شعر درباره امام علی (اشعار زیبا و احساسی مذهبی در مدح امام اول علی)
امام علی اولین امام شعیان جهان است که در میان مسلمانان جهان، از احترام بسیار ویژهای برخوردار است. از همین رو شاعران بسیاری درباره این امام بزرگوار سرودهاند. ما نیز در این بخش از سایت ادبی و هنری متنها قصد داریم چندین شعر درباره امام امام علی را برای شما دوستان قرار دهیم.
شعر شهریار درباره امام علی
علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را
كه به ماسوا فكندي همه سايهي هما را
دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين
به علي شناختم به خدا قسم خدا را
به خدا كه در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علي گرفته باشد سر چشمهي بقا را
مگر اي سحاب رحمت تو بباري ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو اي گداي مسكين در خانهي علي زن
كه نگين پادشاهي دهد از كرم گدا را
بجز از علي كه گويد به پسر كه قاتل من
چو اسير تست اكنون به اسير كن مدارا
بجز از علي كه آرد پسري ابوالعجائب
كه علم كند به عالم شهداي كربلا را
چو به دوست عهد بندد ز ميان پاكبازان
چو علي كه ميتواند كه بسر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحيرم چه نامم شه ملك لافتي را
بدو چشم خون فشانم هله اي نسيم رحمت
كه ز كوي او غباري به من آر توتيا را
به اميد آن كه شايد برسد به خاك پايت
چه پيامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تويي قضاي گردان به دعاي مستمندان
كه ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چوناي هردم ز نواي شوق او دم
كه لسان غيب خوشتر بنوازد اين نوا را
همه شب در اين اميدم كه نسيم صبحگاهي
به پيام آشنائي بنوازد و آشنا را
ز نواي مرغ يا حق بشنو كه در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهريارا
اشعار زیبا درباره امام علی
علی است مرغ حق و کعبه آشیانه اوست
حریم عشق پر از دلنشین ترانه اوست
پس از گذشت زمانها هنوز گوش بشر
به نغمههای دل انگیز و عاشقانه اوست
زلال چشمه زمزم کجا و اشک علی
صفای این حرم از گریه شبانه اوست
علی است محرم اسرار رب بی همتا
کلید دار عطابخش هر خزانه اوست
بهشت ماحضر سفره عطای علی است
جحیم سوزش یک ضرب تازیانه اوست
وسیله کرم ذات حق یدالله است
خدای هر چه ببخشد علی بهانه اوست
علی به پله آخر رسید در ایمان
نبی سر است و علی پای تا به شانه اوست
علی است خانه یکی با خدای بی همتا
درون بیت خدا زادگاه و خانه اوست
علی است فرد نمودار خلقت کامل
که عقل در عجب از خالق یگانه اوست
مقام صید علی برتر از تفکر ماست
چو بی نظیر به عالم غم زمانه اوست
تو صید شیرخدا بین که روبهی مکار
به قصد کشتن زهرا در آستانه اوست
حسان معرف الله شد ولی الله
چو در تمام صفات علی نشانه اوست
شعر از حبیب الله چایچیان
شبی در محفلی ذکر علی بود
شنیدم عاقلی فرزانه فرمود:
اگر دوزخ به زیر پوست داری
نسوزی گر علی را دوست داری
اگر مهر علی در سینه ات نیست
بسوزی گر هزاران پوست داری
مطلب مشابه: متن ضربت خوردن حضرت علی (ع)؛ گزیده متن تسلیت شهادت امام علی
اَصبَحتُ زایراً لَکَ یا شحنة النجف
بهر نثار مرقد تو نقد جان به کف
تو قبله دعایی و اهل نیاز را
روی امید سوی تو باشد ز هر طرف
می بوسم آستانه قصر جلال تو
در دیده اشک عذر ز تقصیر ما سلف
گر پرده های چشم مرصّع به گوهرم
فرش حریم قبر تو گردد زهی شرف
خوشحالم از تلاقی خدام روضه ات
باشد کنم تلافی عمری که شد تلف
رو کرده ام زجمله اکناف سوی تو
تا گِریم ز حادثه دهر در کنف
دارم توقع این که مِثال رجای من
یابد ز کلک فضل تو توقیع لا تَخَف
مه به کَلَف ندیده کسی وین عجب که هست
خورشیدوار ماه جمال تو به کلف
بر روی عارفان ز تو مفتوح گشته است
ابواب کنت کنز به مفتاح من عرف
خصم تو سوخت در تب تبت چو بو لهب
نادیده از زبانه قهرت هنوز تف
نسبت کنندگان کف جود ترا به بحر
از بحر جود تو نشناسند غیر کف
رفت از جهان کسی که نه پی بر پی تو رفت
لب پر نفیر یا اسفا دل پر از اسف
جنسیت است عشق و موالات را سبب
حاشا که جنس گوهر رخشان بود خزف
بر کشف سِرّ لَو کشف آن را کجاست دست
کز پوست پا برون ننهادست چون کشف
گردی به دیده رفت و به جَیب صبا نهفت
اهدی اِلی الاحبة اشرف التحف
شعر از جامی
ستایش حق میکنم خدای دادار را
سپاس نعمای او خدای دادار را
مدح علی بر زبان حیدر کرار را
خلیفه و جانشین احمد مختار را
ولی دادار حق علی عمران لقب را
ید الله آمد ورا ز حق به اصل و نصب
یبق در اسلام شد نمود حق را طلب
فکند از پا همه عدو و اشرار را
علی شبیه کسی نیست جز خداوندش
همان خدا که نبوده ست و نیست مانندش
کسی که حبل خدا بوده، هست و خواهد بود
کسی که هر چه شود با خداست پیوندش
کسی که قبله نما رو به او توقف کرد
کسی که «فزت و ربالعلیست» سوگندش
تمام هستی عالم به روی دوش علی ست
مدار چرخش افلاک نیز سر بندش
میان معرکه هرگز ندید چشم کسی
که ذوالفقار کند تکیه بر کمربندش
خدا به دست علی نه، به دست خود روزی
دری که مانع اسلام بود را کندش
« جمال وجه خدا واحد است » این یعنی:
علی ست اخم خدا و علی ست لبخندش
حمزه محمدی
مطلب مشابه: متن ازدواج حضرت علی و فاطمه (جملات و اشعار زیبای تبریک ازدواج مولا علی)
سجده و اشک و استغاثه علی
شرف و عزت و حماسه علی
هر چه خوبی که آفریده خدا
همه یک جا شده خلاصه: علی
تا علی هست با نسب تر نیست
صحبت از جانشین دیگر نیست
هیچ کس با علی برابر نیست
مرد میدان سخت خیبر نیست
دست بالای دست حیدر نیست
تکیه ی بر تخت کبریا داده
به جنون درس ابتلا داده
اذن افشایِ راز را داده
در ازل دست با خدا داده
دست بالای دست حیدر نیست
تیغِ طوفان سوار می گوید
قبضه ی کهنه کار می گوید
فاتح کارزار می گوید
تا ابد ذوالفقار می گوید
دست بالای دست حیدر نیست
نه فقط ذوالفقار می گوید
کعبه با افتخار می گوید
عاشقی روی دار می گوید
قنبر شهریار می گوید
دست بالای دست حیدر نیست
خسته از فتنه ها نشد جنگید
فارغ از روح و کالبد جنگید
تا که جان داشت،تاکه شد،جنگید
با نود زخم در اُحُد جنگید
دست بالای دست حیدر نیست
این مثل از زبان اغیار است
دست بالایِ دست بسیار است
شرح نقدش، هزار طومار است
شک نکن! عالمی خبر دار است
دست بالای دست حیدر نیست
در نجف، گبر و صوفی و هندو
مست از لا اله ألا هو
چه بگویم از آن خَم ابرو
می شود دست دشمنانش رو
دست بالای دست حیدر نیست
باغ در چنگ خاروخس افتاد
برق تیغش پیِ هرس افتاد
سر به سر، سر به پیش و پس افتاد
ملک الموت از نفس افتاد
دست بالای دست حیدر نیست
فارغ از قیل و قال می گویند
نطفه های حلال می گویند
مستند، با مثال می گویند
از «بحار» و «خصال» می گویند
دست بالای دست حیدر نیست
سید محمدمهدی شفیعی
یا علی حب شما شیره ی ایمان من است
سیره و سنت تو معنی قرآن من است
من گدایی ز گدایان تو هستم آقا
خاک نعلین شما سرمه ی چشمان من است
وقتی تو آمدی دل ما پیش چاه بود
از فاطمه بزادی و زهرا گواه بود
وقتی تو آمدی همه نخلهای تو
از پیش آمدند به بزمی که آه بود
وقتی تو آمدی همه آسمان شنید
فریاد دیو را که سرا پا سیاه بود
یک کعبه در شکاف تمنای دوست بود
یک قبله در سکوت سجود اله بود
وقتی تو آمدی همه کودکان شهر
دیدند ماه بهر یتیمان پناه بود
فرقت شکافت تا که دل کعبه نشکند
آری که سجدهگاه تو چون قبلهگاه بود
در عرش و سماء نام علی (ع) تک شده است
در حلقه ی عاشقان چکامک شده است
دیده شب معراج دو چشمان نبی
بر بال فرشتگان علی (ع) حک شده است
مصرع ناقص من کاش که کامل می شد
شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شد
شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست
واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیست
من که حیران تو حیران توام می دانم
نه فقط من که در این دایره سرگردانم
همه ی عالم و آدم به تو می اندیشد
شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد
کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است
راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است
کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست
«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»
کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید
خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید
کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت
قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت:
«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»
راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست
روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید
می رسد دست شکوه تو به سقف ملکوت
ای که فتح ملکوت است برای تو هبوط
نه فقط دست زمین از تو تو را می خواهد
سالیانی ست که معراج خدا می خواهد
زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند
لحظه ای جای یتیمان عرب بنشیند
دم به دم عمر تو تلمیح خدا بود علی
رقص شمشیر تو تفریح خدا بود علی
وای اگر تیغ دو دم را به کمر می بستی
وای اگر پارچه ی زرد به سر می بستی
در هوا تیغ دو دم نعره ی هو هو می زد
نعره ی حیدریه «أینَ تَفرو» می زد
بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار
پا در این دایره بگذار عدم را بردار
بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی
یازده مرتبه در آینه تکرار شدی
راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی است
روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید.
شعر از حمیدرضا برقعی
از عمق دل خویش جلی می گوییم
با نغمه ی بین المللی می گوییم
یک روز می آید که به گرد کعبه
کوری عدو علی علی می گوییم
دو بیتیهای زیبا درباره امام علی
يا علي ذاتت ثبوت قل هو الله احد
نام تو نقش نگين امرِ اَلله الصّمد
لم يلِد از مادر گيتي و لم يولَد چو تو
در جهان بعد از نبي، مِثلت لهُ كُفواً احد
حقّا كه حقيقتاً علي حق باشد
حق است علي ز حق كه بر حق باشد
ديديم خطي به دفتر لم يزلي
حق با علي و علي مع الحق باشد
مطلب مشابه: احادیث حضرت علی (ع)؛ 60 حدیث آموزنده و سخن ناب از امام علی
هر دل كه شكست ره به جايي دارد
هر اهل دلي قبله نمايي دارد
با آنكه بُود قبلة ما كعبه ولي
ايوان نجف عَجب صفايي دارد
اين گفت: بزرگ و نامدار است علي
آن گفت كه مرد روزگار است علي
امّا به حقيقت او نه آنست و نه اين
آيينة ذات كردگار است علي
روز ايجاد كه حق خلقت دنيا مي كرد
پسِ پرده، علي بود تماشا مي كرد
بلكه از آينة كُنتُ نبيّاً چو نبي
سِير در آب و گِل آدم و حوّا مي كرد
بر مخزن غيب، باب مفتوح، عليست
گيتي همه كِشتي و در او نوح، عليست
آن روح كه مبدأ حيات همه است
در قالب آفرينش، آن روح، عليست
گفتم كه علي، گفت بگو سِرُّ الله
گفتم كه علي، گفت بگو عين الله
گفتم كه به وصفش چه بگويم گفتا
لا حول و لا قوه إلّا بالله
فلك خجل شد و گفتا نديده ديدة دهر
كه مَه گرفته در آغوش خويشتن خورشيد
سحري به خواب ديدم شَه كشور صفا را
به رخش نظاره كردم مَهِ خوب دلربا را
به ادب زبان گشودم بسرودم اين نوا را
علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را
هزار آتش اگر در پوست داري
نسوزي گر علي را دوست داري
اگر مهر علي در سينه ات نيست
بسوزي گر هزاران پوست داري
چون نامة اعمال مرا پيچيدند
بردند به ميزان عمل سنجيدند
بيش از همه كس گناه ما بود ولي
ما را به محبّت علي بخشيدند