اگر این 7 تجربه را تجربه کردهاید، با انرژی و قدرت ذهنی بیشتری پیش میروید
هرگز زندگی تنها از لحظات ساده و آسان تشکیل نمیشود. ما باید با چالشها و موانع زندگی کنار بیاییم و از آنها عبور کنیم. به گزارش تک فان، تجربیات سخت به ما قدرتی جدید میدهند و ما را به افرادی قویتر تبدیل میکنند. اگر از آنها عبور کردهاید، بدانید که ذهنیت شما از قدرتهای دیگر تفاوت دارد.
هر چالشی، فرصتی برای رشد و تغییر است. از مواجه شدن با ناملایمات یاد میگیریم که چگونه خودمان را با مشکلات سازگار کنیم و راهحلهایی پیدا کنیم که قبلا به آنها فکر نمیکردیم. همچنین، نه گفتن به فشارهای اجتماعی، پایداری ذهنی قوی و تصمیمگیری آگاه را نشان میدهد.
رهایی از سلسلهمراتب، غلبه به ترس از طرد و حتی تجربه تنهایی نیز میتواند به ما در تقویت ذهن کمک کند. هر یک از این تجربیات میتواند ما را به سمت یک شخصیت با قدرت ذهنی بالا و تابآوری قویتر هدایت کند. این تجارب، وقتی که با شفافیت و باور به خودمان درک میشوند، به ما این قدرت را میدهند که به هر چالشی با سربلندی و اطمینان از خود روبرو شویم.
تک فان-زندگی فقط خوشگذرانی و نشستن کنار ساحلی آرام نیست. بیشتر اوقات حس میکنید در حال عبور از دالانهای پیچدرپیچ و راههای تاریک و بنبست هستید. ممکن است با موقعیتهایی مواجه شده باشید که محدودیتهایتان را به رختان کشیده باشد و مجبور شده باشید پشتسرهم با چالشها مواجه شوید.
به گزارش تک فان، اما این تجربهها، هرچند مدتی زمینگیرتان کردهاند، شما را تبدیل به چیزی ـ یا بهتر است بگوییم به کسی ـ کرده و میکنند که قویتر از نسخه قبلی است.
سختیها صرفا موانعی که باید بر آنها غلبه کنیم نیستند. آنها کورههایی هستند که آهن گداخته تابآوری را محکم میکنند. اگر با این چالشها مواجه شدهاید و توانستهاید از آنها عبور کنید، به احتمال زیاد ذهنی قویتر از سایرین دارید.
با تک فان همراه باشید تا این سنگمحکهای ذهن و روان قوی را با شما در میان بگذاریم:
1.با ناملایمات شاخبهشاخ شدهاید
ناملایمات در همه جای جهان وجود دارند. اگر تاکنون ناملایماتی در زندگی نداشتهاید، معنایش این نیست که هرگز برایتان رخ نخواهد داد بلکه پرسش اصلی آن است که کی رخ میدهد! ماهیت ناملایمات برای هر فردی متفاوت است. ممکن است کسی عزیزترین شخص زندگیاش را از دست بدهد، دچار بیماری سخت یا گرفتار طوفانهای شدید مالی شود.
شکل ناملایمات مهم نیست، مهم آن است که وقتی با ناملایمات به صورت مستقیم برخورد میکنیم، کمکمان میکند که به ذهنی قویتر دست پیدا کنیم. در این لحظات کشمکش و آزردگی است که مجبور میشویم خودمان را عمیقا بکاویم و قدرت درونیمان را فرا بخوانیم. ما در ناملایمات یاد میگیریم خودمان را سازگار کنیم، راهحلهایی پیدا کنیم که به نظر میرسیدند اصلا وجود ندارند و با وجود همه اتفاقات عجیبوغریب، دوام بیاوریم.
مواجه شدن با ناملایمات تشویقمان میکند که درکمان از شکست را دوباره تعریف کنیم. به جای اینکه آن را نقطه پایان بدانیم، آن را به مثابه بازخورد میبینیم، به مثابه فرصتی برای رشد، یادگیری و تکامل. این چرخش در رویکرد قادرمان میسازد تا با تابآوری قویتری از شکست بیرون بیاییم، دوباره سرحال شویم و به اصطلاح به زندگی برگردیم.
2.نه گفتن به فشارهای اجتماعی
همه ما وزن فشارهای اجتماعی را حس کردهایم. فشار برای همرنگشدن با جمع و ترس از ایستادن برای حقگرفتن. اغلب تشویق میشویم که از جمع دنبالهروی کنیم، همان مسیری را طی کنیم که بقیه رفتهاند و رویکردهای منحصربهفرد و یکتایمان را سرکوب کنیم و میلمان را بنا به خواست جمع تغییر دهیم.
اما اگر موقعیتی بوده که توانستهاید با شجاعت به همه این فشارها «نه» بگویید، فردیت خودتان را با افتخار بپذیرید و مسیر خودتان را طی کنید، گواهی است بر قدرت ذهنیتان.
منظور یاغیگری یا تجربههای این چنینی نیست. منظور تأکید بر خودمختاری و استقلال، افتخار کردن به ارزشها و دست زدن به انتخابهایی است که همسو با خود واقعی شما هستند.
دستیابی به شجاعت نه نگفتن، مستلزم آن است که حسی قوی از خویشتن، تابآوری و توانایی تحمل انتقادها را داشته باشید. به جهان نشان میدهید که میتوانید مسئولیت کامل زندگیتان را به دست بگیرید و بر اساس آنچه حقیقتا هستند، رفتار کنید.
3.دغلکار درونتان را بپذیرید
چقدر پیش آمده، به رغم همه مدارک واضحی که نشان از توانمندیتان دارند، به تواناییهایتان شک کرده باشید و حس کرده باشید شایسته جایگاهی که در آن هستید، نیستید؟ این موقعیتی است که روانشناسان به آن «سندروم دغلکار» میگویند. ناراحتکننده است اما اگر یاد بگیرید دغلکار درونتان را بپذیرید، به طرز شگفتانگیزی ذهنتان قویتر میشود.
اغلب آدمها متوجه نیستند که سندروم دغلکار نقصی نیست که بخواهند آن را برطرف کنند بلکه نشانهای از خودآگاهی عمیق و یک عامل تسریعبخش برای رشد و توانمندی است.
این سندروم شما را تشویق به پذیرش آسیبپذیریهایتان، تشخیص موفقیتهایتان بدون نیاز به تأیید بیرونی و دنبال کردن مسیر شخصی برای رسیدن به موفقیت میکند که در خود-پذیری اصیل ریشه دارد.
به جای آنکه اجازه بدهید سندروم دغلکار در مسیری که در آن قرار دارید متوقفتان کند، باید از آن به مثابه ابزاری برای کشف عمیقتر توانمندیهای شخصی و حرفهایتان استفاده کنید. اگر تجربه خود-تردیدی را داشتهاید و به سلامت از آن خارج شدهاید، معنایش آن است که ذهنی قوی دارید.
4.عبور از سختیهای مالی
مشکلات مالی واقعیاتی هستند که همهمان در برههای از زندگی با آنها مواجه شدهایم. آنها تجربههای سختی هستند که میتوانند ما را به سمت محدودیتهایمان سوق دهند، سازگاری و تابآوریمان را به چالش بکشند. آنها همچنین میتوانند کمکمان کنند که نسبت به سایرین به ذهنیت قویتری دست پیدا کنیم.
در همه این دورهها، ما اغلب متوجه میشویم که باید تصمیمهای سختی اتخاذ کنیم، یاد بگیریم نیازهایمان را به خواستههایمان الویت بدهیم و روشهای خلاقانه و نوآورانهای برای افزایش درآمد به کار ببریم.
اما ما صرفا از موقعیت مالی زنده بیرون نمیآییم، ما زنده بیرون میآییم و از آن یاد میگیریم. موقعیتهای سخت مالی مجبورمان میکنند تا ارتباطمان با پول را دوباره ارزیابی کنیم. در این دورانهاست که تشخیص میدهیم خوشبختی و سعادت صرفا به معنای گردآوری ثروت نیست. به معنای همراستا و همسو کردن تصمیمهای مالی با عمیقترین ارزشها و استفاده از پول به مثابه ابزاری برای تغییرات مثبت است.
این تجربه میتواند حس تحقیر به ما بدهد اما همچنین فرصتی است برای رشد و توسعه شخصی. این تجربه نظم مالی، اهمیت تصمیمهای خردمندانه مالی و ارزش پول را به ما میآموزد.
5.رهایی از سلسلهمراتب سفت و سخت
ما در جهانی زندگی میکنیم که اغلب به واسطه سلسلهمراتب سفت و سخت دیکته میشود. این سلسلهمراتب میتوانند مبتنی بر قدرت، موقعیت، ثروت و یا هر نوع اقدام دیگری باشد که از نظر جامعه اهمیت دارد.
رهاسازی خود از این ساختارها و به چالش کشیدن موقعیت موجود تجربهای است که میتواند به قوی شدن ذهن کمک کند. انتخاب طرد این سلسلهمراتب نیازمند شجاعت و تابآوری است. این کار نیازمند آن است که در مقابل ساختارهای قدرت قد علم کنید، در مقابل انتقادها بایستید و وکیل مدافع حقوقتان باشید.
این سفر صرفا به چالش کشیدن هنجارهای اجتماعی نیست بلکه به چالش کشیدن باورها و نگرشهای خودتان هم هست. این سفر درباره شکل دادن به روابط بر مبنای احترام دوطرف، همدلی و همکاری به جای پویاییهای قدرت است.
اگر توانستهاید سلسلهمراتب مسلط و صلب را به چالش بکشید و وکیل مدافع برابری و عدالت باشید، احتمالا به سطحی از قدت روانی و ذهنی رسیدهاید که از قدرت ذهنی بسیاری از آدمهای اطرافتان برتر است. مهم نیست که هر نبردی که انتخاب میکنید را ببرید، مهم این است که انتخاب کردهاید تا نجنگیدهاید از میدان خارج نشوید.
6.تنهاییتان آزارتان نمیدهد
در جامعهای که تنهایی اغلب به معنی نداشتن کسوکار ترجمه میشود، انتخاب عزلتنشینی و تنهایی میتواند پدیدهای غیرمعمول تلقی شود. اما، اگر شما دورههایی از عزلتنشینی تعمدی را تجربه کردهاید و از آن به مثابه ابزاری برای تقویت خود-اکتشافی و رشد فردی استفاده کردهاید، ذهن و روانتان قویتر از سایرین است.
عزلت به معنی کنارهگیری از جهان نیست، به معنی خلق فضاهایی برای بازنگری گذشته، خودآگاهی و ارتباط عمیقتر با خود است. عزلت زمانی برای کسب انرژی و همراستا کردن ارزشها و اهداف است. ممکن است بعد از جدایی، بعد از به هم خوردن یک دوستی و یا رابطه کاری نیاز داشته باشدی مدتی کسی را ملاقات نکنید و در حصار تنهاییتان جا خوش کنید تا با انرژی بیشتر به عرصه برگردید.
همه این تجربهها نیازمند برخورداری از ذهنی قوی است، زیرا در دوره عزلت باید با افکار و احساساتتان روبهرو شوید و هیچ چیزی نباید حواستان را پرت کند. عزلتنشینی یعنی با تنها شدن با خودتان راحت باشید و یاد بگیرید از افکار خودتان لذت ببرید.
زیبایی پذیرش تنهایی این است که میتوانید رابطهای قویتر با خوتان بسازید، درکی عمیقتر از احساسات و امیال و ارزشهایتان پیدا کنید. با این ذهنیت و خودآگاهی، آمادهاید تا هر نوع شکست یا چالشی را در زندگی با شفافیت بیشتر پشت سر بگذارید.
7.غلبه به ترس از طرد
ترس از طردشدن در احساسات انسانها ریشه دارد. همه ما میخواهیم به گروهی تعلق داشته باشیم، مورد پذیرش باشیم و ارزشمند تلقی شویم. اما اگر فرصت داشتهاید که با طرد شدن ـ چه طرد از شغل مورد علاقه و چه اعتراف احساستان نسبت به کسی و طرد شدن از سمت او باشد ـ مواجه شوید، قطعا اکنون ذهنیتی قویتر دارید.
غلبه به ترس از طرد یعنی تشخیص ارزشی که نیازمند تأییدات بیرونی نیست. یاد میگیرید که نقاط قوتتان را تحسین کنید، ضعفهایتان را بپذیرید و درک کنید که هر فردی بالاخره نقطهای در زندگی طرد شدن را تجربه کرده است.
این تجربه به ما تابآوری، خود-شفقتی و شجاعت قرار گرفتن در آن موقعیت خاص، علیرغم احتمال طرد، را فراهم میکند. درواقع درک میکنید که هر یک «نه» که مستقیم توی صورتتان گفته میشود، شما را یک قدم به یک «بله» نزدیکتر میکند.