‌کارد، آن‌ها را با تزریق المان‌های وحشت پرورش می‌دهد و به وقت مناسب برداشتشان می‌کند. داستان عاشقانه جودی به‌زور به فیلم تحمیل نمی‌شود و کارگردان به‌خوبی آن را در فرم روایی اثرش جای می‌دهد. در پایان باید اشاره کرد، قسمت چهارم فیلم احضار نمره نسبتا قابل قبولی می‌گیرد و ارزش دیده شدن دارد اما هرگز به اثری فراموش‌نشدنی در این ژانر تبدیل نمی‌شود و مطمئنا تا چند سال آینده خاطره‌ای از آن در ذهن‌ها باقی نمی‌ماند.

نمره نویسنده به فیلم: ۶ از ۱۰                

منبع خبر





دانلود آهنگ
ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

طراحی و اجرا : وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است