امروزه، بیشتر از هر زمان دیگری میبینیم که نامهای تاریخی خودروهای اسپرت روی شاسیبلندهای معمولی گذاشته میشود. این اتفاق شبیه به این است که به یک پرتقال بگوییم سیب؛ چرا باید نامهای هیجانانگیز را برای خودروهای کسلکننده احیا کنیم؟
با کاهش محبوبیت سدانها، این روند رایجتر شده است. وقتی میشنویم «آن خودروی زیبای دهه ۷۰ دوباره بازمیگردد»، نفس در سینه همه ما حبس میشود. اما وقتی تصاویر اولیه منتشر میشوند، متوجه میشویم که این خودرو نه یک سدان یا کوپه، بلکه یک شاسیبلند بزرگ با درب عقب است. ناامیدی تمام وجودمان را میگیرد، چون نامی که قبلاً مترادف با رانندگی در جادههای پرپیچوخم آخر هفته بود، حالا به سرنوشت بردن بچهها به تمرین فوتبال و مهدکودک محکوم شده است. آلفا رومئو آخرین برندی است که به این جریان پیوسته و نام نمادین جونیور را برای شاسیبلند کوچک جدید خود احیا کرده است. نامی که زمانی به برخی از بهترین کوپههای ایتالیایی تعلق داشت، حالا برای یک شاسیبلند با موتور ۱.۲ لیتری چهار سیلندر استفاده میشود.
دلیل اصلی این انتخاب برندها، شهرت و اعتبار این نامهاست. آنها به دنبال فروش به طیف گستردهتری از مردم هستند. اگر به عنوان یک علاقهمند به خودرو فکر کنید، ممکن است تصور کنید همه مثل شما فکر میکنند، اما در واقع، ما در مقایسه با عمده خریداران خودروهای جدید، اقلیت هستیم. بخش خودروهای اسپرت بازار، بسیار کوچک است. دادههای سال ۲۰۲۴ نشان میدهد که این دسته تنها ۰.۹ درصد از کل خرید خودروهای جدید را تشکیل میدهد.
اما با این وجود، خودروهای اسپرت بخش مهمی از هویت یک برند هستند، به همین دلیل به آنها «خودروهای هاله» (Halo Cars) میگویند. این خودروها ممکن است مستقیماً سودی نداشته باشند، اما باعث ایجاد یک تصویر مثبت از برند میشوند. به عنوان مثال، مزدا کازمو در ابتدا برای فروش زیاد ساخته نشده بود، بلکه ابزاری بود تا مزدا تواناییهای خود را به نمایش بگذارد. همین اعتبار باعث فروش خودرویی مانند تویوتا کرولا میشود، در حالی که خریدار با دیدن خودروی جذابی مانند سوپرا در نمایشگاه، جذب برند میشود.
برندهایی مانند امجی نیز از این استراتژی استفاده کردند. این برند که در دهههای ۶۰ و ۷۰ به خاطر خودروهای کانورتیبل دو نفره بریتانیایی معروف بود، در دهه ۲۰۱۰ توسط شرکت چینی سایک موتور احیا شد تا خودروهای شهری بفروشد. سایک موتور میتوانست برند جدیدی تأسیس کند، اما ترجیح داد نام امجی را خریداری کند تا از چهره آشنای آن در بازارهای بینالمللی بهره ببرد. همچنین، یکی دیگر از دلایل کوچک این است که یک برند ممکن است بخواهد از یک نام تجاری ثبتشده استفاده کند تا هزینههای مربوط به نگهداری حق کپیرایت آن را هدر ندهد.
موستانگ که به عنوان “پونی کار” (یک اصطلاح بازاریابی برای خودروهای اسپرت دو در) شناخته میشود، هفت نسل را پشت سر گذاشته و هنوز هم تولید میشود. اما فورد دنیا را با معرفی یک شاسیبلند برقی با نشان موستانگ در سال ۲۰۱۹ شوکه کرد. این تصمیم برای استفاده از نام موستانگ به منظور معرفی یک محصول جدید گرفته شد، اما خود فورد اذعان دارد که ماک-ای جزو هفت نسل اصلی موستانگ به حساب نمیآید.
میتسوبیشی اکلیپس که در آمریکا تولید میشد و به نوعی نسخه دو در لنسر اوولوشن بود، در سال ۲۰۱۱ تولیدش متوقف شد. اما نام این خودرو در سال ۲۰۱۷ با معرفی یک شاسیبلند کوچک به نام اکلیپس کراس بازگشت. این مدل هیچ شباهتی به شکل تاریخی اکلیپس نداشت، اما میتسوبیشی میخواست با این کار به خودروی اسپرت و منحنی خود ادای احترام کند.
شاید یکی از غافلگیرکنندهترین بازگشتهای یک نام کلاسیک، فورد کاپری باشد. این نام پس از ۳۰ سال غیبت در استرالیا، در اواسط سال ۲۰۲۴ برای یک خودروی جدید معرفی شد و اینترنت را منفجر کرد. اما چیزی که رونمایی شد، یک شاسیبلند برقی سایز متوسط بود که هیچ شباهتی به کوپههای فستبک دهههای ۷۰ و ۸۰ و کانورتیبل کوچک دهه ۹۰ نداشت.
فورد ادعا میکند که این کاپری برقی «همان خودرویی است که کوپه اسپرت اصلی قرار بود به آن تبدیل شود» و حتی طرحهایی از تکامل این خودرو در دهههای غیبتش را منتشر کرد. در طراحی مدل جدید، المانهایی مانند چراغهای جلوی LED «چهار چشم» وجود دارد که به کاپری دهه ۷۰ اشاره دارد، اما به غیر از این، هیچ چیز دیگری با مدل اصلی مشترک نیست. این کاپری جدید هنوز به فروش نرسیده و بعید است که هرگز به استرالیا برسد.
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید