پاشنه آشیل دولت ترامپ در مواجهه با ایران؟
فرارو- “دیوید سنجر”؛ تحلیلگر نشریه “نیویورک تایمز” در حوزههای امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا.
به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز؛ دونالد ترامپ در دوره جدید حضورش در قدرت، با نسخهای از ایران رو به رو خواهد بود که تفاوتهای زیادی با گذشته دارد. اساسا به همین دلیل هم است که بسیاری در آمریکا به این سوال میپردازند که دولت ترامپ باید چه رویکردی را در قبال تهران اتخاذ کند؟ آیا باید آغوش خود را برای گفتوگو با ایران باز کند یا حملاتی آشکار و پنهان را علیه تاسیسات اتمی ایران سازماندهی کند. حملاتی که میتوانند توسط اسرائیل نیز انجام شوند.
در این رابطه، برخی معتقدند که ترامپ باید نوعی از دیپلماسی قهری و اجباری را در قبال ایران در پیش گیرد که در قالب آن، تهران یا باید مذاکره کند، و یا با تبعات عدم مذاکره رو به رو خواهد شد. جیک سالیوان مشاور امنیت دولت بایدن اخیرا در یک موضع گیری، ضرورتِ روشن شدن هر چه سریعتر رویکرد ترامپ در رابطه با ایران را به وی یادآور شده است. او به فرید زکریا مجری سرشناس شبکه سی ان ان گفته است که “با توجه به شرایط منطقه غرب آسیا، هیچ بعید نیست که صداهایی در داخل ایران این مساله را خاطر نشان کنند که بهتر است ایران به سمت دستیابی به تسلیحات اتمی حرکت کند”.
سالیوان به این مساله نیز اشاره کرده که تهدیدات مرتبط با برنامه اتمی ایران را با تیم امنیت ملی ترامپ و البته اسرائیلیها در میان گذاشته است. مقامهای ارشد حوزه امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا در مدت اخیر بارها و بارها در موضعگیریهای خود از احتمال وقوع تحولات قابل توجه با محوریت پرونده اتمی ایران خبر دادهاند. این قبیل موضع گیریها با توجه به مواضع اخیر مقامهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اینکه ایران سرعت غنی سازی اورانیوم خود در سطحی که برای تولید بمب اتمی کافی است را افزایش داده، تشدید شدهاند.
مسعود پزشکیان رئیس جمهور جدید ایران و دونالد ترامپ، تمایل خود را به احیای مذاکرات هستهای نشان دادهاند. اگرچه هیچکدام صحبتی در مورد شرایط و چهارچوبهای یک توافق تازه نداشتهاند. با این حال، هر دو رهبر سیاسی میدانند که معادلات نظامی و امنیتی در غرب آسیا تا حدی تغییر کردهاند. از این رو، در شرایطی که وضعیت دیپلماسی مبهم است، احتمال حمله پیشدستانه نیز ضعیف است.
دستیاران دونالد ترامپ در موضع گیریهای عمومی خود وعده احیای کارزار فشارحداکثری علیه ایران را دادهاند. کارزاری که معطوف به قطع درآمدهای نفتی ایران از طریق فروش عمده نفت به چین است. چینیها اصلیترین خریداران نفت ایران هستند. مایک والتز، مشاور امنیت ملی منصوبِ ترامپ در موضع گیری به صراحت گفته است که ترامپ در دوره جدید حضورش در قدرت، قصد دارد تمرکز بیشتری را معطوف به ایران کند. وی مدعی شده است: “فشار حداکثری نه تنها به استقرار ثبات در خاورمیانه کمک میکند بلکه به ایجاد ثبات در قالب جنگ اوکراین نیز کمک میکند”.
مقامهای اسرائیلی اکنون به طور آشکار و پنهان به این نکته اشاره دارند که آمریکا باید از موقعیت کنونی در رابطه با ایران استفاده کند. به عنوان مثال، یوآف گالانت وزیر جنگ سابق اسرائیل در موضع گیری گفته است که یک پنجره فرصت محدود جهت اقدام علیه ایران قبل از اینکه این کشور گامهای نهایی را در زمینه تولید تسلیحات اتمی بر دارد، وجود دارد.
“اریک ادِلمن” یکی از مقامهای ارشد دفاعی در دولت جورج بوش نیز به ترامپ پیشنهاد داده که یا ایران را وادار کند که توانمندیهای هستهای خود را از طریق مذاکره کنار بگذارد و از مزایای رفع تحریمها علیه خود سود ببرد یا اینکه دستورکار حمله مستقیم به تاسیسات اتمی ایران را مورد توجه داشته باشد. وی تاکید میکند که اگر فشار اقتصادی و سیاسی در کنار افزایش تهدیدات نظامی علیه ایران اوج بگیرد، امکان دارد که در نهایت بتواند ایران را در مسیری قرار داهد که مطلوب آمریکا است.
بحرانی که ترامپ به اوجگیری آن کمک کرد
ترامپ اکنون میراثبرِ وضعیتی درقالب معادله اتمی ایران است که خود در ایجاد آن سهم داشته است. ایران در قالب توافق برجام که در سال ۲۰۱۵ منعقد شد، محدودیتهای قابل توحهی را بر برنامه اتمی خود وضع کرد با این حال، ترامپ از همان زمانِ دولت نخست خود در سال ۲۰۱۶ کارزاری به راه انداخت و تاکید داشت که برجام یک فاجعه بزرگ برای آمریکا است. در سال ۲۰۱۸ او رسما آمریکا را از این توافق بیرون کشید. تصور او این بود که ایران تحت فشارهای اقتصادی به یک توافق بزرگتر تن خواهد داد با این حال، چنین نشد. اقدامات دولت بایدن برای حصول یک توافق تازه با ایران نیز به شکست ختم شدند.
بر اساس دادههای اطلاعاتی که اخیرا در اختیار کنگره آمریکا قرار گرفته است، ایران اکنون اورانیوم کافی برای تولید تسلیحات اتمی در اختیار دارد. روندی که از زمان خروج دولت ترامپ از برجام سرعت گرفته است. رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی اخیرا در موضع گیری گفته است که ایران بر شدت فعالیتهای خود جهت تقویت ذخایر اورانیوم غنی شده ۶۰ درصدیاش افزوده است. این سطح از غنیسازی اندکی کمتر از اورانیوم غنی شده ۹۰ درصدی است که برای تولید بمب اتمی لازم است.
آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در ماه جولای گذشته در موضع گیری اعلام گرد که ایران تنها یک تا دو هفته با تولید اورانیوم غنیشده کافی جهت ساخت تسلیحات اتمی فاصله دارد. البلته که برخی تحلیلها حاکی از این هستند که تولید کلاهک اتمی که روی موشکهای بالستیک سوار میشود و بمب اتمی را به مقصد میرساند، زمان بیشتری از ایران خواهد گرفت. در ماههای گذشته همزمان با تشدید تنشها میان ایران و اسرائیل، برخی نخبگان سیاسی در ایران تاکید داشتهاند که ایران به سطح بالاتری از بازدارندگی نیاز دارد.
چالشهای راهکار نظامی
اسرائیل و آمریکا اغلب دوشادوش یکدیگر برای کُند کردن روند پیشرفتهای اتمی ایران گام برداشتهاند. در این رابطه آنها با استفاده از حملات سایبری هدفمند به دنبال تخریب سانتریفیوژهای فعال ایرانی بودهاند. با این حال، نتایج مطلوب حاصل نشدهاند و همین مساله نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل را واداشته تا مدام از استفاده از اهرم نظامی برای نابود کردن تاسیسات اتمی ایران صحبت کند. با این حال، وی در این رابطه با موانع جدی نیز رو به رو است. به عنوان مثال، آمریکاییها مدام میگویند که یک حمله به برنامه اتمی ایران میتواند به زیرزمینیِ شدن بیش از پیش آن کمک کند.
نکته واضح این است که حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران بدون کمک دولت ترامپ نمیتواند راه به جایی برد. دولت بایدن حاضر نشد این مجوز را به نتانیاهو بدهد و با اسرائیل همکاری داشته باشد.
اسرائیل برای حمله به تاسیسات اتمی مستحکمِ زیرزمینی ایران در فردو نیاز به بمبهای سنگرشکن ۳۰ هزار پوندی دارد. بمبهایی که بزرگترین بمب هابی سنگرشکن جهان هستند. این بمبها برای عملیاتی شدن و پرتاب بر سر اهداف مد نظر خود نیاز به بمب افکنهای بی۲ دارند. ترامپ باید مجوز در اختیار قرار دادن این بمب افکنها به اسرائیل را صادر کند.
در عین حال، تاسیسات اتمی ایران در استان اصفهان این کشور نیز در زیرِ زمین قرار دارد و تخمین زده میشود که مهندسان و دانشمندان هستهای و البته ذخایره اورانیوم غنی شده ایران در آنجا حضور داشته باشند. افرادی نظیر مارک روبیو گزینه پیشنهادی ترامپ برای وزارت خارجه آمریکا به شدت ضدایرانی هستند و سالها علیه توافق اتمی برجام موضع گیری و اقدام کردهاند. با این حال، جی دی ونس معاون اول ترامپ مواضع محتاطانهای را اتخاذ میکند و تاکید دارد که آمریکا باید از جنگهای فرسایشی و بیانتها در خاورمیانه فاصله بگیرد.
دونالد ترامپ نسبت به طرح ایدههای مختلف جهت حمله به ایران در دوره پیشین حضورش در قدرت بیاعتنا بود.
شکل و شمایل یک توافق جدید
بسیار محتمل است که ترامپ در ابتدای کار خود نمایشی از قدرت را در رابطه با ایران ارائه کند و سپس وارد مذاکرات با این کشور شود. این همان رویکردی است که افرادی نظیر ادِلمن آن را دیپلماسی قهری و توام با اجبار توصیف میکنند. با این حال، واقعیت این است که هدایت ایران به سمت یک توافق جدید ورای آنچه در برجام گجنجانده شده بود، دستورکار بسیار سختی است. بر طبق برجام، ایران ۹۷ درصد از ذخیره اوراینوم غنی شده خود را به خارج از خاک خود فرستاد (به روسیه ارسال کرد) و آن را به این کشور فروخت و سالها پیشرفتهای خود در زمینه استقرار سانتریفیوژهای نسل جدید در تاسیسات اتمی اش را معلق کرد. خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، ایران را به سمت مستقر کردن سانتریفیوژهای نسل جدید در تاسیسات اتمیاش سوق دارد.
ترامپ با احیای فشارهای اقتصادی علیه ایران کار را شروع میکند هر چند که این شیوه تاکنون راهگشا نبوده است. برخی مقامهای دولت جدید ترامپ معتقدند که آمریکا تا جای ممکن باید به دنبال ناوگان تجارت نفت ایران روی آبهای دریاهای مختلف برود و سعی در فلج کردن آنها داشته باشد. با این حال، دیپلماسی قهری دولت ترامپ سعی دارد این پیام را به تهران بفرستد که یا باید دیپلماسی را انتخاب کند یا اعمال زور علیه خود. بعید نیست ایران یک عقب نشینی تاکتیکی انجام دهد با این حال، تهران هیچگاه مایل نبوده تا تاسیسات اتمی خود را به کل تعطیل کند. البته که مشخص نیست ترامپ تا چه حد مایل به ریسک کردن در پرونده ایران برای دستیابی به اهداف مطلوب خود است.