در این مقاله به شخصیتهایی از دنیای سینمایی مارول خواهیم پرداخت که شش سنگ ابدیت را در اختیار داشتند. همچنین هدفشان را در استفاده از آنها بررسی میکنیم.

سنگهای ابدیت از قدرتمندترین و اسرارآمیزترین اشیای موجود در دنیای سینمایی مارول هستند. هر یک از این سنگها نمایانگر یکی از مفاهیم بنیادین هستی از جمله فضا، ذهن، واقعیت، قدرت، روح و زمان است. وقتی این شش سنگ در کنار یکدیگر قرار میگیرند، قدرتی نزدیک به خدایی مطلق به فرد میبخشند. این قدرت میتواند ترکیب واقعیت، حیات و حتی کل جهان را دگرگون کند. تأثیر سنگهای ابدیت سرنوشت تعداد بیشماری از موجودات را تغییر داده و مهمترین رویدادها در تاریخ دنیای مارول را رقم زده است.
اوج ماجرای سنگهای ابدیت با ظهور تانوس ،تایتانی دیوانه، رقم خورد. او با بهره گرفتن از قدرت این سنگها تنها با یک بشکن، نیمی از تمام موجودات زنده جهان را نابود کرد. با این حال، تانوس تنها کسی نبود که هر شش سنگ را در اختیار داشت. هر بار که شخصیتی چنین قدرتی به دست آورده، بهای سنگینی پرداخته است. در ادامه، تمام شخصیتهایی را معرفی میکنیم که در دنیای سینمایی مارول هر شش سنگ ابدیت را در اختیار داشتند.
۱- تانوس (Thanos)

تانوس، فرماندهای بیرحم از سیاره ویران شده تایتان میباشد. او نخستین شخصیتی بود که تمام وجودش را وقف جمعآوری شش سنگ ابدیت و استفاده از قدرت ترکیبی آنها کرد. او بر این باور بود که جهان از داشتن جمعیت زیاد رنج میبرد و برای برقراری تعادل، تصمیم گرفت با قدرت سنگها نیمی از موجودات زنده را نابود کند. تانوس برای مهار نیروی بیحد و مرز این سنگها، از ایتری، آهنگر غولپیکر نیداولیر ، خواست تا دستکش ابدیت را برایش بسازد.
وقتی هر شش سنگ درون دستکش جای گرفتند، تانوس با زدن یک بشکن، در یک لحظه نیمی از حیات جهان را از بین برد. این فاجعه با نامهای The Decimation و The Blip شناخته میشود. اما برای جلوگیری از تلاش دیگران برای بازگرداندن قربانیان، تانوس بار دیگر از سنگها استفاده کرد تا خود سنگها را نابود کند. این کار شدیداً به دستکش آسیب زد و دست چپش را به کلی از کار انداخت.
۲- هالک (Hulk)

تلاش ناامیدانه گروه انتقامجویان برای لغو اثر بشکن تانوس، به تکرار همان اقدام منتهی شد، اما این بار با دستکش نانویی که با فناوری نانوی تونی استارک ساخته شده بود این کار را انجام دادند. پس از بررسی، آنها دریافتند تنها کسی که میتواند از نیروی مرگبار سنگها جان سالم به در ببرد، هالک است؛ زیرا بدن او مقاومتی طبیعی در برابر تابش اشعه گاما دارد.
در فیلم Avengers: Endgame، پروفسور هالک (نسخه باهوش بروس بنر) با شجاعت دستکش را به دست کرد و با تحمل درد غیرقابل تصوری، بشکن زد تا تمام کسانی را که در اثر کار تانوس ناپدید شده بودند، بازگردند. این عمل، بهای سنگینی داشت، زیرا انرژی سنگها بازوی او را به شدت سوزاند و آسیب دائمی بر جای گذاشت. با این حال، عمل او موفقیتآمیز بود و نیمی از جهان دوباره به زندگی بازگشت. این فداکاری هالک ارزش درد و رنجی که کشید را داشت.
۳- تونی استارک (مرد آهنی – Iron Man)

