چگونه از ظاهر منفی خود که ممکن است افتضاح به نظر برسد، جدا شویم و به رشد خود ادامه دهیم
«اثر آشفتگی زیبا» یک پدیده رایج است که وقتی افراد درباره ضعفها و نقاط ضعفشان اعتراف میکنند، احساس دوستداری و حمایت توسط دیگران برای آنان افزایش مییابد. مثالهایی مانند حیات پرنسس دایانا نشان دهنده این موضوع است که با واقعیت بیان در مورد مشکلات شخصی خود به محبوبیت و تحسین بیشتری دست پیدا کرد. تحقیقات نشان داده است که افرادی که به آسیبپذیریهای خود اعتراف میکنند، از سوی دیگران بیشترین حمایت را دریافت میکنند و به آنان اعتماد بیشتری میشود.
از تحقیقاتی که انجام شده، به نتیجه رسیدهایم که بر زندگی اجتماعی، شغلی و حتی روابط شخصی اثرگذار است. افرادی که بیشتر از حد از واکنشهای منفی به اشتباهات و ضعفهای خود ترس دارند، چندان تحسین دیگران را جلب نمیکنند. بنابراین، اثر آشفتگی زیبا به عنوان یک موضوع مهم برای ارتباطات انسانی و افزایش صمیمیت و اعتماد بین افراد مطرح میشود.
در نهایت، توانایی برقراری تعامل مناسب با دیگران و به اشتراک گذاری واقعیتهای زندگی شخصی میتواند به مراتب ارتباطات انسانی را تقویت کند و افراد را به دنبال ارتباطات مثبتتر و صمیمانهتر با دیگران بیاورد. از این رو، ارزش ویژهای بر اطلاعات شرمآور و آسیبپذیریها قرار دارد و اعتراف به آنها میتواند به دیگران نشانه انسانیت و صداقت شما باشد.
فرارو- همه ما رازهایی داریم که ترجیح میدهیم با اطرافیان خود در میان نگذاریم تقریبا به همان شکلی که ما بازدیدکنندگان از خانهمان را اتاقها و نقاط خوب خانه دعوت میکنیم و بقیه نقاط را مخفی نگه میداریم اغلب آشفتگی زندگی شخصی مان را پشت یک نمای صیقلی پنهان میکنیم. این کار ممکن است یک اشتباه جدی باشد، زیرا دقیقا آن آسیب پذیریها هستند که میتوانند فرصتهای غنی را برای پیوند ما با افراد اطراف مان فراهم کنند. این گاهی اوقات به عنوان “اثر آشفتگی زیبا” شناخته میشود و یکی از نمونههای برجسته آن در حوزه عمومی در زندگی پرنسس “دایانا” دیده میشد.
به گزارش تک فانبه نقل از گاردین، در زمان حیات او حتی سخت گیرترین منتقدان اش نیز اعتراف میکردند که دایانا تواناییای باورنکردنی برای برقراری ارتباط با مردم دارد و به نظر میرسید که تحسین گسترده برای او بیشتر به دلیل آسیبپذیری هایش به وجود آمده بود و نه به دلیل تواناییها و نقاط قوتاش. برای مثال، دایانا در مصاحبهای در سال ۱۹۹۵ میلادی با “بی بی سی” در مورد خیانتهای شوهرش و هم چنین تلاشهای خود برای بهبود سلامت روان و درباره روباط عاشقانه اش صحبت کرد. بسیاری از مخالفان دایانا معتقد بودند که او مواد لازم برای ترور شخصیت خود را فراهم کرده است! این در حالی بود که محبوبیت دایانا در روزهای پس از مصاحبه افزایش یافت به گونهای که روزنامه “میرر” در آن زمان گزارش داد که ۹۲ درصد از مردم بریتانیا از حضور او در آن مصاحبه حمایت کرده بودند.
تعداد فزایندهای از تحقیقات انجام شده در حوزه روانشناسی اجتماعی نشان میدهند که “اثر آشفتگی زیبا” یک پدیده رایج است. ما تمایل داریم بیش از حد از واکنشهای منفی نسبت به عیبها و شکستهای خود ترس داشته باشیم در حالی که میزان تحسین دیگران نسبت به صداقت یا شجاعت مان را دست کم میگیریم. به طور کلی برداشت دیگران از آسیب پذیریهای مان بسیار مثبتتر از آن چیزی است که ما تصور میکنیم.
برخی از اولین شواهد علمی و دانشگاهی در مورد این موضوع از یک آزمایش قدری سادیستی بر روی دانشجویان دوره کارشناسی کرنل در ایالات متحده به دست آمد. از شرکت کنندگان در آن آزمایش خواسته شد تا پرسشنامهای را درباره تجربیات مختلف زندگی شان تکمیل کنند. آنان باید میگفتند که آیا تاکنون از شهری خارجی بازدید به عمل آورده اند، اما در میان پرسشها و مهمتر از همه باید میگفتند آیا تاکنون شب ادراری داشته و تختخواب شان را خیس کرده اند یا خیر! بلافاصله پس از آن به شرکت کنندگان گفته شد که یک رایانه مشغول تهیه بیوگرافی خودکار از آنان است. محتوای متن نیز به گونهای از پیش نوشته شده بود که برای ایجاد احساس خجالت حاد طراحی شده باشد.
در آن متن نوشته شده بود: “اگرچه این دانشجو بدون عیب نیست گهگاه با خیس کردن تختخواب خود مشکل دارد. او، اما در دانشگاه دانشجوی برتری بوده و خود را فردی برون گرا و دلسوز میداند”. نتایج نشان داد شرکت کنندگان ترجیح میدادند با فردی قرار ملاقات داشته باشند که به چیزی مشکوک اعتراف میکند و نه فردی که به صورت عمدی از حقیقت طفره میرود.
اطلاعات شرم آور بسیار مثبتتر از آن چه پیش بینی میکردند تفسیر شد و امتیاز ۶۹ از کل ۱۰۰ امتیاز به فرد صادق داده شد که پاسخی بسیار مثبت محسوب میشد.
نتایج تحقیقات دیگر نشان میدهند که مردم اغلب اعتراف به آسیب پذیری را به عنوان نشانهای از اصالت یک فرد قلمداد میکنند. ” دنا گرومت” و “امیلی پرونین” از دانشجویان پرینستون خواسته بودند چند جمله را انتخاب کنند که ممکن بود ابعاد درونی زندگی آنان را به یک فرد غریبه نشان دهد. از برخی از آنان خواسته شد فهرستی از نقاط ضعف مانند بدخلقی، تکانشگری و بسته بودن ذهن را برای توصیف خود انتخاب کنند. از گروهی دیگر از دانشجویان خواسته شد تا فهرستی از نقاط قوت را با چند توصیف مناسب انتخاب کنند از جمله صبر، پشتکار و نگرش باز نسبت به مسائل.
یک بار دیگر به شرکت کنندگان گفته شد که این اظهارات سپس به دانشجوی بعدی داده خواهد شد و از آنان خواسته میشود تا پیش بینی کنند که آن شخص چقدر آن ویژگیها را دوست حواهد داشت. به طور میانگین دانشجویانی که نقاط ضعف را انتخاب میکردند این تصور را در ذهن داشتند که کمتر از کسانی که نقاط قوت را انتخاب کرده بودند مورد پسند قرار میگیرند. با این وجود، تصورات از آنان عموما بسیار بهتر از آن چیزی بود که انتظار میرفت. در واقع، افرادی که ویژگیها را میخواندند امتیازات قدری بالاتر را به افرادی داده بودند که ویژگیهای بد خود را فهرست کرده بودند. تمام این موارد به ادراکات اصالت مربوط میشد. نتیجه آن بررسی نشان میداد صادق بودن در مورد آسیب پذیریها باعث میشود افراد دوست داشتنیتر به نظر برسند.
تحسین افرادی که به نقاط ضعف شان اعتراف میکنند به قدری قوی میباشد که افراد ترجیح میدهند با فردی که اعتراف میکند، قرار ملاقات بگذارند و نه با فردی که عمدا از بیان حقیقت طفره میرود.
در بررسی دیگری که توسط محققان هاروارد انجام شد نتایج نشان داد افرادی که صادقانه درباره سوابق خود صحبت کرده بودند از سوی دیگران بالاترین امتیاز را کسب کردند و افرادی که از پاسخ دادن خودداری ورزیده بودند بدترین امتیاز را کسب کردند.
نتایج آزمایشها نشان میدهند که “اثر آشفتگی زیبا” در همه زمینهها قابل تعمیم است. بیان آسیب پذیری حتی میتواند به نفع افرادی باشد که در مناصب قدرت قرار دارند و ممکن است احساس کنند نیاز به ارائه تصویری بی عیب به پیروان خود دارند. این در حالیست که رهبرانی که به ضعف بالقوه شرم آور اعتراف میکنند مانند اضطراب از سخنرانی در جمع یا ترس از پرواز امتیاز بیش تری در رتبه بندیها کسب کرده و وفاداری بیش تری را از سوی طرفداران شان به سوی خود جلب میکنند.
در عصری که پرترههای کاملا انتخاب شده فیدهای اینستاگرام ما را پر میکنند ارزش آن را دارد که به “اثر آشفتگی زیبا” توجه داشته باشیم. در دنیای دیجیتالی امروزی تصدیق آسیب پذیریهای شما میتواند بسیار دشوار به نظر برسد، اما اگر بتوانید منتقد درونی خود را آرام کنید و تشخیص دهید که ناامنی و ناامیدی بخشی از تجربیات جهانی بشر هستند به مراتب راحتتر میتوانید عیبهای درک شده خود را با دیگران در میان بگذارید و از واکنشهای همدلانه آنان به مثابه مرهم دردهای تان برخوردار شوید. چیزهایی که باعث شرمساری ما میشوند به جای این که ما را منزوی کنند اغلب نشانه انسانیت مان و منبع صمیمیت و ارتباط هستند.