کارگردان جان ویک، چاد استاهلسکی، میگوید مارول و دیسی صحنههای اکشن را اشتباه میسازند و همین عامل شکستشان است.
چاد استاهلسکی، خالق و کارگردان جان ویک، توضیح داده است چرا سکانسهای اکشن در فیلمهای ابرقهرمانی مارول و دیسی اغلب نمیتوانند به بهترین شکل نمایش داده شوند. از درگیریهای معمولی گرفته تا نبردهای فوقالعاده مانند نبرد نهایی فیلم Avengers: Endgame یا نبرد بتمن در فیلم Batman v Superman: Dawn of Justice، فیلمهای مارول و دیسی دهها صحنه اکشن ارائه دادهاند. با این حال، صحنههای اکشن در این ژانر بیشتر به ناهماهنگی و بیثباتی شناخته میشوند.
در گفتوگویی با خبرگزاری Hollywood Reporter، استاهلسکی در مورد وضعیت فعلی سکانسهای اکشن در هالیوود صحبت کرده است. او توضیح میدهد کلید ساخت صحنههای اکشن قوی، ایجاد تعادل میان داستان، جلوههای بصری و نوآوری است. او به فیلمهای ابرقهرمانی اشاره میکند و میگوید در این ژانر اغلب تیم دوم فیلمبرداری سکانسهای اکشن را بر عهده دارد و این باعث ایجاد نوعی فاصله میان اکشن و درام در فیلمها میشود.
چاد استاهلسکی در پاسخ به سوالی در مورد اشتباهات رایج در فیلمهای اکشن، گفت:
این فقط نظر شخصی من است. چیزی که از نظر من اشتباه است، شاید برای بعضیها جواب بدهد. همه چیز به اجرا بستگی دارد. مثلاً فیلم Die Hard صحنههای اکشن زیادی ندارد، کل داستان در سه طبقه از یک ساختمان اتفاق میافتد، اما جان مکلین شخصیتی فوقالعاده است. وقتی پابرهنه از روی شیشهها میدود، من کاملاً درگیر فیلم میشوم. این همان کاری است که باید انجام بدهید. من اگر صحنههای اکشن فیلم جان ویک را میساختم، اما مردم کیانو ریوز را به عنوان جان ویک دوست نداشتند، الان با هم حرف نمیزدیم.
برای مدتی طولانی، نظر غالب این بود که موضوع اصلی داستان است، نه اکشن. این درست نیست. بعد گفتند فقط اکشن مهم است، داستان در درجه دوم قرار میگیرد. این هم غلط است! شما باید هر دو را با هم طراحی کنید.
بزرگترین مشکل فیلمهای اکشن این است که سازندگان فکر میکنند، دو فیلم جداگانه میسازند. باید توجه داشت به دلیل صحنههای اکشن داستان متوقف نمیشود و ادامه دارد. در برخی فیلمهای ابرقهرمانی، وقتی نیمی از فیلم را واحد دوم فیلمبرداری میکند، صحنههای اکشن کاملاً متفاوت به نظر میرسند. حتی رنگبندی و تدوین فرق دارد. فیلم یکپارچه احساس نمیشود. بنابراین اگر نمیخواهید صحنههای اکشن را خودتان فیلمبرداری کنید، اصلاً این فیلم را نسازید. فرقی نمیکند استیون اسپیلبرگ باشد یا کریستوفر نولان یا گای ریچی یا واچوفسکیها، همه این کارگردانها، صحنههای اکشنهای را خودشان فیلمبرداری میکنند.
استاهلسکی میگوید سکانسهای اکشن خوب باید از نظر بصری جذاب و هماهنگ با داستان و سبک کلی فیلم باشند. برای مثال، نبرد نهایی در فیلم Captain America: Civil War، اوج هیجان میان آیرونمن، کاپیتان آمریکا و وینتر سولجر است. این سکانس نه تنها از قابلیتهای هر شخصیت به خوبی استفاده میکند، بلکه سبک کارگردانی آن نیز با سایر بخشهای فیلم یکسان است. همچنین با در نظر گرفتن کمیکها، به منبع الهامش نیز ادای احترام میکند. در مقابل، صحنههای اکشن در فیلمهایی مانند Black Widow (ویرانی Red Room) و نبرد نهایی Black Panther، موارد یاد شده توسط استاهلسکی را رعایت نکردند که باعث شد در حد انتظارات ظاهر نشوند.
عملکرد کلی مارول و دیسی در پنج سال اخیر افت کرده است. با این حال، فیلمهایی مثل Thunderbolts یا The Suicide Squad به دلیل فیلمنامههای احساسی و سکانسهای اکشن خلاقانه، بسیار برجسته شدند. اما با توجه به اینکه فروش گیشه دیگر انتظارات را برآورده نمیکند، شرکتهایی مثل مارول و دیسی باید در رویکردشان تحولی ایجاد کنند.
منبع: Screen Rant
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید