تک فان

تک فان

مجله خبری تفریحی: دنیای سرگرمی و تفریح
امروز: چهارشنبه , ۲۱ آبان , ۱۴۰۴
X
۱۰ بازی ویدیویی که در پایان آن‌ها برنده نخواهید بود

۱۰ بازی ویدیویی که در پایان آن‌ها برنده نخواهید بود

در حالی که طیف وسیعی از طرفداران بازی های ویدیویی پایانی خوش را در یک بازی ترجیح می‌دهند، اما برخی عناوین به یک پایان خوش کلیشه‌ای بسنده نمی‌کنند. بعضی بازی‌ها می‌خواهند نظاره‌گر فروپاشی و نابودی جهان باشید. این بازی‌ها پایانی دارند که به شکل‌های مختلف، تصویری از ناامیدی و تلخی را به نمایش می‌گذارند.

تبلیغات

در اینجا معیار آثاری هستند که در پایان‌ آن‌ها، تلاش‌های گیمر بیهوده به نظر می‌رسد یا برای رسیدن به مقصد، فداکاری‌های سنگینی انجام شده که شاید دیگر ارزشش را نداشته باشد. در این مقاله به ۹ مورد از این عناوین می‌پردازیم.

Mass Effect 3

10 بازی ویدیویی که در پایان آن‌ها برنده نخواهید بود

Mass Effect 3 پایانی بر یکی از بهترین داستان‌های علمی-تخیلی تاریخ است. شاید فکر کنید پس از صدها ساعت تجربه بازی، نابودی تعداد بی‌شمار بیگانگان و شکل دادن به اتحادهای مختلف، شانس یک پایان خوش را داشته باشید، اما این اتفاق رخ نمی‌دهد.

این موضوع تا حد زیادی به دیدگاه گیمر بستگی دارد. بعد از سه بازی که برای متوقف کردن تهاجم Reaperها و جلوگیری از نابودی حیات در سراسر کهکشان جنگیده‌اید، نهایتاً با موجود افسانه‌ای Star Child روبه‌رو می‌شوید که در واقع نماینده اراده Reaperها به شمار می‌رود.

در این مرحله، چهار گزینه پیش روی شما قرار دارد: قرمز، سبز، آبی، یا گزینه چهارم مبنی بر شلیک به Star Child.

اگر سبز را انتخاب کنید، تمام حیات در جهان را با هم یکپارچه می‌کنید و موجودات ارگانیک و مصنوعی به یک موجود واحد تبدیل می‌شوند. اگر آبی را انتخاب کنید، خود تبدیل به یک Reaper می‌شوید و از آن پس بر اعمال آن‌ها کنترل خواهید داشت. اگر قرمز را انتخاب کنید، Reaperها نابود می‌شوند و شما در این فرآیند می‌میرید، اما به‌طور نظری چرخه پایان می‌یابد. در گزینه چهارم به Star Child شلیک می‌کنید و او می‌گوید که چرخه همچنان ادامه خواهد داشت.

می‌توان گفت پایان چهارم شاید کمی مثبت به نظر برسد، اما اگر به روابط بین موجودات ارگانیک و مصنوعی در طول سه بازی دقت کرده باشید، چنین نیست. همین باعث شده که این پایان به یکی از منفورترین پایانی‌ها در تاریخ بازی‌های ویدیویی تبدیل شود. در نهایت، فرقی نمی‌کند چه کاری انجام دهید، زیرا پیروز شدن غیرممکن است.

Final Fantasy 16

10 بازی ویدیویی که در پایان آن‌ها برنده نخواهید بود

این بازی با وجود فاصله گرفتن از ریشه‌های سری Final Fantasy، تجربه‌ای فوق‌العاده برای طرفداران به ارمغان می‌آورد، اما بی‌شک پایان آن بیشترین تأثیر احساسی را بر جای می‌گذارد. مدتی قبل از نقطه اوج داستان، نشانه‌ها به‌ وضوح مشخص می‌کنند که چه سرنوشتی در انتظار شخصیت‌ها خواهد بود اما این آگاهی، از سنگینی و تلخی پایان ماجرا چیزی کم نمی‌کند.

شما در نقش شخصیتی به نام Clive قرار می‌گیرید و سرانجام در پایان با Ultima، موجود فرازمینی و معمار پنهان تمام وقایع، روبه‌رو می‌شوید. برای شکست او پس از نبرد پایانی، باید جوهر وجودی‌اش را در خود جذب کنید. درست از همان لحظه است که حس می‌کنید همه‌چیز در سراشیبی سقوط قرار گرفته و سرنوشت تلخ قهرمان داستان اجتناب‌ناپذیر است.

