۵ نکته از نامزدهای گیم اواردز ۲۰۲۴
۱- فصل جوایز برای برخی زمان تبادل نظر است، برای بعضی دیگر زمان مرور بازیهای جامانده در طول سال و برای گروهی دیگر هر دو. جزو هر کدام از این دسته افراد که باشید، روزها و هفتههای شلوغی را پشتسر میگذارید. خصوصا اگر بخواهید تا دهه اول دسامبر و برگزاری «گیم اواردز ۲۰۲۴» در تاریخ ۱۲ دسامبر، پرونده سال خود را ببندید. مرکزیت و بهنوعی تحقق رویای «اسکار بازیهای ویدئویی» جف کیلی، باعث شده است تا توجهها پیرامون رویداد بیش از همیشه باشد. توجهی که بیشک برای بازیهای ویدئویی مثبت است؛ اما نباید یک چیز را از ذهن مخاطب پاک کند: «لقب بازی سال، تنها شایسته آثاری نیست که در گیم اواردز شب خوبی را سپری میکنند». مجلات و وبسایتهای حوزه سرگرمی و گیمینگ، هر ساله لیست کاملی از بهترینهای خود منتشر میکنند که مرور آنها گسترهی عظیم سلیقه منتقدان این صنعت را به رخ میکشد. گسترهای که یادآور میشود «به تعداد هر گیمر، یک سلیقه متفاوت وجود دارد» و هر کس با هر میزان تجربهای که در طول سال داشته، میتواند اثری را شایسته لقب «بهترین بازی سال» خود بداند. پس «گیم اواردز» مهم است؛ اما همه چیز نیست.
۲- ده سال زمان کمی برای شناختن یک رویداد و باورهای برگزارکنندگانش نیست. خصوصا برگزارکنندهای که پیش از این رویداد هم در حال انجام فعالیتی مشابه بوده است. لذا بعد از همهی این سالها میدانیم که دکترین «گیم اواردز» چیست و چگونه ترکیبی ۹۰ درصدی از منتقدان و ۱۰ درصدی از رای هواداران، برندگان آن را شکل میدهند. کیلی همواره ترجیح داده است تا «گیم اواردز» بهعنوان ترکیبی از یک شو فصل جوایز و رونمایی از عناوین و اخبار جدید صنعت بازی شناخته شود. ترکیبی که انصافا در ساخت آن موفق بوده است؛ اما بدون شک بخشی از استانداردها در این بین فدای بعد تبلیغاتی ماجرا خواهند شد. استانداردهایی که بیشتر از آنکه در سمت برگزاری و رونمایی بازیها باشند، در حوزه جوایز خودنمایی میکنند.
۳– درست ۱۰ سال بعد از آنکه برای اولین و آخرین بار جایزه «بهترین ریمستر» گیم اواردز به GTA IV اهدا شد، این رویداد حاشیه دیگری را تجربه میکند. درست چند روز پیش از اعلام نامزدها، اعلام شد که بستههای الحاقی و محتواهای قابل دانلود هم میتوانند در تمامی بخشها از جمله «بازی سال» کاندید شوند. تبصرهای که بدون شک برای قرار گرفتن بسته الحاقی «الدن رینگ» در نظر گرفته شده است. اکسپنشنی که به عقیدهی نگارنده از نظر کمی و کیفی، شایسته نامزدی در جایگاه بازی سال را دارد؛ اما حضورش تحت تاثیر تصمیم بد تیم برگزاری قرار گرفته است. چگونه میشود وقتی بخشی برای انتخاب بهترین بسته الحاقی یا محتوای قابل دانلود در نظر گرفته نشده است، یک بازی از این زیرمجموعه کاندید بهترین بازی سال شود؟ این اتفاق، مصداق بارز استاندارد دوگانه است. استاندارد دوگانهای که پیش از این میتوانست به اکسپنشنهای سیدی پراجکت رد هم نمایشی شایسته توجه و مشابه Shadow of the Erdtree بدهد، اما با تصمیمگیری عجیب تیم برگزاری این اتفاق نیفتاد.
۴– همانطور که در پاراگراف دوم گفتم، بعد از این سالها تیم «گیم اواردز» و سیاستهایشان را شناختهایم. شخصا هرگز تیم برگزاری را محکوم به تغییر نتایج و یا دست بردن در آن نمیکنم؛ اما بدون شک تلاش برای جذب مخاطب شرقی و چینی در شرایطی که بخش «بهترین کارگردانی بازی» از پارسال یک نامزد اضافه میگیرد، به چشم هر دوستدار گیمی خواهد آمد. بعد از تلاش ناموفق ۷ سال پیش برای انتخاب «بهترین بازی از دید هواداران چینی»، حالا کیلی این فرصت را دارد تا با بیشترین حضور رسانههای چینی در بین هیئت انتخاب خود در مقایسه با سالهای گذشته، دل این بخش از مخاطبان را هم به دست بیاورد. یادمان نرود که بیش از ۲۰ میلیون نفر «بلک میث: ووکانگ» را تجربه کردهاند و بازی همین حالا هم بهانتخاب هواداران در فستیوالهایی چون «گلدن جویاستیک»، لقب بهترین بازی سال را دریافت میکند. لقبی که متاسفانه با کیفیت نهایی اثر، فاصله بسیاری دارد. اشتباه نکنید! «ووکانگ» اصلا اثر بدی نیست. بلکه با شایستگی میتواند چندین نامزدی دریافت کند و حتی یکی-دو جایزه را به خانه ببرد؛ اما بازی سال؟ این ردایی است که زیادی به تن اولین ساخته گیمساینس گشاد است.
۵– احتمالا این روزها این سوال را زیاد میشنوید: «واقعا چه کسی بین این بازیهای بزرگ، بالاترو را نامزد بازی سال کرده است؟» پاسخ – احتمالا – این است که مستقیما هیچکس. در واقع رویدادهایی چون گیم اواردز، عموما لیستی از بهترینهای سال منتقدان و هیئت ژوری حاضر دریافت میکنند. لیستی که – بهعنوان مثال – بیست عنوان برتر هر شخص در آن ذکر شده است. حالا تصور کنید که برترین عناوین هر شخص به ترتیب اولویت نمره دریافت و مجموع نمرات دریافتی، نامزدهای بازی سال را مشخص کند. این دقیقا شرایطی است که طی آنها بازیهای کوچکتر و مستقل میتوانند به نامزدی بخشهای مهمی چون «بازی سال» برسند. آنها احتمالا «بازی سال» یا انتخاب اول تا سوم کمتر کسی باشند؛ اما به وفور میتوان نامشان را در جایگاههای بعدی یافت. مسیری که پیش از این برای پروژههای درجه یکی چون «سلست» و «اینساید» هم طی شده است. مسیری که قرار نیست به برنده شدن «بالاترو» ختم شود، اما از همین حالا نام آن را فراتر از یک بازی مستقل به گوش جهانیان رسانده است.