هدف اول و آخر تمامی آثار هنری منجمله بازیهای ویدیویی، سرگرمی است. صرفنظر از این موضوع که جزو مخاطبین عام هستید یا خاص، در نهایت هدف شما از اینکه به سراغ یک بازی ویدیویی میروید، باید این باشد که سرگرم شوید. در ادامه، به بررسی این موضوع میپردازیم که چگونه برخی آثار در عین اینکه بسیار باکیفیت هستند جای خود را در دل تمامی مخاطبین خاص یا عام باز کردهاند.
همانطور که در مقدمه ذکر شد، هدف اول و آخر تنها سرگرمی است؛ مفهومی و عمیق بودن و در نهایت شدت تأثیرگذاری از اولویتها پایینتری برخوردار هستند. فاخرترین آثار هنری در وهله اول به سرگرمکنندگی توجه دارند و در درجات بعد سعی میکنند حول یک مفهوم و معنای عمیق بنا شوند. به عنوان مثال، اگر نگاهی به آثار شکسپیر بیندازید، متوجه خواهید شد که این آثار در عین اینکه بسیار مفهومی و تأثیرگذار هستند و درباره عمیقترین موضوعات صحبت میکنند، بسیار سرگرمکننده نیز ظاهر میشوند. در نتیجه، برای بررسی یک اثر هنری، مخصوصا یک بازی ویدیویی، در وهله باید میزان سرگرمکنندگی آن مورد سنجش قرار بگیرد.
میزان کیفیت تجربه ما از اثر هنری، به شکل قابل توجهای وابسته به میزان تجربیات ما از زندگی واقعی و دیگر آثار هنری مانند بازیهای ویدویی دارد. اینکه یک اثر برای مخاطبی خاص عمیق و جذاب باشد و برای دیگری خیر، تنها به میزان تجربه و سلیقه او مرتبط است و نه هیچچیز دیگری.
با این تفاسیر، میتوان به این نتیجه رسید که عامهپسند بودن یا نبودن یک اثر هیچ ارتباط مستقیمی با میزان کیفیت و غنیبودن آن ندارد؛ در این حوزه مثالهای متفاوت و متنوع بسیاری وجود دارند. بازیهای غنی و عمیق بسیاری به چشم میخورند که عامهپسند نیستند و بالعکس. نکته مهم این است که خوشبختانه مخاطبین بهسادگی میتوانند به پوچ یا پر بودن دست سازنده پی ببرند. احتمال اینکه اثری نباشد اما توجه مخاطبین بسیاری را به خود جلب کند بسیار کم است، زیرا آنها تنها با تجربه یک یا دو ساعت از بازی متوجه میشوند.
میزان سرگرمکنندگی، معیار مناسبی در امر تشخیص و پیبردن به درون اثر است. در ادامه به ۵ عنوان غنی، موفق و عامهپسند میپردازیم.
۵٫ Call of Duty Modern Warfare 2
هدف بازیهای سری کال آف دیوتی، ارائه یک تجربه اکشن و مهیج است تا بیشتر گیمرها، فارغ از اینکه علاقهمند به این ژانر هستند یا خیر، بهراحتی از تجربه این بازی لذت ببرند. نسخه ششم را میتوان یکی از نقاط اوج این سری دانست. مدرن وارفیر ۲ در ابتدا با روایت داستانی ساده، جذاب و بهشدت حماسی و مهیج، توجه بیشتر مخاطبین را در همان ثانیههای ابتدایی جلب میکند و در ادامه نیز طبق فرمول همیشگی، یعنی حفظ مکانیکهای ساده و روان و مراحل خطی، متنوع و هیجانانگیز، یک گیمپلی بهشدت جذاب و مهمتر از آن ساده به لحاظ فراگیری و تجربه به مخاطب خود هدیه میدهد.
داستان، گیمپلی و اتمسفر آشنا و ساده این بازی ممکن است حتی برای کسانی که گیمر نیستند و علاقهای به این مدیوم ندارند جذاب بهنظر برسد و آنها متقاعد کند که ارزش تجربه دارد.
۴. Resident Evil 4 Remake
بازیهای ژانر وحشت مخاطب خاص خود را میطلبند و تمامی سازندگان نیز از این موضوع که با دست گذاشتن روی این ژانر قرار است سیل عظیمی از مخاطبین را از دست بدهند، کاملاً آگاه هستند. طراحان هر مقدار که بر جنبههای ترسناک بازی اصرار بورزند، به همان میزان دایره مخاطب هدف خود را کوچک و کوچکتر میکنند و از طرفی، اگر المانهای ژانر وحشت در بازی به حدی محو و کمرنگ باشند که قابللمس نباشند، در نهایت بسیار ذوق هسته اصلی طرفداران را کور خواهد کرد. ایجاد تعادل در گنجاندن و پیادهسازی این المانها هنری است که سازندگان Resident Evil را به پیشگام این ژانر تبدیل کرده است.
یکی از بهترین نسخهها این سری که زبردستی سازندگان را در این هنر به نمایش میگذارد، Resident Evil 4 Remake است. به نظر میرسد تعادل واژهای است که کارگردان، نویسنده و طراح و تمامی اعضای سازنده این سری در طول کل فرایند خلق این اثر در ذهن خود مدام به آن فکر میکردند. گیمپلی ساده، روان و بهشدت خوش ریتم که تا ثانیه آخر بازی به شما ثابت میکند همیشه چیزی در چنته برای غافلگیرکردن شما دارد، واقعاً جای تحسین دارد.
از طرفی داستانهایی که در آن به سفر یک قهرمان پرداخته میشود، تقریباً برای همه انسانها جذاب و دوستداشتنی است. RE4 داستان یک ابرقهرمان تنها را روایت میکند که بهتنهایی با دستانی خالی برای نجات دختر رئیسجمهور آمریکا به قلب خطر میزند. موضوع بسیار جذاب، مسیر پرفراز نشیب قهرمان، غافلگیریهای بسیار و تعلیقهای فراوان و نفسگیر، باعث شدهاند یک داستان ساده و سرراست به شکی جذاب روایت شود.
۳. Elden Ring
افزایش انفجاری محبوبیت بازیهای استودیوی فرامسافتور و سری سولزبورن، دقیقاً پس از انتشار بازی الدن رینگ رخ داد. بزرگترین و مهمترین نقطه قوت سازندگان این سری را میتوان در «خلق جهانهایی منحصربهفرد» توصیف کرد. قبل از انتشار الدن رینگ، تعداد کسانی از تجربه این جهانها بهرهمند بودند، نسبت به حال بسیار بسیار کمتر بود. میازاکی و تیمش تصمیم گرفتند که از این توانایی در جهت خلق یک اثر جهان باز با داستانی کمی مهیجتر و سادهتر، نگاه خیل عظیمی از گیمرها را بهسوی خود جذب کنند.
الدن رینگ را میتوان بهجرأت جزو ۵ بازی ویدیویی برتر تاریخ دانست؛ یک اثر جهان باز که در هر گوشهوکنار این جهان بزرگ، وسیع و متنوع اتفاقی در حال رخ دادن است که داستان خاص خود را دارد. هیچچیز در این جهان بدیهی نیست و در پس تکتک بخشهای آن، داستان و تاریخی خوابیده است. داستان بهظاهر ساده، اما بهشدت جذاب، عمیق و چندلایه، جهانی آزاد و منحصربهفرد، مکانیکها و سیستمهای ساده (سادهتر به لحاظ فراگیری نسبت به آثار دیگر سولزلایک)، نو و متنوع، همگی دلایلی هستند که باعث میشوند تا خیل عظیمی از گیمرها حتی بهیکبار تجربه این بازی راضی نشوند و از ارزش تکرار بسیار بالای این اثر تاحدامکان استفاده کنند و لذت ببرند.
۲. Red Dead Redemption 2
آخرین محصول منتشر شده شرکت راکستار را میتوان یک اثر همه چیز تمام دانست. جهان بهشدت پویا و زنده، جلوههای بصری زیبا و بهشدت پرجزئیات و در نهایت داستان نو، جذاب، ساده و درعینحال بسیار عمیق با یک شخصیتپردازی بیهمتا، از دلایلی هستند که گزاره اول پاراگراف را باقدرت هرچهتمامتر اثبات میکنند.
هدف از جزئیات چیست؟ چه چیزی باعث میشود تا راکستار برای ارائه یک بازی پرجزئیات، خود را به آبوآتش بزند؟ برای زیبایی؟ صرف جذابیت بصری و برانگیختن حس تعجب و توجه مخاطب؟ خیر، تمامی اینها تنها در جهت یک هدف غایی پیادهسازی میشوند و آن هدف چیزی نیست جز خلق یک جهان پویا. جهانی پویا که گشتوگذار در آن نهایتی نداشته باشد و بازیکن بتواند در این جهان برای خود قصه و تجربیات منحصربهفردی خلق کند.
اما یکی از استثنائیترین کارهایی که راکستار در فرایند ساخت این اثر بر آن دست گذاشته و در آن بهشدت درخشیده است، خلق یکی از بهترین و جذابترین شخصیتهای دنیای بازیهای ویدیویی، یعنی آرتور مورگان، است. شخصیتپردازی بهظاهر ساده و درعینحال پیچیده آرتور، باعث شده تا رد دد ۲ در چند لایه پیش برود. در داستان از طرفی شاهد زوال و تجزیه و ازهمپاشیدگی باند داچ هستیم و از طرفی در آرتور نوعی روند خودشناسی، حرکت آرام این شخصیت بهسوی ارزشهای نو و در نهایت رستگار شدنش را میبینیم. سفر درونی، بسیار زیبا، پرمعنا اما بیادعا و پرفرازونشیب آرتور، در نهایت با رستگاری و یک پایان کنایی به پایان میرسد.
رد دد ۲ با ارائه یک تجربه چند بعدی توانسته است تا بهیکی از محبوبترینهای تاریخ ویدیو گیم بدل شود.
۱. Grand Theft Auto V
لقب پادشاه دنیای سرگرمی، تنها و تنها لایق این عنوان است. یکی از طولانیترین و شاید پیچیدهترین بحثهایی که در حوزه بازیهای ویدیویی مطرح میشود، محبوبیت فراوان و دیوانهوار سری GTA بهخصوص نسخه پنجم است. مواردی همچون آزادی بیحد و مرز، جلوههای بصری بینظیر و جهان بسیار وسیع و دیوانهواری که با گشتوگذار در هر گوشه آن میتوان ساعتها سرگرم شد، باعث شدهاند GTA به محوبیت بالایی دست پیدا کند. البته که بازی با پولیش حداکثری سیستمها و مکانیکها به یک تعامل عمیق دست پیدا کرده است که میتوان گفت در کنار محبوبیت، بازی سطحی نیست و عمق بالایی دارد.
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید