تک فان

تک فان

مجله خبری تفریحی: دنیای سرگرمی و تفریح
امروز: پنج شنبه , ۳۰ مرداد , ۱۴۰۴
X
۱۰ انیمیشن خارق‌العاده که توسط Disney یا Pixar ساخته نشده‌اند

۱۰ انیمیشن خارق‌العاده که توسط Disney یا Pixar ساخته نشده‌اند

زمانی که حرف از شاهکارهای جهان انیمیشن می‌شود، بدون شک نام شرکت‌های Disney و Pixar مطرح است؛ اما عناوین تکرارنشدنی و خارق‌العاده‌ای که توسط این دو غول انیمیشن ساخته نشدند چه؟ مطلب امروز به این شاهکارهای غیردیزنی-پیکسار می‌پردازد.

تبلیغات

۱۰) عنوان Wallace & Gromit: The Curse of the Were-Rabbit: انگلستان به Disney و Pixar نیازی ندارد

عنوان wallace & gromit the curse of the were rabbit انگلستان به disney و pixar نیازی ندارد

در دنیایی که انیمیشن دیجیتال حاکم است، Wallace & Gromit: The Curse of the Were-Rabbit (2005) اثری از Aardman Animations، نماد درخشان هنر استاپ-موشن و طنز بریتانیایی است. این فیلم که توسط نیک پارک و استیو باکس کارگردانی شده، اولین فیلم بلند والاس، مخترع دوست‌داشتنی، و سگ باهوش و ساکت او گرومیت است که جایزه اسکار بهترین انیمیشن را برد! دومین فیلم غیرآمریکایی بود که به این افتخار دست یافت. موفقیت تصادفی نبود؛ ساخت این فیلم پنج سال طول کشید؛ آن هم با ۳۰ انیماتور که روزانه فقط ۱۰ ثانیه فیلمبرداری می‌کردند تا جهانی ملموس و پر از جزئیات دست‌ساز خلق کنند که CGI نمی‌تواند آن را تکرار کند.

این فیلم با ترکیب طنز ترسناک ملایم و فضای عجیب و غریب یک روستا، داستان والاس و گرومیت را روایت می‌کند که کسب‌وکار کنترل آفاتشان به نام “Anti-Pesto” با حمله یک خرگوش جهش‌یافته به مسابقه سبزیجات محلی به هم می‌ریزد؛ پارک این طرح را «اولین فیلم ترسناک گیاهخواری جهان» نامید. ترکیب هوشمندانه، هم فضای کمدی و هم نقد اجتماعی را در بر می‌گیرد. شخصیت‌ها شامل لیدی توتینگتون که دوستدار محیط ‌زیست است و ویکتور کوارترمین که یک شکارچی شرور است، می‌شوند.

گرومیت، در همین حال، به عنوان بی‌صداترین و پراحساس‌ترین قهرمان انیمیشن شناخته می‌شود که تنها با ابرو بالا انداختن و میمیک‌های صورت، دنیایی از احساسات را منتقل می‌کند؛ Empire Magazine او را به عنوان برترین شخصیت انیمیشنی تاریخ معرفی کرد. با وجود فشارهای DreamWorks برای آمریکایی کردن لهجه‌ها و طنز فیلم، پارک و شرکت سازنده Aardman Studios بر حفظ ویژگی‌های شمال انگلستان اصرار داشت؛ از عشق والاس به پنیر Wensleydale تا لهجه‌های الهام‌گرفته از Holme Valley.

این وفاداری فرهنگی در سراسر جهان تأثیر گذاشت و فیلم را با فروش ۱۹۲ میلیون دلاری به یک نماد فرهنگی مثبت تبدیل کرد. دو دهه بعد، میراث آن زنده است. تنها کافی‌ست به دنباله محبوب ۲۰۲۴ آن با عنوان Vengeance Most Fowl نگاهی بیندازید تا متوجه شوید که نوآوری نباید به گرمی و هوشمندی داستان آسیب بزند. به همین دلایل، این فیلم همچون گوهری دست‌ساز در دنیای انیمیشن غیردیزنی و غیرپیکسار می‌درخشد.

۹) انیمیشن Spider-Man: Into the Spider-Verse: انیمیشن‌های مردان عنکبوتی به دست اربابان آنها ساخته نمی‌شوند

انیمیشن spider man into the spider verse انیمیشن‌های مردان عنکبوتی به دست اربابان آنها ساخته نمی‌شوند

عنوان Spider-Man: Into the Spider-Verse (2018) محصول Sony Pictures Animation، با نوآوری‌های بصری جسورانه و عمق داستانی، انقلابی در روایت انیمیشنی ایجاد کرد و جایگاهی بی‌همتا خارج از حیطه دیزنی-پیکسار برای خود ساخت. کارگردانی شده توسط باب پرسیچتی، پیتر رمزی و رادنی راثمن، با فیلمنامه‌ای خلاقانه از فیل لرد و کریستوفر میلر، این فیلم نوجوانی به نام مایلز مورالز را معرفی کرد که در بحران مولتی‌ورس، تبدیل به مرد عنکبوتی می‌شود.

سبک انیمیشن این فیلم، CGI را با تکنیک‌های طراحی کمیک بوک ترکیب کرد تا حالتی خاص و «۲.۵ بعدی» خلق کند که انرژی پنل‌های کمیک بوکی را تداعی می‌کند؛ با حباب‌های فکری، فریم‌های تقسیم‌شده و نقطه‌های Ben-Day. این روش نیازمند فناوری‌های جدیدی بود، مثل «انیمیت کردن روی دو فریم» برای ایجاد حس ناهمگون و تصویری، درحالی‌که ابزارهای یادگیری ماشینی، خطوط دست‌ساز را برای بیان احساسات اضافه می‌کردند. تأثیر فرهنگی این فیلم عمیق‌تر از زیبایی‌شناسی آن بود.

مایلز مورالز داستانی درباره هویت و خودیابی را روایت می‌کرد که برای مخاطبان اقلیتی الهام‌بخش بود و ثابت می‌کرد که «هرکسی می‌تواند آن ماسک را به صورت بزند». داستان با طنز و احساسات درهم‌آمیخته بود و شخصیت‌های مختلف مرد عنکبوتی، مانند پیتر بی پارکر خسته، اسپایدرگوئن و یک نسخه نوآر با صداپیشگی نیکولاس کیج را در نبرد با کینگ پین و دستگاه چندجهانی‌اش گرد هم آورد. این فیلم با بودجه ۹۰ میلیون دلاری، ۳۹۴ میلیون دلار فروش داشت و اولین انیمیشن غیردیزنی/پیکسار در هفت سال بود که جایزه اسکار بهترین انیمیشن را برد. امتیاز “A+” در CinemaScore و ۹۷٪ در Rotten Tomatoes، تحسین جهانی برای اصالت آن را نشان داد.

میراث این فیلم فراتر از جوایز است. سبک بصری جدیدی به نام «سبک Spider-Verse» را تاسیس کرد که بر پروژه‌های بعدی استودیوهای مختلف تأثیر گذاشت. موفقیت آن منجر به ساخت دنباله‌های تحسین‌شده مانند Across the Spider-Verse (2023) و عنوان موردانتظار Beyond the Spider-Verse شد و ثابت کرد که ریسک‌های هنری و نمایش حقیقت می‌تواند داستان‌سرایی ابرقهرمانی را دگرگون کند. با ترکیب تکنیک‌های انقلابی، احساسات عمیق و اهمیت فرهنگی، این فیلم به عنوان یکی از پایه‌های انیمیشن غیردیزنی ماندگار شد.

۸) عنوان The Prince of Egypt: آغازی انفجاری برای شرکتی که به ضد Disney بودنش معروف شد

عنوان the prince of egypt آغازی انفجاری برای شرکتی که به ضد disney بودنش معروف شد

انیمیشن The Prince of Egypt (1998) محصول DreamWorks Animation، یک شاهکار است که با جاه‌طلبی هنری، عمق احساسی و پرداخت محترمانه به داستان، جایگاهی منحصربه‌فرد دارد. کارگردانی شده توسط برندا چپمن، استیو هیکنر و سایمون ولز، این فیلم اولین انیمیشن سنتی DreamWorks بود که با ۱۲۰۰ هنرمند ساخته شد و از CGI برای صحنه‌هایی مانند شکافته شدن دریای سرخ استفاده کرد؛ صحنه‌ای که ترکیبی از شکوه نقاشی‌گونه و قدرت حرکتی است و حتی پس از دهه‌ها تماشایی باقی مانده.

برخلاف انیمیشن‌های همیشگی خانوادگی، این فیلم به موضوعات جدی مانند هویت، ستم و مداخله الهی پرداخت و تقابل موسی و رامسس را به عنوان یک تراژدی برادرانه در پس‌زمینه رهایی الهی نشان داد. این جسارت روایی با موسیقی هانس زیمر تکمیل شد و داستان را به سطحی حماسی ارتقا داد.

The Prince of Egypt با حفظ هسته داستان خروج، از مشاوران بین‌الادیانی برای حفظ حساسیت فرهنگی کمک گرفت و از محدودیت‌های مذهبی دوری کرد. بازی صداپیشگان، به‌ویژه رامسسِ رنج‌کشیده فاینز و میریام سرکش، به شخصیت‌های باستانی عمق روان‌شناختی بخشید. این فیلم با فروش ۲۱۸ میلیون دلاری، پرفروش‌ترین انیمیشن غیردیزنی زمان خود بود و ثابت کرد که انیمیشن‌های بزرگسال‌پسند نیز می‌توانند موفق باشند.

میراث آن امروز در تئاترهای موزیکال و احترام طرفداران زنده است و به عنوان معیاری برای توانایی انیمیشن در پرداختن به موضوعات عمیق با ترکیب المان‌های تماشایی و روح شناخته می‌شود.

۷) انیمیشن Rango: اثری وسترن با ایفای نقش جانی دپ در جهان حیوانات

انیمیشن rango اثری وسترن با ایفای نقش جانی دپ در جهان حیوانات

عنوان Rango (2011) محصول Nickelodeon Movies، به کارگردانی گور وربینسکی و با صداپیشگی جانی دپ در نقش یک آفتاب‌پرست که در بحران هویت در صحرای موهاوی گیر می‌کند، با سبک بصری جسورانه و داستان‌سرایی بزرگسالانه، ساختارهای کلیشه‌ای انیمیشن را شکست. این فیلم با بردن جایزه اسکار بهترین انیمیشن، اولین فیلم غیردیزنی/پیکسار در پنج سال بود که به این افتخار دست یافت. انیمیشن Industrial Light & Magic، مدل “Pixar” از شخصیت‌های صاف و متقارن را کنار گذاشت و به اصل «تقارن دوست ما نیست» وفادار ماند.

نتیجه جهانی واقع‌گرا بود که موجودات صحرا، با تمام زخم‌ها، خزهای ژولیده و نقص‌هایشان، زیبایی زمخت و خاصی داشتند. Rango با چشمان نامتقارن و شکمی برآمده، نماد این طغیان علیه جذابیت‌های کارتونی بود. فراتر از ظاهر، فیلم با ترکیب وسترن اسپاگتی و فلسفه اگزیستانسیالیستی، کلیشه‌های انیمیشن خانوادگی را زیر پا گذاشت. فیلمنامه جان لوگان، داستانی درباره جستجوی هویت و تمثیل محیط ‌زیستی را روایت می‌کرد؛ جایی که رنگو، یک مارمولک خانگی که خود را کلانتر جا می‌زند، با قهرمانی دروغین خود و توطئه ذخیره آب توسط شهردار فاسد، لاک‌پشت جان روبه‌رو می‌شود.

این فیلم با لحنی بزرگسالانه، رویاهای سورئال، ادای احترام به سرجیو لئونه و Chinatown، و حتی حضور “Spirit of the West” (روح غرب) که به کلینت ایست‌وود شباهت داشت، منتقدان را درباره مخاطب هدفش سردرگم کرد. صداپیشگان عملکردی عالی داشتند: دپ با ترکیب هیجان و آسیب‌پذیری، رنگو را زنده کرد؛ بیل نایی در نقش جیک مار زنگی، خزنده‌ای با دمی مسلسل‌دار، ترس را القا کرد؛ آیلا فیشر هم در نقش خانوم لوبیا، کلیشه‌های دختر درمانده را شکست.

تولید این فیلم نیز غیرمعمول بود. وربینسکی از خطوط تولید سنتی استودیوها دوری کرد و ۱۸ ماه با تیمی کوچک از هنرمندان در خانه‌اش در پاسدنا کار کرد تا فضایی آزاد برای خلاقیت ایجاد کند. آنها «ضبط احساسات» را ابداع کردند؛ بازیگران با هم و نه جداگانه اجرا می‌کردند تا انرژی طبیعی صحنه حفظ شود. موسیقی هانس زیمر با الهام از استاد انیو موریکونه، فضای وسترن را کامل کرد و صحنه‌های اکشن، مانند تعقیب خفاش‌ها و موش‌های کور، مهارت ILM در واقع‌گرایی را نشان داد.

۶) عنوان Fantastic Mr. Fox: تجربه‌ای دلنشین که به زودی فراموش نخواهید کرد

عنوان fantastic mr fox تجربه‌ای دلنشین که به زودی فراموش نخواهید کرد

انیمیشن Fantastic Mr. Fox (2009) به کارگردانی وس اندرسون و محصول ۲۰th Century Fox Animation، یک نمونه استادانه در استاپ-موشن و داستان‌سرایی اقتباسی است که با جذابیت دست‌ساز خود، بر سلطه دیجیتال Pixar و Disney غلبه کرد. اقتباسی از رمان رولد دال، این فیلم ترکیبی از ترکیب‌بندی‌های متقارن اندرسون، پالت رنگی پاییزی (با سایه‌های نارنجی در هر فریم) و طنز خشک او با شیطنت‌های دال است تا تجربه‌ای «با افتخار آنالوگ» خلق کند. به جای جلوه‌های دیجیتالی، این انیمیشن اثر انگشت‌ها، خزهای ژولیده و حرکات نامنظم را حفظ کرد تا حس دست‌سازبودنش را تقویت کند.

ساخت هر عروسک هفت ماه زمان برد و انیماتورها روزانه فقط ۱۲ فریم تولید می‌کردند تا دنیایی گرم و ناکامل خلق کنند. اندرسون داستان کوتاه دال را به بررسی بحران میانسالی و هویت گسترش داد. آقای روباه با طبیعت «حیوان وحشی» خود درگیر است و با زیر پا گذاشتن قول‌هایش به همسر واقع‌گرایش، به مزرعه‌دزدی بازمی‌گردد و جنگی با کشاورزان شرور بوگیس، بانس و بین به راه می‌اندازد. این بی‌قراری وجودی، با دیالوگ‌های افسانه‌ای اندرسون مانند «من یک حیوان وحشی هستم»، فیلم را از یک انیمیشن کودکانه به تأملی بر اصالت تبدیل می‌کند.

رابطه پدر و پسری بین آقای روباه و پسر نامطمئنش اَش که لباس ورزشی می‌پوشد، عمق احساسی اضافه می‌کند و کشمکش‌های جهانی درباره کمبودها و پذیرفته شدن را نشان می‌دهد. اندرسون از روش‌های غیرمعمول استفاده کرد و صداپیشگان را در جنگل‌ها و انبارها ضبط کرد تا انرژی طبیعی صحنه حفظ شود. با وجود فروش جهانی ۵۸ میلیون دلاری، این فیلم تحسین منتقدان و نامزدی اسکار بهترین انیمیشن و موسیقی الکساندر دسپلات را به دست آورد.

میراث آن اثبات این است که انیمیشن می‌تواند هم برای کودکان و هم بزرگسالان جذاب باشد: بچه‌ها از صحنه‌های دزدی و بازی “whack-bat” لذت می‌برند، درحالی‌که بزرگسالان طنز طبقاتی و دغدغه‌های وجودی را می‌پسندند. پس از ۱۵ سال، این فیلم به عنوان نمادی از نبوغ کارگردانی در انیمیشن می‌درخشد؛ گوهری عجیب و احساسی که زیبایی «متفاوت بودن» را جشن می‌گیرد.

۵) انیمیشن Coraline: چشم‌های دکمه‌ای ساخته شرکت Disney یا Pixar نیستند

انیمیشن coraline چشم‌های دکمه‌ای ساخته شرکت disney یا pixar نیستند

عنوان Coraline (2009) محصول Laika Studios، یک دستاورد بزرگ در انیمیشن استاپ-موشن است که با ترکیب ترس گوتیک و عمق روان‌شناختی، یک شاهکار بصری و احساسی خلق کرد. کارگردانی شده توسط هنری سلیک نابغه و بر اساس رمان نیل گیمن، این فیلم تکنیک‌های انقلابی را معرفی کرد که رسانه را دگرگون نمود. به عنوان اولین فیلم بلند Laika، ۳۵ انیماتور در ۱۸ ماه فقط ۹۰ تا ۱۰۰ ثانیه فیلم در هفته ساختند و از ۱۳۰ صحنه با جزئیات استفاده کردند.

این اثر با چهره‌های چاپ سه‌بعدی که ۲۰۷,۳۳۶ حالت مختلف برای کورالین ایجاد می‌کرد، نوآوری کرد. این تکنیک‌ها نامزدی اسکار بهترین انیمیشن را برای فیلم به ارمغان آوردند و آن را به سومین انیمیشن استاپ-موشن پرفروش تاریخ (۱۸۵.۹ میلیون دلار جهانی) تبدیل کرد. فراتر از ساختار، کورالین از روایت بصری برای ترساندن و مسحور کردن استفاده می‌کند. پالت رنگی دوگانه نیاز کورالین به فرار و فریب مادر دیگر را نشان می‌دهد.

حتی جزئیات کوچک مانند حرف “o” دو حلقه‌ای روی کیک “Welcome” مادر دیگر، به طور نامحسوس فریب را نشان می‌دهد. سلیک از ناهماهنگی ذاتی استاپ-موشن برای تقویت ترس استفاده کرد و تبدیل شدن مادر دیگر به موجودی عنکبوتی را به صحنه‌ای از «روان‌پریشی و وحشت» تبدیل کرد. رده سنی PG فیلم، موضوعات بزرگسالانه مانند غفلت والدین، خطرات آرزوهای غیرواقعی و آسیب‌های «ماندن بین دو جهان» را پنهان نمی‌کرد. خود کورالین با شخصیت مستقل، کانون این کابوس بود.

موهای آبی درخشان و بارانی زرد او، نماد انرژی کودکی و ناامنی، با بی‌حالی والدینش تضاد داشت و ناامیدی او از غفلتشان را نشان می‌داد. این صداقت احساسی، نبرد او با مادر دیگر را به یک داستان بلوغ جهانی تبدیل کرد: کودکی که یاد می‌گیرد عشق واقعی، برخلاف کمال مسموم دنیای دیگر، نیاز به پذیرش نقص‌ها دارد. همان‌طور که محققان سینما اشاره کرده‌اند، کورالین از توانایی انیمیشن برای نمایش آشفتگی درونی استفاده می‌کند و با بافت‌های ملموس همدردی ایجاد می‌کند.

۴) عنوان Mary and Max: افسردگی و بی‌رحمی حقیقی جهان ما

عنوان mary and max افسردگی و بی‌رحمی حقیقی جهان ما

انیمیشن Mary and Max (2009) محصول Screen Australia و به کارگردانی آدام الیوت، یک شاهکار برجسته دیگر در استاپ-موشن است که داستان دوستی بین‌المللی تلخ‌وشیرین و غیرمتعارفی را روایت می‌کند. الهام‌گرفته از مکاتبات ۲۰ ساله الیوت با یک دوست آمریکایی، این فیلم مری دیزی دینکل و مکس جری هورویتز را دنبال می‌کند که ارتباطشان از طریق نامه‌نگاری شکل می‌گیرد.

با پالت سیاه‌وسفید، رنگ‌های سپیا برای حومه استرالیا و خاکستری برای آشفتگی نیویورک، ایزوله‌بودن احساسی آنها را نشان می‌دهد، درحالی‌که لکه‌های قرمز (مانند کلیپس موی ماری و پوم‌پوم مکس) ارتباط شکننده آن‌ها را نشان می‌دهد. سبک claymation عمداً ناکامل، با ۱۳۳ صحنه، ۲۱۲ عروسک و ۴۷۵ شیء مینیاتوری، نیازمند ۵۷ هفته کار بود و انیماتورها روزانه فقط پنج ثانیه فیلم تولید می‌کردند. الیوت بدون ترس به موضوعات بزرگسالانه مانند اعتیاد به ا**ل، خودکشی، اضطراب و نورودایورژنسی می‌پردازد.

مادر مری هر روز ش**ب می‌خورد، مکس شوک درمانی می‌شود و اقدام مری به خودکشی با تصاویر سوررئال از قاب‌های خاطرات شناور، فروپاشی روانی او را نشان می‌دهد. صداپیشگان تونی کولت و فیلیپ سیمور هافمن به شخصیت‌ها آسیب‌پذیری واقعی بخشیدند؛ نقش‌آفرینی هافمن صداقت و حواس‌پرتی مکس را بدون کلیشه نشان می‌داد. الیوت با مشورت از مدافعان سلامت روان، به تصویری اصیل از آسپرگر (سطحی از نمودار اتیسم) دست یافت.

راوی بری هامفریز با طنز خشک، تراژدی و کمدی پوچ را ترکیب می‌کند. با وجود فروش جهانی ۱.۷ میلیون دلاری، این فیلم نمره ۹۵٪ در Rotten Tomatoes، جایزه Annecy Cristal و بهترین انیمیشن در Asia Pacific Screen Awards را کسب کرد. میراث آن بازتعریف محدوده احساسی انیمیشن است و ثابت می‌کند که این رسانه می‌تواند تنهایی و خستگی روانی را با ظرافتی برابر فیلم زنده روایت کند. همانطور که الیوت گفت، این فیلم یک «نقاشی» از دیدگاه بی‌کم‌وکاست است؛ گواهی دست‌ساز بر اینکه نقص‌ها، مانند نامه‌های چسبانده‌شده مکس به سقف، می‌توانند زیبایی ماندگار خلق کنند.

۳) انیمیشن Wolfwalkers: ایرلند هم می‌تواند شاهکاری تکرارنشدنی خلق کند

انیمیشن wolfwalkers ایرلند هم می‌تواند شاهکاری تکرارنشدنی خلق کند

عنوان Wolfwalkers (2020) محصول Cartoon Saloon، نقطه اوج انیمیشن دست‌ساز است که فولکلور ایرلندی، هشدارهای زیست‌محیطی و نوآوری بصری را در هم می‌تند تا محدوده هنری این رسانه را دوباره تعریف کند. کارگردانی شده توسط تام مور و راس استوارت، آخرین قسمت از «سه‌گانه فولکلور ایرلندی» آنها، به جای جلوه‌های دیجیتالی، رویکردی پرزحمت و تماماً دست‌ساز را انتخاب کرد؛ جایی که هر فریم با نبوغ هنرمند می‌درخشد. انیماتورها در ۱۸ ماه فقط ۱۲ طراحی در ثانیه تولید کردند و از خطوط مداد و لکه‌های زغالی برای تقویت تضاد بین «وحشی‌بودن» و «کنترل» استفاده کردند.

سبک بصری متضاد فیلم، سختی الهام‌گرفته از حکاکی چوب برای شهر پوریتان کیلکنی و انحناهای روان نقاشی آبرنگ برای جنگل افسانه‌ای، به‌صورت تصویری تقابل بین استعمار و آزادی طبیعی را نشان می‌دهد. این جسارت هنری پنج جایزه Annie از جمله بهترین کارگردانی و نامزدی اسکار بهترین انیمیشن را برای فیلم به ارمغان آورد. در قلب داستان، Wolfwalkers یک افسانه زیرپوستی است که در ایرلند دهه ۱۶۵۰ تحت حکومت کرامول اتفاق می‌افتد.

دوستی رابین، دختر یک شکارچی انگلیسی، و میو، یک «وولف‌واکر» وحشی که در خواب به گرگ تبدیل می‌شود، جهان‌بینی رابین را تغییر می‌دهد وقتی گاز میو او را نیز به یک وولف‌واکر تبدیل می‌کند. این دوستی به کاوشی درباره خشونت استعماری، تخریب محیط ‌زیست و عمق روحی تبدیل می‌شود؛ موضوعاتی که به‌ندرت در انیمیشن خانوادگی با این ظرافت نمایش داده می‌شوند. لرد پروتکتور (الهام‌گرفته از الیور کرامول) نماد قدرت سمی است که می‌خواهد گرگ‌ها و جنگل‌ها را نابود کند، درحالی‌که قبیله میو نماینده ارتباط بومی با زمین است.

فیلمنامه ویل کالینز تاریکی و شگفتی را متعادل می‌کند: صحنه‌های زندان و مرگ لرد پروتکتور در کنار صحنه‌های رویایی قرار می‌گیرند. فراتر از روایت، این فیلم جشن انیمیشن به عنوان حافظ فرهنگی است. مور و استوارت از Book of Kells، طرح‌های طبیعت Albrecht Dürer و The Tale of The Princess Kaguya اثر استودیو جیبلی الهام گرفتند و نقوش کلتیک را در طراحی جنگل جای دادند. صداپیشگان عمق احساسی را تقویت می‌کنند: بیل شکارچی با کشمکش بین وظیفه پدری و بیداری اخلاقی دست‌وپنجه نرم می‌کند، درحالی‌که صدای خام و پرانرژی ویتاکر به میو زندگی می‌بخشد. موسیقی برونو کولایس و کیلا، با ترانه “Running with the Wolves” از Aurora، سازهای سنتی ایرلندی و انرژی مدرن را ترکیب می‌کند.

۲) عنوان Spirited Away: نبوغ بی‌انتهای میازاکی نیازی به Disney یا Pixar ندارد

عنوان spirited away نبوغ بی‌انتهای میازاکی نیازی به disney یا pixar ندارد

انیمیشن Spirited Away (۲۰۰۱) محصول Studio Ghibli و به کارگردانی هایائو میازاکی، یک دستاورد تاریخی در دنیای انیمیشن است که با ترکیب فرهنگ ژاپنی و داستان‌سرایی جهانی، فیلمی فراتر از مرزهای جغرافیایی و نسلی خلق کرد. این فیلم با فروش ۳۱.۶۸ میلیارد ینی، برای نزدیک به دو دهه پرفروش‌ترین فیلم تاریخ ژاپن بود (حتی از Titanic پیشی گرفت) و اولین فیلم غیرانگلیسی‌زبان شد که جایزه اسکار بهترین انیمیشن را از آن خود کرد. پیش‌فرض‌ها درباره جذابیت جهانی انیمیشن را نیز زیر سوال برد.

میازاکی این فیلم را مخصوص دختران ۱۰ ساله در آستانه نوجوانی ساخت و از دختر یکی از دوستانش الهام گرفت تا شخصیت چیهیرو را خلق کند. داستان حول محور تلاش چیهیرو برای نجات والدینش از تبدیل شدن به خوک در یک حمام ارواح می‌چرخد اما این طرح ساده، تنها قالبی است برای پرداختن به مضامین عمیق میازاکی. فیلم به نقد تخریب محیط زیست، حرص مصرف‌گرایی و فرسایش فرهنگی می‌پردازد. خود حمام ارواح، با الهام از معماری دوره Edo و موزه‌های فضای باز توکیو، به یک شخصیت تبدیل می‌شود.

از نظر بصری، این فیلم یک شاهکار دست‌ساز است که نقص‌های عمدی آن، احساسات را تقویت می‌کند. تیم میازاکی از مفهوم فضای خالی استفاده کرد تا لحظات ساکت میان هرج‌ومرج نفس بکشد و مخاطب را غرق دنیای فیلم کند. شخصیت‌هایی مثل No-Face (نماد تنهایی) و Boh (پسر غول‌پیکر و کودکانه یوبابا) از طراحی متعارف فرار می‌کنند و با فرم‌های عجیب اما تأثیرگذارشان، اصرار میازاکی بر نمایش «سختی زندگی» را منعکس می‌کنند.

موسیقی جو هیسایشی با ترکیب ملودی‌های پیانویی و اوج‌های ارکسترال، صحنه‌های کلیدی مثل سفر بی‌کلام قطار با آهنگ The Sixth Station را به لحظاتی فراموش‌نشدنی تبدیل می‌کند. میراث Spirited Away فراتر از جوایز است. این اثر ثابت کرد که انیمیشن می‌تواند موضوعاتی مثل ازدست‌دادن هویت، آسیب‌های زیست‌محیطی و فشار کار را بدون شعارزدگی مطرح کند و بر فیلم‌سازانی از Pixar تا Laika تأثیر گذاشت. پافشاری میازاکی برای حفظ دیدگاهش، مثل فرستادن شمشیر سامورایی به هاروی واینستین با نوشته “no cuts”، آن را به نماد استقلال هنری تبدیل کرد.

۱) انیمیشن The Iron Giant: چه می‌شد اگر یک اسلحه روح داشت؟

انیمیشن the iron giant چه می‌شد اگر یک اسلحه روح داشت

عنوان The Iron Giant (۱۹۹۹) محصول Warner Bros. Feature Animation و به کارگردانی برَد بِرد، یک شاهکار ابدی است که با وجود شکست اولیه در گیشه (فروش ۳۱.۳ میلیون دلاری در مقابل بودجه ۵۰ میلیون دلاری)، به یک اثر فرهنگی بی‌رقیب تبدیل و به خاطر عمق احساسی و هنر نوآورانه‌اش تحسین شد. داستان در پس‌زمینه ترس دوران جنگ سرد در سال ۱۹۵۷ می‌گذرد و پسر بچه‌ای به نام هوگارت هیوز را دنبال می‌کند که با یک ربات فضایی ۵۰ فوتی دوست می‌شود و از دست یک مأمور پارانوئید دولت فرار می‌کند. داستان از اینجا شروع شد که خواهر کارگردان، توسط شوهرش، به قتل رسید و برَد بِرد در یکی از جلسات ایده‌پردازی، این سوال را برای کانسپت اثر بعدی خود مطرح کرد:

چه می‌شد اگر یک سلاح روح داشت؟

انیمیشن ترکیبی این فیلم، تکنیک‌های دست‌ساز سنتی را با CGI پیشرفته برای شخصیت غول آهنی در هم آمیخت تا تضاد بین انسانیت و فناوری را به تصویر بکشد. این نوآوری‌های فنی درحالی انجام شد که تیم کوچک برد با نصف بودجه و زمان معمول، روزانه فقط پنج ثانیه فیلم تولید می‌کردند؛ اما صحنه‌هایی خلق کردند که نفس را در سینه حبس می‌کنند… نباید فراموش کرد که این عنوان بدون ترس به مفهوم مرگ می‌پردازد و کودکان را با آن آشنا می‌کند.

انیمیشن The Iron Giant یک پیام ضدجنگ قوی و پیچیدگی اخلاقی نادر در انیمیشن خانوادگی ارائه می‌دهد. جمله هوگارت به غول «تو همان چیزی هستی که انتخاب می‌کنی باشی» او را به مبارزه با طبیعت ویرانگرش تشویق می‌کند. این تم در صحنه اوج فیلم، وقتی غول مانند سوپرمن به سمت یک موشک اتمی پرواز می‌کند و آرام می‌گوید «سوپرمن»، به اوج می‌رسد. این اثر داستانی کاملاً بزرگسالانه را برای کودکان به ارمغان آورد و آنها را با مفاهیم حقیقی زندگی مانند هویت، جنگ و حتی مرگ آشنا کرد.

اگرچه این فیلم در زمان اکران نادیده گرفته شد اما از طریق رسانه خانگی به یک اثر محبوب تبدیل شد و با ۹ جایزه Annie و نسخه‌های جدید مثل Signature Edition 2015 دوباره مورد بازدید قرار گرفت. تأثیر ماندگار آن در تعادل بین شوخ‌طبعی (زباله‌دانی دین، علاقه غول به کمیک‌های سوپرمن) و موضوعات سنگین، خشونت اسلحه، ترس دوران مک‌کارتی و مسئولیت اخلاقی آفرینش، نهفته است. همانطور که برد اشاره کرد، روحانیت غول، معضلات امروزی هوش مصنوعی را پیش‌بینی می‌کند؛ ماشین‌هایی که بهترین یا بدترین غرایز انسان را منعکس می‌کنند. حتی پس از دهه‌ها، صحنه پایانی، یک پیچ که روی یخ به سمت ایسلند می‌خزد تا غول را دوباره بسازد، به عنوان گویاترین نماد تولد دوباره و پیوند جاودانه در انیمیشن باقی مانده است.

منبع خبر





دانلود آهنگ
ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

طراحی و اجرا : وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است