تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

تفال به حافظ شنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۳؛ مقام امن و می‌بی‌غش و رفیق شفیق…

فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باور‌های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می‌بردند بهره‌ای از کلام حق دارند رجوع می‌شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.

مقام امن و می‌بی‌غش و رفیق شفیق
گرت مدام میسر شود زهی توفیق

جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است
هزار بار من این نکته کرده‌ام تحقیق

دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق

به مأمنی رو و فرصت شمر غنیمت وقت
که در کمینگه عمرند قاطعان طریق

بیا که توبه ز لعل نگار و خنده جام
حکایتیست که عقلش نمی‌کند تصدیق

اگر چه موی میانت به، چون منی نرسد
خوش است خاطرم از فکر این خیال دقیق

حلاوتی که تو را در چه زنخدان است
به کنه آن نرسد صد هزار فکر عمیق

اگر به رنگ عقیقی شد اشک من چه عجب
که مهر خاتم لعل تو هست همچو عقیق

به خنده گفت که حافظ غلام طبع توام
ببین که تا به چه حدم همی‌کند تحمیق

شرح لغت: کیمیای سعادت: اکسیر نیک بختی.

تفسیر عرفانی:‌

۱-حضرت حافظ در بیت‌های دوم تا پنجم می‌فرماید:

گیتی و مقام آن همگی ناچیز و در حکم نیستی است. من هزار مرتبه این حقیقت را دریافته ام.

* جای بسی تاسف است که تا این لحظه درک نکرده بودم که اکسیر خویشتن انسان، دوست همراه و ساز موافق است.

* به جای امن و راحتی روی بیاور و وقت را که، چون کالایی می‌باشد، به دست دزد روزگار و ایام نسپار. آگاه باش که غم‌ها و رویداد‌های ناگوار قصد هجوم دارند و بر زندگانی تو دزدانه کمین کرده اند.

* شتاب کن که توبه کردن از بوسیدن لب لعل یار و دیدار دهان خندان جام، تصوری است که عقل آن را قبول ندارد و درست نمی‌داند.

حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.

تعبیر غزل:

به دنبال سعادت و خوشبختی می‌گردی، در حالیکه نمی‌دانی خوشبختی حقیقی همان چیزی است که در اختیار تو قرار دارد و تو روش استفاده از آن را نمی‌دانی. فرصت‌ها را غنیمت شمار، چرا که دقایق رفته را بازگشتی نیست. به خود بیا و تصمیمات خود را عاقلانه اتخاذ کن و به آینده‌ای روشن امیدوار باش.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!