درامهای کرهای همواره پر از داستانهای جذاب و شخصیتهای پیچیده هستند، و برخی از آنها حتی از ماجراهای واقعی الهام گرفتهاند.
در دو دههی گذشته، سریالهای تلویزیونی کرهای با رشد چشمگیری در محبوبیت جهانی روبهرو شدهاند؛ موفقیت آثار اختصاصی نتفلیکس مانند بازی مرکب (Squid Game) و خانهی شیرین (Sweet Home) تنها بخشی از این موج جهانی است. با این حال، «موج کرهای» سالها پیش از آنکه این غول استریم وارد میدان شود، آغاز شده بود. در جهانی که با انبوهی از سریالها و محتواهای تصویری اشباع شده، درامهای کرهای بهتدریج جایگاه خاص خود را پیدا کردهاند.
درامهای کرهای در ژانرهای مختلفی با داستانهای پرجزئیات و منحصربهفرد ساخته میشوند. چه یک سریال عاشقانه با داستانی الهامبخش از عشق باشد و چه یک تریلر پرتنش و نفسگیر، برخی از این سریالها صرفاً ساختهی تخیل نیستند، چرا که واقعیت گاه از خیال هم شگفتانگیزتر است. درامهای کرهای توانستهاند به فرمول موفقی در روایتگری دست پیدا کنند، و تعجبی ندارد که برخی از محبوبترین سریالهای کرهای یا بازسازی نمایشی رویدادهای واقعیاند یا دستکم از آنها الهام گرفتهاند.
درام تاریخی تحسینشدهی Reply 1988 سومین بخش از مجموعهی آنتولوژی Reply بهشمار میرود. این سریال حول محور پنج دوست با شخصیتهای کاملاً متفاوت میچرخد که در یک محلهی قدیمی با هم بزرگ شدهاند. گرچه Reply 1988 الزاماً بر پایهی یک داستان واقعی ساخته نشده، اما یکی از شخصیتهای آن، چوی تِک، استاد بازی گو، الهامگرفته از بازیکن واقعی این بازی، لی چانگ-هو، است.
این سریال کرهای حالوهوایی نوستالژیک و زندگینامهای دارد؛ بخشی از این احساس نیز به این دلیل است که برخی از عناصر داستان از تجربیات شخصی نویسنده برگرفته شدهاند. همین پیوند با خاطرات واقعی، به سریال حالتی صمیمی و واقعگرایانه بخشیده که مخاطبان بسیاری را در سراسر جهان تحتتأثیر قرار داده است.
سریال هوارنگ (Hwarang) با بازی ستارهی بزرگ کرهای، پارک سئو-جون، اثری کاملاً تخیلی نیست. این درام کرهای داستان گروهی از جنگجویان نخبه را روایت میکند که مأمور حفاظت از خاندان سلطنتیاند. شخصیتهای جنگجو در Hwarang بهطور آزادانه از جوانان اشرافزادهی پادشاهی شیلا (Silla) الهام گرفته شدهاند.
گرچه داستان عاشقانه و خط روایی سریال ساختهی ذهن نویسندگان است و در واقعیت اتفاق نیفتاده، اما نحوهی بهتصویر کشیدن این جنگجویان با واقعیت تاریخی همخوانی دارد. در متون کهن و اشعار بهجایمانده از دوران شیلا، محافظان سلطنتی بهعنوان مردانی جوان و خوشچهره توصیف شدهاند؛ درست همانطور که در سریال کرهای دیده میشود. این تلفیق تاریخ با عناصر دراماتیک و عاشقانه، جذابیتی منحصربهفرد به سریال بخشیده است.
مانند بسیاری از درامهای تاریخی، جوانی ماه مه (Youth of May) از بستر یک رویداد واقعی برای روایت داستان خود بهره میبرد. این سریال تحسینشده که به قلم لی کانگ نوشته شده، در سال ۱۹۸۰ میگذرد و به داستان عاشقانهی هیته و میونگهی میپردازد. گرچه شخصیتها و روایت سریال ساختگیاند، اما رخدادهایی که در پسزمینهی داستان جریان دارند، واقعی هستند.
جوانی ماه مه در دل یکی از دورههای پرتلاطم تاریخ معاصر کره جنوبی میگذرد: خیزش گوانگجو (Gwangju Uprising). این قیام که در اعتراض به حکومت نظامی رخ داد، با سرکوب خونینی همراه بود و بسیاری از شهروندان بیگناه در جریان آن آسیب دیدند یا جان خود را از دست دادند. سریال با نگاهی انسانی و عاطفی به تأثیرات این رخداد تاریخی بر زندگی افراد عادی میپردازد و به همین دلیل، روایتی عمیق و تأثیرگذار از عشق، درد و مقاومت ارائه میدهد.
سریال مهیج و انتقامجویانهی راننده تاکسی (Taxi Driver) در نگاه اول ممکن است کاملاً تخیلی بهنظر برسد، اما واقعیت چیز دیگری است. گرچه بخش عمدهای از خط داستانی که حول محور رانندهای میچرخد که به نیابت از مشتریانش انتقام میگیرد، ساختهی ذهن نویسندگان است، اما جنایاتی که در طول سریال به تصویر کشیده میشوند، از رویدادهای واقعی الهام گرفته شدهاند.
استفاده از پروندههای جنایی واقعی برای ساخت یک روایت داستانی، شیوهای شناختهشده در درامسازی است، و در راننده تاکسی بهخوبی جواب داده است. این سریال با وجود عناصر تخیلی، حس واقعگرایانهای دارد و به لطف پرداختن به جنایتهای حقیقی، توانسته مخاطب را درگیر کند و نگاهی انتقادی به نارساییهای سیستم عدالت اجتماعی بیندازد.
درام جنایی کرهای سیگنال (Signal) از همان ابتدا حسی واقعی و باورپذیر به بیننده منتقل میکند و دلیل آن، ریشه داشتن داستان در واقعیت است. این سریال روایتگر کارآگاهی است که در حال بررسی پروندههای سرد و حلنشدهی گذشته است، تا آنکه سرنخی از ناپدید شدن یک افسر پلیس، که سالها پیش از آغاز دوران کاریاش گم شده بود، توجه او را جلب میکند.
گرچه سیگنال یک داستان کاملاً واقعی نیست، اما جنایاتی که در سریال بازسازی شدهاند، مانند قتلهای استان گیونگی جنوبی، اتفاقاتی مستند در تاریخ جنایی کره جنوبی بودهاند. کیم وون-سوک، تهیهکنندهی سریال، بر این باور بود که استفاده از پروندههای حلنشده، بهمراتب سریال را درگیرکنندهتر و تأثیرگذارتر خواهد کرد. این انتخاب باعث شده سیگنال نهتنها یک تریلر هیجانانگیز، بلکه بازتابی تلخ و تأملبرانگیز از جنبههای تاریک جامعه و سیستم قضایی باشد.
درام تاریخی-عاشقانهی آستین قرمز (The Red Sleeve) محصول سال ۲۰۲۱، روایتگر داستانی عاشقانه و پرکشش است که بر پایهی شخصیتهای واقعی بنا شده است. این سریال در دوران سلسلهی چوسان میگذرد و داستان ولیعهد ییسان را دنبال میکند که دل در گروی دوک-ایم، یکی از بانوان درباری، میبازد.
به دلیل جایگاه اجتماعی دوک-ایم، امکان ازدواج رسمی میان آن دو وجود ندارد؛ از همینرو ولیعهد به او پیشنهاد میدهد که صیغهاش شود. دوک-ایم در ابتدا این پیشنهاد را رد میکند، اما در نهایت آن را میپذیرد. گرچه آستین قرمز بازآفرینی نمایشی و تخیلی از رابطهی ییسان و دوک-ایم است، اما برخی از وقایع کلیدی که در سریال به تصویر کشیده شدهاند؛ مانند رد اولیهی پیشنهاد ولیعهد از سوی دوک-ایم و پایان تراژیک داستان که ریشه در واقعیت تاریخی دارند.
همین تلفیق واقعیت با درام عاشقانه باعث شده آستین قرمز به یکی از تأثیرگذارترین و پرمخاطبترین سریالهای تاریخی کرهای در سالهای اخیر بدل شود.
سریال .D.P داستانی تلخ و تکاندهنده از آنچه در درون ارتش کره جنوبی میگذرد، روایت میکند. در این درام، سرباز آن جون-هو و سرجوخه هان هو-یول مأمور میشوند تا سربازانی را که از خدمت فرار کردهاند، پیدا کرده و بازگردانند. اما در جریان این مأموریت، آنها با واقعیتهای هولناکی روبهرو میشوند از جمله زورگویی بیرحمانه، تحقیر، و آزارهای روانی که برخی از سربازان در محیط نظامی تجربه میکنند.
گرچه .D.P یک روایت داستانی و تخیلی است، اما بر پایهی رخدادهای واقعی ساخته شده است. سیستمی فاسد و غیرانسانی که در سریال بهتصویر کشیده میشود، بازتابی از تجربیات واقعی بسیاری از سربازان کرهای است که پس از پایان خدمت خود، لب به سخن گشودند و از آنچه در دوران سربازی تحمل کرده بودند پرده برداشتند.
سریال با نگاهی بیپرده و واقعگرایانه به یکی از موضوعات تابوی جامعه کره میپردازد و به همین دلیل توانسته توجه گستردهای را به خود جلب کند و بحثهای اجتماعی مهمی را در سطح ملی برانگیزد.
سریال به سوی بهشت (Move to Heaven) که به قلم یون جی-ریون (نویسندهی پسران فراتر از گلها) نوشته شده، داستانی تأثیرگذار و عمیق دربارهی سوگواری، فقدان و انسانیت است. این درام روایتگر تجربههای سانگ-جو و گو-رو در ادارهی شرکت خانوادگیشان با نام Move to Heaven است؛ شرکتی که تخصصش پاکسازی مکانهاییست که صاحبانشان در آنها درگذشتهاند.
گرچه وقایع سریال تخیلی هستند، اما الهام آن از واقعیت گرفته شده است. داستان از زندگی واقعی کیم سه-بیول، اولین پاککنندهی حرفهای صحنههای تروماتیک در کره جنوبی، نشأت گرفته است. او در کتاب خاطرات خود با عنوان چیزهایی که باقی ماندند، از تجربههایش در مواجهه با مرگ، تنهایی، و خاطرات بهجامانده از افراد از دنیا رفته سخن گفته است.
نویسندهی سریال، یون جی-ریون، برای بهدست آوردن درک عمیقتر و واقعیتر، مدتی همراه با کیم سه-بیول کار کرد تا بتواند با وفاداری به روح تجربههای او، داستان را به تصویر بکشد. نتیجه، سریالیست که هرچند داستانش ساختگیست، اما احساس، رنج، و انسانیت موجود در آن کاملاً واقعی است.
مینیسریال کرهای سرود مرگ (The Hymn of Death) روایتی دراماتیک و تخیلی از یکی از عاشقانهترین و در عین حال تلخترین وقایع تاریخی کره جنوبی است. این درام به داستان عشق غمانگیز میان یون شیم-دوک، نخستین سوپرانو حرفهای کره، و کیم وو-جین، نمایشنامهنویس برجستهی دوران اشغال ژاپن، میپردازد.
سرود مرگ در پسزمینهی تیرهوتار دوران اشغال روایت میشود؛ دورانی پر از سرکوب، سانسور و نابسامانیهای سیاسی که بر زندگی شخصی و حرفهای این دو عاشق سایه انداخته بود. سرانجام، رابطهی آنها با تصمیم مشترک به خودکشی پایان مییابد؛ واقعهای که همانطور که در سریال به تصویر کشیده شده، جامعهی آن زمان را بهتزده کرد.
آواز معروف Death Song که توسط یون شیم-دوک خوانده شد، نهتنها در زمان خود، بلکه هنوز هم در میان نسلهای مختلف کرهای محبوب است. این آهنگ، به نماد غم، فداکاری و عشق تراژیک بدل شده و همچنان در حافظهی فرهنگی مردم کره زنده مانده است.
سریال حقوقی عدالت نوجوانان (Juvenile Justice) به موضوعات تلخ و نگرانکنندهای دربارهی جرایم ارتکابی توسط نوجوانان در کره جنوبی میپردازد. داستان حول محور شیم اون-سوک، قاضیای با دیدگاهی سختگیرانه و گاهی مغرضانه نسبت به جوانان، است که مسئولیت رسیدگی به دادگاه اطفال را بر عهده میگیرد.
اگرچه سریال از آزادیهای خلاقانهای در شکلدهی به داستان و شخصیتها بهره میبرد، اما جرایم مطرحشده در آن، از جمله پروندههای قتل یک دختر نوجوان، برگرفته از پروندههای واقعی و مشابه در دنیای واقعی هستند. این واقعگرایی به عدالت نوجوانان عمق و تأثیرگذاری بیشتری بخشیده و نگاه مخاطب را به معضلات اجتماعی و چالشهای سیستم قضایی در مواجهه با جوانان مجرم جلب میکند.
یکی از بهترین سریالهای پارک سئو-جون، برای راه خودم میجنگم (Fight For My Way)، داستان دو دوست دوران کودکی را روایت میکند که کمکم به همدیگر دل میبندند. نویسندهی این سریال، ایم چانگ-سون، فاش کرده که شخصیتهای دونگ-مان و آه-را بر اساس یک زوج واقعی به نامهای چو سونگ-هون و یانو شیهو ساخته شدهاند.
شباهتهایی بین دونگ-مان و چو سونگ-هون وجود دارد؛ مثلاً هر دو در دنیای هنرهای رزمی فعالیت داشتهاند و چو سونگ-هون با نام مستعار سکسیاما شناخته میشد. با توجه به واقعی بودن حس و حال داستان عاشقانهی دونگ-مان و آه-را، اصلاً عجیب نیست که بخشی از این رابطه بر اساس واقعیت شکل گرفته باشد و جنبههای واقعی در آن دیده شود.
یکی از هیجانانگیزترین درامهای تریلر کرهای در دهه گذشته، شکوه (The Glory) داستان زنی جوان است که قصد دارد از کسانی انتقام بگیرد که در گذشته او را آزار و اذیت کردهاند. اگرچه شکوه داستانی تخیلی است، اما ایدهی کلی این سریال از گفتوگویی شکل گرفته که نویسندهی آن، کیم اون-سوک، با دخترش دربارهی موضوع خشونت در مدرسه داشته است.
صحنههای خشونتآمیز و آزاردهندهی قلدری که در سریال به نمایش درآمدهاند، الهام گرفته از یک حادثهی واقعی در سال ۲۰۰۶ در کره جنوبی هستند، زمانی که گروهی از دانشآموزان مقطع متوسطه همکلاسی خود را با استفاده از اتوی مو مورد حمله قرار دادند. این واقعیت تلخ، به سریال عمق و بار احساسی میبخشد و باعث شده شکوه فراتر از یک درام معمولی، به بازتابی از مشکلات اجتماعی مهم تبدیل شود.
سریال پربیننده و رکوردشکن فرود اضطراری روی تو (Crash Landing On You) حتی شش سال پس از پخش، همچنان یکی از محبوبترین درامهای کرهای است. این سریال عاشقانه داستان سه-ری، زنی جوان را دنبال میکند که بر اثر یک حادثه پاراگلایدر، به طور تصادفی از مرز کره جنوبی عبور کرده و وارد کره شمالی میشود.
اگرچه فرود اضطراری روی تو داستانی تخیلی است، اما الهام آن از یک اتفاق واقعی گرفته شده است؛ ماجرای جونگ یانگ، بازیگر کره جنوبی که به طور ناخواسته وارد خاک کره شمالی شد. نویسنده سریال، پارک جی-ئون، از داستان جونگ یانگ برای شکل دادن به روایت سریال استفاده کرده است و بدین ترتیب، توانسته اثری جذاب و هیجانانگیز خلق کند که با الهام از واقعیت، حال و هوایی خاص به خود گرفته است.
سریال تاریخی کرهای وقتی زندگی به تو نارنگی میدهد (When Life Gives You Tangerines) چندین هفته در فهرست ۱۰ برنامه برتر غیرانگلیسیزبان جهانی نتفلیکس حضور داشت. این درام داستان آه-سون را روایت میکند و چالشها و سختیهایی که او در مسیر تحقق رویای شاعری خود تجربه میکند.
شخصیتهای این سریال شباهتهای زیادی با ساکنان جزیره ججو دارند و سریال ادای احترامی است به هائهنیوها، غواصان زن مقاومی که در مرکز توجه داستان قرار دارند. در واقع، داستان هونگ کیونگ-جا، یکی از هائهنیوهای واقعی، شباهت قابل توجهی به مسیر آه-سون دارد. نام هونگ کیونگ-جا حتی روی یک وسیله شناور راننده در سریال به چشم میخورد که اشارهای ظریف و تأثیرگذار به واقعیت پشت سریال است.
سریال ملکه اشکها (Queen of Tears) از شبکه تیویان (TvN) در حال حاضر رکورد پربینندهترین درام کرهای این شبکه را در دست دارد و جایگزین فرود اضطراری روی تو (Crash Landing On You) شده که پنج سال این عنوان را داشت.
داستان سریال به ازدواج پرتنش بین هونگ هه-این، وارث خانواده چابول، و بک هیون-وو، مردی با پیشینهای ساده که در شرکت او کار میکند، میپردازد. اگرچه این موضوع به طور رسمی تأیید نشده، اما شایعاتی وجود دارد که این سریال از ازدواجهای مشهور واقعی الهام گرفته شده است؛ یکی از مثالهای محبوب، ازدواج لی بو-جین، وارث سامسونگ، با لیم وو-جه است که گمان میرود در شکلگیری داستان تأثیرگذار بوده باشد.
منبع: اسکرین رنت
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید