تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

متن نوحه شام غریبان امام حسین (20 متن مداحی جانسوز شب یازدهم محرم)

یک شب پس از شهادت امام حسین، شام غریبان است که خانواده و فرزندان بازمانده امام حسین توسط یزدیان به اسارت برده شدند. در این شب سخت و غمگین که به بازماندگان آن حضرت و حضرت زینب بسیار سخت گذشت، اشعار زیادی سروده شده است. در این بخش مجموعه نوحه و مداحی شام غریبان را گردآوری کرده ایم.

اشعار جانسوز م تن مداحی شام غریبان

آب می گوید حسین ، بی تاب می گوید حسین

از سر شب تا سحر مهتاب می گوید حسین

دیده می گوید حسین ، نادیده می گوید حسین

هر کجا باشد دلی غمدیده می گوید حسین

یار می گوید حسین ، دلدار می گوید حسین

روز و شب هر دیده بیدار می گوید حسین

ناس می گوید حسین ، احساس می گوید حسین

تا قیامت حضرت عباس می گوید حسین

نار می گوید حسین، بسیار می گوید حسین

این زبان تا لحظه دیدار می گوید حسین

نوح می گوید حسین، ذی روح می گوید حسین

زنده باشد هر دلی با روح می گوید حسین

شاد می گوید حسین ، ناشاد می گوید حسین

هر نسیم باد با فریاد می گوید حسین

کام می گوید حسین، ناکام می گوید حسین

فاطمه گریان به هر ایام می گوید حسین

کوه می گوید حسین بشکوه می گوید حسین

دم به دم هر شیعه نستوه می گوید حسین

جان جان گوید حسین ، هفت آسمان گوید حسین

ماه و خورشید و ستاره هر زمان گوید حسین

آمده شام غریبان، زهرا با دیده گریان

می زند آن بی قرینه، گه به صورت گه به سینه

کنار جسم عریان، بگوید ای حسین جان

چو گل شدی تو پرپر، چه شدت سرت ای مادر

چه شد تو را پیراهن، که داده ام به خواهر

آب آزاد گردیده امشب، تا که سوزد دل زینب

دیده رباب پر آب است، بهر اصغر دل کباب است

کنار جسم بیمار، نشسته یک پرستار

به حال زار و خسته، بخواند او نشسته

نماز شب را همچون، مام پهلو شکسته

امشب گردیده ز سیلی، روی طفلان همه نیلی

گوش طفلی گشته پاره، گوید عمه جان کن چاره

ای امیر قافله، پایم شده پر آبله

چرا عدو شبانه، ببین که ظالمانه

به ما و کشته هامان، می زند تازیانه

مطلب مشابه: متن شام غریبان {جملات و اشعار جانسوز از پیکر بی کفن امام حسین علیه السلام}

متن نوحه شام غریبان امام حسین

وَلَسْنا عَلَی الْحَق* پس چرا راهتو میبندن

اولسنا علی الحق، به زمین خوردنت میخندن

اولسنا علی الحق، چرا اینجور عذابت کردن

اولسنا علی الحق، چرا محروم از آبت کردن

ای بال و پرم واویلا، رفتی از حرم‌ واویلا

بعد از تو ستون خیمه افتاده سرم واویلا

«واویلا حرم واویلا»

اولسنا علی الحق، میره پایین و بالا نیزه

اولسنا علی الحق، زدنت بی‌هوا با نیزه

اولسنا علی الحق، نفسم تند شده واویلا

اولسنا علی الحق، خنجرش کند شده واویلا

ای بال و پرم واویلا، رفتی از حرم‌ واویلا

بعد از تو ستون خیمه افتاده سرم واویلا

«واویلا حرم واویلا»

اولسنا علی الحق، همه با سربه‌زیری رفتن

اولسنا علی الحق، فاطمیات اسیری رفتن

اولسنا علی الحق، غل و زنجیر به پامون بسته

اولسنا علی الحق، روی زخمای ما خون بسته

از بزم حرام میترسم ، از بازار شام میترسم

از زنها و از سنگای روی پشت بام میترسم

به گودال خون آید این زمزمه (۲)

حسین جان منم مادرت فاطمه

ضیـاء دو عینـم سرت کو حسینم

غریبم حسین غریبم حسین (۲)

شب است و من و گودی قتلگاه (۲)

بــه رگ‌هـای خــونیـن نمــودم نگـــاه

رخ از خون بشویم گلـم را ببــویم

غریبم حسین غریبم حسین (۲)

در این نیمه شب می‌زند مادرت (۲)

بـه دریــای خــون بـوسه بـر حنجرت

بگو نـور دیـده که دستت بریده

غریبم حسین غریبم حسین (۲)

من امشب کنم ناله و زمزمه (۲)

گهــی قتلگــاه و گهــی علقمـه

گهی بـا ربابـم دو چشم پـر آبم

غریبم حسین غریبم حسین (۲)

گهـی در کنـار علی اکبـرم (۲)

گهــی پــــای گهـــوارۀ اصغـرم

گهی بهر زینب کنم ناله امشب

غریبم حسین غریبم حسین (۲)

//////////////

گرچه گشته پایان جنگ حق و باطل

چیـره گشتـه ظــالـم بــر امـام عادل

خـون شهیدان همه برفروزد

ریشه ظلم و ظالمان بسوزد

حسین پیروز است (۲)

گـرچه نیـزه ها در سینـه ها نشسته

پشـت نیـزه ها را مشت ها شکسته

گر سر او بر سر نیزه جا کرد

آن سر ببریده به نی نوا کرد

حسین پیروز است (۲)

دســت علـــی را گــــرگ هــــا دریـدنـد

هـم تنـش فکـندند هــم سـرش بـریدند

آن تشنـه را با دشنه آب دادند

هل من مُعینش را جواب دادند

حسین پیروز است (۲)

مـردمی کـه عهـد رهبـــری شکـستند

اسـب هــای خـــود را نعل تازه بستند

تـا بـر تـن خــون خـدا بتازند

صحنه سوزنده تری بسازند

حسین پیروز است (۲)

پیکـــر شهیــدان ســر جــدا فتــاده

نــــالـه اسیــــران در فضــــا فتـــاده

زینب کجــا و کـوفه و اسیری

ای آسمان ای کاش پانگیری

حسین پیروز است (۲)

گـــر عـــدو مـی زنــد طبـــل پــایـان جنگ

پـس چــرا می زنند کــودکــان را به سنگ

دشمن که صدها دست و سرفکنده

بــه خیمــه هــا چـــرا شـــــرر فکنده

حسین پیروز است (۲)

کـودکـانِ بـی کـسِ بچـه های زهــرا

ســـرنهــــاده از بیـم در میــان صحرا

هر کودکی دوان به هر کناری

دنبـال هـر طفلی روان سواری

حسین پیروز است (۲)

آتـش گیـر و دار گـرچـه بنشستـه است

گــریه هــای ربــاب بیش تر گشته است

خون علی اصغر حصار دین است

فــریـاد مظلـومـی او چنین است:

حسین پیروز است (۲)

هــــــر نگــــاه ربــــــاب دل شکستـه

همچـو تیـــری بـه قلـب مـن نشسته

با نگاهی که سوزد جگرش را

خواهد از من یگانه پسرش را

حسین پیروز است (۲)

آب نـــــوشیــده و گــــریـد فـــزون تــر

گــــوشـه گیـــری کنـد بــه یـــاد اصغر

خونِ دل جای اشک غم ببارید

شیــر دارد ولـــی علـــی ندارد

حسین پیروز است (۲)

جــــای هـــــر یتیـمـی در ایـــن میــانه

مــن بــه جــان مــی خــرم هــر تازیانه

این یتیمان که چنین بی کس و یارند

کس و کـاری به جز عمه ندارند

حسین پیروز است (۲)

مـــن اسیـــرم کـــــه بـی اراده رفتـم

یـــک چمــن لالـــه را نهــــــاده رفتـم

موی من گشته سفید از غم اکبر

مـــانـده بــر سینـه مــن داغ برادر

حسین پیروز است (۲)

ســــــر او بــــر ســــــر نیــــزه ببینید

پــــــای آوای قــــــــــرآنـش نشیـنـیـد

ســـر خـونین وی و محمـل زینب

چه شود گرنشود خون،دل زینب

حسین پیروز است (۲)

نــه عجـب گـــر بــــــــه دروازه کوفه

ریـــزم از خـــون سـر گــل و شکوفه

بنگرم چـون که سر رهبر خود را

بشکنم من ز محبت سر خود را

حسین پیروز است (۲)

خون سرخ حسین، سر به کیوان کشید

بــر حیـــات یــــزیـد، خــــط بطلان کشید

جسـم علی اکبر ورق ورق شد

تا این ورق روشن ز نور حق شد

حسین پیروز است (۲)

مطلب مشابه: قشنگ ترین متن ماه محرم و عاشورایی کوتاه ( 30 دلنوشته در مورد امام حسین )

بسوز ای دل، بسوز ای دل، شب شام غریبان است

به صحرا بی کفن امشب تن پاک شهیدان است

ای دل بسوز امشب وای از دل زینب


بسوز ای دل، بسوز ای دل، که زهرا، مو پریشان است

دلش دریای خون است و گلش نقش بیابان است

ای دل بسوز امشب وای از دل زینب


بسوز ای دل، بسوز ای دل، زمین از خون گلستان است

شب است اما، تنور مطبخ خولی، چراغان است

ای دل بسوز امشب وای از دل زینب


بسوز ای دل، بسوز ای دل، به یاد غنچه پرپر

بسوز ای دل، که خوابش برده در صحرا علی اصغر

ای دل بسوز امشب وای از دل زینب


بسوز ای دل، که پرپر لاله های باغ یاس است

فرات و علقمه رنگین ز خون سرخ عباس است

ای دل بسوز امشب وای از دل زینب


بسوز ای دل، بسوز ای دل، ز آه آتشین امشب

که قرآن پاره لیلا، شده نقش زمین امشب

ای دل بسوز امشب وای از دل زینب


بسوز ای دل، بسوز ای دل،که می سوزد رباب امشب

دل دریا، به یاد اشک اصغر، شد کباب امشب

ای دل بسوز امشب وای از دل زینب

مطلب مشابه: متن نوحه ماه محرم غمگین (60 متن سوزناک گریه دار عزاداری شهادت امام حسین)

یابن الحسن از کربلا فریاد فریاد

شام غریبان بر تو مولا تسلیت باد

ما از فراق روی ماهت بیقراریم

چون اهل کوفه نیستیم ما جان نثاریم

من آمد بلکه تسلای تو باشم

با چشم تر خاک کف پای تو باشم

آتش زده خصم ستمگر خیمه ها را

آواره بنگر در بیابان بچه ها را

امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است

شام غریبان است

امشب نوای کودکان بر بام کیوان است

شام غریبان است

امشب به دشت کربلا نالان یتیم انند

تا صبح گریانند

امشب به روی کشته ها در ناله مرغانند

چون نی در افغانند

بر خاک بی غسل و کفن رعنا جوانانند

خوابیده عریانند

بر غربت اجسادشان عالم پریشان است

شام غریبان است

امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است

شام غریبان است

امشب عیال مصطفی در گوشهء صحرا

بی منزل و ماوا

اموالشان تاراج کین از فرقهء اعدا

ای آه و واویلا

خون می رود امشب ز چشم دختر زهرا

اف بر تو ای دنیا

آل علی ویران نشین اندر بیابان است

شام غریبان است

امشب یتیمان جهان در گوشهء هامون

غلطان به بحر خون

اندر هوای خاتم او بزدل ملعون

دیوانه و مجنون

سازد جدا انگشت او آن بی حیای دون

ای چرخ شو ویران

کی خاتم محبوب حق در خورد دیران است

شام غریبان است

امشب به بالین حسین زینب عزادار است

بر غم گرفتار است

امشب سکینه بر سر نعش پدر زار است

از دیده گریانست

زهرا به دور کشته ها با خیل حوران است

از دیده خونبار است

امشب فلک گریان به حال آل اطهار است

شام غریبان است

امشب تن پاک حسین در قتلگاه بی سر

در بحر خون اند

خوابیده بی غسل و کفن با اکبر و اصغر

با یاوران یکسر

آثار ظلم خولی مردود سگ کمتر

در کنج خاکستر

گاهی به حال دختران اندر پرستاری

از راه غمخواری

گاهی کند در مطبخ خولی

آن عصمت باری

از ماتمش خائف نواخوانست و گریان است

شام غریبان است زینب پریشان است

//////////////

شام غریبان (سحر ندارد)

آه یتیمان (اثر ندارد)

زینب تنها مانده و یاور ندارد

دگر در کربلا یک گل باقی نمانده

همه مستان به خاک اند و ساقی نمانده

عزیز زهرا (از زین نگون شد)

تمام صحرا (دریای خون شد)

جسمش عریان روی خاک و سر ندارد

کشد از خیمه ها امشب آتش زبانه

به گرد کودکان دشمن با تازیانه

هر سو کودکی (افتاده از پا)

با گریه گوید (عمه کو بابا)

به غیر از لب خشک و چشم تر ندارد

یکی از کودکان پیراهنش می سوزد

ز سوز تازیانه ها تنش می سوزد

می لرزد از غم (بس ناله کرده)

پای کوچکش (آبله کرده)

به گوش زخمی اش دیگر زیور ندارد

فقط یک خیمه باقی مانده بهر طفلان

همه زانو بغل کرده غریب و نالان

آن سو روانه (دریای آب است)

آهسته ریزان (اشک رباب است)

که امشب دیگر در بغل اصغر ندارد

مطلب مشابه: اشعار حضرت زینب {30 عنوان شعر جانسوز با موضوع حضرت زینب در واقعه عاشورا}

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!