دیوید لینچ در کارنامه هنری خودش توانسته آثار بسیار برجسته و درخشانی را به روی پرده سینماها بیاورد.
دیوید کیث لینچ در ۲۰ ژانویه سال ۱۹۴۶ میلادی در میسولا در ایالت مونتانا چشم به جهان گشود. پدر وی یک دانشمند پژوهشگر به نام دونالد والتون لینچ بود که برای وزارت کشاورزی آمریکا کار میکرد و مادرش نیز ادوینا سانی لینچ نام داشت که یک معلم خصوصی زبان انگلیسی بود. این در حالی است که پدربزرگها و مادربزرگهای مادری دیوید لینچ مهاجرانی اهل فنلاند و سوئد بودند که در قرن نوزدهم به ایالات متحده آمدند.
با توجه به شغل پدرش، دیوید لینچ و خانوادهاش به دفعات به مکانهای مختلف نقل مکان میکردند. او برادری به نام جان و خواهری به نام مارتا داشت. با وجود نقل مکانهای زیاد، دیوید لینچ با سهولت نسبی با این زندگی گذرا سازگار میشد و بعداً بیان کرده که بود هنگام شروع تحصیل در مدرسه جدید هیچ مشکلی برای پیدا کردن دوستان جدید نداشته است.
جوانی دیوید لینچ
دیوید لینچ از همان سنین کودکی به نقاشی و طراحی علاقه داشت و هنگامی که در ویرجینیا زندگی میکرد، جایی که پدر دوستش یک نقاش حرفهای بود، شیفته نقاشی شد و همین نیز او را به سمت دنبال کردن نقاشی بهعنوان یک مسیر شغلی سوق داد. با این حال، اولین فیلمی که او تماشا کرد، فیلم Wait till the Sun Shines, Nellie محصول سال ۱۹۵۲ بود.
دیوید لینچ در دبیرستان فرانسیس سی هاموند در الکساندریا مشغول به تحصیل بود ولی علاقه چندانی به مدرسه و درس نداشت اما در بین دانشآموزان از محبوبیت برخوردار بود و پس از ترک مدرسه تصمیم گرفت که در کالج نقاشی مشغول به تحصیل شود. او تحصیلاتش را در مدرسه هنر و طراحی کورکورن در واشنگتن شروع کرد و بعداً در سال ۱۹۶۴ میلادی نیز به مدرسه موزه هنرهای زیبا در بوستون رفت. با این حال، او پس از یک سال از این مدرسه رفت و تصمیم گرفت تا سه سال به اروپا گردی بپردازد. با این حال، او و دوستش فقط دو هفته در اروپا بودند و به آمریکا بازگشتند.
فیلم کوتاه The Alphabet
دیوید لینچ پس از بازگشت به آمریکا به آکادمی هنرهای زیبا در پنسیلوانیا رفت و در آنجا نیز با یک دانشجوی دیگر به نام پگی ریوی آشنا شد و در سال ۱۹۶۷ میلادی این دو با هم ازدواج کردند. در ادامه نیز دختر آنها به نام جنیفر به دنیا آمد و همین نیز سبب شد تا آنها به محلهای به نام فیرمونت بروند که سطح جرم و جنایت و فقر در آن بالا بود و به همین خاطر توانستند خانهای ارزان بخرند.
در این آکادمی، دیوید لینچ اولین فیلم کوتاه خودش به نام Six Men Getting Sick (Six Times) را ساخت. او برای ساخت این اثر حدود ۱۵۰ دلار هزینه کرد که در آن زمان، برای دیوید لینچ مبلغ زیادی بود ولی به خاطر این فیلم کوتاه خودش توانست در این آکادمی جایزه دریافت کند. دیوید لینچ با کمک یک دانشجوی ثروتمند که به او ۱۰۰۰ دلار داده بود، یک اثر کوتاه چهار دقیقهای به نام The Alphabet در سال ۱۹۶۸ میلادی ساخت که ترکیبی از لایو اکشن و انیمیشن بود و این فیلم نیز بازی همسر دیوید لینچ بود.
دیوید لینچ در ادامه با ارائه درخواست به مؤسسه فیلم آمریکا و همچنین ارسال فیلم کوتاه The Alphabet و همچنین فیلمنامه فیلم کوتاه جدیدش، توانست بودجه ۵۰۰۰ دلاری برای ساخت فیلم لایو اکشن The Grandmother را دریافت کند و این در حالی بود که در ادامه ۲۲۰۰ دلار دیگر نیز به وی داده شد. این فیلم با بازی آشنایان و دوستانش بود و در خانه خود دیوید لینچ فیلمبرداری شده بود.
فیلم Eraserhead
در سال ۱۹۷۰ میلادی، دیوید لینچ به همراه همسر و دخترش به لسآنجلس رفتند و او در آنجا شروع به تحصیل فیلمسازی در AFI Conservatory کرد. دیوید لینچ احساس کرد که در این آکادمی نظرات متعدد افراد پروژه او را تحت تأثیر زیادی قرار داده و حتی به همین خاطر نیز در نظر داشت تا از این آکادمی برود. با این حال، با صحبتهای مدیر آکادمی، او کارش را در فیلم جدیدی به نام Eraserhead شروع کرد.
این آکادمی مبلغ ۱۰۰۰۰ دلار را برای ساخت این پروژه جدید به دیوید لینچ داد و او به همراه دوستانش کار در این اثر را شروع کردند، اثری که فیلمنامه آن فقط ۲۱ صفحه داشت ولی در نهایت، ۸۹ دقیقه زمان داشت. با این حال، این بودجه برای تکمیل پروژه کافی نبود و همین نیز سبب شد تا او وام بگیرد و با پول خودش ادامهاش را بسازد. دیوید لینچ در حین ساخت این اثر از همسرش جدا شد و همین نیز سبب شد تا او تمام تمرکزش را روی این فیلم بگذارد. در سال ۱۹۷۷ میلادی نیز او با خواهر دوستش یعنی مری فیسک ازدواج کرد.
این پروژه برای چندین سال در دست توسعه و فیلمبرداری بود تا اینکه در نهایت در سال ۱۹۷۶ میلادی تکمیل شد و با اینکه دیوید لینچ قصد داشت آن را به جشنواره فیلم کن ببرد اما موفق نشد. این اثر در جشنواره فیلم لسآنجلس اکران شد و در ادامه در سال ۱۹۷۷ میلادی در اکرانهای نیمه شب به روی پرده سینماها آمد. این اثر در ادامه یکی از مهمترین فیلمهای اکران نیمه شب دهه هفتاد میلادی نام گرفت و استنلی کوبریک آن را یکی از فیلمهای مورد علاقه خودش معرفی کرد.
فیلم The Elephant Man
دیوید لینچ پس از اینکه متوجه شد که فرد سرمایهگذاری برای فیلمنامه جدیدش وجود ندارد، تصمیم گرفت تا فیلمنامهای از افراد دیگر را انتخاب کند و به هنگام شنیدن نام The Elephant Man این فیلمنامه را انتخاب کرد. فیلمنامه این اثر نوشته کریس د وور و اریک برگرن و بر اساس داستان واقعی جوزف مریک بود، مردی با ظاهری تغییر یافته که در لندن ویکتوریایی زندگی میکرد. این اثر سینمایی با بازی جان هورت و آنتونی هاپکینز بسیار موفق بود و هشت نامزدی اسکار از جمله نامزدی جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین کارگردانی را کسب کرد.
پس از موفقیت این اثر، جورج لوکاس به دیوید لینچ کارگردانی سومین فیلم جنگ ستارگان را پیشنهاد کرد ولی دیوید لینچ آن را قبول نکرد و بیان کرد که خود جورج لوکاس باید آن را کارگردانی کند. پس از آن، از دیوید لینچ برای ساخت اقتباسی از رمان علمی تخیلی Dune نوشته فرانک هربرت درخواست شد. با این حال، این فیلم با دخالتهای زیادی از سوی استودیو همراه بود و با بینش خود دیوید لینچ تفاوت داشت.
فیلم Dune
فیلم «تلماسه» در سال ۱۹۸۴ میلادی اکران شد و با اینکه بودجه ۴۵ میلیون دلاری برای آن هزینه شده بود، فقط ۲۷.۴ میلیون دلار در داخل آمریکا فروخت. در سال ۱۹۸۳ میلادی بود که دیوید لینچ کمیک The Angriest Dog in the World را نوشت و طراحی کرد، کمیکی که از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۲ منتشر شد. در ادامه او نیز به عکاسی روی آورد و در شمال لندن مشغول به عکاسی شد.
با این حال، دیوید لینچ هنوز تحت قرارداد استودیو فیلمسازی بود و باید دو فیلم دیگر میساخت. به همین خاطر نیز او به سراغ ساخت فیلم Blue Velvet رفت، فیلمی که از دهه هفتاد میلادی در حال توسعه فیلمنامه آن بود. بحثبرانگیز بودن این اثر سینمایی در بین مخاطبان و منتقدان سبب شد تا نام دیوید لینچ بیشتر بر سر زبانها بیاید و همین فیلم نیز دومین نامزدی برای جایزه اسکار بهترین کارگردانی را برای دیوید لینچ به همراه داشت.
سریال Twin Peaks
دیوید لینچ و تهیهکننده تلویزیون مارک فراست تلاش داشتند تا با یکدیگر یک اثر خلق کنند و دو ایده ابتدایی آنها چندان جالب نبود تا اینکه آنها پروژه جدیدی به نام Northwest Passage را شروع کردند که در ادامه به سریال Twin Peaks تغییر نام داد. این سریال ترکیبی از درامای پلیسی و زندگی روزمره کاراکترها است. دیوید لینچ دو قسمت از فصل اول این سریال را کارگردانی کرد و حتی در نقش مأمور افبیآی گوردون کول هنرنمایی کرد.
با دخالت مدیران شبکه و همچنین تغییر رویکرد نویسندگان و کارگردانها در فصل دوم سریال، این سریال در نهایت به خاطر رتبه و میزان بیننده پایین کنسل شد. با این حال، دیوید لینچ قسمت پایانی فصل را با یک حالت تعلیق به پایان رساند و اظهار داشت که این پایان واقعی این داستان و سریال نیست.
دیوید لینچ – فیلم Wild at Heart
دیوید لینچ به هنگام خواندن رمان Wild at Heart: The Story of Sailor and Lula نوشته بری گیفورد که دوستش به او داده بود، به آن علاقهمند شد و تصمیم گرفت که علاوه بر تهیهکنندگی آن، مسئولیت ساخت اقتباس آن را برعهده داشته باشد و همین نیز منجر به ساخت فیلم جنایی Wild at Heart در سال ۱۹۹۰ میلادی با بازی نیکلاس کیج و لورا درن شد. این اثر از جشنواره فیلم کن جایزه نخل طلا را کسب کرد.
در سال ۱۹۹۲ میلادی دیوید لینچ به دنیای سریال کنسل شده خودش بازگشت و فیلم پیشدرآمد/دنباله Twin Peaks: Fire Walk with Me را ساخت. این اثر به هنگام اکرانش به موفقیت دست پیدا نکرد اما از آن به بعد توانسته بود مورد توجه منتقدان قرار بگیرد. دیوید لینچ در ادامه سریال کمدی On the Air را در سال ۱۹۹۲ و سریال سه قسمتی Hotel Room را در سال ۱۹۹۳ میلادی برای شبکه اچبیاو ساخت.
در سال ۱۹۹۷ میلادی، دیوید لینچ فیلم سینمایی Lost Highway را به روی پرده سینماها آورد، فیلمی که نتوانست به فروش خوبی دست پیدا کند. دو سال بعد نیز او فیلم سینمایی The Straight Story را بر اساس داستان واقعی آلوین استریت به روی پرده سینماها آورد. این اثر سینمایی برخلاف بسیاری از آثار دیوید لینچ، رده سنی G را دریافت کرد و بدون خشونت و فحاشی بود.
دیوید لینچ – فیلم Mulholland Drive
در همان سال ۱۹۹۹، شبکه ایبیسی از دیوید لینچ خواست تا سریال Mulholland Drive را بسازد اما اختلاف نظر بر سر محتوا و مدت زمان سبب شد تا این سریال کنار گذاشته شود. با این حال، با بودجه ۷ میلیون دلاری از یک کمپانی فرانسوی، دیوید لینچ موفق شد تا قسمت ابتدایی این سریال را به یک فیلم تبدیل کند. این اثر سینمایی در گیشه موفق بود و توانست تحسین منتقدان را برانگیزد و همین نیز جایزه بهترین کارگردان را برای دیوید لینچ در جشنواره فیلم کن ۲۰۰۱ به همراه داشت. او همچنین سومین نامزدی اسکار بهترین کارگردانی خودش را کسب کرد.
در سالهای بعد، دیوید لینچ فیلمهای کوتاه و آزمایشی خودش را به صورت آنلاین منتشر کرد. در سال ۲۰۰۶ میلادی، او فیلم سینمایی Inland Empire را ساخت که سه ساعت زمان داشت و روند داستانی سنتی نداشت. در این فیلم، لورا درن، هری دین استنتون و جاستین ثرو هنرنمایی میکردند.
دیوید لینچ در سریال Twin Peaks
در سال ۲۰۱۰ میلادی، دیوید لینچ در انیمیشن سریالی The Cleveland Show نسخه فرعی Family Guy در نقش گاس بارتندر صداپیشگی کرد. او در سال ۲۰۱۲ میلادی در سه بخش از سریال Louie در شبکه اف ایکس بازی کرده بود. او همچنین در سال ۲۰۱۳ میلادی مستند کوتاه Idem Paris را کارگردانی کرد.
در سال ۲۰۱۴ میلادی، دیوید لینچ اعلام کرد که او و مایک فراست در حال فیلمبرداری یک فصل ۹ قسمتی از سریال Twin Peaks هستند و این سریال در سال ۲۰۱۶ میلادی در شبکه شوتایم پخش میشود. با این حال، دیوید لینچ با مدیران شبکه بر سر بودجه این سریال اختلاف نظر داشتند تا اینکه اعلام شد همه مشکلات برطرف شده و این فصل به جای ۹ قسمت قرار است ۱۸ قسمت داشته باشد.
در سال ۲۰۲۰ میلادی دیوید لینچ در وب سایت خودش به صحبت میپرداخت و حتی گزارشهای هواشناسی را ارائه میکرد. در سال ۲۰۲۲ میلادی، دیوید لینچ اعلام کرد که دیگر گزارشهای هواشناسی را اعلام نخواهد کرد، با وجود اینکه او دو سال را مشغول انجام این کار بود. این در حالی بود که او سریال Rabbits محصول سال ۲۰۰۲ خودش را در همان سال ۲۰۲۰ روی یوتیوب منتشر کرد.
دیوید لینچ در فیلم سینمایی The Fabelmans
در سال ۲۰۲۲ میلادی اعلام شد که دیوید لینچ قرار است نقش کارگردان سینما جان فورد را در فیلم سینمایی The Fabelmans ساخته استیون اسپیلبرگ بازی کند. این آخرین هنرنمایی دیوید لینچ در دنیای سینما بود. پس از آن، او اعلام کرد که دچار آمفیزم شده که به خاطر سیگار کشیدن زیاد بوده است و او دیگر قادر نیست از خانهاش بیرون بیاید. با این حال، او در همین حین سعی داشت تا برخی از پروژههای ناتمامش را از راه دور تکمیل کند.
سرانجام، در تاریخ ۱۶ ژانویه سال ۲۰۲۵ میلادی اعلام شد که دیوید لینچ سن ۷۸ سالگی و تنها پنج روز مانده به تولد ۷۹ سالگیاش از دنیا رفته است. دیوید لینچ علاوه بر اینکه در زمینه فیلمسازی سعی کرد تا همیشه چشمانداز و بینش خودش را روایت کند، در زمینه نقاشی، موسیقی و حتی طراحی و ادبیات نیز فعال بوده است.
روحش شاد و یادش گرامی
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید