تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

رازهای پشت پژوهش‌ها درباره تنبیه کودک

تنبیه بدنی هنوز هم به عنوان یک روش تربیتی در برخی از خانواده‌ها و مدارس استفاده می‌شود، اما اثرات آن بر کودکان به صورت روانی بسیار مخرب است. این روش تنها منجر به ایجاد اضطراب، ترس، از بین رفتن اعتماد به نفس، بی‌انگیزگی، و ایجاد رفتارهای خشونت‌آمیز و غیراجتماعی نمی‌شود، بلکه موجب می‌شود کودک احساس رهاشدگی و تنهایی کند و مهارت‌های اجتماعی را یاد نگیرد.

در حالی که تنبیه بدنی در بررسی‌های علمی به عنوان یک روش ناکارآمد و مخرب شناخته شده است، هنوز به‌طور شایع در جامعه ما وجود دارد. این رفتارها علاوه بر اثر مخربی که بر روان کودکان می‌گذارد، می‌تواند در زمان بزرگسالی باعث بروز اختلال‌های روانی و رفتاری مانند اعتیاد، افسردگی، و خشم شدید شود.

تحقیقات نشان داده که تنبیه مادران با سطح تحصیلات کمتر می‌تواند منجر به استفاده بیشتر از روش‌های خشونت‌آمیز برای کنترل رفتار فرزندان شود. در حالی که خانواده‌های با سبک فرزندپروری مثبت و مشارکت بالا دارای میزان کمتری از تنبیه بدنی هستند.

به‌طور کلی، تنبیه بدنی و روانی کودکان نه تنها تاثیرات منفی فردی دارد، بلکه می‌تواند به شکل وسیعی تاثیرات منفی در جامعه ایجاد کند و به عواقبی جدی و غیرقابل برگشت منجر شود. بنابراین، بهتر است از روش‌های مثبت و اثباتی برای تربیت کودکان استفاده کرد تا آینده سالم و خوبی برای آن‌ها فراهم شود.

تنبیه بدنی هر چند امروزه در نظام‌های تربیتی به عنوان روشی منسوخ و شکست‌خورده شناخته می‌شود، ولی هنوز هم از سوی برخی والدین و مربیان مورد استفاده قرار می‌گیرد. این در حالی است که تاثیر روانی بشدت مخرب و ماندگار تنبیه بدنی بر کودکان در روانشناسی به اثبات رسیده است.

به گزارش ایرنا، افزون بر آسیب فیزیکی، تنبیه بدنی آثار مخربی، چون اضطراب، ترس مزمن، از بین رفتن اعتماد به نفس، بی‌انگیزگی، محرومیت از استقلال فردی، بروز رفتار‌های تهاجمی و خشونت‌آمیز، گوشه‌گیری و عدم همکاری، سرپیچی، احساس رهاشدگی و تنهایی، عدم یادگیری مهارت‌های اجتماعی و … را در کودک به جا می‌گذارد.

ماجرای شکایت وزارت آموزش و پرورش از سازندگان سریال «افعی تهران» به خاطر سکانسی که در آن شخصیت اصلی سریال برای گرفتن انتقام تنبیه‌های ناظم سابق، به او توهین و در میانه راه از ماشین پیاده‌اش می‌کند، از هنجاری حکایت دارد که در جامعه ما به شدت مورد مراقبت قرار می‌گیرد؛ «در هر صورت باید به والدین و مربیان احترام گذاشت.»

رعایت این اصل اخلاقی، اما یک واقعیت را تغییر نخواهد داد؛ زخم‌های تنبیه بر روان کودکان دیروز و بزرگسالان امروز از بین نخواهد رفت و از جای جای زندگی آنان تا دوره کهنسالی سر بازخواهد کرد.

فروردین امسال بود که تنبیه شدید یک دانش‌آموز کلاس اولی در سراوان موجب تشکیل پرونده تخلف اداری برای معلمش شد. همزمان پخش فیلم تنبیه یک دانش‌آموز مرزن آبادی خبرساز شد.

برخوردِ فرای تحمل یا حتی شکنجه کودکان از سوی والدین تحت عنوان تنبیه هم موضوعی است که هر از گاهی رسانه‌ای می‌شود. چه بسیار خبر‌های مشابهی که روزانه می‌شنویم و از کنار آن عبور می‌کنیم غافل از اینکه روان زخم خورده کودک تنبیه شده، سال‌ها خود او و جامعه را آزار خواهد داد.

گستره تنبیه؛ از خانه تا مدرسه و از جسمانی تا روانی

اگر چه آمار رسمی دقیق و قابل اتکایی در کشور در خصوص میزان تنبیه کودکان وجود ندارد، ولی اظهارات مدیرکل وقت ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش مبنی بر اینکه از سال ۹۳ تا ۹۵ در ۱۲۷۴ مورد شکایت، تنبیه بدنی احراز شده، قابل تامل است.

در این میان، در اغلب موارد تنبیهی که به تشکیل پرونده قضایی منجر نمی‌شود و مساله در داخل مدرسه حل و فصل می‌شود، دانش‌آموزان احساس تنهایی و رهاشدگی می‌کنند.

بر اساس یافته‌های مقاله «خشونت بدنی در مدرسه و راهکار‌هایی برای پیشگیری و کاهش آن»، نظر بیشتر دانش‌آموزان درباره واکنش مدرسه در برابر اعمال خشونت بدنی معلمان نسبت به دانش آموزان، این است که مسئولان به هر حال حق را به معلمان می‌دهند، بی‌اعتنایی و بی‌توجهی می‌کنند یا دانش‌آموز شاکی را تنبیه می‌کنند.

اگر چه و همچنان که اشاره شد آمار و ارقام رسمی در خصوص میزان شیوع تنبیه در کشور به روز نیست، ولی اظهارات رئیس وقت اداره سلامت کودکان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال ۹۶ مبنی بر باور ۱۸ درصد از والدین به تاثیر مفید تنبیه بدنی و ارتکاب آن علیه کودکان در کشورمان، لزوم توجه به مقوله تنبیه بدنی در خانواده‌ها و پیامد‌هایی روانی آن را گوشزد می‌کند.

یافته‌های تحقیقی با عنوان «بررسی اکولوژیک خشونت علیه کودکان در استان‌های ایران» در سال ۹۴ هم نشان می‌دهد میزان کلی خشونت در کشورمان علیه کودکان فراوانی و تنوع گسترده‌ای دارد. بر این مبنا بیشترین مقدار میانگین در کل استان‌ها به شاخص تنبیه کلامی (۹۹/ ۷۶) و کم‌ترین آن به شاخص تنبیه بدنی (۱۳.۱۲) مربوط است.

پژوهش‌ها در این زمینه میان انواع خانواده‌ها تفاوت قائل هستند. برخی خانواده‌ها بیشتر از دیگران از روش‌های خشونت‌آمیز برای کنترل رفتار فرزندانشان استفاده می‌کنند.

مقاله «سبک‌های والدگری در گونه‌های مختلف خانواده در مدل فرایند و محتوای خانواده» نشان می‌دهد که خانواده‌های سالم با ویژگی‌هایی، چون سبک والدگری مثبت و مشارکت بالای پدر، در مقایسه با دیگر گونه‌های خانواده، کمتر از تنبیه بدنی استفاده می‌کنند.

میزان تحصیلات والدین هم بر سبک فرزندپروری خانواده‌ها تاثیر می‌گذارد. یک مقاله پژوهشی با عنوان «پیامد‌های تنبیه بدنی کودکان توسط والدین در محیط خانه و خانواده» به این یافته رسیده که سطح تحصیلات مادران با استفاده از تنبیه‌بدنی از جانب آنان ارتباطی مستقیم دارد.

خانواده‌های سالم با ویژگی‌هایی، چون سبک والدگری مثبت و مشارکت بالای پدر، در مقایسه با دیگر گونه‌های خانواده، کمتر از تنبیه بدنی استفاده می‌کنند

اگرچه طی سال‌های اخیر تنبیه بدنی کودکان به دلیل آگاهی‌بخشی رسانه‌ها رو به کاهش گذاشته است، ولی نوع دیگری از کودک‌آزاری یعنی تنبیه کلامی و روانی در مدارس و در خانواده‌ها دیده می‌شود؛ تنبیهی که شاید کمتر به چشم بیاید، ولی آثار زیانبار آن کمتر از تنبیه بدنی نیست.

تنبیه روانی به صورت کلامی رخ می‌دهد و برخی والدین و معلم‌ها ناخواسته و ناآگاهانه، با رفتارهایی، چون تحقیر، توهین، به کار بردن الفاظ منفی، مقایسه، مقصر دانستن کودک بابت مشکلات رفتاری والدین (مانند عصبانیت)، کودک را دچار آسیب‌های جدی روانی می‌کنند.

تاثیر منفی تنبیه بر کودک

طرز رفتار بزرگسالان اثر عمیقی بر شخصیت کودکان دارد. بنا بر نتایج مقاله «پیامد‌های تنبیه بدنی کودکان توسط والدین در محیط خانه و خانواده»، تنبیه اثرات مخرب کوتاه و بلندمدت برجسم و روح کودک گذاشته و عوارض نامطلوبی همچون ترس، عدم یادگیری رفتار درست، توجیه صدمه زدن به دیگران، پرخاشگری نسبت به عامل تنبیه کننده، جانشین شدن یک پاسخ نامطلوب به جای پاسخ نامطلوب دیگر و الگو برداری از آن توسط دیگران را به همراه دارد. [۵]یافته‌های یک طرح پژوهشی دیگر با عنوان «بررسی نقش تشویق و تنبیه به عنوان دو مولفه تربیتی» هم نشان می‌دهد که تنبیه، اغلب اوقات نه تنها تاثیری در جنبه تربیتی ندارد، بلکه آثار مخربی هم در پی دارد. [۶]از منظر روانشناسی، سبک‌های تربیتی خشن، زمینه‌های قربانی شدن کودک در برابر سوءرفتار‌های اجتماعی در جامعه را افزایش می‌دهد.

در همین ارتباط، یافته‌های یک پژوهش با عنوان «رابطه میان سبک‌های فرزندپروری و قربانی قلدری شدن نوجوانان با نقش میانجیگری پرخاشگری روانی والدین و تنبیه بدنی» نشان می‌دهد که پرخاشگری روانی والدین و تنبیه بدنی خطر قربانی قلدری شدن نوجوانان را افزایش می‌دهد.

افزون بر آسیب فیزیکی، تنبیه بدنی آثار مخربی، چون اضطراب، ترس مزمن، از بین رفتن اعتماد به نفس، بی‌انگیزگی، محرومیت از استقلال فردی، بروز رفتار‌های تهاجمی و خشونت‌آمیز، گوشه‌گیری و عدم همکاری، سرپیچی، احساس رهاشدگی و تنهایی، عدم یادگیری مهارت‌های اجتماعی و … را در کودک به جا می‌گذارد.

در کتاب «تقصیر تو نبود» اثر «بورلی انگل» احساس حقارت ناشی از بدرفتاری با کودک، در بزرگسالی به رفتار‌های خودتخریبی مانند سوء مصرف مواد، خود انتقادی و خودسرزنشی، بی‌توجهی به خود، کمال‌گرایی، خشم شدید، تکرار چرخه خشونت، به دنبال تایید دیگران بودن، اعتماد به نفس و اعتماد به نفس ضعیف و … ناشی می‌شود.

در کتاب «بدن هرگز دروغ نمی‌گوید» اثر «آلیس میلر» هم می‌خوانیم: خشونت علیه کودکان در بدن آن‌ها ذخیره می‌شود و در بزرگسالی بر سر دیگران تلافی می‌شود. از سوی دیگر کودک آزار دیده این خشونت را به خودش برمی‌گرداند که به افسردگی، اعتیاد به مواد، بیماری‌های جدی، خودکشی و … منجر می‌شود.

به رغم اثبات علمی تاثیرات منفی و مخرب تنبیه در دوره کودکی بر زندگی فردی و اجتماعی افراد، ولی هنوز این مقوله در کشور ما چندان جدی گرفته نمی‌شود. به رغم کاهش معنادار موارد تنبیه بدنی در خانواده‌ها و مدارس، ولی تنبیه به شکل روانی آن همچنان با قوت در برخی خانواده‌ها و مدارس اعمال می‌شود.

نگهداران کودک باید به این آگاهی برسند که تنبیه‌های بدنی نه تنها کارآمدی ندارد بلکه تاثیری معکوس در تربیت کودک بر جای می‌گذارد. با تنبیه غیراصولی، توانایی‌ها و نقاط مثبت کودک به فراموشی سپرده می‌شود و کم کم نقاط منفی جایگزین شده، به صورت پر رنگ‌تر خود را نشان می‌دهد.

این در حالی است که از دیدگاه روانشناسی تنبیه تنها باید با هدف دور کردن کودک از رفتار نامطلوب، از طریق حذف مطلوب‌های او آن هم به صورت محدود انجام گیرد.

تنبیه یا همان حذف مطلوب‌های کودک هم تنها پس از طی مراحلی چون، تذکر غیر مستقیم، نادیده گرفتن، نصیحت، تذکر مستقیم، قهر کوتاه مدت و اخطار مجاز است و در صورت اصلاح رفتار کودک، محرومیت او باید برطرف شود.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!