در نبرد سرنوشتساز پایانی فیلم Avengers: Endgame، زمانی که همهچیز به نابودی نزدیک شده بود، تونی استارک فهمید که او آخرین امید جهان است. در لحظهای سرنوشتساز و خطرناک، او با استفاده از فناوری نانویی پیشرفته زره Mark LXXXV، به صورت پنهانی سنگهای ابدیت را از دستکش تانوس به زرهش منتقل کرد. با کسب نیرویی که کل کیهان را میتواند تحت تاثیر قرار بدهد و دانستن اینکه سرنوشت هستی در دستانش است، تونی با صدایی استوار گفت:
من مرد آهنیام.
و سپس بشکن زد. این کار، تانوس و تمام سپاهش را به غبار تبدیل کرد، اما انرژی عظیم سنگها برای بدن تونی استارک بیش از حد زیاد بود و ضربه ناشی از این بشکن او را فوراً از پا درآورد. مرگ قهرمانانه این شخصیت به یکی از نمادینترین فداکاریها در تاریخ دنیای سینمایی مارول (MCU) تبدیل شد.
۴- اولتران (Ultron)

سریال انیمیشنی What If دنیایی ترسناک و جایگزین را معرفی میکند. در این دنیا اولتران موفق میشود ذهنش را به بدن ویژن که از ویبرانیوم ساخته شده منتقل کند و در نهایت، هر شش سنگ ابدیت را به دست آورد. در این جهان، اولتران با قدرتی خیره کننده و بدون هیچ تلاشی تانوس را از بین میبرد، حتی پیش از آنکه این تایتان دیوانه بتواند مأموریتش را آغاز کند. او سپس، با داشتن سنگ ذهن در پیشانی و پنج سنگ دیگر در زره مخصوصش، به جنگافروزی و نسلکشی تمام موجودات زنده جهان دست میزند.
با آگاهی کیهانی و تسلط کامل بر قدرت سنگها، اولتران توانست مرزهای بین واقعیتها را در هم بشکند و به تهدیدی چندجهانی بدل شود. او چنان قدرتمند شد که حتی توانست وارد نبردی ویرانگر با ناظر شود. این نسخه از اولتران، تجسم زنده ویرانگری مطلق سنگهای ابدیت است و موجودی رها از هر گونه وجدان یا محدودیت اخلاقی را نمایش میدهد.
۵- دکتر استرنج (Doctor Strange)

در یکی از واقعیتهای غمانگیز و جایگزین، دکتر استرنج بر اثر اندوه شدید ناشی از مرگ معشوقش، کریستین پالمر ، در مسیر خطرناک و ویرانگر جست و جوی قدرت قدم گذاشت. او با تسلط بر سنگ زمان و استفاده از تعداد زیادی موجود و جسم جادویی، تلاش کرد کریستین را دباره به زندگی برگرداند. اما این عطش بیپایان برای تغییر سرنوشت، سرانجام موجب فروپاشی و نابودی کامل جهان خودش شد.
پس از نابودی دنیا، ناظر او را برای مقابله با اولتران به خدمت گرفت. در نبرد نهایی، استرنج نقش تعیین کنندهای ایفا کرد و با قدرت جادوییش توانست کیلمانگر و آرنیم زولا را که برای به دست آوردن سنگها درون زره بینهایت میجنگیدند، در یک بعد کوچک و جیبی به دام بیندازد. در پایان، ناظر برای جبران خطاهای گذشته استرنج، وظیفهای ابدی بر دوشش گذاشت و به او ماموریت داد تا آن بُعد کوچک را در دستانش نگه دارد و از چندجهانی در برابر خطرات ناشی از آن دو تبهکار و سنگهای ابدیت محافظت کند.
۶- کاپیتان کارتر (Captain Carter)

