شعرای خاص و دلنشین برای جشن عید فطر
در این بخش شعر عید فطر از شاعران معروف را ارائه کرده ایم. در ادامه مجموعه اشعار تبریک عید فطر و پایان ماه رمضان را در سایت تک فانبخوانید.
گلچین شعر عید فطر
عید فطر ضیافتی است برای پایان این میهمانی
عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست
عید فطر قبولی انفاقهای به قصد قربت است
عید فطر پایان نامه دوره ایثار و گذشت است
عید فطر مبارک
حلول ماه عید و شادی مسلمین است
پایان ماه روزه، برای صائمین است
نشاط و افتخار و شادی و سربلندی
از محک الهی برای مؤمنین است . . .
عید فطر مبارک
عید فطر ضیافتی است برای پایان این میهمانی
عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست
عید فطر قبولی انفاقهای به قصد قربت است
عید فطر پایان نامه دوره ایثار و گذشت است
عید فطر مبارک
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
حافظ
عید فطر مبارک
همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز
شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز
دهه آخر ماه اول راه سحر است
بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز
عیب چشم است اگر اشک ندارد، ور نه
سر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز
کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم
یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز
گوئیا سفره ی او دست نخورده مانده است
او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز
گریه ام صرف تهی بودن اشکم نیست
دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز
وای بر من که ببینم همه فرصت ها رفت
باز در نامه ی من جرم و خطا مانده هنوز
یک نفر بار زمین مانده ی ما را ببرد
کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز
هر قدر این فتنه گری رنگ عوض کرد، ولی
دل ما مست علی ، شکر خدا مانده هنوز
تا که در خوف و رجائیم توسل باقی است
رفت امروز، ولی روز جزا مانده هنوز
هر چه را خواسته بودیم، به احسان علی
همه را داد، ولی کرب و بلا مانده هنوز
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
ثواب روزه وحج قبول آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد
حافظ
آن که ابروی هلال عید را طاق آفرید
طاق ابروی ترا بسیار بهتر بسته است
صائب تبریزی
عید فطر مبارک
گل در بر ومی در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوشبوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر
زآنرو که مرا از لب شیرین تو کام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظر باز
وانکس که چو ما نیست در این شهر کدام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
حافظ
روزه یکسو شد و عید آمد و دل ها برخاست
می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست
عید بر عاشقان مبارک
مطلب مشابه: جملات تبریک عید فطر؛ 30 جمله رسمی تبریک عید فطر و حلول ماه شوال
بگذشت مه روزه، عید آمد و عید آمد، بگذشت شب هجران، معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد، عذرای تو وامق شد، معشوق تو عاشق شد، شیخ تو مرید آمد
مولانا
عید فطر مبارک
به مه روزه مرا توبه اگر در خور بود
روزه بگذشت و کنون نیست مرا آن درخور
شب عید آمد و می خواهم بر بام جهنم
گویم از نو شدن ماه چه دارید خبر؟
عید فطر مبارک
عید است و دلم خانه ویرانه ، بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه، بیا
یک ماه تمام مهیمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا
قیصر امین پور
عید فطر مبارک
ز ابروی تو هر خمی خیالی است
هریک شب عید را هلالی است
نظامی
عید فطر مبارک
عید بر عاشقان مبارک باد
عاشقان عیدتان مبارک باد
بر تو ای ماه آسمان و زمین
تا به هفت آسمان مبارک باد
عید آمد به کف نشان وصال
عاشقان این نشان مبارک باد
روزه مگشای جز به قند لبش
قند او در دهان مبارک باد
عید آمد که این سبکروحان
رطل های گران مبارک باد
مولوی
مطلب مشابه: متن تبریک عید فطر؛ 50 متن جدید ادبی، رسمی و صمیمانه تبریک عید فطر
افسوس که ایام شریف رمضان رفت سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت
افسوس که سی پاره این ماه مبارک از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت
ماه رمضان حافظ این گله بد از گرگ فریاد که زود از سر این گله شبان رفت
شد زیر و زبر، چون صف مژگان، صف طاعت شیرازه جمعیت بیداردلان رفت
بیقدری ما، چون نشود فاش به عالم؟ ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت
برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان آن روز که این ماه مبارک ز میان رفت
تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت از نامه اعمال، سیاهی چو دخان رفت
با قامت، چون تیر درین معرکه آمد از بار گنه با قد مانند کمان رفت
برداشت ز دوش همه کس بار گنه را. چون باد، سبک آمد و، چون کوه، گران رفت.
چون اشک غیوران به سراپرده مژگان دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت
از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب آن ها که به صائب ز وداع رمضان رفت
صائب تبریزی
عید اعیاد صیام ست امروز
ماه نو، حسن ختام ست امروز
پرتو ماه مبارک که ز. قرآن باشد
تا به عید دگرم، بَدر تمام ست امروز
عید فطر مبارک
عید است و آخر گل و یاران در انتظار، ساقی به روی شاه ببین ماه و می بیار
دل برگرفته بودم از ایام گل ولی، کاری بکرد همت پاکان روزه دار
حافظ
عید فطر مبارک
مردم هلال عید بدیدند و پیش ما
عید است و آنک ابروی همچون هلال دوست
سعدی
عید فطر مبارک
الوداع ای ماه رحمت الوداع
لحظه های پر ز حکمت الوداع ای هلالت تا هلالت عیش و نوش
ماه زیبای پر از جوش و خروش
لحظه هایم با تو زیبا بود و بس
بی تو بی قدرم بسان خار و خس
هر سحر خواندی مرا بر خوان حق
دست در دستت شدم مهمان حق
گرچه رفتی باز قلبم با شماست
رخصت دیدار دیگر با خداست
دست من بر دامن دستم بگیر
بی خودم از خود مرا هستم بگیر
یارب ای زیباترین ای نازنین ای خدای مهربان ای بهترین
من همانم بنده ای زار و خموش
آنکه باشد پطرمع پر حرص و جوش
گرچه دادم دل به نون یسطرون
من کجا یا رب و عین یعقلون
فرصتی دادی که باشم بنده ات
بازهم رسوا شدم شرمنده ات
ای ماه صیام ار چه مرا خود خطری نیست
حقا که مرا هم چو تو مهمان دگری نیست
از درد تو ای رفته به ناگه ز بر ما
یک زاویه ای نیست که پر خون جگری نیست
آن کیست که از بهر تو یک قطره ببارید
کان قطره کنون در صدف دین گهری نیست
سنایی
عید فطر مبارک
عید بر عاشقان مبارک باد
عاشقان عیدتان مبارک باد
عید ار بوی جان ما دارد
در جهان هم چو جان مبارک باد
بر تو ای ماه آسمان و زمین
تا به هفت آسمان مبارک باد
عید آمد به کف نشان وصال
عاشقان این نشان مبارک باد
روزه مگشای جز به قند لبش
قند او در دهان مبارک باد
عید بنوشت بر کنار لبش
کاین می بی کران مبارک باد
عید آمد که ای سبک روحان
رطل های گران مبارک باد
چند پنهان خوری صلاح الدین
بوسه های نهان مبارک باد
گر نصیبی به من دهی گویم
بر من و بر فلان مبارک باد
عید فطر مبارک
جلوه عید به حسن مه نو دیدم دوش
مرغ شب را همه شب تا به سحر بود خروش
مطرب شهر نوای همگانی بنواخت
شادی و هلهله عید رسید گوش به گوش
مومنان را ز. فیوض رمضان و طاعت
مژده لطف خدا داد به هر گوش سروش
عید از قلب مسلمان بزداید کینه
آتش دشمنی و کینه بسازد خاموش
کودکان جامه نو کرده به تن شاد و خرم
به کفش بسته حنا دخترک زیباپوش
عید فطر مبارک
عید آمد و عید آمد و آن بخت سعید آمد
برگیر و دهل می زن، کان ماه پدید آمد
مولانا
عید فطر مبارک
آمد رمضان و عید با ماست
قفل آمد و آن کلید با ماست
مولانا
عید فطر مبارک
اینجا کمی کنار دعایم بایستید
اصلا درست روی صدایم بایستید
دست قنوت فلسفه هایم موازی است
روی مسیر آرزوهایم بایستید
من می روم به مقصد آرامشی مدام
حالا که پیش روی شمایم بایستید
ننشسته ام ز. دلهره و ترس دوزخش
امیدوار وصال و رجایم بایستید
قبل از طلوع می رسم امشب به آسمان
پیش وجود سربه هوایم بایستید
حالا که حکم عشق و برائت گرفته ام
حالا که شاد و مست و رهایم بایستید
ممنونم از تفاهم و همراهی شما
لطفا به احترام خدایم بایستید
عید فطر مبارک
بگذشت مه روزه، عید آمد و عید آمد
بگذشت شب هجران، معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد، عذرای تو وامق شد
معشوق توعاشق شد، شیخ تو مرید آمد
شد جنگ و نظر آمد، شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد، شد قفل و کلید آمد
جان از تن آلوده، هم پاک به پاکی رفت
هرچند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد
از لذت جام تو دل مانده به دام تو
جان نیز چو واقف شد، او نیز دوید آمد
بس توبه شایسته برسنگ تو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد
باغ از دی نامحرم سه ماه نمی زد دم
بر بوی بهار تو، ازغیب رسید آمد
مولوی
عید فطر مبارک
دیگران را عید اگر فرداست ما را این دم است
روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست
سعدی
عید فطر مبارک
جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
هلال عید در ابروی یار باید دید
حافظ
عید فطر مبارک
عید فطر آمد وداع ماه خدا عشق سحر
منتظر ما بر رهت تا بازگردی از سفر
یادگاری بهر ما بودی دعا و صوم روز
انس ما از یاد بردی و گذشتی بی خبر
عید فطر مبارک