متن تنهایی احساسی عاشقانه ( 45 متن درباره تنها شدن و حس تنهایی )
تنهایی برای بسیاری یک انتخاب و برای بسیاری یک تقدیر است. متون بسیاری درباره تنهایی نوشته شده است و به جرئت میتوان گفت “تنهایی” یکی از پُر موضوعترینهای جهان است و نه تنها نویسندان و شاعران بلکه فلاسفه نیز درباره تنهایی نوشتهای زیادی دارند. در ادامه این متون را به صورت گلچین برای شما دوستان قرار خواهیم داد. پس با ما باشید.
متنهای زیبا درباره تنهایی
تنهایی خطرناک است، اعتیادآور است. وقتی متوجه شدید که چقدر آرامش در آن وجود دارد، دیگر دلتان نمیخواهد با دیگران باشید.
#یونگ
آدم که ضعیف باشد تاب تنهایی ندارد، هرچه دارید به او بدهید خودش برمیگردد و همه را در دستتان میگذارد. به یک آدم ضعیف آزادی دهید، خودش آن را دست بسته برایتان پس میآورد.
بانوی میزبان
فئودور داستایفسکی
افرادی که از تنهایی وحشت دارند، معمولا میکوشند این وحشت را از طریق یک شیوهی بین فردی تسکین دهند.
آنها نیازمند حضور دیگرانند تا هستی خود را به اثبات برسانند. آرزو دارند توسط دیگران بلعیده شوند یا آنکه میخواهند دیگران را ببلعند تا درماندگی ناشی از تنهاییشان را فرو بنشانند. در پیِ روابط متعدد هستند.
فردی که در حال غرق شدن در اضطراب تنهاییست، مأيوسانه به هر رابطهای چنگ میزند. این دست انداختن به سوی هر رابطه، چیزی نیست که او بخواهد، بلکه از سر ناچاری چنین میکند. و رابطهی حاصل از چنین شرایطی برای ادامهی بقاست نه برای دستیابی به رشد و تکامل!
#اروین_یالوم
راستی لذت تنها بودن را چشیدهای؟
قدم زدنِ تنها ، دراز کشیدنِ تنها توی آفتاب؟
چه لذتِ بزرگی است برای یک موجود عذاب کشیده، برای قلب و سر!
منظورم را میفهمی؟
آیا تا به حال مسافت زیادی را تنها قدم زدهای؟
قابلیتِ لذت بردن از آن، دلالت بر مقدارِ زیادی فلاکتِ گذشته و نیز لذتهای گذشته دارد.
وقتی پسربچه بودم خیلی تنها میماندم؛ اما آنها بیشتر به زورِ شرایط بود نه به انتخابِ خودم.
اما حالا، با شتاب به طرفِ تنهایی میروم، همانطور که رودخانهها با شتاب به سویِ دریا سرازیر میشوند.
#فرانتس_کافکا
به هر آنچه که ما را به برخی انسانها وابسته میکند نام عشق ندهیم.
گاهی عادت، گاهی منفعت طلبی، گاهی دلسوزی و گاهی تنهایی و…
میتواند ما را با توهم عشق فریب دهد.
#آلبرکامو
متن تنهایی عاشقانه
تنهایی
چیزهای زیادی به انسان می آموزد
اما تو نرو
بگذار نادان بمانم.
ناظم حکمت
به تنهایی عادت کرده ام اما
کاهی عمیقا دلم می خواهد عزیز دل کسی باشم…!!
دشمنان نیستند که انسان را محکوم
به تنهایی می کنند، دوستان اند!
اتاقی دارم
که تنهایی ام را کافی نیست
تنهاییم لبریز هیاهو و همهمه است…
لبریز رنگ و عطر اندوه …
#شيركو_بيكس
من به تنهایی معتاد بودم
اگر هرروز کمی با خودم خَلوت نمیکردم مثل این بود که ضعیفتر میشدم، چیزی نبود که به آن افتخار کنم اما وابستهاَش شده بودم، تاریکیِ داخل اتاق، برایم مثل نورِ آفتاب بود.
-چارلز بوکوفسکی
«در سراسر این مسیر، چیزی به جز سرما، مرگ و تنهایی نیست.»
دیالوگی از توت فرنگی های وحشی، اثر اگزیستانسیالیستی برگمان بزرگ
مطلب مشابه: متن دریا و جملات احساسی زیبا (اشعار و جملات بسیار زیبا درباره دریا)
کسی را از خوب بودن خسته نکنیم …!
خدا نکند انسانی از خوب بودنش خسته بشود،
خدا نکند آدمی بشود که مهربانیش هربار نگران و آزرده خاطرش کرده،
چرا که آن وقت است که می ماند بلاتکلیف،
نه بد بودن را بلد است و نه توان خوب ماندنش است.
آن وقت است که میگریزد؟
هجرت از دنیای آدم ها به خلوتی که درونش پوچ پوچ است،
سکوتی که قالبش تنهایی است که خودخواسته نبوده، که لذت بخش نیست…
آدم ها را از خوب بودنشان خسته نکنیم …
بالا رفتن سن حتمی است …
اما اینکه روح تو پیر شود
بستگی به خودت دارد !
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺑﺰﻥ …
ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ ﭼﺎﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻧﺖ ﺑﻨﻮﺵ …
ﻣﺒﺎﺩﺍ ! ﻣبادا …
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﮒ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ دوست من…
پایان آدمیزاد
نه از دست دادن معشوق است…
نه رفتن یار…
نه تنهایی…
هیچکدام پایان آدمی نیست!!!
آدمی آن هنگام تمام میشود که دلش پیر شود…
من
برای ماندنت جان دادهام
تو برای رفتنم
نذر کردهای…
مطلب مشابه: متن بارانی غمگین و احساسی (قشنگ ترین متن های غم انگیز بارانی)
متن کوتاه درباره حس تنهایی
خداوندا اگر جایی
دلی بیتاب دلدار است…
نمیدانم چطور
خودت پا در میانی کن…
در زنامهای زندگی میکنیم
که اگر کسی بگوید تنها هستم با تعجب و گاهی هم تحقیر سرهای زیادی به سمتش خم میشود…
چرا؟!
انقدر عجیب است دیدن انسانی که ارزش خودش را بالاتر از بودنهای موقت و عشقهای دروغی میداند؟!
قلبم مدتهاست گرفتار یک سکوت بیپایان است…
من از نسلی هستم که
مهمترین حرفهای خود را بر تنهاییاش هک کرده است…
ما به هم نمیرسیم
اما بهترین غریبهات میمانم
که تو را همیشه دوست خواهد داشت…
بهتره آدم کسی رو نداشته باشه و تنها باشه
تا کسی رو داشته باشه و تنها باشه
کسی که تنهایی رو قبول کرده
دیگه منتظر اومدن کسی نیست…
بماند که ندارمت…
بماند که هنوز دلم برایت تنگ است
بماند که تکهای از تو در من مانده است
بماند که شبها بیقرارت میشوم
بماند که هنوز دلم میخواهدت
بماند که بی تو فقط زندهام
بماند که هنوز وقتی باران میبارد صدایت در گوشم میپیچد
بماند که نیستی تا آرامم کنی
بماند که نمیتوانم از ذهنم بیرونت کنم
همه ی اینها بماند در دلم
در تنهایی من تو فقط خوب باش، همین کافی است…
از تنها بودنم راضی نیستم
ولی خوشحالم با خیلیا نیستم
بر تنهایی خویش سجده میکنم
وقتی میبینم انسانها
چه بیوفایند و
در مواقع سختی و نیاز
چطور تنهایت میگذارند
گاهی باید دور خودت یک دیوار تنهایی بکشی
نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی
بلکه برای اینکه ببینی چه کسی برای دیدنت
دیوار را خراب میکند
مطلب مشابه: متن درباره خیابان با جملات زیبا ( جملات احساسی درباره عشق و خیابان )
عکس نوشته حس تنهایی
اگر یک روز از من بپرسند:
قویترین زنان دنیا چه کسانی هستند؟
جواب میدهم:
زنانی که تنهایی را یاد گرفتهاند
به تنهایی عادت کن
و در این دنیا به هیچکس وابسته نباش!
حتی سایهات
هنگام تاریکی تو را ترک میکند
تنهایی را باید با خط بریل نوشت
چون فقط نوشتن آن کافی نیست
باید لمسش کرد
من و تنهایی با یکدیگر انس گرفتهایم
به همدیگر عادت کردهایم
و از دوستی با هم لذت میبریم
تنهایی دوست داشتنی نیست
اما خواستنیتر از تمام
«دوستت دارم»های مسموم است
مگر تا کجا
میتوانی به دلت بگویی:
ببخشید که باورم شد؟
تنها که باشی، همیشه آنلاینی
مطلب مشابه: متن غروب غمگین و شاد (عکس نوشته و متن های غروب دلنشین)
به تنهایی عادت کردم
اما گاهی اوقات عمیقاً دلم میخواهد
من هم عزیز دل کسی باشم
تنهایی
نتیجه توافقهای بیقید و شرط
من با خودم است
آدمها به همان سرعت که آمدهاند، میروند
تنهاییات را محکم بچسب
اینجا کسی
به زانوهای در آغوش کشیدهات
حسادت نمیکند
هرگز نگذارید
تنهایی
شما را به آغوش کسی بسپارد که
میدانید به او متعلق نیستید
می دانی عشق یعنی چی؟
خیال نمی کنم بفهمی
هیچکس نمی داند من چه حالی دارم! هیچکس …
دلم از تنهایی می پوسید و دردهای ناگفتنی توی دلم تلمبار می شد.
آدم عاشق باشد و نتواند به کسی بگوید،غم انگیز نیست…؟
جمله و متن در مورد تنهایی
دنیا بدهکار من است
تمام صبحهایی را
که طعم تلخ چای را
تنهایی چشیدم
انگشتت را هر جای
نقشه خواستی بگذار
فرقی نمیکند
تنهایی من
عمیقترین جای جهان است
و انگشتان تو
هیچ وقت به عمق فاجعه پی نخواهند برد
«لیلا کردبچه»
گاهی
آدمها دلگیر و دلتنگ هستند
آرام با یک بغل تنهایی، کنج اتاقشان میخزند
گاهی
آدمها
تا اطلاع ثانوی تعطیل هستند
لطفاً بعداً مزاحم شوید
تنهایی
تمام سالهاییست
که به جای تو
کسی را دوست نداشتهام
همه در دنیا کسی را دارند برای خودشان:
خسرو و شیرین
لیلی و مجنون
ویس و رامین
تو و او
من و تنهایی
این روزها در خودم به دنبال کلیک راست میگردم
تا از خودم یک copy بگیرم و کنار خودم paste کنم
شاید از این تنهایی خلاص شدم
تنهایی هر روز صبح
از خواب بیدارم میکند
مرا در آغوش میگیرد و میگوید
چیزی نیست عزیزم، خواب بد دیدهای
با هم چای میخوریم
درد دل میکنیم
و داریم در کنار هم بزرگ میشویم
خانهام کوچک شده است برای تنهاییام
آیینه تنها دوست مشترک ماست
آدمها از آنچه که در آیینه میبینند، تنهاترند
هرجا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه
ای ترس تنهایی من، اینجا چراغی روشنه
«شعر روزبه بمانی با موضوع جدایی»………
تو رفتهای
و من از تنهایی
ککام هم نمیگزد دیگر
حالا باز هم بگو دروغ گفتن بلد نیستی
همین تو
که حتى فکرش را هم نمیکنى
میتوانى مرهم تنهایی یک نفر باشى
خودت را از او دریغ نکن
قویترینها بین ما کسانی هستند
که در تنهایی گریه میکنند
و دردی دارند که کسی درمان آن را نمیداند
کــآش فقـــط بودی…
وقتی بغـــض میکردم …
بغلــــم میکردی و میگفتی …
ببینــــم چِشــآتو …
منـــو نیگــــا کُن …
اگه گریــــه کنی قهر میکنــــم میرم!
تــو هم تلخ بودی
تلــــخ درست مثل قطرههای فلج اطفالی
که در کودکی به خوردم میدادند
غافل از اینکه این بار تلخی تــــو دلم را فلــــج کرد
به آینه نگاه میکنم بیست و هفت بار عکس خودم را قد میکشم!
و به اندازهی بیست و هفت سال کوچکتر میشوم!
گریهام میگیرد،گریه میکنم!
بزرگ که میشوم بغض تمام گریههایم را میخورد….
چقدر زود بزرگ شدم….
گرفته
جنگل تنهاییام را
درد در آغوش، بیا آتش بزن
قلب مرا از درد راحت کن …
چه رسم جالبی است !!!
محبتت را میگذارند پای احتیاجت …
صداقتت را میگذارند پای سادگیت …
سکوتت را میگذارند پای نفهمیت …
نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت …
و وفاداریت را پای بیکسیت …
و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بی کس و محتاج !!!
زیاد خوب نباش …
زیاد دم دست هم نباش …
زیاد که خوب باشی دل آدمها را میزنی …
آدمها این روزها عجیب به خوبی، به شیرینی، آلرژی پیدا کردهاند …
زیاد که باشی، زیادی میشوی …
تنهایی هیولای عجیبیست
روزهای هفته را می بلعد
غروب جمعه بالا میاورد…