در حالی که جهان به‌آرامی از آلودگی‌ها پاک می‌گردد، Clive روی ساحل دیده می‌شود. او در حال رنج‌ کشیدن از همان بیماری‌ای است که تمام آیکان‌ها سرانجام به آن دچار می‌شوند. گرچه پایان بازی به‌طور صریح مرگ او را نشان نمی‌دهد، اما القا می‌کند که سرنوشت کلایو به پایان رسیده است.

آنچه این لحظه را بی‌رحمانه‌تر می‌کند، پرسش‌های بی‌پاسخ فراوانی است که باقی می‌مانند: مه سیاه که حتی خود Ultima از آن می‌گریخت چه شد؟ محفل نامیرا که به‌وضوح اهدافی تاریک‌تر از آنچه نشان می‌دادند داشتند، به کجا رسید؟ اگر قرار بود جهان در نهایت محکوم به نابودی باشد، پس فداکاری ما چه معنایی داشت؟

بازی با یک پرش زمانی به آینده‌ای بسیار دور، پاسخی جزئی به این پرسش‌ها می‌دهد، اما مشخص نیست که آیا این رویدادها در همان جهان جریان دارند یا خیر. این صحنه بیش از آنکه پاسخی قطعی باشد، شبیه چشمکی به مخاطب است تا یک جمع‌بندی واقعی.

Elden Ring

10 بازی ویدیویی که در پایان آن‌ها برنده نخواهید بود

این بازی در بیشتر بخش‌های خود داستانی مبهم و پر از رمز و راز دارد، اما یک نکته کاملاً مشخص است. شما باید به Elden Lord تبدیل شوید. این سرنوشتی است که راه گریزی از آن ندارید، هرچند در طول مسیر می‌توانید با انجام مأموریت‌های فرعی برای شخصیت‌های مختلف، بر پایان‌بندی بازی تأثیر بگذارید.

در واقع، شما در چرخه‌ای شبیه به مسابقات مرگبار Hunger Games گرفتار شده‌اید؛ جایی که شما و سایر مدعیان باید برای به‌ دست‌ آوردن Elden Ring و تصاحب عنوان Elden Lord با یکدیگر رقابت کنید. با این حال، مهم نیست چه انتخاب‌هایی انجام می‌دهید یا چه کسانی را یاری می‌کنید؛ سرنوشت جهان همچنان در هاله‌ای از ابهام باقی می‌ماند.

شما در طول بازی با الدن لُردهای پیشین روبه‌رو شده و باید با آن‌ها مبارزه کنید. همه‌ی آن‌ها در وضعیتی هولناک و ویران دیده می‌شوند. این همان سرنوشتی است که در انتظار شما خواهد بود، فارغ از اینکه کدام پایان را انتخاب کنید. شما به‌خوبی می‌دانید که روزی همچون یک نگهبان فرسوده تنها به شکوه از دست‌ رفته‌ چنگ می‌زنید و از Elden Ring دفاع می‌کنید.

Bloodborne

10 بازی ویدیویی که در پایان آن‌ها برنده نخواهید بود

Bloodborne یکی از تاریک‌ترین و وهم‌آلودترین داستان‌های دنیای بازی‌ها را ارائه می‌دهد، اما در اصل همه‌چیز به یک نکته خلاصه می‌شود: شما باید از رخدادی به نام The Hunt جان سالم به‌ در ببرید و همزمان به طاعون هیولاها پایان دهید.

در طول مسیر، نحوه‌ی انجام این کار پیچیده و پر از رمز و راز می‌شود، اما در نهایت متوجه می‌شوید که باید با Gehrman روبه‌رو شوید؛ شخصیتی که هویت واقعی خود را پنهان کرده است. او اولین شکارچی محسوب می‌شود و آرزویش پایان دادن به رویای شکارچی (Hunter’s Dream) است؛ دنیایی که در آن گیر افتاده و نمی‌تواند رهایی یابد.

برای تحقق این آرزو، Gehrman باید شما را در رویای شکارچی از پا درآورد. اگر این سرنوشت را بپذیرید، بازی به پایان می‌رسد. شما کشته می‌شوید و در دنیای واقعی بیدار می‌شوید، اما نشانه‌ها حاکی از ادامه‌ی چرخه‌ای بی‌پایان هستند، بنابراین این انتخاب چندان پیروزی به حساب نمی‌آید.

