کریم باقری؛ آقای ناظمی که تاکتیسین شد
کریم باقری اسمی نیست که به این سادگیها در فوتبال ایران فراموش شود. او یکی از اسطورههای همین فوتبال کمستاره است که همچنان علاوه بر شهرت، محبوبیت خودش را نزد هواداران حفظ کرده است. باقری زننده بیشترین گل تاریخ تیم ملی فوتبال ایران در بین هافبکهاست و چهبسا اگر تصمیم به خداحافظی زودهنگامش از تیم ملی نبود، همچنان برای مهاجمان امروزی، رسیدن به رکورد او باورنکردنی نشان میداد.
البته وقتی قرار است از دوران حرفهای باقری حرف زد، باید به پرسپولیس هم رجوع کرد؛ باشگاهی که تبدیل به شناسنامه این هافبک قدیمی شده و حالا به اجبار، آنطور که خودش اذعان کرده، روی نیمکت این تیم به عنوان نفر اول کادر فنی نشسته است. سرخپوشان تهرانی پس از قطع همکاری با خوان کارلوس گاریدو اسپانیایی، بهطور موقت زمام امور را به دستان کریم باقری سپردهاند و امید زیادی دارند که او در ادامه مسیر نیز همین پست را تقبل کند. با وجود این، خواست باقری چیز دیگری است.
او میگوید پرسپولیس نیاز به سرمربی بزرگ دارد و این چیزی نیست که خودش داشته باشد. واضح است که او شکستهنفسی میکند، وگرنه کیست که نداند باقری با آنهمه تجربهای که از دوران بازی و دستیاری قریب به یک دهه اخیرش در دنیای فوتبال دارد، گزینه شایستهای است! کریم برای فوتبال ایران پس از خداحافظی از دنیای فوتبال بهعنوان بازیکن، مرد شماره دو بوده است. او در همین پرسپولیس تجربه همکاری با علی دایی، برانکو ایوانکوویچ، گابریل کالدرون و یحیی گلمحمدی را داشته و دست بر قضا یکی از ارکان موفقیت این تیم در دهه اخیر به شمار میرود. تازه این موارد منهای تجربه دستیاری او در تیم ملی و همکاری با دراگان اسکوچیچ است که آنجا هم رزومه درخوری را ثبت کرد.
او، اما به واسطه اتفاقات اجتماعی که یکی، دو سال اخیر در ایران رخ داد، بنا بر توصیه نهادهای بالاتر (این موردی است که خود باقری به آن اعتراف کرده) از پرسپولیس کنار گذاشته شد؛ اما بعدها دوباره زمینه بازگشت و حضورش در پرسپولیس فراهم شد. بازگشت دوباره کریم باقری به پرسپولیس، مصادف با روزهایی بود که این تیم با خوان کارلوس گاریدو قرارداد منعقد کرده بود. پرسپولیسیها دوست داشتند مهره محبوب نیمکت را در این عصر نیز در کادر فنی ببینند، ولی همکاری باقری با گاریدو، با توجه به نتایجی که این مرد اسپانیایی به دست آورد، چندان طولانی نشد. گاریدو در پایان هفته سیزدهم به همکاریاش با پرسپولیس پایان داد تا کریم باقری برای دو بازی، یعنی تا شروع نیمفصل، جای او را روی نیمکت این تیم بگیرد.
درباره عصر جدید کریم باقری در دنیای فوتبال حرفوحدیث کم نبود. بودند افرادی که او را شماتت کرده و از این میگفتند که فقط پول میگیرد تا روی نیمکت بنشیند. البته عدهای دیگر هم کریم باقری را در نقش آقای ناظم پرسپولیس و در مقطعی تیم ملی توصیف میکردند. از این میگفتند که او به واسطه کاریزمایی که دارد، مسئول کنترلکردن ستارههای بعضا شاکی خواهد بود که ممکن است رفتارشان روی روند رو به جلوی تیم اثر منفی بگذارد. سیلیهای هشدارآمیز گاه و بیگاه کریم باقری به صورت بازیکنان برای دادن شوک به آنها، دستمایهای برای همین نوع از تفکرات بود که باقری را نه یک مربی، بلکه یک ناظم توصیف میکردند.
کریم ولی هر بار بیتفاوت به چنین شایعاتی، از کنار آنها عبور میکرد. بااینحال، باقری در همین بازی اخیر پرسپولیس نشان داد که حقش در دنیای مربیگری فراتر از شایعاتی است که دربارهاش رواج پیدا کرده. شاید بسیاری اینطور نتیجهگیری کنند که با یک بازی نباید درباره دانش فنی کریم باقری اظهارنظر کرد، ولی واقعیت این است که پرسپولیسِ کریم باقری، در دیدار با خیبر خرمآباد، آنقدر تفاوت داشت که بتوان از سبک خاص این مربی ایرانی در این حوزه سخن گفت. کریم، پرسپولیس ناآماده به لحاظ روحی را با ایجاد تغییر در سیستم، روانه میدان کرد.
او بالاخره این تیم را ۲-۴-۴ به زمین فرستاد تا نشان دهد بازی با دو مهاجم تخصصی، همان چیزی است که باقری برای پرسپولیس، ولو در نسخه موقتش، در نظر دارد. این سیستم بهخوبی جواب داد. درست است که نقصهایی هم داشت، ولی همین که برای اولین بار در این فصل هر دو مهاجم پرسپولیس گلهای این تیم را زدند، نشان از یک تغییر بزرگ است. بدون در نظر گرفتن ضعف پابرجامانده در خط دفاعی این تیم، تغییرات کریم باقری در خط هافبک و استفاده از یک هافبک دفاعی هم موضوعی درخور توجه بود. عمده تغییر او در بازتعریف نقش وینگرهای پرسپولیس بود که با استفاده از یاسین سلمانی و اوستون اورونوف و درخواست از آنها برای حرکت عرضی و ایجاد موقعیت برای مهاجمان، شانس گلزنی این تیم را بهطور مشهود افزایش داد.
واقعیت این است که اگر مهاجمان پرسپولیس به لحاظ روحی شرایط مساعدتری داشتند، کریم میتوانست اولین تجربه مربیگریاش را با یک برد پرگل به پایان برساند. او در همین تکبازی نشان داد که وصله ناظم بودن به او نمیچسبد و بیش از هر زمان دیگری تبدیل به یک تاکتیسین شده که بلد است چطور از داشتههای تهاجمیاش برای ارائه یک بازی تماشاگرپسند استفاده کند. واضح است که این موضوع به معنای کاملبودن کریم باقری و تواناییهای فنی در عرصه مربیگری او نیست. همچنان روشن است که باز هم نباید با یک بازی از کریم باقری در این پست جدید بت ساخت، ولی آنچه از همه این موارد واضحتر است، این است که همین بازی پاسخ به تفکراتی بود که او را یک ناظم و نه یک مربی کاربلد برمیشمردند. او احتمالا همانطور که خودش گفته، فقط در یک بازی دیگر بهعنوان سرمربی پرسپولیس روی نیمکت مینشیند و در ادامه اگر اتفاق خاصتری رخ ندهد، همچنان بهعنوان دستیار سرمربی جدید پرسپولیس فعالیت خواهد کرد.
اگر چنین شود، یعنی حضورش در پرسپولیس ادامهدار باشد، مشخص است که کارنامهاش از چیزی که باید هم فربهتر میشود. بازخوانی کارنامه کریم باقری نشان میدهد او در قامت مربی توانسته همراه سرخها، شش قهرمانی در لیگ برتر، پنج قهرمانی در سوپرجام، دو قهرمانی در جام حذفی و دو نایبقهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا را به دست آورد و جزء پرافتخارترین اسطورههای باشگاه پرسپولیس محسوب میشود. جالب آنکه او در دوران بازی خود هم همراه تیم پرسپولیس دو قهرمانی در لیگ برتر و یک قهرمانی در جام حذفی را تجربه کرد.