در این مقاله به ۱۰ بازی برتر خود در سال ۲۰۲۵ خواهم پرداخت.
۱۰. Megabonk

تجربه Megabonk را به همه توصیه میکنم. این بازی حکم یک اسنک یا میان وعده لذیذ در کنار دیگر عناوین امسال را دارد؛ کوچک، مختصر، اما بسیار ارزشمند. Megabonk برخلاف ظاهر سادهاش، تجربهای هیجانانگیز و بهشدت اعتیادآور است که میتواند برای مدت طولانی شما را سرگرم نگه دارد و همچنان حس تازگی داشته باشد.
۹. Lies of P: Overture

در میان بازیهای سولزلایک سال ۲۰۲۵، خرید و تجربه بستهالحاقی Overture منطقیترین انتخاب برای طرفداران این زیر-ژانر است. معتقدم این DLC تجربه بازی اصلی را کامل و به شدت ارزشمندتر ساخته است. اورچر با روایت بخشی مهم از داستان، افزودن سلاحهای جدید و گزینه انتخاب سطح دشواری، تجربه این عنوان را بیش از پیش غنیتر و دوستداشتنیتر کرد. اگر تا امروز در تجربه بازی اصلی به علت سطح دشواری آن شک داشتید، بهتر است حال که این چالش از سر راهتان برداشته شده، به سراغ تجربه آن بروید.
۸. Hell Is Us

Hell Is Us بیشک یکی از آندرریتدترین عناوین سال است که بسیار مورد اجحاف و بیتوجهی قرار گرفت. متأسفانه تاریخ انتشار این اثر همزمان با بسیاری از آثار شناختهشدهتر بود و همین مسئله موجب کمتر دیدهشدنش شد. این عنوان شاید ایرادات قابل توجهای داشته باشد، اما بدون تردید یکی از متفاوتترین بازیهای چند سال اخیر است.
Hell Is Us تجربهای اتمسفریک به شمار میرود که با استفاده از تمام المانهای بصری، شنیداری و همچنین گیمپلی، روایتی هنرمندانه ارائه میدهد. اگر از تجربه بازیهای اتمسفریک حوصله سربری که ضعفهای گیمپلی خود را پشت توجیهات سطحی پنهان میکنند خسته شدهاید، پیشنهاد میکنم بدون معطلی سراغ تجربه این عنوان بروید.
۷. Hollow Knight: Silksong

سرانجام پس از هفت سال انتظار، Silksong منتشر شد و انتظارات طرفداران خود را به شیوه خاص خود برآورده کرد. Silksong به جای اینکه صرفا با ایجاد یک سری تغیرات ظاهری مختصر به روایت داستانی نو از دنیای Hollow Knight بپردازد، تجربهای به مراتب متفاوتتر از نسخه پیشین ارائه میدهد.
به طور کلی، Silksong با روایت داستانی نو، طراحی مراحل غیرخطی و بسیار گسترده و ایجاد یکپارچگی بسیار دقیق میان آنها، یک تجربه نقشآفرینی بسیار باکیفیت و کمنظیر را به مخاطبان و طرفداران خود هدیه میدهد.
۶. Hades 2

معرفی یا پیشنهاد این عنوان برای طرفداران ژانر روگلایت امری بسیار بیهوده به نظر میرسد. غیرممکن است عاشق نسخه پیشین یا به طور کلی آثار روگلایت باشید و تا به امروز آن را تجربه نکرده باشید. از طرفی، اگر تا به حال شانس تجربه این دسته از عناوین را نداشتهاید، پیشنهاد میکنم فارغ از جایگاه بازی، سراغ تجربه این عنوان بروید.
۵. Blue Prince

Blue Prince از آن دسته آثار استثنایی به شمار میرود که تجربهاش میتواند حتی برای افرادی که علاقه چندانی به بازیهای ویدیویی ندارند، بسیار جذاب و هیجانانگیز باشد. Blue Prince برخلاف ظاهر ساده و بیآلایشی که دارد، تجربه بسیار پیچیده و عمیقی است که میتواند تا ساعتها شما را درگیر معماها و رازهای خود کند. این بازی را نهتنها به تمام گیمرها، بلکه به علاقهمندان فیلمها و رمانهای معمایی پیشنهاد میدهم.
۴. Elden Ring: Nightreign

Elden Ring: Nightreign از بهترین آثار آنلاین امسال است، اما باید توجه داشت این عنوان به حدی تجربهای متفاوتتر از دیگر آثار استودیوی فرام سافتور ارائه میدهد، که حتی ممکن است به مذاق بسیاری از طرفداران خوش نیاید. بنابراین، اگر از طرفداران دوآتشه الدن رینگ هستید و آمادگی لازم جهت کسب تجربهای نو و بسیار متفاوتتر نسبت به گذشته در این دنیای خارقالعاده را دارید، در خرید و تجربه این اثر لحظهای تردید نکنید.
۳. Kingdom Come: Deliverance II

Kingdom Come: Deliverance II در مراسم TGA به معنی واقعی کلمه مورد کم لطفی قرار گرفت. این بازی از جهات مختلفی مانند سیستماتیک بودن گیمپلی، گستردگی و ارزش تکرار بالا، یکی از بهترین تجربههای سال ۲۰۲۵ بود. بدون اغراق، تا به حال تجربهای مشابه این عنوان که تا این سطح احساس غوطهوری ایجاد کند را نداشتهام. پیشنهاد میدهم اگر طرفدار بازیهای نقشآفرینی هستید، تجربه Kingdom Come 2 را از دست ندهید.
۲.Split Fiction

سختترین بخش نگارش این فهرست برای من، انتخاب میان Split Fiction و Expedition 33 به عنوان بهترین بازی سال بود؛ به حدی که اگر میتوانستم، هر دو را به عنوان بهترین تجربه امسال خود معرفی میکردم. عنوان Split Fiction دوستداشتنی و درجهیک است، زیرا تنها هدفی که دنبال میکند، سرگرمی و خلق لحظاتی خوش برای مخاطبین است.
آثاری مانند Split Fiction و It Takes Two و بهطور کلی نوع نگاه و رویکرد جوزف فارس، خالق این آثار، میتواند بهترین الگو برای تمام بازیسازان جهان باشد. Split Fiction نه تنها قصد نصیحت و دادن درس اخلاق به مخاطب خود ندارد بلکه حتی تلاش هم نمیکند تا با ادعاهای بزرگ، خود را اثری فاخر یا بهاصطلاح هنری جلوه دهد. اگر تکتک المانهای روایی و گیمپلی این بازی را بررسی کنیم، به این موضوع پی میبریم که گویی خالقین پیش از طراحی و اضافه کردن هر عنصر، تنها به یک مسئله توجه میکرند: «آیا افزودن این المان، تجربه بازی را جذابتر و هیجانانگیزتر میکند؟»
به شخصه معتقدم تجربه نکردن عنوانی که سازندگانش تا این اندازه برای مخاطب خود احترام قائل هستند، به معنای از دست دادن تجربهای فوقالعاده است. در نگاه اول شاید این گفته کمی اغراقآمیز به نظر برسد، اما مطمئن باشید Split Fiction به یکی از خاطرهانگیز تجربههای شما تبدیل خواهد شد.
۱.Clair Obscur: Expedition 33

Expedition 33 را نهتنها میتوان بهترین بازی سال ۲۰۲۵، بلکه یکی از بهترین بازیهای چند سال اخیر دانست. گیمپلی و داستان درجه یکی که با استفاده از موسیقی متن و طراحیهای هنری به بهترین شکل ممکن روایت میشوند، از جمله دلایلی هستند که «هنر مطلق» نامیدن این اثر را میتوان بهترین توصیف ممکن برای آن در نظر گرفت.
به جرأت میتوان گفت این عنوان از آثار ماندگاری است که برای استودیوهای بازیسازی به منبع الهامی جدی تبدیل خواهد شد. توصیه میکنم تجربه این اثر هنرمندانه و شاعرانه را بههیچوجه از دست ندهید.
دیدگاهتان را بنویسید