در نبردی حماسی، یکی از نسخههای تانوس با استفاده از دستکشی دارای سنگهای ابدیت از بین زندانیان دکتر استرنج فرار کرد. اما پیش از آنکه بتواند خطری ایجاد کند، نسخهای دیگر از کیلمانگر که زره بینهایت بر تن داشت، او را نابود کرد. پس از آنکه کیلمانگر مجهز به سنگهای ابدیت مرد، تانوس، کاهوری و کاپیتان کارتر با همکاری یکدیگر از قدرت سنگ فضا استفاده کردند تا کیلمانگر را از زره جدا کنند.
در این لحظهی حساس، کاپیتان کارتر فرصت را غنیمت شمرد و زره بینهایت و سنگها را برای خود برداشت. با قدرت ترکیبی سنگها و سلاحهایی که از دیگر قهرمانان به دست آورده بود، او در برابر دکتر استرنج که در اثر اندوه دیوانه شده بود، جنگید و با ضربهای آغشته به نیروی سنگهای ابدیت توانست موقتاً عقل و آرامش را به او بازگرداند.
۷- کیلمانگر (Killmonger)

در یکی از واقعیتهای جایگزین مجموعه What If، جاهطلبیهای اریک کیلمانگر، او را به جایی رساند که توانست زره بینهایت (همان زرهای که قبلاً اولتران در اختیار داشت) را به دست آورد. پس از آنکه نگهبانان چندجهانی موفق شدند اولتران را شکست دهند، کیلمانگر به آنها خیانت کرد و زره و سنگهای ابدیت را تصاحب نمود.
او قصد داشت با استفاده از این قدرت بیکران، جهان را مطابق دیدگاهش با یک نظم نوین بازسازی نماید. با این حال، در نهایت دکتر استرنج توانست نقشههایش را نقش بر آب کرد و او را درون بعدی کوچک و محصور زندانی نمود. او در آنجا برای همیشه از جهان واقعی جدا ماند.
شخصیتهای دیگری که دستکش ابدیت را در اختیار داشتند:
گرچه این افراد مستقیماً از نیروی سنگها استفاده نکردند، اما در نبرد نهایی فیلم Avengers: Endgame هر یک برای مدتی کوتاه، دستکش نانویی حاوی شش سنگ ابدیت را در دست داشتند.
هاکای (Hawkeye): پس از نابودی پایگاه انتقامجویان، کلینت بارتون دستکش را از زیر آوار پیدا کرد و با شجاعت از آن در برابر نیروهای مهاجم محافظت نمود.نبیولا (Nebula): نسخه جایگزینی از نبیولا که هنوز وفادار به تانوس بود، هاکای را فریب داد تا دستکش را به او بسپارد؛ اما در نهایت، نسخه اصلی نبیولا از خط زمانی اصلی مانعش شد.پلنگ سیاه (Black Panther): تچالا در میانه نبرد، دستکش را از هاکای گرفت و با شجاعت آن را به سمت محل دیگری حمل کرد.مرد عنکبوتی (Spider-Man): پیتر پارکر پس از گرفتن دستکش از بلک پنتر، با سرعت و چابکی خاصی در میان هرج و مرج میدان نبرد حرکت کرد تا آن را به نقطهای امن برساند.کاپیتان مارول (Captain Marvel): کارول دانورز دستکش را از مرد عنکبوتی تحویل گرفت و به سمت درگاه کوانتومی پرواز کرد تا نبرد را به سرعت پایان دهد، اما تانوس مسیرش را سد کرد.کاپیتان آمریکا (Captain America): پس از پایان نبرد و بازگرداندن صلح، استیو راجرز مأموریت یافت تا سنگهای ابدیت را به زمانهای اصلیش بازگرداند. او که در آخرین سفر قهرمانانهاش آنها را در اختیار داشت، تصمیم گرفت باقی عمرش را در آرامش سپری کند و در پیری بازگردد.
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید