ارسال دیدگاه
امروز: شنبه , ۷ تیر , ۱۴۰۴
X
با نقد و بررسی بازی Blades of Fire، عنوانی سراسر الهام از God of War، همراه ما باشید.
داستان بازی Blades of Fire در سرزمینی جادویی جریان دارد که در آن، هفت پتک افسانه‌ای به نام “Seven Hammers of Forge” مسئول خلق تمام جهان هستند. سال‌ها پس از ناپدید شدن این پتک‌های افسانه‌ای، ملکه‌ای شرور به نام Nerea با استفاده از یک طلسم ناشناخته، فولاد و آهن را به سنگ تبدیل می‌کند. در نتیجه، مخالفان و دشمنان ملکه Nerea نمی‌توانند از هیچ سلاح فولادی برای مقابله با او استفاده کنند.
در همین شرایط، در حالی که به نظر می‌رسد هیچ راه مقابله‌ای با ملکه شرور وجود ندارد، طبق فعل و انفعالات داستانی که نمی‌توانم به آن‌ها اشاره کنم، جنگجویی دلیر و شجاع به نام Aran de Lira به آخرین پتک افسانه‌ای Forgerها دست پیدا می‌کند. این پتک، تنها وسیله‌ای است که می‌تواند سلاح‌های فولادی تولید کند که طلسم ملکه روی آن‌ها تأثیری ندارد. از همین رو، Aran de Lira رهسپار سفر و ماجراجویی دور و درازی می‌شود تا خود را به کاخ ملکه برساند و او را از پای درآورد. در طول مسیر، پسر جوانی به نام Adso de Zelk نیز او را همراهی می‌کند. با وجود اینکه Adso توانایی مبارزه ندارد، اما به زبان‌های باستانی مسلط است و در طول مسیر اطلاعات مختلفی در اختیار Aran قرار می‌دهد.
داستان بازی ورژن سریع‌شده‌ای از قالب داستانی «سفر یک قهرمان» را روایت می‌کند؛ جنگجویی که راهی سفر پرمخاطره‌ای می‌شود تا شرارت و پلیدی را از دنیا بزداید. در طول مسیر، شاهد رویارویی Aran و Adso با شخصیت‌های مختلفی هستیم که هر کدام به نوعی تحت تأثیر اتفاقات دنیای بازی قرار دارند و به پرداخت بهتر دنیای بازی کمک شایانی می‌کنند.
پرداخت شخصیت Adso به عنوان شخصیت همراه به خوبی صورت گرفته است. با وجود رفتارهای کلیشه‌ای او، Adso کاملاً در قالب شخصیت جوان همراه و دست راست شخصیت اصلی جا گرفته است. خود شخصیت اصلی یعنی Aran نیز با وجود رفتارها و خصوصیات کلیشه‌ای، آن چنان پرداخت بدی ندارد؛ هرچند شخصیتی به شدت ثابت است و شاهد رشد یا بلوغ شخصیتی از جانب او نیستیم.
البته بازی در چند قسمت خاص، داستان‌های جذابی از مناطق مختلف روایت می‌کند که نگارش بسیار خوبی دارند. به عنوان مثال، قلعه‌ای عظیم که گرفتار یک طلسم ابدی شده و هیچ‌کس در آن نمی‌میرد و فقط حالت ارواح سرگردان دارند!
اما مشکل اصلی من در مورد داستان، یکی ریتم بسیار کند روایت اتفاقات آن است و دیگری کمبود شخصیت‌ها، دیالوگ‌ها و سکانس‌های داستانی معنادار. بازی Blades of Fire عنوانی به نسبت طولانی است که مناطق مختلفی را معرفی می‌کند، اما با این وجود آن‌چنان با شخصیت‌های متعددی رو به‌رو نمی‌شویم و بدتر از همه، هنگام کاوش، اکتشاف و یا حرکت در دنیای بازی، سکوت بدی همراه بازی است.
Adso به عنوان شخصیت همراه ما، به جز چند دیالوگ تکراری هنگام فعالیت‌های خاص، آن‌چنان به دنیاسازی بازی کمکی نمی‌کند. مقایسه صددرصد درستی نیست، ولی شخصیتی مثل Mimir در دو نسخه آخر سری God of War تا حد زیادی خالی بودن دنیای بازی و سکوت محیط‌ها را با داستان‌ها و دیالوگ‌های خود می‌شکست و مخاطب را سرگرم نگه می‌داشت. اما در Blades of Fire بسیار به ندرت شاهد تعاملات شخصیت‌ها در طول سفر در مکان‌های مختلف هستیم که این مسئله فرصت فوق‌العاده‌ای برای دنیاسازی بهتر بازی را از این اثر دریغ کرده است.
حال برویم سراغ مبارزات و گیم‌پلی که مهم‌ترین رکن بازی به شمار می‌آید. Aran با استفاده از طیف وسیعی از سلاح‌های مختلف، از تبر و نیزه تا شمشیر و پتک و سلاح‌های سبک و سنگین، به مبارزه با سربازان ملکه، هیولاهای مختلف و موجودات جهان بازی می‌پردازد. هر سلاح دارای حملات، حرکات و Moveset اختصاصی خود است و از چهار جهت بالا، پایین، چپ و راست قابلیت حمله دارد. با وجود اینکه این مسئله روی کاغذ عمق خوبی می‌تواند به چگونگی پیشبرد مبارزات اضافه کند، اما آن‌چنان به طور عملی تفاوتی در ساختار مبارزات ایجاد نکرده است؛ چرا که به استثنای برخی دشمنان و نبردها، سمت حمله شما تأثیری بر موفقیت، شدت یا آسیب حملات شما ندارد و بیشتر انیمیشن‌های حملات و سرعت، شتاب و برد حملات اهمیت دارد.
هرچند برخی دشمنان نقاط ضعف خاصی دارند که فقط با حمله در جهت مناسب ضربه به آن‌ها برخورد می‌کند؛ اما به شخصه انتظار داشتم وقتی چنین مکانیزم دقیقی در بازی پیاده‌سازی می‌شود، طراحی دشمنان هم با توجه به این مکانیزم صورت گیرد. مثلاً اگر دشمنی سلاح خود را به حالت دفاع بالای سر گرفته است، حملات از چپ و راست دفاع او را بشکنند یا موجودات مختلف بخش‌های آسیب‌پذیر خاص و بخش‌های قدرتمند داشته باشند تا برای شکست راحت‌تر دشمنان و استفاده از قدرت حداکثری سلاح‌ها مخاطب بتواند هوشمندانه نوع ضربات را انتخاب کند.
با این وجود، جزئیات و تنوع حملات بازی در کنار نسخه قدرتی یا همان Charged Attackها مناسب است، هرچند ای کاش پیاده‌سازی معنادارتری را شاهد می‌بودیم.
انیمیشن‌های حملات، فیزیک حرکات و روانی گیم‌پلی بازی به هیچ عنوان در حد نسل نه نیست و بازی کاملاً روکش خشک و قدیمی خود را به رخ می‌کشد. این مسئله هنگام دویدن شخصیت، جا خالی دادن، پاسخ به دریافت حملات و موارد مشابه کاملاً واضح است. البته صادقانه بگویم، به شخصه پس از گذشت ساعت اولیه، آن‌قدر اهمیتی به کهنه بودن انیمیشن‌ها و به‌روز نبودن فیزیک حملات نمی‌دادم و این مسئله با اینکه در نگاه اول توی ذوق می‌زند، اما لزوماً به تجربه‌ی شما از این اثر خدشه‌ای وارد نمی‌کند.
تنوع سلاح‌های بازی یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت Blades of Fire است. بیش از بیست نوع سلاح مختلف در دسته‌بندی‌های گوناگون برای استفاده وجود دارند که هم از لحاظ ظاهری و بصری تنوع بسیار مطلوبی ارائه می‌دهند و هم در جریان مبارزات کاملاً تأثیرگذار هستند. هر سلاح بر اساس نوع و کلاسش آسیب خاصی وارد می‌سازد. طبیعتاً سلاح‌های تیغه‌دار مثل شمشیر و تبرهای بزرگ یا کوچک، نوع آسیب Piercing (سوراخ کردن) یا Slashing (بریدن) دارند و از سوی دیگر، یک پتک یا گرز بزرگ، آسیبش از نوع Blunt (ضربات سنگین) است. این مسئله کجا اهمیت پیدا می‌کند؟ آنجا که هر دشمن به برخی از حملات و آسیب‌ها مصون است و نسبت به برخی دیگر آسیب‌پذیر است. با سه رنگ سبز، زرد و قرمز، مناسب بودن سلاح در دست شما نسبت به زره و ساختار دشمن نشان داده می‌شود تا با دقت مناسب و سلاح اصولی، به مبارزه با دشمنان بروید.
همچنین برخی سلاح‌ها، مثل شمشیر یا نیزه، بیش از یک حالت استفاده یا Stance دارند و هر حالت، آسیب، نفوذپذیری و برد خاص خودش را دارد. در واقع بازی در بخش سلاح‌ها، جزئیات حملات و عمق این بخش عملکرد بسیار خوبی دارد و به خوبی قوه‌ی فکر و استراتژی شما را به چالش می‌کشد.
یکی دیگر از بخش‌های اصلی بازی، بخش ساخت سلاح یا همان Forging است. Aran با استفاده از پتک جادویی خود، به Forge باستانی سفر می‌کند و با وسایل و ابزارهای موجود، به ساخت و تعمیر سلاح‌های مختلف بازی می‌پردازد. برای ساخت سلاح‌ها به منابع و وسایل مختلفی نیاز دارید؛ از اعضای بدن هیولاها و گیاهان گرفته تا انواع و اقسام آهن، فولاد و شمش‌های فلزی.
اینجا اهمیت گشت و گذار حداکثری در بازی مشخص می‌شود. هر چه بیشتر در محیط‌ها اکتشاف کنید، منابع بیشتری پیدا می‌کنید و همچنین از آن جایی که مانند آثار سولزلایک دشمنان همیشه زنده می‌شوند، بازی کاملاً امکان Farm کردن منابع از طریق دشمنان و هیولاها را نیز برای شما ممکن می‌سازد. در طول فرآیند ساخت و ساز، گزینه‌های شخصی‌سازی گسترده و متعددی وجود دارد. می‌توانید دسته، تیغه و یا حتی بلندی و کوتاهی سلاح خود را مشخص کنید، فولاد، آهن یا منابع مورد استفاده را شخصی‌سازی کنید و همچنین نوع تمرکز آسیب سلاح را نیز شخصی‌سازی کنید. طبیعی است هرچه تزریق منابع بهتر و کمیاب‌تر باشد، سلاح شما از حیث دوام، آسیب، نفوذپذیری و ده‌ها شاخصه دیگر خروجی بهتری خواهد داشت. صد البته گاهی اوقات باید تصمیم بگیرید چرا که بهتر شدن یک ویژگی مثل آسیب ممکن است به سنگینی آن اضافه کند و میزان استقامت بیشتری از Aran برای استفاده طلب کند.
اما ساخت و ساز سلاح فقط به منوی جزئیات خلاصه نمی‌شود، چرا که شما باید خودتان سلاح را بسازید و با استفاده از ضربات چکش آهنگری، حرارت دادن و موارد این‌چنینی، به بهترین شکل ممکن سلاح خود را بسازید. چه تفاوتی ایجاد می‌کند؟ هر چه بهتر سلاح خود را بسازید، ستاره‌های بیشتری دریافت می‌کنید. هر ستاره، امکان یک بار تعمیر کردن را به شما می‌دهد و از آن جایی که سلاح‌های بازی نسبتاً سریع خراب می‌شوند، هر چه بهتر آهنگری کنید و بیشتر ستاره دریافت کنید، بیشتر می‌توانید آن سلاح را تعمیر کرده و مدت بیشتری از آن استفاده کنید.
برای ساخت سلاح‌های بهتر و جدیدتر، معمولاً یا باید Blueprint آن‌ها را در دنیای بازی پیدا کنید یا تعداد مشخصی از فلان دشمن را بکشید تا Blueprint آن سلاح باز شود. به شخصه این نوع سیستم پیشرفت را دوست داشتم، چرا که مخاطب را به اکتشاف و مبارزه حداکثری در دنیای بازی ترغیب می‌کرد و در عین حال بسیار پاداش‌دهنده نیز بود.
همچنین از آن جایی که هر سلاح خصوصیات خود را دارد و دشمنان نیز به سلاح‌های مختلف حساس هستند، بازی شما را به استفاده از سلاح‌های مختلف ترغیب و تشویق می‌کند.
به شخصه زمان زیادی را صرف خلق سلاح‌های مختلف کردم و بلاشک، بخش Forging بازی بسیار سرگرم‌کننده و عمیق طراحی شده و مخاطب را به خوبی درگیر خود می‌سازد.
بازی Blades of Fire ساختاری جهان آزاد و یکپارچه دارد و در طول ماجراجویی خود، از مناطق و بخش‌های مختلفی عبور کرده و خواهید دید. این مناطق میزبان بخش‌های پیچیده و به هم پیوسته‌ای هستند که هر کدام از این بخش‌ها جوایز، چالش‌ها و رازهای مختلفی در خود جای داده‌اند. از صندوق‌هایی که سنگ‌های ارتقاء سلامتی و استقامت در خود دارند گرفته تا مجسمه‌هایی که سلاح خاصی در دست گرفته‌اند و پیدا کردن آن‌ها گزینه‌های شخصی‌سازی بیشتری هنگام آهنگری برای آن سلاح ایجاد می‌کند.
کاملاً مشخص است که بازی از آثاری مانند God of War الهام‌های زیادی گرفته و پیوستگی محیطی بازی یکی از این الهامات است. غارها، اتاق‌ها و مناطق مختلف نقشه به هم متصل هستند و میانبرهای متعددی از طریق پله‌ها، نردبان‌ها یا درهای مسدود شده وجود دارند. پیوستگی و چندلایه بودن بازی جذابیت خوبی به اکتشاف بخشیده است و طبیعتاً وقتی این مسئله را در کنار جوایز خوب Exploration قرار می‌دهیم، به این نتیجه می‌رسیم که بازی در زمینه اکتشاف خروجی بسیار مطلوبی ارائه می‌دهد.
فعالیت‌های مختلفی در جای‌جای دنیای بازی وجود دارند؛ از مجسمه‌های سنگی که به دشمنانی چالش‌برانگیز تبدیل می‌شوند گرفته تا فعالیت‌های جانبی دیگر. ایرادی که در این بخش می‌توانم بگیرم این است که این فعالیت‌ها پراکندگی و تعداد مناسبی ندارند و نقشه‌ی بازی نیز به طور بهینه آن‌ها را رصد نمی‌کند.
گرافیک هنری بازی با وجود اینکه فاصله‌ی زیادی با آثار درخشان چند سال اخیر دارد، اما به لطف استفاده هوشمندانه از طیف رنگ روشن و کیفیت مناسب بافت‌ها، قاب‌های بصری جذابی خلق کرده است. هرچند باید بگویم اصلاً انتظار گرافیک هنری یا بصری فوق‌العاده‌ای نباید داشته باشید. از حیث فنی، عملکرد بازی با وجود اینکه چندان عالی نیست، اما مشکلات متعددی نیز ندارد. افت‌فریم‌ها گاهی دیده می‌شوند که زیاد پرشمار نیستند و چندین مورد گیر کردن درون اجسام مشاهده کردم که البته قابل حل بودند و تجربه‌ی بازی را کاملاً مختل نمی‌کردند.
صداپیشگی بازی کیفیت و خروجی بسیار مطلوبی دارد و در سطح بسیار بالایی کار شده است. موسیقی بازی نیز معمولاً همخوانی خوبی با تم محیط‌ها و فضای کلی ماجراجویی Aran دارد، هرچند لزوماً شاهد ساندترکی خارق‌العاده نیستیم.
بازی Blades of Fire در شرایط فعلی دنیای گیم، بازی بسیار خاصی به شمار می‌آید. با وجود برخی مشکلات و کم‌وکاستی‌ها، بازی تجربه‌ای جالب و سرگرم‌کننده ارائه می‌دهد و مخاطب را به یاد آثار نسل شش و هفت می‌اندازد.
Blades of Fire
بازی Blades of Fire در شرایط فعلی دنیای گیم، بازی بسیار خاصی به شمار می‌آید. با وجود برخی مشکلات و کم و کاستی‌ها، بازی تجربه‌ای جالب و سرگرم‌کننده ارائه می‌دهد و مخاطب را به یاد آثار نسل شش و هفت می‌اندازد.
نکات مثبت:
مبارزات قابل قبولتنوع بالای سلاح‌هاسیستم آهنگری و Forging به شکلی عالی پیاده‌سازی شده استاکتشاف هدفمند و لذت‌بخشتنوع مناسب دشمنان
نکات منفی:
داستان بازی می‌توانست روایتی منسجمتر و بهتر داشته باشدانیمیشن‌های بازی کهنه و قدیمی هستندبازی حالتی یکنواخت پیدا می‌کند
۷.۵
این بازی براساس کد ارسالی ناشر (۵۰۵Games) و روی PS5 تجربه و بررسی شده است
دانلود آهنگ
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید