تک فان

تک فان

مجله خبری تفریحی: دنیای سرگرمی و تفریح
امروز: شنبه , ۲۵ اسفند , ۱۴۰۳
X
نگاهی به شخصیت‌های منفی و پدیده خیر و شر در بازی های ویدیویی

نگاهی به شخصیت‌های منفی و پدیده خیر و شر در بازی های ویدیویی

نیک و بد، خیر و شر، خدا و شیطان و ده‌ها واژه و عبارت متضاد یکدیگر وجود دارند که نیروهای موجود در جهان را به دو بخش خوب و بد تقسیم می‌کنند؛ گویی که جهان همواره و تا واپسین روز آوردگاه نبرد میان این دو نیرو خواهد بود و آدمیزاد به عنوان یک موجود آزاد، باید از میان این دو یکی را برگزیند. همواره در زندگی و روند رشد و تربیت، به ما آموخته‌اند که هوادار خیر باشیم و از شر دوری کنیم اما بارها پیش آمده که شخصیت منفی داستان توانسته پذیرش گروهی از مخاطبان را به دست آورده و ذهن‌های ایشان را با خود همراه کند.

تبلیغات

چنین پدیده و رخدادی پرسش‌های بسیاری در ذهن پدید می‌آورد و آدمی را ناچار می‌کند تا به کنکاش و طرح پرسش درباره بسیاری چیزها همچون ارزش‌های اخلاقی و تبارشناسی اخلاق بپردازد. در این مقاله تلاش خواهم کرد تا سرچشمه ارزش‌های اخلاقی و پیروی آن، پدیده خیر و شر مورد بررسی قرار بگیرد؛ در آغاز روند تکاملی بشر و نقش تمدن در پدید آمدن اخلاقیات و هنجارها بررسی می‌شود و سپس سفری خواهیم داشت به جهان فلسفه تا پدیده نیک و بد را از دیدگاه فلسفی نیز مورد بازبینی قرار دهیم. این مطلب تلاش می‌کند به ریشه پیدایش اخلاقیات و خیر و شر در جوامع بشری بپردازد تا پیروی آن درک شخصیت‌های منفی و ذهنیت ایشان، راحت‌تر شود. مراد این نوشتار آن است تا از دیدگاه فلسفی و جامعه شناختی، خیر و شر را تعریف کند. با ما همراه باشید.

نگاهی به شخصیت‌های منفی و پدیده خیر و شر در بازی های ویدیویی - گیمفا

بسیاری از ارزش‌ها و هنجارهای اخلاقی ریشه در روند تکامل و متمدن شدن بشر دارند.

در آغاز که آدمیزاد بود و گرز و چماقش، همه‌چیز بر پایه زنده ماندن و تولید مثل استوار بود؛ او نه کاری به ارزش داشت و نه ضد ارزش را می‌شناخت. همه دغدغه او این بود که نانی به کف آورد و به غفلت بخورد تا روزگارش را بگذراند. همه‌چیز از جایی پیچیده شد که نخستین جوامع و روستاهای بشری بوجود آمدند. در اینجا بود که انسان‌ها به این نتیجه رسیدند که برای زندگی در کنار یکدیگر، نیازمند یک سری پیش‌زمینه و پیش‌فرض‌ها هستند؛ بدین سان نخستین قانون‌های بشری پدید آمدند. و اما مراد از ساخت قانون چیست؟ چرا ما نیازمند قانون هستیم؟

قانون بوجود آمده تا زندگی اجتماعی آدم را سر و سامان بخشد و او را از گزند دیگر انسان‌ها در امان نگاه بدارد. بنابراین می‌توان گفت هدف قانون این است که جامعه را نگاهبانی کند و آن را از خطر متلاشی شدن دور بدارد؛ یعنی برای قانون مهم‌ترین چیز این است که جامعه سر پا بماند و در هر شرایطی، جامعه را در سنجش با فرد، والاتر و مهم‌تر می‌داند. همین ویژگی قانون، سرچشمه بسیاری از اخلاق‌های ماست؛ برای نمونه، نیاکان ما دریافتند که اگر می‌خواهند در کنار یکدیگر زندگی کنند، باید به مالکیت شخصی ارزش بگذارند و دارایی‌های یکدیگر را به تاراج نبرند، زیرا اگر چنین می‌شد، آن جامعه همواره درگیر کمبود منابع می‌بود و هیچ‌گاه مجال شکوفایی نمی‌یافت.

اینگونه شد که برخی ویژگی‌های اخلاقی پسندیده خوانده شدند و گروهی دیگر مود نکوهش قرار گرفتند. سنجه و معیار محک خیر یا شر بودن این رفتار‌، سود همگانی و در امان ماندن جامعه از هرج و مرج بود. بدین سان، جوامع نخستین و نیاکان ما خیر و شر را برای خود گزینش کردند و از آنجایی که برتافتن از ارزش‌های اخلاقی تاوانی سنگین و در بسیاری از موارد مرگ را به همراه داشت، در گذر زمان افرادی توانستند نسل خود را به پیش ببرند که بیش از دیگران پایبند قانون بودند و ژن‌های ایشان بیش از دیگران نمود پیدا کرد. این سنگ‌بنای سوق یافتن آدمی‌ به سوی متمدن شدن و قانون‌مداری بود.

نگاهی به شخصیت‌های منفی و پدیده خیر و شر در بازی های ویدیویی - گیمفاکسانی که بی‌پروا و دلیر بودند، پیش از آنکه بتوانند ژن خود را به نسل آینده برسانند، جان خود را از دست می‌دادند. دیگر افراد یعنی ترسوها و ملاحظه‌کارها زنده ماندند. ما نوادگان آنها هستیم. «بخشی از کتاب هنر شفاف اندیشیدن نوشته رولف دوبلی»

این دیدگاه بر پایه کاربردی بودن و سود جمعی رساندن، خیر و شر را تعریف می‌کند؛ بسیاری از آداب و فرهنگ گذشتگان که در چهارچوب دین نمود پیدا کرده‌اند نیز پیروی این اصل بنیادی هستند. برای نمونه و به باور من، یکی از دلایل پاسبانی ویژه ایرانیان باستان از طبیعت این بود که ایشان به خوبی دریافته بودند برای پیشرفت و ساخت تمدنی بالنده، باید در کشاورزی بهترین باشند و چنین چیزی نیازمند کشتزارهای آباد و تهی از آلودگی بود. در همین راستا ایشان بسیار به طبیعت احترام گذاشته و آن را پاسبانی می‌کردند؛ تا جایی که مردگان خویش را به روش‌هایی به خاک می‌سپردند که باعث آلودگی خاک نشود. با دیدن موضوع از این دیدگاه می‌توان دلیل بسیاری از آداب را در فرهنگ مردمان گوناگون یافت و دریافت که بشر برای نگاهداری از تمدن خویش و جلوگیری از بازگشت افراد جامعه به زندگی نخستین، خیر و شر را تعریف و در بسیاری موارد با خدایان و مقدسات آن جامعه گره زده است تا پایبندی مردم به آن بیشتر شود.

تبارشناسی اخلاق؛ زرتشت

نگاهی به شخصیت‌های منفی و پدیده خیر و شر در بازی های ویدیویی - گیمفاراه در جهان یکی باشد و آن راه، راستی است.

زرتشت را می‌توان نخستین کسی دانست که به صورت تئوری و سیستماتیک درباره پدیده نیک و بد سخن گفته است؛ بسیاری نیز او را نخستین فیلسوف تاریخ بشر می‌دانند. به هر روی، روشنگری و تاثیرگذاری او بر کسی پوشیده نیست و او در زمره ۱۰۰ فرد تاثیرگذار جای گرفته است. بنا بر دیدگاه او، جهان همواره میان خیر و شر به تعادل می‌رسد و سراسر گیتی، آوردگاهی است برا رویارویی خیر و شر. در جهان‌بینی زرتشتی، مَزدا اَهورَه یا اهورا مزدا سرچشمه همه خوبی‌ها و اَنْگْرَمَینیو که همان اهریمن باشد، سرچشمه همه بدی‌هاست. نبرد این دو همواره در جهان جریان دارد و آدمی‌زاد، آزاد است و اختیار دارد که میان این دو گزینش کند اما زرتشت بیان می‌دارد بهتر است نیکی را برگزینیم تا در راستای این گزینش، زندگی فردی بهتری داشته داشته و بتوانیم پاسخگوی نیازهای زندگی همگانی خود باشیم.

زرتشت بیان می‌دارد که نبرد میان نیکی و و پلیدی نه تنها در جهان بیرونی، بلکه درون آدمی‌زاد نیز جریان دارد و نیروهایی او را به سوی نیکی و بدی می‌کشانند؛ آدمی‌زاد باید میان سپنتا مینو و انگره مینو یکی را برگزیند. با توجه به هر آنچه تا اینجا بیان شد می‌توان گفت که برداشت زرتشت از نیکی و پلیدی در راستای آسایش زندگی است و او خیر و شر را اینگونه تعریف می‌کند.

خیر: هر آنچه که با قوانین و هنجارهای جهان هستی و گیتی سازگار بوده و زندگی را بهتر و آسوده‌تر کند خیر نامیده می‌شود.شر: هر چه که از ارزش زندگی بکاهد و زمینه درد و رنج آدمی را فراهم بیاورد شر خوانده می‌شود.

دیدگاه وی جای درنگ و گفت و گو بسیار دارد ولی مجال آن فراهم نیست؛ زرتشت با تعریف فلسفی و سیستماتیک از خیر و شر آغازگر راهی دراز در این باره بود و نور اندیشه‌های او راه را برای اندیشیدن در این باره فراهم آورد. در آینده یکی از بزرگترین فیلسوفان همه دوران یعنی نیچه، با واکاوی و درنگ در گفته‌های او، فلسفیدن خود درباره بسیاری پرسش‌ها و ارزش‌های بشری را آغاز کرد و در بسیاری از زمینه‌ها از او تاثیر پذیرفت.

تبارشناسی اخلاق؛ نیچه

نگاهی به شخصیت‌های منفی و پدیده خیر و شر در بازی های ویدیویی - گیمفابشکنید همه بت‌های جهان را

و اما می‌رسیم به بدنام دنیای فلسفه و یکی از درخشان‌ترین ذهن‌های بشری که دیگران همواره دچار برداشت اشتباه از گفته‌های او می‌شوند. از دیدگاه نیچه دو نوع اخلاق وجود دارد که او آنها را اخلاق بردگان و اخلاق سروران می‌نامد. در ادامه به بررسی اخلاق از دیدگاه این فیلسوف آلمانی می‌پردازیم.

اخلاق سروران: قشر حاکم بر جامعه بشری برای مدیریت بهتر بردگان و زیردستان خود، اخلاقی آفرید و سینه به سینه آن را منتقل کرد. چگونه می‌توان گفت ویژگی مدیریت کردن دیگران و به نظم کردن ایشان یک اخلاق خوب است؟ آیا آنچه نیک خوانده می‌شود برنامه و دستورکار اربابان جامعه برای کنترل هر چه بهتر زیردستان نیست؟ آیا اینگونه نیست که اربابان جامعه بشری با نیک پنداشتن برخی ویژگی‌ها همچون فرماندهی و مدیریت، آن‌ها را سینه به سینه به نوادگان خود منتقل کرده‌اند؟

اخلاق بندگان: قشر زیردست جامعه برای آسان کردن زندگی خود در برخورد با قشر ارباب، استراتژی‌هایی چید و به مرور برخی رفتارهای این گروه بدل به یک ارزش اخلاقی شد. برای نمونه، برخی رفتارها همچون فرمانبرداری و یا شکیبایی و صبر، واکنش قشر بردگان در برخورد با اربابان بوده که در گذر زمان، به یک ارزش بدل شده است. این ویژگی‌ها و ارزش‌ها نیز سینه به سینه منتقل شدند و به ما رسیدند و ما آن‌ها را خیر و ارزش پنداشتیم.

اخلاقیات و ارزش‌های اخلاقی کدامند؟ بنا بر فلسفه نیچه، آنچه اخلاقیات و ارزش‌های اخلاقی نامیده می‌شود، چیزی نیست مگر برآیند برهم‌کنش میان قشر ارباب و برده جامعه؛ به بیان دیگر، اخلاقیات از همان آغاز وجود نداشته و نتیجه سیر تمدن و تلاش گروهی از انسان‌ها برای چیرگی بر گروهی دیگر بوده است. او این اخلاقیات و ارزش‌ها را اخلاقیات سنتی می‌نامد و می‌گوید زمان آن فرا رسیده که بشر از این اخلاقیات سنتی عبور نماید تا از رنج آن‌ها در امان باشد.

آیا خیر و شر وجود ندارد؟ با توجه به دگرگونی ارزش‌های اخلاقی و پوست‌اندازی اندیشه و جهان‌بینی آدمی‌زاد در طول زندگانی، می‌توان گفت چیزی به نام خیر و شر وجود ندارد؛ چرا که این واژگان در ذات و درون‌مایه خویش معنا و مفهومی ندارند و این ما هستیم که به آن‌ها جهت و معنی می‌بخشیم. به بیان دیگر، خیر و شر واژه‌هایی هستند که انسان برای گزینش کیفیت کار خود به کار می‌برد.

آیا ارزش‌های اخلاقی و خیر و شر تغییر می‌کنند؟ اندازه و چگونگی ارزش‌های اخلاقی با توجه به اینکه چه گفتمان و اندیشه‌ای بر جامعه سالار باشد، دگرگون خواهد شد. برای نمونه ارزش‌های اخلاقی در یک جامعه دینی هرگز با ارزش‌های یک جامعه سکولار همسو نخواهد بود. از سوی دیگر، نیازهای جامعه نیز می‌توانند ارزش‌ها را تغییر بدهند. با توجه به هر آنچه تا اینجا گفته شد، می‌توان بیان داشت زندگی چرخش میان ارزش و ضد ارزش‌هاست. شاید اخلاقی که تا امروز یک ویژگی خوب و خیر پنداشته می‌شده در حقیقت چیزی جز یک ضد ارزش نبوده است. برای نمونه، فروتنی و ساده‌زیستی در دیدگاه بسیاری یک رفتار پسندیده و پارسامنشانه است، در حالی که قشر برده جامعه با کرنش و پناه‌ بردن به دامان این ویژگی‌های به ظاهر خوب، خواسته و دانسته در برابر بیداد قشر حاکم خاموش مانده‌اند. چنین دیدگاهی همه بنیادهای اخلاق سنتی را بر هم زده و باری دیگر به ما گوشزد می‌کند که اندازه خیر و شر را انسان گزینش می‌کند.

نگاهی به شخصیت‌های منفی و پدیده خیر و شر در بازی های ویدیویی - گیمفا

چرا شخصیت‌های منفی جذاب می‌شوند؟

حال که سرچشمه‌های خوب و بد و به طور کلی اخلاقیات آدمی را اندکی کنکاش کردیم، بهتر است به کلنجار رفتن با این پرسش بپردازیم که چرا شخصیت‌های منفی و ضد ارزش کاریزماتیک هستند؟ به باور من دلایل بسیاری می‌توانند در پدید آوردن زمینه برای شکوفایی و از همه مهم‌تر دوست داشته‌شدن شخصیت منفی دست داشته باشند. آنچه شگفت‌انگیز می‌نماید، پذیرش یک شرور و ضد ارزش از سوی جامعه بشری است که همانگونه که بالاتر گفته شد، در طول سال‌های طولانی به واسطه پالودگی ژنتیکی و عوامل رفتاری، متمدن و ارزش‌محور شده است.

یکی از بنیادی‌ترین دلایل گرویدن به شخیت‌های منفی، میل درونی آدمی‌زاد به قدرت‌طلبی و نظم‌گریزی است. همانگونه که در بخش تکامل و دست‌داشتن این پدیده در جریان‌دهی به مسیر اخلاقیات جامعه گفته شد، آدمی‌زاد به دلیل زندگی در جامعه تن به قانون‌محوری داد و تا پیش از آن پایبند هیچ قانون و اخلاقیاتی نبود. به بیان دیگر، انسان برای بهره بردن از مزایا و سودهای زندگی در جامعه، میل و نیروی سرکش درونی خود را کنترل می‌کند. به همین دلیل، زمانی که در مدیوم گیم یا سینما به یک شخصیت منفی برمی‌خورد که در راستای ارزش‌های جامعه زندگی نکرده و آزاد و برابر نیروهای درونی‌اش زیست می‌کند، با او همذات‌پنداری خواهد کرد. نکته جالب اینکه همین نیروهای درون و یا آنگونه که پیش‌تر گفته‌ام، اهریمن درون، خود پیشرانی است برای زندگی در جامعه قانونمند چرا که انسان به خوبی می‌داند اگر او را آزاد بگذارد چه خواهد شد.

یکی دیگر از دلایل جذابیت شخصیت‌های منفی، دگرگونی ارزش‌های اخلاقی جامعه است. همانگونه که پیش‌تر گفته شد، ارزش‌ها و به طور کلی خیر و شر از دیدگاه یک جامعه به دو دلیل دگرگون می‌شوند: ۱ـ اندیشه قشر ارباب ۲- نیازهای جامعه. اگر به هر دلیلی ارزش‌ها دگرگون شوند، آنگاه جای خوب و بد نیز دگرگون می‌شود؛ همین پویایی پدیده نیک و بد و بنیاد سنجش شخصیت منفی و مثبت، پیچیدگی و کاریزمای بزرگی به ارمغان می‌آورد که می‌تواند شخصیت‌های منفی را نه تنها چندبعدی، بلکه در مرز میان قهرمان و شرور قرار بدهد. امتیازی که کمتر در اختیار قهرمانان و شخصیت‌های مثبت گذاشته می‌شود.

شایسته است برای پیوند هرچه بیشتر درونمایه نوشتار با جهان ویدیو گیم، برای اخلاق اربابان، اخلاق بردگان و نقش قانون و تمدن بر اخلاق‌مداری، نمونه‌هایی از بازی‌های ویدیویی آورده شود.

Vaas Montenegro و FAR CRY 3: اخلاق اربابان

نگاهی به شخصیت‌های منفی و پدیده خیر و شر در بازی های ویدیویی - گیمفاتا حالا دیوانگی رو براتون توضیح دادم؟ ببینید دیوانگی یعنی اینکه یه کاری رو بارها و بارها انجام بدید و هربار انتظار داشته باشید نتیجه فرق کنه.

جیسون و دوستانش برای گذراندن تعطیلات به جزیره‌ای به نام Rook می‌روند. در میان خوش‌گذرانی و لذت بردن از آب و هوا و طبیعت زیبای این جزیره ناآرامِ جای گرفته در اقیانوس آرام، گروهی از دزدان دریایی آن‌ها را می‌ربایند. سرکرده این دزدان دریایی مردی است سرشار از دیوانگی و تاریکی که از هیچ جنایتی برای افزایش نیرو و چیرگی خود بر جزیره دریغ نمی‌کند. واس مونته‌نگرو رهبری است نیرومند و کاریزماتیک که توانسته بخش شمالی جزیره را قلمروی بی‌چون و چرای خود کند.

جزیره روک با دارا بودن جغرافیای استراتژیک و قرار گرفتن در مسیر تجارت دریایی و همچنین با تکیه بر منابع سرشار زمینی خود، پتانسیل‌های بسیاری برای بدل شدن به یکی از پیشرفته‌ترین و ثروتمند‌ترین مکان‌های کره زمین را دارد؛ اما دزدان دریایی و واس با به بردگی کشیدن مردمان این جزیره، ایشان را از حقوق نخستین خود نیز بی‌بهره ساخته‌اند. با اندکی گشت و گذار در جزیره می‌توان دریافت که روزگاری مردمان جزیره تمدنی پیشرفته و بالنده داشته‌اند و از دیدگاه تاریخی نیز شایستگی و توانایی زندگی کردن یک زندگی خوب را دارند، اما امان از این دزدان خونخوار!

واس و نیروهایش در راستای گسترش نیرو و همچنین افزایش ثروت خود، دست به هر جنایتی می‌زنند. ایشان به راحتی مردمان جزیره را می‌کشند و دارایی‌هایشان را به تاراج می‌برند؛ در طول بازی بارها و بارها خواهید دید که دزدان دریایی، دسته دسته مردان و زنان را اعدام کرده و به کام مرگ می‌فرستند، آن هم تنها برای یک مشت دلار. واس خود را سالار و پادشاه بخش شمالی جزیره می‌شمارد و همه آنچه در این پهنه جای گرفته را از آن خود می‌داند. او با تکیه زدن بر اخلاق اربابانه، دست به قاچاق مواد مخدر، کشتن آدم‌ها و از همه بدتر قاچاق انسان و فروش هم‌نوعان خود می‌زند. برای او انسانیت، پاس‌داشت حقوق انسانی دیگران و حتی در نظر گرفتن حق زیست برای دیگران بی‌معنی و بی‌پایه بوده و تنها به گسترش تجارت و امپراتوری خود که استوار بر خون و اشک دیگران است ارزش می‌گذارد. او این اندیشه را به زیردستان خود نیز ارزانی می‌دارد و آن‌ها نیز با کشتار و غارت مردمان بخت‌برگشته جزیره، در راستای کنترل هرچه بیشتر مردمان و ثروت جامعه روک، گام برمی‌دارند. برای واس و گروهش تنها یک ارزش وجود دارد: به بردگی کشیدن مردمان جزیره و کنترل ثروت آن به هر بهایی.

مردمان Gotham: اخلاق بردگان

نگاهی به شخصیت‌های منفی و پدیده خیر و شر در بازی های ویدیویی - گیمفاوای به روز مردمی که به قهرمان نیاز داشته باشند.

شهری ماتم‌زده با مردمانی بزدل که بهشتی برای بی‌قانونی است. اما به راستی چرا گاتهام؟ چرا این شهر زادگاه ابرشروران و خواستگاه جنایت‌های فرابشری خوانده می‌شود؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان دلایل بسیاری آورد، اما هیچ‌کدام به اندازه بزدل بودن شهروندان و خو گرفتن ایشان به اخلاق بردگان، زمینه را برای چنین پاد آرمان‌شهری فراهم نیاورده است. فرقی ندارد چه رخدادی روی بدهد؛ مردم گاتهام همواره آماده‌اند در برابر بزهکاران کرنش کرده و حتی فرار کنند.

شاید بگویید همه کسانی که دست به قانون‌شکنی در گاتهام می‌زنند ابرشرورانی خطرناک هستند که در برابر ایشان هیچ‌کاری بهتر از گریختن و پناه‌بردن به دامان ابرقهرمانی به نام بتمن وجود نداشته باشد؛ اما من می‌گویم حتی اگر شخصی ناشناس پیامی همچون پیام مترسک برای مردم گاتهام می‌فرستاد، باز هم گروه بسیاری از ایشان میدان را خالی کرده و جان خویش را بر نام و کام خود برتری می‌دادند. این مردم سال‌ها است پذیرفته‌اند که برده جنایت‌کاران شهر هستند و هیچ‌گاه در برابر آنها ایستادگی نمی‌کنند؛ در طول همه این سالها، پرداخت باج به مافیا، گریختن از حق‌خواهی و زنده‌ماندن تبدیل به یک ارزش شده است.

در این میان و از خوش‌شانسی مردم، قهرمانی برمی‌خیزد تا بنیاد بیداد را براندازد اما مردم گاتهام او را در نبردی بی‌پایان و چندجانبه قرار می‎‌دهند. بنابراین بتمن به این موضوع پی ‌می‌برد که روزگار او روزی به سر خواهد رسید و در تدارک آن روز، پروتکل سقوط شوالیه را فراهم می‌آورد. در واقع مردم گاتهام با خو گرفتن به زندگی در ظلم و ستم، همه امیدهای موجود برای رهایی جامعه از چنگال بیدادگران را نابود می‌کنند. شهروندان این شهر فراموش می‌کنند که وجود قهرمان باید به زده شدن جرقه‌های دگرگونی جامعه بینجامد و با گذاشتن باری سنگین بر دوش بتمن، از مسئولیت‌های خود شانه خالی می‌کنند. اهالی گاتهام بر اخلاق برده‌وارانه خود می‌مانند و همچنان زنده‌ماندن و در امان ماندن از بزهکاران را بزرگ‌ترین ارزش و هدف زندگی خود می‌دانند؛ چنین چیزی زمینه را برای سلطه‌پذیری فراهم می‌آورد و ایشان بسیار خوش‌شانس هستند که بتمن هیچ‌گاه از ارزش‌های خود برنمی‌گردد چرا که در این صورت او نیز آن‎‌ها را به بند بردگی می‌کشید!

Manhunt: اخلاقیات و ارزش‌ها در نبود قانون و تمدن

نگاهی به شخصیت‌های منفی و پدیده خیر و شر در بازی های ویدیویی - گیمفاتمدن و قانون پتک‌هایی گران‌ هستند که هرگاه اهریمن وجودمان تلاش می‌کند نمود پیدا کند، بر سر آن کوبیده و او را به ژرفا می‌رانند.

در آغاز نوشتار اشاره شد که بسیاری از رفتارهای ما ریشه در روند تکاملی و خو گرفتن با زندگی همگانی دارد. بشر در گذر زمان دریافت که برای زندگی در چهارچوب جامعه، باید بسیاری از رفتارهای خود را فراموش کند و اگر چنین نکند، باید خود را برای عواقب و مجازات قانونی آماده کند. حال چه می‌شود اگر کیفرهای قانونی و به طور کلی چیرگی قانون در جامعه‌ از میان برود؟ در این صورت بشر باید خود را برای یک آشوب بزرگ آماده کند؛ اگر چنین بشود، همه خواسته و یا ناخواسته درگیر این آشوب خواهند شد و قانون جنگل حاکم می‌شود.

Manhunt نمونه خوبی برای روشن کردن نقش تمدن و قانون بر اخلاق‌مداری و ارزش‌های انسانی است. در این بازی هیچ کیفری در ازای کشتن و نابود کردن دیگران وجود ندارد و همه افراد در پی نابود کردن دیگران هستند. در این جهان تاریک و خون‌آلود، چاره‌ای جز کشتن و غارت و بازگشت به دامان زندگی نخستین نیست. همه‌چیز از کنترل خارج شده و جمله «بکش تا کشته نشی» بر زبان‌ها می‌چرخد چرا که در این جامعه مفهوم و درونمایه جامعه از میان رفته و نهاد قانون و کیفر وجود ندارد.

تنها ارزش باقی‌مانده در این جهان، کشتن دیگران و زنده ماندن است؛ به بیان دیگر همه ارزش‌ها، خط قرمزها و کدهای اخلاقی زیر سایه سنگین زنده‌ماندن و بقا به فراموشی سپرده می‌شوند.

در این نوشتار تلاش شد به بررسی سرچشمه‌های اخلاقیات و ارزش‌های اخلاقی پرداخته شود تا با پی بردن به آن، پدیده خیر و شر نیز بهتر درک شود. آشکار است که نوشتار تنها به خراش بخشی کوچک از این موضوع پرداخته و سخن ناگفته در این باره، بسیار خواهد بود؛ بنابراین در بخش دیدگاه‌ها چشم به راه شما هستیم.

منبع خبر





دانلود آهنگ
ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

طراحی و اجرا : وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است