تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

آموزش جنگ و ظلم از سوی شامپانزه‌ها به انسان‌ها

شامپانزه‌ها به عنوان نزدیک‌ترین مخلوقات به انسان، به تشکیل اتحاد‌های سیاسی پیچیده و خصومت‌های خشونت‌آمیز می‌پردازند. نخستین‌شناسان و محققانی مثل جسیکاسرا تحقیقاتی در این زمینه انجام داده‌اند. بر اساس مطالعات جسیکاسرا، خصومت و خشونت بین گروه‌های شامپانزه‌ها، که اغلب فقط به انسان‌ها نسبت داده می‌شود، واقعیتی نیست.

یکی از نمونه‌های خشونت در بین شامپانزه‌ها به تصاویر تاریک قتل و دعوا بین گروه‌های مختلف اشاره دارد. یک جنگ چهار ساله بین دو گروه شامپانزه در تانزانیا نشان داد که شامپانزه‌ها نیز توانایی خشونت و جنگ را دارند.

بسیاری از محققان از جنگ‌ها و دعواهای خشونت آمیز بین گروه‌های شامپانزه‌ها گزارش داده‌اند. این خصومت‌ها معمولا به دلیل تنش‌های قلمرویی و تناقض بین گروه‌ها شکل می‌گیرد. این نشان می‌دهد که مانند انسان‌ها، شامپانزه‌ها نیز ممکن است جنگ و خشونت را تجربه کنند.

در نهایت، مطالعات و تحقیقات بر روی رفتار شامپانزه‌ها به ما نشان می‌دهد که خصومت و خشونت بین این موجودات غیرانسانی نیز وجود دارد و این ویژگی‌ها به تنهایی وابسته به انسان‌ها نیست.

یک نخستین‌شناس انگلیسی که مطالعات بسیاری بر رفتار شامپازه‌ها داشته معتقد است، شامپانزه‌ها به عنوان نزدیک‌ترین مخلوقات به انسان قادر به تشکیل اتحاد‌های سیاسی پیچیده هستند.

به گزارش ایلنا، او به مجله علمی لایوساینس می‌گوید: خصومت‌ها به شیوه کاملا خشونت‌آمیز صرفا مختص انسان‌ها و یک ویژگی انسانی نیست. جنگ‌های شامپازه‌ها و نبرد‌های شدید یکه با ائتلاف نر‌های بالغ با هدف گسترش قلمرو صورت می‌گیرد بیانگر آن است که این شامپانزه‌ها بوده‌اند که در ابتدا جنگ و ظلم را به انسان آموختند.

جسیکاسرا یکی از محققان است که به جنبه تاریک رفتار شامپانزه‌ها نگاه می‌کند. او در مطالعاتش نشان می‌دهد که جنگ و خشونت که اغلب از آن به عنوان ویژگی انسان نام برده می‌شود فقط منحصر به انسان نیست.

او می‌گوید: خصومت در میان این پستانداران غیرانسانی، در بین گروه‌های رقیب بسیار گسترده است، اما به ندرت منجر به مرگ می‌شود. دعوای مکرر بین شامپانزه‌های نر که اغلب به رفتار ارعاب محدود می‌شود. با اینکه بسیار ترسناک است، اما به ندرت کشنده است.

در سال ۱۹۷۴ زمانی که یکی از دانشمندان درحال مطالعه رفتار شامپانز‌ها در تانزانیا بود یک شکاف اجتماعی عجیبی را بین دو گروه در یکی از جوامع مشاهده کرد. گروه اول شامپانزه‌ها که جامعه کاساکلا نامیده می‌شدند که شامل هشت مرد بالغ و دوازده زن بالغ به همراه بچه‌هایشان قسمت شمالی پارک را به این نام اشغال کرده بودند. گروه دوم که جامعه کاهاما بودند شامل شش مرد بالغ، یک پسر نوجوان و سه زن بالغ بودند.

این محقق می‌گوید: زمانی که مردی از گروه کاساکلا گودی، مردی از گروه کاهاما را کشت، خصومت‌ها به شیوه‌ای بسیار خشن آغاز شد. خشم کاساکلا‌ها تا چهار سال آتی بر کاهاما‌ها ادامه داشت و در این مدت شش مرد دیگر کشته شدند. در مورد زنان کاهاما، دو نفر ناپدید شدند و سه نفر توسط گروهی از مردان خشن مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

پایان این «جنگ چهار ساله» منجر به تسلط جامعه کاساکلا بر قلمرو کاهاما شد. با این حال، این یک پیروزی کوتاه مدت بود، زیرا جامعه دیگری از شامپانزه‌ها که در نزدیکی گروه برنده زندگی می‌کردند توانستند کاساکلا‌ها را بترسانند.

جین گودال تنها کسی نیست که مطالعات و تصاویر خونین قتل بین گروه‌هایی از شامپانزه‌ها را گزارش کرده است. محققان آمریکایی صحنه‌های مشابهی از خشونت را در بین شامپانزه‌ها در پارک ملی کیبال در اوگاندا گزارش کردند. نبرد‌های شدید این نخستین‌ها توسط ائتلاف‌هایی از نر‌های بالغ و تنها با هدف گسترش قلمروشان تحریک شد. مناطقی که در آن درگیری صورت گرفت، مطابق با سرزمینی بود که با زور فتح شده بود.

آیا این نخستین‌ها واقعاً در «جنگ» هستند؟ اگر جنگ را به عنوان خشونت کشنده‌ای که علیه اعضای یک گروه دیگر سازماندهی شده است تعریف کنیم، پاسخ روشن است. شامپانزه‌ها نیز مانند انسان‌ها توانایی جنگ را دارند. قبل از شروع درگیری در پارک ملی کیبال، مردان به گشت زنی سیستماتیک پرداختند. مکان اجساد اهمیت قلمرو را به عنوان انگیزه‌ای برای مبارزه تأیید می‌کند: این شامپانزه‌ها آخرین نفس خود را در این منطقه همسایه آرزو کرده بودند. این جنگ‌ها مملو از وحشت کودک‌کشی بین گروه‌های رقیب بود، جنایاتی که انسان‌ها نیز در تاریخ آن را مرتکب شده‌اند.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!