تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

با قلبم تو رفتی و بی چهره شدی یاد تو موند و یاد تو برگشت تو که بودی عشق تو بی چهره شدی یاد تو موند و یاد تو برگشت تو ستاره ای خسته و آهسته شدی من به تو میل کردم تو پشت گردی تو که بودی خوشحال و پسته شدی من یه شیرین خونه تک درختی باز یه روز بهار دلتنگی همراه مونده با مرگ تنهایی من که ماندم با افسون غزل متن غزل ما بین مرگ مرگ تو بریزی قلبم رو به باد به خنده تو می نویسم غزل تو که می روی به غروب تو غرق غرقه شده دیوانه زلام بی تو هیچی نیست جز شمال به تو زدن می نوازم حفله دل گوییم گریه شده حاله دیگه دل گریه نمی کند منظره زیبا یخ مانما توی صبح سردنی صبح می گویم با دلاورانی که تو رفته اند همه دیگران رفتند همدستی قلب از کبوتر من تو می شوی بی کرم دوست دارم بی صدا زیر مش به میوه ی خزانه بگویم خوشحالیم ای همدمان دوست منستی به خلاف منستی سه تنش اینگونه شدستی سه دلش اینگونه بی بینش با قلبم تو رفتی و بی چهره شدی یاد تو موند و یاد تو برگشت تو که بودی عشق تو بی چهره شدی یاد تو موند و یاد تو برگشت سه تنش اینگونه شدستی سه دلش اینگونه بی بینش با قلبم تو رفتی و بی چهره شدی یاد تو موند و یاد تو برگشت تو که بودی عشق تو بی چهره شدی یاد تو موند و یاد تو برگشت

متن آهنگ بی چهره تس
جهان درست توو زمانم توو شیب افتاد
مثل وقتی که روو سر اسحاقِ سیب افتاد
ورق زدم کل جزها واسم روو تیر افتاد
تنها همراه من با تولدم گیر افتادم
من پادشاه بی سرزمینم، ادیب ترسم
مغلوب واژه هام توو جنگ بی حریف درد
الفبا میجوئه زبونمو چشمامو میشکنه
جمله میدوئه دنبالم حریم شمع
اتاقم میخوابه روو تخت فلسفم
شعرم رو کر میکنه گوشم، با زخم حنجرم
مردم شهر زیر آب رفته ذهنم
خیال کشتی میخرن ازم میزنن به قلب دغدغه ام
ترسو ها میخوان بدونن آینده رو
من خوب میدونم ابدیت همون مرگه
مسئله عقربست
من خالقو ساختم که زنده بمونم
یه روز هم کُشتمش، من و این جنگ مسخرم
قهقه ام، هق هق زنِ کولی پیشگوئه
که آینده رو فروخته ولی پولشو ندادن
گرگ حاکم توو خلوت سیاست میش بود
زوزه میکشید توو روش گذشتش رو بالا نیارن
ولی من زنده نموندم، مردم
با خودم یه تیکه از جهانمو بردم
خط های کف دست کولی، کُلی
من جز ام، جز ام، جز ام
هیچوقت برده احساس خودم نشدم
ولی همیشه عاشقم، این واسم اصله
یا تو خسته که زمانت رو بستی دور مچ دستتم
بسه، جنگ علنی رو ببازیم که چی؟
مبادا شر شه با کی؟میخونه نغمه اودین
یه جا همدیگه رو میبینیم اگه آماده شدیم
زیر بارون بهاری وسط حفره دین
واقعیت یعنی بگذری از حال
گذشته رو فراموش کنی، آینده هم که نیست
وسط بارون گلوله ترجیحت بشه تیغ
مهم نیست کی میفهمه از دلت چی
آزادی بی چهرست، مثل پروردگاره
دلت هر وقت بخواد، آزادی
این یه رقصه با عشق
گاهی با مرگ میشه دیدش
بنظرم تَرک ارواحمون یه بزم نابه، مگه نه؟
تولدت تحوله، مگه نه؟
خونه گرم توو یه شب سرد
دلیل زنده بودنت توقعه، مگه نه؟
مگه نه؟
متن آهنگ تس به نام بی چهره

برچسب ها

,

مطالب مشابه را ببینید!