اما اگر درخواست او را رد کنید و Gehrman را بکشید، او را برای همیشه از رویای شکارچی آزاد می‌کنید. درست در همین لحظه، Moon Presence ظاهر می‌شود. اگر تا آن زمان مجموعه‌ای از آیتم‌های پنهان و بسیار خاص را جمع‌آوری نکرده باشید، این موجود شما را می‌بلعد و بازی به پایان می‌رسد؛ پایانی که باز هم به سختی می‌توان آن را «پیروزی» نامید.

Red Dead Redemption 2

red dead redemption 2

این بازی یک تراژدی تمام‌عیار است و هر زاویه‌ای که به آن نگاه کنید، سرنوشت غم‌انگیزی انتظار شخصیت‌ها را می‌کشد. با توجه به اتفاقات قسمت اول، احتمالاً از همان ابتدا حدس می‌زنید که قرار نیست پایان خوشی در انتظار آرتور مورگان، شخصیت اصلی بازی، باشد.

داستان‌های مربوط به باندهای خلافکار به ندرت به جای خوبی ختم می‌شوند و Red Dead Redemption 2 نیز استثنا نیست. در اواخر بازی، هویت باند برملا می‌شود و به وضوح مشخص است که یک خائن در میانشان وجود دارد. وقتی آشکار می‌شود که این خائن مایکا است، مأموران پینکرتون حلقه محاصره را تنگ‌تر می‌کنند و صحنه‌ای آشفته و پرهیاهو رقم می‌خورد؛ جایی که آرتور و همراهانش در تلاش‌اند جان خود را نجات دهند.

در این نقطه از بازی، شما دو انتخاب دارید: یا برای برداشتن پول بروید یا جان مارستون را از مرگ زودرس نجات دهید. اما نکته تلخ این است که فارغ از انتخاب شما، آرتور مورگان سرانجام جان خود را از دست خواهد داد.

اگر تصمیم بگیرید جان مارستون را نجات دهید، شاید در لحظه احساس کنید کار درستی انجام داده‌اید، اما بسیاری از ما قسمت اول Red Dead Redemption را تجربه کرده‌ایم و می‌دانیم که جان نیز سرنوشت خوشی در انتظارش نیست. این موضوع، اوج غم‌انگیز بودن داستان را نشان می‌دهد و نمونه‌ای درخشان از هنر روایتگری راکستار به شمار می‌آید. شرایط به‌ شدت ناامیدکننده است و هیچ راهی برای فرار از آن وجود ندارد، اما دست‌کم می‌توانید در مسیر سقوط، کار درستی انجام دهید و اندکی امید و فداکاری از خود به جا بگذارید.

Spec Ops: The Line

10 بازی ویدیویی که در پایان آن‌ها برنده نخواهید بود

Spec Ops: The Line یک مطالعه‌ی شخصیتی منحصربه‌فرد و متفاوت از هر اثر دیگری است. در طول تجربه‌ی بازی، شما شاهد سقوط تدریجی قهرمان داستان هستید. او از یک سرباز قهرمان به قربانی بی‌رحمی‌های جنگ و شرایط نابسامان آن تبدیل می‌شود. ساعت‌ها در حال مبارزه و نابود کردن سربازان دشمن هستید و کم‌کم این احساس به شما دست می‌دهد که پایان خوشی در انتظار نیست.

در نهایت مشخص می‌شود که سرهنگی که تمام این مدت در جست‌وجویش بودید، مدت‌ها قبل مرده است و تمام پیام‌ها و مکالماتی که از او می‌شنیدید، تنها در ذهن شما جریان داشته‌اند.

این بازی شما را در برابر انتخابی هولناک قرار می‌دهد: آیا حقیقت دیوانه شدن خود را می‌پذیرید و به زندگی‌تان پایان می‌دهید؟ یا اسلحه را به سوی دشمنان نشانه می‌روید، کنترل اوضاع را به دست می‌گیرید و به همان شورشی‌ تبدیل می‌شوید که قرار بود دستگیرش کنید؟ این یکی از شوکه‌کننده‌ترین پایان‌هایی محسوب می‌شود که در یک بازی ویدیویی دیده شده. تنها یک نکته مسلم است: هیچ‌کدام از این پایان‌ها خوب نیستند.

هیچ‌گونه برد و پیروزی وجود ندارد. شما سربازی هستید که از تمام مرزها عبور کرده است. مارتین واکر دیگر هرگز همان آدم سابق نخواهد شد، حتی اگر تصمیم بگیرید تسلیم شود و به خانه بازگردد. بعد از آنچه در شهر دبی انجام دادید، دیگر خانه‌ای وجود ندارد و هیچ بردی در کار نیست. این یک درس عمیق و تلخ است که بسیاری از بازی‌های جنگی حتی به نزدیکی آن هم نمی‌رسند.

The Last of Us Part 2

10 بازی ویدیویی که در پایان آن‌ها برنده نخواهید بود

این بازی روایتگر انواع گوناگونی از شکست و دل‌شکستگی است. شما کنترل شخصیت‌های الی و اَبی را در دست می‌گیرید؛ دو کاراکتر متضاد یکدیگر که در مسیری مخرب به سوی هم در حرکت‌اند و می‌دانیم که لحظه برخورد آن‌ها فاجعه‌بار خواهد بود. الی با مرگ جول انگیزه می‌گیرد و ابی با از دست دادن دوستانش به دست الی، هدایت می‌شود. وضعیت به‌شدت وخیم است و پس از آنکه الی تصمیم می‌گیرد بار دیگر به دنبال ابی برود، مشخص است که هیچ‌کس با خوشحالی به خانه بازنخواهد گشت.

در انتهای بازی، شما با ابی وارد مبارزه‌ای بی‌رحمانه می‌شوید و آماده‌اید ضربه نهایی را وارد کنید، اما الی از کشتن او منصرف می‌شود و ابی را رها می‌کند تا از آنجا دور شود. الی در این لحظه در هم می‌شکند و سرانجام متوجه می‌شود که کشتن هیچ کمکی به حل مشکلات نمی‌کند. او وقتی به خانه بازمی‌گردد، دینا و فرزندش را پیدا نمی‌کند. او انتقام را انتخاب کرده بود، اما هیچ دستاوردی نداشت و در این مسیر تنها نزدیک‌ترین شخص باقی‌مانده در زندگی‌اش را از دست داد.

شاید بتوان گفت که این یکی از بی‌رحمانه‌ترین پایان‌های ممکن است و با گسترش کامل قارچ عامل بیماری و تنهایی مطلق الی، کمتر پایانی می‌توان یافت که تا این حد تاریک و افسرده‌کننده باشد.

Death Stranding

10 بازی ویدیویی که در پایان آن‌ها برنده نخواهید بود

در Death Stranding هدف اصلی بازی، اتصال مجدد شهرهای متحد آمریکا است؛ مسیری طولانی و طاقت‌فرسا که وقتی به پایان می‌رسد، متوجه می‌شوید تمام تلاش‌هایتان بیهوده بوده است؛ زیرا در واقع کار شما باعث شد امیلی راحت‌تر بتواند رویداد انقراض نهایی را آغاز کند.

با این حال، همه چیز از دست نرفته. سم موفق می‌شود امیلی را قانع کند که بشریت برای مدتی کوتاه‌تر زنده بماند و این سخن دلگرم‌کننده واقعاً تأثیر می‌گذارد، اما یک نکته وجود دارد. امیلی تنها موافقت می‌کند که انقراض نهایی را کمی به تأخیر بیندازد. جشن و خوشحالی معنایی ندارد. بشریت تنها کمی بیشتر فرصت زندگی پیدا می‌کند و هیچ تضمینی نیست که فردا همه چیز نابود نشود.

این یک پایان دشوار برای اثری است که در ابتدا هیچ‌کس نمی‌دانست آیا دنباله‌ای خواهد داشت یا خیر. تجربه آن مثل مواجهه با یک پیام‌آور آخرالزمانی است که به شما می‌گوید: «چند روز دیگر فرصت داری، نگران نباش.» این پایان سرشار از وحشت و دلهره است و هرگز حس پیروزی یا خاتمه‌ای خوشایند را منتقل نمی‌کند.

Assassin’s Creed Valhalla

10 بازی ویدیویی که در پایان آن‌ها برنده نخواهید بود

Assassin’s Creed: Valhalla یک بازی بسیار طولانی است و وقتی به سکانس پایانی می‌رسید، می‌دانید که تنها یک سرنوشت ممکن برای داستان وجود دارد: آلفرد باید کشته شود. این تنها پایان ممکن است. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی‌رود و آلفرد فرار می‌کند. شما نبرد را برنده می‌شوید، اما جنگ را نه. پایان واقعی وجود ندارد. حس می‌شود که آخرین فصل بازی به‌طور کامل از داستان حذف شده. هرچند Eivor هنوز زنده است و وضعیت قبیله‌اش به‌طور نسبی خوب است، اما ضدقهرمان اصلی همچنان آزادانه در جهان می‌گردد.

ظاهراً دلیل موضوع این است که آلفرد در واقعیت به این شکل از دنیا نرفته و سری Assassin’s Creed معمولاً تلاش می‌کند تا حدی به وقایع تاریخی وفادار بماند.

منبع خبر





دانلود آهنگ
ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *