10 سری بازی که لیاقت بازگشت را دارند
همه مجموعههای بازیهای ویدیویی نمیتوانند به اندازهی Call of Duty، Halo، Super Mario Bros یا God of War ماندگار باشند. برخی از بازیها تنها مدتی کوتاه در مرکز توجه قرار میگیرند و سپس ناپدید میشوند، در حالی که طرفداران آنها سالها یا حتی دههها در انتظار بازگشتی دوباره برای دیدن شخصیتهای محبوبشان یا همراهی در سفر آنها باقی میمانند. واقعیت تلخ این است که بازیسازی یک تجارت است و قوانین تجارت گاهی بر همهچیز حاکم میشود. اگر یک بازی نتواند انتظارات را برآورده کند، شانس ساخت دنبالهی آن بهشدت کاهش مییابد. اگر یک بازسازی یا نسخهی بهروز نتواند جامعهی بازیکنان را دوباره زنده کند، امید برای احیای آن مجموعه گاهی برای همیشه از بین میرود. برخی فرنچایزها در گذر زمان گم شدهاند، درحالی که برخی هنوز شانسی برای نجات دارند. با ویجیاتو همراه باشید تا این بازیها را بررسی کنیم.
Gauntlet
گانتلت کار خود را بهعنوان یک بازی آرکید چهار نفره آغاز کرد و سپس روی سیستمهای کامپیوتری خانگی اولیه در دسترس قرار گرفت. این بازی یکی از اولین نمونههای دانجن کرالر (Dungeon Crawler) بود و راه را برای بازیهایی مثل دیابلو هموار کرد. بازیکنان میتوانستند کنترل یک جنگجو، یک والکایری، یک الف، یا یک جادوگر را برعهده بگیرند. هر یک از این شخصیتها سلاحها و تواناییهای خاص خود را داشتند که به کلاس مربوطهشان مرتبط بود. بازیکنان باید از میان سیاهچالها عبور میکردند و با دشمنان بیشمار مبارزه میکردند و غذا جمعآوری میکردند تا زنده بمانند.
در نهایت، گانتلت راه خود را به کنسولهای خانگی پیدا کرد. ابتدا بهعنوان بخشی از مجموعههای بازیهای کلاسیک و سپس بهصورت نسخههای جدید منتشر شد. آخرین نسخهی جدید این بازی در سال ۲۰۱۴ منتشر شد و در سال ۲۰۱۵ بازنشر شد. بهطور کلی، بازی نقدهای متوسطی دریافت کرد، اما برخی منتقدان تحسین بالایی از آن داشتند. میتوان گفت محبوبیت سبک فانتزی، بهویژه با رونق اخیر DnD و Baldur’s Gate III، اکنون بیشتر از زمان عرضهی اولیه گانتلت است. همیشه در دنیای بازی جا برای ماجراجوییهای بیشتر وجود دارد.
Viewtiful Joe
ویوتیفول جو، از خالق سری دویل می کرای، بازیکنان را در نقش جو قرار میدهد؛ مردی کاملا عادی که عاشق فیلمهاست. در سفری به سینما همراه با دوستدخترش، سیلویا، فاجعهای رخ میدهد و شخصیت شرور فیلم او را به داخل پردهی سینما میکشد. جو نیز بلافاصله بهدنبال او وارد دنیای فیلم میشود. جو در این مسیر با آزمونهای مبارزاتی روبهرو میشود و برای نجات سیلویا تلاش میکند. در این میان، او قدرت تبدیلشدن به یک ابرقهرمان حماسی را به دست میآورد و با جملهی معروف خود، «Henshin a-go-go, baby!»، وارد میدان میشود.
ویوتیفول جو یک بازی اکشن بینقص برای طرفداران Tokusatsu، Sentai، Kamen Rider، Kaiju یا Power Rangers است. این بازی با عشق عمیقی به این نوع آثار ساخته شده و در عین حال در مبارزات بسیار چالشبرانگیز است. طرفدارانی که از پیچیدگی بازیهایی مثل سولزلایک، روگلایک یا حتی کاپهد لذت میبرند، از این بازی با استایل منحصربهفرد و پیچیدگی بالایش به وجد خواهند آمد. بازسازی یا بازنشر این بازی میتواند علاقهی دوبارهای به این مجموعه ایجاد کرده و عشق شایستهی آن را احیا کند.
PROTOTYPE
در میانهی نسل هفتم کنسولها، زمانی که بهنظر میرسید همهچیز به بازیهای تیراندازی نظامی تبدیل شده باشد، استودیو Radical Entertainment، سازندهی بازیهای The Incredible Hulk: Ultimate Destruction و The Simpsons: Hit and Run، بازی PROTOTYPE را عرضه کرد. این بازی اکشن سومشخص در منهتن مدرن روایت میشود. داستان بازی دربارهی الکس مرسر است، فردی که حافظهاش را از دست داده و توانایی تغییر شکل از طریق جذب افراد اطراف خود را دارد.
در دنبالهی بازی، الکس از قهرمان به ضدقهرمان تبدیل میشود و شخصیت جدیدی وارد ماجرا شده و بهدنبال انتقام از او است. بازی با زمینهچینی برای نسخهی سوم به پایان میرسد، اما اکتیویژن گزارش داد که این مجموعه نتوانسته مخاطب تجاری گستردهای پیدا کند. استودیوی رادیکال کوچک شد و اعضای تیم در بخشهای مختلف اکتیویژن پراکنده شدند. با وجود این، PROTOTYPE بهخاطر اکشن هیجانانگیز و امکان تخریب ساختمانهایش لذتبخش بود و داستانی به سبک فیلمهای درجهی B ارائه میداد که بهشدت به سبک پرشور اکشن بازی میخورد. این سری شایسته است حداقل داستان خود را بهطور کامل به پایان برساند.
Left 4 Dead
دوگانهی زامبیهای شرکت Valve در سال ۲۰۰۸ هنگام عرضه به موفقیت بزرگی دست یافت. در آن زمان زامبیها بسیار محبوب بودند و تجربههای چندنفرهی آنلاین در حال ظهور بودند. این بازیها داستان را از طریق جزئیات پسزمینه و گفتوگوهای داخل بازی روایت میکردند. اگر بازیکنان میخواستند بدون درگیرشدن در داستان، یک بازی چهار نفره برای نابودی زامبیها داشته باشند، این بازی گزینهی مناسبی بود، اما داستان برای کسانی که علاقهمند بودند نیز وجود داشت.
بازی حالت چندنفرهی چهار در برابر چهار داشت؛ یک تیم نقش بازماندگان و تیم دیگر نقش زامبیهای ویژه را ایفا میکردند. این بازی یک سیستم هوش مصنوعی به نام “Director” داشت که براساس عملکرد بازیکنان، چالشها را تنظیم میکرد یا به آنها استراحت میداد. این سیستم مسیرهای کمپینها را تغییر میداد تا تجربهی بازیکنان را تازه و قابلیت تکرارپذیری بازی را حفظ کند. بازیکنان سالهاست که خواستار نسخهی سوم این مجموعه هستند؛ در حدی که این خواسته به یک شوخی در کنار فرنچایز Half-Life تبدیل شده است، که آن هم هرگز نسخهی سوم خود را دریافت نکرده است.
Lost Planet
لاست پلنت که ابتدا برای ایکسباکس ۳۶۰ عرضه شد و سپس به پلیاستیشن ۳ و کامپیوتر راه یافت، یک بازی تیراندازی سومشخص در دنیایی یخی است که بشریت بدون مادهای به نام T-ENG که از سیاره و موجودات بومی آن برداشت میشود، نمیتواند زنده بماند.
این بازی پیامهای قوی دربارهی تغییرات اقلیمی، مسائل مداوم جنگ میان انسانها و مشکل آلودگی ارائه میدهد. هر نسخه از بازی داستان شخصیتهای مختلفی را دنبال میکند و مکانیکهای بقا همچون استفاده از لباسهای مکانیکی، مبارزه با دشمنان بزرگتر و جمعآوری T-ENG برای حفظ سلامتی در آن نقش کلیدی دارند. آخرین نسخهی این بازی در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و پروژهی ساخت فیلمی اقتباسی از آن نیز در سال ۲۰۱۴ لغو شد. با توجه به مرتبطبودن مضامین این مجموعه، ازجمله تغییرات اقلیمی و بحران منابع انرژی، Lost Planet همچنان شایستهی بازنگری و احیا است.
True Crime
سری بازیهای ترو کرایم همواره بهعنوان «نسخهای از GTA از دید پلیس» شناخته شدهاند و این توصیف چندان هم اشتباه نیست. یک بازی اکشن سومشخص با دنیای باز که بر رانندگی و تیراندازی تمرکز دارد، بهراحتی یادآور GTA است. اما ترو کرایم فراتر از این بود. این بازی بازیکنان را به دنیای زیرزمینی جرم و جنایت بهعنوان یک کارآگاه پلیس لسآنجلس میبرد. مکانیکهای رانندگی شامل رانندگی با حرکات نمایشی و تیراندازی بود که کاملا با GTA متفاوت بود. مبارزات بدون سلاح بازی، هنرهای رزمی فوقالعادهای را ارائه میداد و امکان شکست در مأموریتها بدون توقف داستان اصلی، با نسخههای جایگزین کاتسینها بر اساس شکست بازیکن همراه بود.
نسخهای که در نیویورک جریان داشت، به اندازه بازی اصلی موفق نبود و این مجموعه تا زمان معرفی True Crime Hong Kong و عرضهی آن بهعنوان اسلیپینگ داگز (Sleeping Dogs) در حالت تعلیق باقی ماند. برای طرفداران سینمای اکشن آسیایی، بازیهای اصلی این سری، از جمله True Crime: Streets of L.A. و Sleeping Dogs، تجربهای واقعی از بازی کردن در فضای فیلمهای محبوبشان ارائه میداد. برای گیمرها نیز این بازیها یک تجربهی پر از هیجان و اکشن محسوب میشدند.
F.E.A.R
First Encounter Assault Recon، که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد، یک بازی تیراندازی اولشخص بود که داستان یک گروه ویژه از ارتش آمریکا را روایت میکرد که با وقایع ماوراءالطبیعی روبهرو میشدند. بازی اصلی بسیار مورد استقبال قرار گرفت و تجربهای واقعاً ترسناک برای بازیکنان فراهم کرد. بازی دوم نیز تجربهای مشابه ارائه داد و به تعادل خوبی بین یک تیراندازی اکشن و یک بازی ترسناک دست یافت. دو بستهی الحاقی برای بازی اصلی منتشر شد که بهدلیل اتفاقات نسخه دوم دیگر بخشی از روایت اصلی (canon) نیستند. بازی سوم سری تغییرات شدیدی نسبت به دو نسخهی اول داشت و نتوانست انتظارات تجاری را برآورده کند. از آن زمان، این سری در حالت تعلیق قرار گرفته است.
بازیهای F.E.A.R بهشدت از فیلمهای ترسناک الهام گرفتهاند. بازی اول تأثیرات زیادی از سینمای وحشت ژاپن داشت و بازی دوم بیشتر از ژانر وحشت غربی و اروپایی الهام گرفته بود. ترکیب این سبکها یک تجربهی ترسناک و هیجانانگیز ایجاد کرد که تاکنون در دیگر بازیهای تیراندازی ترسناک مشابه نشده است. با رونق اخیر بازیهای ترسناک، اکنون زمان مناسبی برای بازگشت F.E.A.R است.
Jet Moto
جت موتو یک بازی مسابقهای آیندهنگر بود که از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ بر روی پلیاستیشن محبوبیت یافت. این بازی مسابقهای آرکید با موتورهای هاور و اکشن سریع، در دورهای عرضه شد که بازار پر از بازیهای مسابقهای آرکید بود. هر نسخهی جت موتو موفقیتهای مالی و انتقادی خوبی به دست آورد، اما هرگز به محبوبیت عناوینی مثل تویستد متال (Twisted Metal) نرسید.
چشمانداز بازیهای مسابقهای امروزی تغییر زیادی کرده است و گزینههای آرکیدگونهی زیادی برای بازیکنان مدرن وجود ندارد. موفقترین بازیهای مسابقهای حال حاضر شامل سری فورزا و عناوین شبیهسازی مثل iRacing هستند که بیشتر بر واقعگرایی تمرکز دارند تا لذت خالص از مسابقه. جت موتو عنوانی است که بسیاری آن را با خاطرات خوش به یاد میآورند و با موفقیت بازسازیهایی مثل Crash Team Racing Nitro-Fueled، اکنون زمان مناسبی برای احیای این فرنچایز به نظر میرسد.
The Getaway
این بازی بهشدت از فیلمهای گانگستری بریتانیایی الهام گرفته بود که در دهه ۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ میلادی محبوبیت زیادی داشتند. برای وفاداری به الهامات سینمایی خود، بازی هیچ عنصر HUD (رابط کاربری روی صفحه) نداشت. این امر به غوطهور شدن بازیکنان در تجربهی داستانی کمک میکرد. از سوی دیگر، نبود نشانگر هدفگیری، نقشه درونبازی و نیاز به دنبالکردن چراغهای راهنما در خودروها، برای رسیدن به مقصد، برخی بازیکنان را دچار مشکل کرد.
برخی از این مشکلات در دنبالهی بازی، The Getaway: Black Monday که آخرین بازی اصلی این سری بود، برطرف شد. یک نسخهی فرعی در سال ۲۰۰۶ به نام Gangs of London عرضه شد که بعدها الهامبخش ساخت سریال تلویزیونی در سال ۲۰۲۰ شد. این سری هنگام عرضه بهطور کلی مورد توجه قرار گرفت و در سالهای اخیر محبوبیت بیشتری پیدا کرده است. بسیاری از طرفداران خواستار بازسازی یا پورت این بازی برای کنسولهای مدرن هستند.
Tenchu: Stealth Assassins
سری تنچو، یک فرنچایز پیشگام در سبک مخفیکاری و اکشن، در سال ۱۹۹۸ بر روی پلیاستیشن آغاز شد و با بازی Tenchu: Shadow Assassins بر روی پلیاستیشن قابلحمل در سال ۲۰۰۹ به پایان رسید. در طول عمر خود، این سری چندین بار ناشر عوض کرد و آخرین نسخهی اصلی کنسولی آن توسط استودیو FromSoftware، سازندهی سری Dark Souls، توسعه یافت. جالب اینجاست که Sekiro: Shadows Die Twice، که توسط همین استودیو ساخته شد، ابتدا قرار بود بهعنوان یک بازی جدید از سری تنچو عرضه شود، اما در نهایت به اثری مستقل تبدیل شد.
در سالهای اخیر، بازیهای بزرگ مبتنی بر مخفیکاری کاهش یافتهاند و فرنچایزهایی مانند اساسینز کرید بیشتر به سمت گیمپلی اکشن متمایل شدهاند. احیای سری Tenchu میتواند تجربهای ویژه برای طرفداران این سبک ارائه کند و ماجراجویی نینجایی تازهای به طرفداران گوست آو سوشیما و اساسینز کرید ارائه دهد.